بهرغم ادعای وزیر ارشاد جمهوری اسلامی، سینمای ایران در وضعیت وخیمی به سر میبرد. محمد مهدی اسماعیلی که در حاشیه جشنواره «حقیقت» سال جاری از هنرمندان خواهش کرده بود فعالیت خود را از سر بگیرند، در یکی از تازهترین اظهارتش از عدم نگرانی خود و بیاثری تحریم جشنواره فجر گفته است. این درحالیست که به گزارش روابط عمومی چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، بر اساس گاهشمار مندرج در فراخوان این دوره از جشنواره، قرار بود پنجشنبه ۱۵دی اسامی فیلمهای بخش رقابتی سودای سیمرغ جشنواره اعلام شود، اما تا زمان تنظیم این گزارش، اعلام این فهرست به تعویق افتاد است. در همین رابطه، مجتبی امینی، دبیر چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر و از عوامل حمله به سفارت بریتانیا، علت این تاخیر را «درخواست برخی از صاحبان آثار مبنی بر اختصاص زمان بیشتر جهت تحویل نسخه نهایی فیلم» به دلیل شرایط کشور در ماههای گذشته گزارش کرده است.
فارغ از موضعگیری ماههای اخیر برخی از سینماگران در پشتیبانی از خیزش زن، زندگی، آزادی، مخاطب سینمای ایران به طرز چشمگیری کاهش یافته است. به گزارش خبرگزاری ایسنا، مخاطب ۹ میلیون و ۶۷۲ هزار نفری بهار سال ۱۳۹۵ به ۳ میلیون و ۷۲۲ هزار نفر در بهار ۱۴۰۱ رسیده است. با خیزش مردمی در شهریور سال جاری، تعداد مخاطبان سینمارو در ایران روند نزولی را بیشتر از پیش نیز تجربه میکند. برخی از صاحبنظران حوزه سینما معتقدند مشکلات معیشتی، عدم مجوز اکران، تشدید سانسورها و حذف هنرمندان مخاطبپسند از عمدۀ دلایل عدم استقبال مردم به سینماست. گزارش پیشرو از زبان مردم درمورد عدم استقبالشان به سینما در نظام جمهوری اسلامی میگوید.
جشنوارهای برای عادیسازی شرایط
١٢ دی بیانیهای مبنی بر تحریم چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر از سوی سینماگران در شبکههای اجتماعی منتشر شد. در بخشی از این بیانیه که به شکل گستردهای از سوی هنرمندان و گروهای هنری همرسانی شده آمده است:
«وزیر ارشاد گفته است که نهادهای امنیتی مرتب از ما پیگیری میکنند تا فعالیتهای هنری به صورت عادی برگزار شود. با نیمنگاهی به خیابان و دانشگاه و زندان میتوان فهمید که هیچ چیز به پیش از ٢٦ شهریورماه ١٤٠١، روز قتل ژینا (مهسا) امینی، باز نخواهد گشت و تمنای «صورت عادی» خواست ارتجاع است. جشنواره فجر یکی از ابزارهای حکومت برای عادی جلوه دادن شرایط کشور است. ما قویاً از هنرمندان، همکارانمان، دستاندرکاران هنر و نیز مخاطبان هنر و فرهنگ این مرزوبوم میخواهیم که به جشنواره فجر در تمام رشتهها نه بگویند.»
در همین رابطه، وزیر ارشاد اسلامی در واکنش به اظهاراتش مبنی بر «پیگری فعالیتهای هنری از سوی نهادهای امنیتی» در اظهار نظری دیگر گفته است:
«از من پرسیدند آیا نهادهای امنیتی مانع برگزاری این برنامههای فرهنگی هستند، که من گفتم نه آنها مثل سایر بخشها مشوق و پیگر آغاز برنامهها هستند.»
یک کارگردان تئاتر دربارۀ اظهارات وزیر ارشاد و فرهنگ اسلامی به رایو زمانه میگوید:
«حرفهای وزیر به خوبی نشان میدهد هنر در ایران تا چه اندازه زیر سیطرۀ نهادهای امنیتی است. تصور اینکه مجوزی بدون دخالت آنها صادر شود عملاً غیر ممکن است. البته دخالت نهادهای امنیتی فقط به مجوز محدود نمیشود. بعضی وقتها شما از فلان اداره یا ارگان مجوز ساخت اثر را میگیری ولی در حین اجرا یک ارگان دیگر میآید و مجوزت را لغو میکند. کلاً مشخص نیست باید چه کار بکنیم. یا صدها بار پیش آمده باید جوابگوی روسری افتاده بازیگرت باشی، یا چه میدانم رفتار به قول خودشان دور از شأن اسلامی مخاطبهایت را گردن بگیری. نیازی به توضیح و تحقیق نیست، همۀ رشتههای هنری در ایران از نظارت و دخالت مستقیم نهادهای امنیتی رنج میبرند. آنها هنر را برای تبلیغات و سرپوش گذاشتن میخواهند، اینکه من هنرمند یا مخاطب فکر کنم بودجههای که مثلاً صرف هنر میشود برای ارتقای آن است، اشتباه بزرگیست. ارتقای هنر در جمهوری اسلامی ملاک نیست، آنها هنر تبلیغی میخواهند. میلیاردها تومانی که در سازمانهای مثل سوره و اوج و فارابی خرج میکنند برای ارتقای هنر و لذت و بالابردن سطح فرهنگی مخاطب نیست بلکه دقیقاً در راستای تبلیغات برای نظام است. هر هنرمند رده پایینی به سازمان اوج مراجعه کند و بگوید میخواهد فیلمی مثلاً درمورد خدمات نظام به مردم بلوچ بسازد، مطمئن باشید بدون لحاظ کردن سطح هنری، به شرط اینکه آن را تبلیغ برای نظام بدانند، بودجهاش را تامین میکنند.»
این کارگردان با غیر مردمی خواندن سینمای جمهوری اسلامی در ادامه میگوید:
«در ایران سینمای مستقل جایی ندارد. اکثر فیلمها با بودجۀ سازمانهای دولتی و حکومتی تولید میشوند. این سازمانها اگر تبلیغ مستقیم هم برای جمهوری اسلامی نداشته باشند، جامعۀ ایرانی را آنطور که وجود دارد نشان نمیدهند. همه مثل مسئولان دروغ میگویند. اصلاً چرا باید خودمان با دست خودمان پول به جیب این سازمانها بریزیم؟ جمهوری اسلامی به معنای واقعی کلمه وقیح است. برایش مهم نیست فلان هنرمند یا ورزشکار باعث افتخار و سربلندی ملت ایران شده یا نه، مهم این است که چقدر به آرمانهای نظام پایبند است. هرکسی که مبلغ این آرمانها نباشد فوراً به جانی و تروریست تعبیر میشود. دقت کنید در این مدت چه بلایی به سر امثال ترانه علیدوستی و حمید فرخنژاد آوردهاند یا با قهرمانانی چون علی دایی و علی کریمی چه کار کردند. سینما و ورزش تا وقتی در خدمت نظام باشد مهم است، غیر از این ارزشی برای حکومت قاتل جمهوری اسلامی ندارد.»
در رابطه با تحریم جشنواره حکومتی فجر، «کانون فیلمسازان مستقل ایران» در بیانیهای برگزاری این جشنواره را «بخش جداییناپذیر از سیاستهای فرهنگی سرکوبگرانه جمهوری اسلامی» خوانده و از تمام هنرمندان و سازمانهای سینمای داخلی و خارجی خواسته تا این جشنواره را تحریم کنند. در این بیانیه آمده:
« این جشنواره دولتی هدفی جز تبلیغ رژیم از طریق جعل تصاویر و تظاهر به عادینمایی شرایط دهشت بار کنونی در ایران ندارد. در حالی که مخاطبان آزاداندیش سینما یا در زندان هستند یا در خیابانها در معرض گلوله و خشونت.»
خیزش انقلابی مردم، همراهی صدها چهرۀ سینمایی در داخل و خارج از کشور را به همراه داشته است. به گزارش سایت خانه سینما، رسول صدرعاملی در نشست هیئتمدیره خانه سینما درباره تعداد بازداشتها و سرنوشت حکمهای اعدام در ٢٩ آذر توضیح داد:
«تا آنجا که ما مطلع هستیم فعلا تعداد بازداشتشدگان از صنوف خانه سینما در التهابات جاری از آغاز تاکنون ۶۲ نفر بوده است که خوشبختانه تا این لحظه به ۱۳ نفر در تمام استانها کاهش یافته است.»
یک دانشجوی سینما در خصوص جشنواره فجر به رادیو زمانه میگوید:
« حالا که سینماگران چپ و راست دارند جشنواره فجر را تحریم میکنند نظام به دست و پایشان افتاده است. وزارت ارشاد اسلامی میخواهد با زور یا دعوت هنرمندان را به جشنواره بکشاند. به نظر من حتی اگر بهترین فیلمسازها هم به سینما برگردند، مردم به سینما نمیروند. مردمی که بیشتر از سه ماه است کشته میشوند، شکنجه میشوند و هزاران بدبختی را در این چهل و چهار سال تحمل کردهاند، فکر نکنم به خاطر سینما با جمهوری اسلامی آشتی کنند. من شخصاً عاشق سینما هستم ولی این روزها دل و دماغی برای رفتن به سینما یا حتی پیگری اخبارش را ندارم. وقتی خواهر و برادرهایمان در زندانهای جمهوری اسلامی شکنجه میشوند و هر آن احتمال اعدامشان وجود دارد چطور میتوانم روی صندلی سینما لم بدهم؟ من و تمام دوستانم دل و دماغی برایمان نمانده. فقط سینما نیست، موسیقی، تئاتر و… هم نمیتواند سرسوزن به من آرامش بدهد. جدای از اینکه جمهوری اسلامی هنر را برای سرپوش گذاشتن به جنایتهای خودش میخواهد، مردم نمیتوانند وقتی هزاران خانوادۀ ایرانی داغ عزیزانشان را به دل دارند، حتی به سینما فکر کنند.»
بازوی تبلیغی نظام
فارغ از ادعاهای متناقض مسئولان نظام اسلامی، آمارهای رسمی از وضعیت وخیم مخاطب هنر سینما در ایران میگویند. در گزارش سامانه مدیریت فروش و اکران سینمای ایران (سمفا)، تعداد مخاطبان سه ماه تابستان سال جاری حدود ٤ میلیون ٢٢٥ هزار نفر اعلام شده است. در همان حال با شروع خیزش انقلابی مردم این آمار در سه ماه پاییز، تقریبا به نصف تابستان یعنی حدود ٢ میلیون ١٧١ هزار نفر رسیده است. با این وجود مرور اخبار و آمار سینما نشان میدهد عدم استقبال مخاطب به روزهای قبل از قیام ژینا برمیگردد. گزارشها حاکی از آن است که با روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی، سانسورها تشدید و سختگیریها در صدور پروانه ساخت و مجوز اکران افزایش پیدا کرده است. رسول صدرعاملی، سخنگوی هیات مدیره خانه سینما ٢٩ آذر سال جاری در پاسخ به اظهارات محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور، «توقف تولید در ابتدای سال و سختگیری در مجوزها» را دلیل نبود پروژهای جدید سینمایی ارزیابی کرده است.
یکی از مخاطبان سینما در گفتوگو با رادیو زمانه میگوید:
«جمهوری اسلامی اهمیتی برای فرهنگ و هنر قائل نمیشود. هر اثری در سینما یا صداوسیما برای ساخت و پخش، باید از فیلتر آقایان رد شود. هنر برای این حکومت یعنی تبلیغات مثبت برای جمهوری اسلامی. مسئولان از هنرمندان میخواهند جامعه را سرشار از رفاه و آرامش نشان دهند، نه نقدی درکار باشد نه گلایهای. در این شرایط سینماگر متعهد نمیتواند ساکت باشد و ترجیح میدهد بیکار باشد تا به نفع رژیم فیلم بسازد. از سمت دیگر، با وضعیت بد اقتصادی و هزاران بدبختی، رغبتی برای تماشاگر در سینما باقی نمیماند. چطور میشود در کشوری که هزاران نفر فقط در سه ماه بازداشت و شکنجه و کشته شدهاند به سینما رفت؟ تازه وقتی میدانیم فیلمی که اکران میشود مجوزش را همان قاتلان جمهوری اسلامی صادر کردهاند.»
به نظر میرسد سیاست بلیط نیمبها که این روزها مسئولان فرهنگی برای کشاندن تماشاگران به سالنهای سینما لحاظ کردهاند، دردی از وزارت ارشاد اسلامی دولت سرکوبگر دوا نمیکند. موضعگیری و بازداشت دهها چهرۀ سینمایی کار را برای نظام سانسور ایران مشکلتر از پیش کرده است. حذف فیلمها و سکانسها از بازیگران معترض سیاست دیگریست که نظام برای مطرود کردن منتقدان خود به کار میگیرد. حتی خواهشهای وزیر ارشاد نتوانسته مردم و سینماگران را به سالنهای سینما بکشاند. با وجود تهدید رسانههای حکومتی، هنرمندان ایرانی در پشتیبانی از مردم متعرض و رنجدیده فعالیت هنری خود را به حالت تعلیق درآوردهاند. علیرغم ادعای وزیر ارشاد اسلامی، حکومت ولایی این روزها با چالش جدید عدم همراهی هنرمندان روبروست.
ملا ها سالهای متمادی حوزهء ضد علمیه را به ملت حوزهء علمیه قالب کردند وکسی هم نگفت که علم با دین و ماورالطبیعه سازگاری نداره، ربطه شان همان کارد و پنیره
mashang / 13 January 2023
اسلام از آنروی در خاورمیانه بعد ازاستفاده جهت جلوگیری از نفوذ کمونیسم مجدد بکار آمد چون خاصیت اسلام در تعطیلی مغز را درعمل دیدند
mashang / 14 January 2023