مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، میثاق جهانی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کنوانسیون بین المللی منع شکنجه، کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و بسیاری دیگر از معاهدات و پیماننامههای جهانی، از دستاوردهای مهم بشر، جهت اعتلای حقوق بشر در سراسر جهان است که سران حکومت ایران، به دلیل در تعارض دانستنِ این معاهدات با شرع اسلام، از ملحق شدن به برخی از آنها خودداری کرده یا از عمل به این تعهدات بین المللی طفره میروند.
در حال حاضر مسأله حقوق و آزادیهای اساسی نوع بشر، یکی از شاخصهای مهم توسعه انسانی در هر جامعهای است. در ایران اما نقض هدفمند و سازمانیافته حقوق بشر و کرامت انسانی، به وجهی مستمر در زندگی شهروندان تبدیل شده است. بهنحوی که نقض نظاممند حقوق بشر همواره یکی از انگیزههای اصلی مبارزات علیه ظلم و بی عدالتی در دهههای اخیر در ایران محسوب میشود.
بنا بر همین رویه، سرکوب خشونت بار شهروندان در اعتراضات مردمی در ماههای اخیر به دست مأموران حکومتیِ ایران، تاکنون منجر به کشتهشدن دستکم ۵۰۰ تن و مجروح شدن بسیاری دیگر و بازداشت صدها معترض و فعالان جامعهی مدنی شده است که خواستار پاسخگویی نهادهای امنیتی ایران در مورد مرگ مهسا امینی و مطالبات برحق دیگر بودند.
«آیا میتوان خیزش سراسری مردم ایران علیه حکومت جمهوری اسلامی در ماههای اخیر را بهطور خاص، جنبشی مبتنی بر مطالبه حقوق بشر دانست؟ مفهوم آزادی در حقوق بشر چیست؟ برخی مفسران (به ویژه افرادی که حقوق بشر اسلامی را بهعنوان آلترناتیوِ معاهدات بین المللی میدانند) مفاد اسناد بین المللیِ حقوق بشر را مختص مردمِ کشورهای غربی با همان مختصات طبقاتی، مذهبی و اقتصادی در آن کشورها میدانند. این ادعا چقدر درست است؟ تا چه میزان درست نیست؟ تعریف آزادی در حقوق بشر چیست؟»
مجله حقوق ما، با طرح پرسشهایی از این دست، با محمدرضا نیکفر، نویسنده و پژوهشگر فلسفه گفتوگو کرده است.
- برخی مفسران (به ویژه افرادی که حقوق بشر اسلامی را بهعنوان آلترناتیوِ معاهدات بین المللی میدانند) مفاد اسناد بین المللیِ حقوق بشر را مختص مردمِ کشورهای غربی با همان مختصات طبقاتی، مذهبی و اقتصادی در آن کشورها میدانند. این ادعا چقدر درست است؟ تا چه میزان درست نیست؟
این دیدگاهی است مشهور به نسبیتباوری فرهنگی. توسل شریعتمداران به آن با نفس شریعت اسلامی که خود را دینی جهانی میداند، در تناقض است. اگر بخواهند اسلامی ناب سخن گویند، نباید بگویند آن اسناد مختص مردمی دیگر هستند، بلکه باید بگویند باطلاند و مظهر کفر، و آنچه شریعت اسلامی میگوید درست است. ادیان توحیدی در حالت رادیکالشان، ایدهی نسبیتباور «هر شهری، به نهری» را قبول ندارند؛ آنها فقط خودشان را مقبول میدانند. اما به آنچه خودشان هستند، چیزی به اسم حقوق بشر تعلق ندارد.
حق بشر در عصر جدید راه خود را گشوده و به عنوان حق همگانی و جهانشمول مطرح شده است. گشودن این راه با تأکید بر حقوقی دیگر میسر شده است، از جمله حق انقلاب، یعنی حق برهم زدن همهی نظامهای تبعیضی کهن که دین پاسدار آنها بوده است.
در این وضعیت، اینکه دینها بیایند و ادعا کنند تبیین ویژهای از حقوق بشر دارند، و آن تبیین را در برابر فهم سکولار بگذارند، نشان دهندهی اهمیت مفهوم حقوق بشر است. به آنها مفهومی تحمل شده، که در اصل در قاموسشان نمیگنجد. از پیوستن صادقانهی مؤمنان به ایدهی حقوق بشر باید استقبال کرد، و این البته منافاتی ندارد برای اینکه یادآور شویم تفسیر حقمدارانه از آموزههای دینی، که در اصل تکلیفمدار هستند، مدیون انقلاب فکری و حقوقی عصر جدید است.
- بر همین مبنا، آیا حقوق بشر اساسا جهانشمول است؟ بدین معنی که آیا میتوان همه مفاد مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بین المللی را قابل تعمیم به همه بشر (از جمله بشر خاورمیانهای) دانست؟
بله، جهانشمول است.
درباره جهانشمولی حق بشری به شکلهای مختلفی استدلال شده است. یکی از آنها این است: استنتاج جهانشمولی حقوق بنیادی بشری از جهانشمولی خطر آوارگی.
در جهانی زندگی میکنیم که هر یک از ما ممکن است آواره شویم. فرض کنیم رژیم ولایی ایران سقوط کند، عدهای از مقامات به خارج بگریزند، از جمله یکی از مدافعان سرسخت حقوق بشر اسلامی. او مثلاً از فرانسه یا آلمان تقاضای پناهندگی میکند؛ اما به چه اسمی؟ آیا میگوید به اسم حقوق بشر اسلامی به من پناه دهید؟ نه، در عمل مجبور است خود را به عنوان انسانی معرفی کند که در اضطرار قرار گرفته، انسانی که با اسلامیتش یا دیگر دلبستگیهای ملی و ایمانیاش مشخص نمیشود؛ حقی برای خود قایل میشود به این عنوان که انسان است. انسان به عنوان انسان حقوقی دارد؛ از جمله اینکه از نفس زندگیاش دفاع شود، از هرگونه تعرض مصون باشد و از حقوقی برخوردار باشد که عموم انسانها از آنها برخوردارند یا منطقاً باید برخوردار باشند.
- آیا میتوان خیزش سراسری مردم ایران علیه حکومت جمهوری اسلامی در ماههای اخیر را بهطور خاص، جنبشی مبتنی بر مطالبه حقوق بشر دانست؟ اگر بله، چرا؟
حقوق بشر در اینجا در کرامت انسانی متبلور میشود. مردم، در درجه نخست زنان، میخواهند از موقعیت تحقیرشدگی خارج شوند، این یعنی خواست دستیابی به کرامت انسانی: حق بر بدن، حق آزادی در بیان، در اعتراض، در تشکل، در انتخاب سبک زندگی. اینها همه در کاتالوگ حقوق بشر میگنجند.
- از دیدگاه شما، «مفهوم آزادی» در حقوق بشر چیست؟
در اعلامیهی حقوق بشر، آزادی در یک مفهوم بنیادی تعریف شده است، در درجه اول مصون بودن از تعرض به جسم و روان، آزادی بیان، آزادی عقیده، آزادی حرکت. اینها در یک سامان سیاسی−اجتماعی دموکراتیک تحقق عملی مییابند.
شرط تحقق آنها بیرون آمدن از موقعیت رعیت بودن و صغیر تلقی شدن، و نشستن بر جایگاه شهروند آزاد است. همبستگی در آزادی و آزادی در همبستگی، یعنی آزادی اجتماعی تضمینکنندهی بقا و دوام و ارتقای این ارزش است.
منبع: مجله حقوق ما