مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
این صدای ماست از کُردستان، صدای جمعی از فمینیستهای اقلیت و چپ از جغرافیایی که تاریخش از اولین روزهای انقلاب تاکنون با خون، شکنجه، اعدام، حبس، تبعید و تبعیض گره خورده است. ما زنان و افراد کوییر کُرد که میراثداران تاریخی پر از سرکوب و مبارزه هستیم، همواره ناگزیر بودهایم در چند میدان و با چند نیرو مبارزه کنیم: در میدانی با مردسالاری مردان کُرد و غیر کُرد، در میدانی با بنیادگرایی و ستم ساختاری تحمیلشده از سوی رژیم حاکم، در میدانی با شوینیستهای ایرانشهری و فمینیسم مرکزگرا و در میدانی دیگر در مبارزه برای صورتبندی موقعیت ستم متقاطعمان. اینک، در این روزها که شعار ژن، ژیان، ئازادی به خیابانهای ایران جان تازهای بخشیده است و همگان شاهد انقلابی فمینیستی، چه در فرم و چه در محتوا، هستیم، ما نیز حمایت بی چون و چرای خود را از مبارزات و اعتراضات مردم در ایران به ویژه زنان شجاع و تسلیمناپذیر اعلام میکنیم.
ما مایلیم این خیزش فمینیستی را که در پی زنکشی حکومتی ژینا اتفاق افتاده است جنبش ژینا بدانیم، نامی که همچون شعار پرتکرار این روزها معنی زندگی و زندگیبخش میدهد، چرا که باور داریم که مقاومت خود زندگی است.[۱] این خیزش، نه تنها مساله ستم جنسی-جنسیتی را به موضوعی همگانی -که کلیت ساختار سیاسی اجتماعی موجود را نشانه میگیرد-، بدل کرد، بلکه همزمان نشان داد که چگونه میتوان ستمهای متکثر جنسی-جنسیتی، ملی و طبقاتی را به شکلی مترقی به یکدیگر پیوند داد، بهگونهای که از دل آن اتحادی قدرتمند علیه دیکتاتوری، اسلام سیاسی، شویسنیسم، مردسالاری و سلطه سرمایهداری برآید.
ما در بزنگاهی مهم و تاریخی ایستادهایم و ژینا اسم رمز مشترک و اتحاد ما در این مبارزه چندجانبه و دشوار است. ما خود را بخشی از جریان دادخواهی ژیناها، جنبش فمینیستی علیه زنکشی و کوییرکشی و نیز بخشی از جنبش چپی میدانیم که علیه ناسیونالیسم حذفگرا (چه راستگرا و چه چپگرا) موضع گرفته است.
الهامبخش ما در این مبارزه و قهرمانان ما، تمام زنان و افراد کوییر مبارز در ایران هستند که مبارزه با ستم را از خانه به خیابان آوردهاند و نشان دادهاند که رهایی از مردسالاری، دولت و سرمایه عمیقا به یکدیگر پیوند خوردهاند. الهامی که شعار ژن، ژیان، ئازادی میبخشد و به سرعت در خیابانهای ایران و در قالب زن، زندگی، آزادی از دهانها بیرون میآید، به ما یادآور میشود که میتوان از مرزهای سیاسی تحمیلی توسط نیروهای استعمارگر و امپریالیستی مردسالار فراتر رفت، همانگونه که ملت بدون دولت کُرد توانسته فراتر روند. ما این پیوند فراملیتی و فرامرزی را به فال نیک میگیریم و آن را از نقاط قوت جنبش زنان کُرد میدانیم. ما در حالیکه خود را بخشی از مبارزات زنان و جامعه کوییر در ایران تعریف میکنیم، در عینحال بسیار خوشحالیم که همزمان توانستهایم از انباشت تاریخی تجربیات این گروهها در دیگر بخشهای کُردستان نیز بهره مند شویم. بانگ شعار ژن، ژیان، ئازادی که به رسم خاکسپاری شهیدان کُرد، اینبار در ایران و در مراسم خاکسپاری شهیدمان، ژینا امینی، سر داده شد، به ما فرصتی داد که از قدرت، عاملیت و شجاعت زنان و ایستادگیشان در برابر نیروهای مردانهای بگوییم که جز مرگ و بردگی حاصلی برایمان نداشتهاند.
اینک، جنبشی که در ابتدا به دادخواهی قتل حکومتی ژینا آغاز و به سرعت به جنبشی علیه حجاب اجباری و خواستار سرنگونی نظام مستقر تبدیل شد، توانسته است روایات هژمونیک سرکوبگرانه درباره زنان کُرد و دیگر زنان در ایران را در دو سطح مخدوش کند: نخست، این جنبش فمینیستی توانسته است بازنماییهای ناسیونالیستهای نژادپرست از زنان اقلیتهای اتنیکی و ملی، که آنها را تهی از عاملیت و بازیچه احزاب سیاسی میدانند، در هم بشکند. در سطح دیگر، این جنبش توانسته است فهم اورینتالیستی و نژادپرستانه غرب از زنان خاورمیانه را به چالش بکشد.
اگرچه از همان ابتدا پاسخ نظام مردسالار جمهوریاسلامی سرکوب، بازداشت و کشتار مخالفان بوده است و هماکنون زنان و فعالان فمینیست بسیاری، همچون دیگر مردم در بازداشتگاهها و زندانها به سر میبرند، اما زنان و افراد کوییر در ایران نشان دادهاند که نهتنها از مشارکت در جنبشهای پویای جوامع خود پا پسنمیکشند، بلکه میتوانند پیشگامان برانداختن دیکتاتوریهای مردسالار منطقه باشند.
آنچه امروز در خیابانهای ایران رقم میخورد، نوید آغاز دوران تازهای از مبارزه با خشونت، بنیادگرایی و سلب حق زندگی است. ما ضمن اینکه خود را بخشی از این جنبش میدانیم، از گروههای فمینیست زنان وکوییرهای منطقه دعوت میکنیم تا در این نبرد به ما بپیوندند و به ویژه همبستگی فمینیست های چپ کرد و ترک و عرب و بلوچ و… به منظور بازتعریف ستم های تقاطعی به شکلی مترقی و فراتر از تعاریف مردسالارانه از ستم ملی را بسیار ضروری میبینیم. ما همچنین از دیگر فمینیستهای چپ ضدسرمایهداری و ضدنژادپرستی در غرب میخواهیم که با ما همبسته شوند و در این مبارزه کنار ما بایستند. تحقق آرمان آزادی و رهایی، بدون بازپسگرفتن حق زندگیهایمان ممکن نیست؛ و این چیزی است که این روزها با شعار زن، زندگی، آزادی در ایران طنین افکنده است. انقلاب فمینیستی ما پیرو این شعار خواهان همبستگی فراملیتی و جهانی برای تحقق آن است.
۱.اشاره به شعار سیاسی بهرخودان، ژیانه.