دو هفته از خروش زنان ایران علیه حکومت می‌گذرد. زنان از طبقات و گروه‌های مختلف اجتماع گردهم آمده‌اند تا علیه تبعیض و جور و ستم حکومت اسلامی اعتراض کنند. اگر چه کشته شدن مهسا امینی در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی بهانه‌ای برای این اعتراض‌ها شد اما زنان ایرانی سال‌هاست شرایط نابرابری را در ایران تجربه می‌کنند. این نوشتار به بررسی وضعیت زنان ایران در مقایسه با دو کشور همسایه می‌پردازد. وضعیتی که به خوبی گویای بحرانی بودن زنان ایرانی نسبت به همتایان خود در کشورهای همسایه است.

گزارش جهانی شکاف جنسیتی (The Global Gender Gap Report) که توسط مجمع جهانی اقتصاد (WEF) منتشر می‌شود، به بررسی وضعیت شکاف جنسیتی در تمامی کشورهای جهان می‌پردازد و مرجعی برای اندازه‌گیری سطح وضعیت زنان در قبال مردان در بین کشورهای مورد بررسی است. در گزارش اخیر این نهاد، رتبه‌ ایران ۱۴۳ از بین ۱۴۶ کشور جهان اعلام شده که وضعیتی به شدت نابرابر و بحرانی است. 

گزارش مجمع جهانی اقتصاد وضعیت زنان را در کشورهای مختلف از چهار منظر اقتصادی، آموزشی، بهداشت و توانمندسازی سیاسی بررسی می‌کند. اهمیت این شاخص در کنار دقت عمل بالا و اعتباری که در میان شاخص‌های جهانی دارد، به دلیل کیفیت اندازه‌گیری آن یعنی اندازه گرفتن فاصله‌ی میان زنان و مردان در ابعاد یاد شده است. روش تحقیقی و تحلیل آماری این گزارش با این هدف طراحی شده تا ابزارهایی مؤثر برای کاهش شکاف جنسیتی به‌دست آید. این روش‌ها از زمان آغاز تدوین این گزارش در سال ۲۰۰۶ تاکنون ثابت مانده است. 

جایگاه ایران

از بین ۱۹ کشور حاضر در منطقه خاورمیانه، ایران رتبه شانزدهم را به خود اختصاص داده است و تنها سوریه، عراق و یمن وضعیت بدتری از ایران دارند. اسراییل، امارات و لبنان در رتبه‌های اول تا سوم این رده‌بندی قرار می‌گیرند. ایران در ردیف کشورهایی نظیر نپال، ‌بوتان، سری‌لانکا و بنگلادش قرار دارد. نکته‌ی قابل توجه این است که در این رده‌بندی تنها سه کشور کنگو، افغانستان و پاکستان وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند.

مشارکت اقتصادی و درآمد

مشارکت زنان در بازار کار و فرصت‌های اقتصادی برابر یکی از مولفه‌هایی است که در شاخص شکاف جنسیتی لحاظ می‌شود. این شاخص با زیرشاخص‌هایی مانند نرخ مشارکت زنان، میزان درآمد زنان به نسبت مردان، سهم حضور زنان در مشاغل رده‌بالا سنجیده می‌شود. تنها ۱۴,۳۵ از کل زنان در ایران شاغل هستند. درحالی‌که این رقم برای مردان ۶۸,۰۹ درصد است. وجود قوانین نابرابر در اشتغال، تاکید بر نقش‌های سنتی زنان و عدم وجود مشوق‌ها برای کار زنان در بیرون از خانه از مهم‌ترین عوامل پایین بودن حضور زنان در محیط‌های کاری است. در مقایسه با دو کشور همسایه هم این نسبت تفاوت فاحشی دارد. ۳۱,۸ درصد از زنان ترکیه و ۳۰,۹۴ درصد از زنان عربستان شاغل هستند که اگر چه نسبت به متوسط جهانی رقم پایینی است اما به نسبت زنان ایرانی، دوبرابر است.

شاخص دیگر در این حیطه، دستمزد به ازای کار برابر است. بر اساس این شاخص، در ایران مردان برای کار مشابه حدود ۷ برابر زنان دستمزد می‌گیرند. این شرایط با شدت کمتری در عربستان و ترکیه برقرار است. در عربستان مردان کمی بیشتر از سه برابر و در ترکیه اندکی بیشتر از دو برابر زنان برای کار مشابه درآمد دارند.

میانگین دستمزد زنان و مردان در ایران، ترکیه و عربستان (دلار)/ ۲۰۲۲

ایرانعربستانترکیه
متوسط دستمزد مردان۲۱,۶۶۶۲,۱۴۳۹,۸۸
متوسط دستمزد زنان۳,۴۶۱۹,۹۱۱۷,۲۰
تفاوت دستمزد زنان و مردان۱۸,۲۰۴۲,۲۳۲۲,۶۸

                                          منبع: گزارش شکاف جنسیتی، مجمع جهانی اقتصاد، ۲۰۲۲.

فرصت‌های آموزشی

دستاوردهای آموزشی از دیگر بخش‌های شاخص شکاف جنسیتی است که با مؤلفه‌هایی مانند نرخ باسوادی و ثبتنام زنان در سطوح ابتدایی، متوسطه و آموزش عالی سنجیده می‌شود. بنا بر این گزارش، از هر صد مرد ایرانی، ۹۰.۴ نفر باسواد هستند؛ در حالی که در بین هر صد زن، این رقم ۸۰.۸ نفر است. براساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، ۹۸ درصد مردان و ۹۷ درصد زنان ایرانی برای آموزش ابتدایی ثبت‌نام می‌کنند. این رقم در دوره‌ متوسطه ۸۴ زن از هر صد زن در برابر ۸۷ مرد از بین صد نفر است. به گزارش مجمع جهانی اقتصاد، شکاف جنسیتی در حوزه دستاوردهای آموزشی در ایران (به خصوص در سطوح ابتدایی و متوسطه) نسبت به قبل بسیار کمتر شده است.

کشورها با استفاده از سیاست‌هایی نظیر تشویق زنان به حضور در بخش‌های مختلف اقتصادی، هدفمندسازی استخدام دانش‌آموختگان زن و کاهش نرخ‌های مالیاتی برای کسب و کارهایی که زنان راه‌اندازی می‌کنند، در مسیر کاهش شکاف جنسیتی تلاش می‌کنند اما در ایران نه‌تنها از این مشوق‌ها خبری نیست بلکه به‌عکس، حضور مردان و به خصوص مردان متاهل در این عرصه‌ها از سوی حاکمیت تشویق می‌شود.

بهداشت و ازدواج زنان

در بخش بهداشت و طول عمر وضعیت ایران به نسبت سایر کشورهای همسایه نسبتا بهتر است. نرخ امید به زندگی زنان در ایران ۶۶.۵ سال در برابر ۶۶ سال برای مردان است و ایران را در رتبه ۱۱۸اُم جهان قرار میدهد. اما حتی در این شاخص نیز وضعیت ترکیه (با رتبه‌ ۹۹) و عربستان (با رتبه‌ ۱۱۶) بهتر از ایران است.

شاخص ازدواج زودهنگام در ایران ۲۱,۴ درصد از کل ازدواج‌هاست در حالی که این رقم در عربستان ۵,۸ و در ترکیه ۶,۷ درصد است که علی‌رغم تبلیغات حکومت به مراتب وضعیت بهتری از ایران دارند. ناگفته پیداست که در سنین پایین یا ازدواج کودکان از پیامدهای فقر، نابرابری و مردسالاری است.

همچنین میانگین سن زنان ایرانی در هنگام تولد اولین فرزند ۲۸,۶ است که با میانگین سن مادران در ترکیه برابر است اما این شاخص در عربستان ۳۲,۱ سال است. البته تمرکز اخیر حاکمیت بر چندفرزندی و طرح موسوم به افزایش جمعیت که فشار مضاعفی را بر زنان وارد می‌کند، در این محاسبات مدنظر قرار نگرفته است.

توانمندسازی سیاسی

تعداد زنان در پارلمان و کابینه و میزان واقعی حضور زنان در این پست‌ها از جمله زیرشاخصهای توانمندسازی سیاسی زنان است. ایران از بین چهار شاخص بدترین عملکرد را در این بخش دارد و در رتبه ۱۵۱اُم جهان قرار دارد. در بین کشورهای مورد بررسی، وضعیت کلی ترکیه نسبت به ایران و عربستان بهتر است. در ایران از هر صد نفر در مجلس ۵,۶ زن و ۹۴,۴ مرد هستند؛ در حالی که این رقم در عربستان ۱۹,۹ و در ترکیه ۱۷,۴ زن است. اختصاص سهمیه‌ی جنسیتی در پارلمان عربستان یا اختصاص سهمیه‌ی جنسیتی در لیست کاندیداها توسط احزاب در ترکیه از جمله شیوه‌های رایج برای افزایش سهم زنان در مناصب سیاسی بوده که هیچ کدام توسط جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار نگرفته است. 

جمع‌بندی 

مقامات حکومت در ایران مدام از عزت‌مندی و بهبود وضعیت زنان در عرصه‌های مختلف سخن می‌گویند که شرایط زنان در ایران حتی از وضعیت همتایانشان در کشورهای همسایه هم بدتر است. بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد از بین ۱۴۶ کشور جهان، تنها زنان در کنگو، افغانستان و پاکستان وضعیت بدتری نسبت به زنان ایرانی دارند. 

باید توجه داشت که اگر چه زنان به نسبت قبل در حیطه‌ی آموزش بهتر است اما از منظر درآمد و مشارکت اجتماعی و سیاسی وضعیت بسیار نابرابر و مساعدی دارند. مردان در ایران، بیش از هفت برابر زنان برای کار مشابه درآمد دارند که نسبت به کشورهای همسایه بسیار نابرابرتر است. همچنین حضور زنان در پارلمان و مناصب اجرایی بسیار کمرنگ است و می‌توان گفت که زنان عملا در تصمیمات سیاسی نقشی ندارند. این نابرابری‌ها در کنار مسائلی نظیر نابرابری در حقوق اجتماعی و خانوادگی، درنهایت به ناآرامی‌های زنان دامن می‌زند و آنها را نسبت به نظم موجود خشمگین می‌سازد. این موضوعی است که حتی در صورت خاموش شدن اعتراضات کنونی، در آینده حاکمیت نظام ایران را با مخاطره مواجه می‌کند.

منبع: گزارش شکاف جنسیتی