هفتمین نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسور از ۴ مه تا ۶ ژوئن در شهرهای مختلف اروپای مرکزی و در تورنتو کانادا و لس‌آنجلس آمریکا برگزار می‌شود. یک نمایشگاه متفاوت که کتاب را به محل سکونت ایرانیان دور از وطن در چهارگوشه جهان می‌برد.

 «یک روز با هفت‌هزار سالگان»، رمان تازه‌ای از رعنا سلیمانی در نشر کتاب ارزان در سوئد منتشر شده و در نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسور نیز عرضه می‌شود. راوی داستان زنی مهاجر است که در یک شرکت خدمات سالمندان کار می‌کند. داستان روایتی است از یک روز از زندگی او به شیوه جریان سیال ذهن و با این تمهیدات خواننده می‌بایست با پیامدهای مهاجرت آشنا شود. در همان حال موضوعاتی مانند جوانی و سالخوردگی، احساس سرخوردگی، پوچی، مرگ‌خواهی و عشق درآمیخته با یأس یک انسان مهاجر ایرانی و مفهوم غربت و وطن بیان ادبی می‌یابد. به این ترتیب این اثر از رعنا سلیمانی با گفتمان «تنهایی» در ادبیات تبعید ایران در ارتباط قرار می‌گیرد. با رعنا سلیمانی گفت‌وگو کرده‌ایم:

رعنا سلیمانی در این مصاحبه می‌‌گوید برخلاف انتظارش «یک روز با هفت‌هزار سالگان» با استقبال خوبی مواجه شده و تاکنون علاوه بر نقدهای متعدد، بحث‌های بسیاری پیرامون این کتاب در شبکه‌ها برگزار شده است.

سلیمانی در ادامه به تجربه زیسته خود به عنوان یک زن اشاره می‌کند و می‌گوید زندگی دشوار شخصیت زن در رمان او با همه شباهت‌ها با زندگی او به عنوان یک انسان تبعیدی متفاوت است. سلیمانی مجموعه داستان «لورکا در خیابان فرشته» را در نشر افراز در تهران نیز منتشر کرده است. او می‌گوید سانسور محتوای این اثر را دگرگون کرد، چنانکه او نمی‌تواند این کتاب را نوشته خودش بداند. سلیمانی می‌گوید در تبعید از دستگاه سانسور خبری نیست، اما همچنان به دلیل محظوریت‌های خانوادگی و اجتماعی خودسانسوری عمل می‌کند. او خاطرنشان می‌کند که در تلاش است از خودسانسوری نیز عبور کند.

پیش از این از رعنا سلیمانی رمان «زنده باد زندگی» منتشر شده بود: روایتی تراژیک از زندگی چهار زن زندانی در زندان اوین. در این اثر وقایع در یک شبانه‌روز اتفاق می‌افتد: از یک صبح که زندانیان از خواب بیدار می‌شوند تا روز بعد پیش از طلوع آفتاب که زمانی است معین و خاص برای اجرای حکم محکومان به اعدام.