می‌خواهیم بدانیم نویسندگان زن از سه نسل سال ۱۴۰۱ را چگونه درک کردند. از نظر آنان شعار «زن، زندگی، آزادی» به چه معناست و چه چشم‌اندازی را در ۱۴۰۲ مقابل ما قرار می‌دهد؟ آیا به لحاظ فرهنگی از جمهوری اسلامی عبور کرده‌ایم؟

فرشته مولوی که به تازگی رمان «کمین بود» را منتشر کرده است، بر آن است که سال ۱۴۰۱ سال «چرخشگاه‌» تاریخی و فرهنگی ارزشمندی در تاریخ معاصر ایران است. اکنون به نظر او نه بازگشت به گذشته ممکن است و نه ماندن در وضعیت کنونی. به گمان مولوی یکی از اتفاقات خوب در سال ۱۴۰۱ این است که همبستگی ملی در بین مردم پدیدار شد، «ژینای کردستان»، «مهسای ایران» شد و «مهسای ایران» هم جهانی شد و چنین بود که ملت ایران موفق شد خواسته‌های خود را با رساترین صدا به گوش جهانیان برساند. فرشته مولوی می‌گوید شعار «زن، زندگی، آزادی» یک شعار «پیشرو، هوشمندانه، به جا و فراگیر» است و در برابر حکومتی قرار داده شده که هم زن‌ستیر، هم زندگی ستیر و هم آزادی‌ستیز است. به نظر فرشته مولوی مردم ایران چاره‌ای جز گذار از جمهوری اسلامی ندارند و در وضعیت کنونی «نه‌گویی به زور» اگر به یک کنش فراگیر اجتماعی بدل شود، آنگاه می‌توان از جمهوی اسلامی گذر کرد.

این مصاحبه را می‌بینید:

پس از انتشار رمان «تاریکخانه‌ی آدم» در سال ۱۳۹۴، اخیرا نشر «آزادان» (Azadan Books) یک مجموعه نسبتا کامل داستان کوتاه از آثاری به قلم فرشته مولوی که اغلب پیش‌تر منتشر شده‌اند با نام «پنجاه و چیزی کم»، و یک رمان تازه به نام «کمین بود» منتشر کرده است.

۱۰ هفته پس از شروع اعتراضات، بیانیه «ما ادبیاتی‌ها» به قلم فرشته مولوی منتشر شد که امضاکنندگان آن بیانیه، ضمن محکوم کردن سرکوب و بازداشت معترضان، خواهان آزادی بی‌قید و شرط زندانیان سیاسی شدند و اعلام کردند که دیگر حاضر نیستند سانسور دولتی را بپذیرند.