Opinion-Zamaneh-Small

در دانشگاه یک آیت الله درس خوانده اما اینک نامزد آیت الله دیگری شده است. ۱۶ سال پیش رئیس دانشگاه امام صادق، آیت الله مهدوی کنی عزم، جزم کرده بود تا ناطق نوری را رئیس جمهور کند و گفت که «حدس می‌زنیم نظر مقام معظم رهبری به آقای ناطق نوری است ». مهدوی کنی سالهاست که از انتخاب رئیس جمهور مطلوبش مایوس شده اما یکی از شاگردانش سودای ریاست جمهوری دارد. شاگرد مهدوی کنی اینک کاندیدای مورد حمایت مصباح و گروه مصباحیه پایداری است.

اگر او رئیس جمهور نشود هم تا این جا دانشگاه امام صادق امتحانش را برای نظام خوب پس داده و مدل مطلوب آیت الله خامنه‌ای برای علوم انسانی را ارائه کرده، با چهره‌هایی چون سید محمد حسینی وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد و ده‌ها معاون وزیر، مدیر کل و سفیر.

عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت خاتمی از معدود فارغ التحصیلان متفاوت این دانشگاه است. سعید جلیلی اما فارغ التحصیلی وفادار به فلسفه تاسیس دانشگاه امام صادق بود. پایان نامه اش را درباره سیاست خارجی پیامبر نوشت و به بخش بازرسی وزارت امورخارجه رفت. این روزها نزدیکانش اخراج ۱۷ سفیر ناهمگون را ازافتخارات او می‌دانند.

از ثمره هاشمی تا اشتون

او در وزارت خارجه با کسی آشنا شد که شانس آینده زندگیش بود: مجتبی ثمره هاشمی، مشاور قدرتمند احمدی نژاد. جلیلی با پیروزی احمدی نژاد به همراه ابوالفضل ظهره‌وند، سفیر فعلی ایران در افغانستان به منوچهر متکی، وزیر امور خارجه دولت نهم معرفی و یا به عبارتی تحمیل شد. سیاست خارجی را از ابتدا جور دیگری می‌دید. سابقه سفارت نداشت و دیپلماسی را از پشت میز تجربه کرده بود. در معاونت اروپا و آمریکای وزارت خارجه هم همان هیبت بازرسی را داشت. با وجود داشتن یک پای مصنوعی پله‌های نمازخانه وزات امور خارجه را بالا می‌رفت تا در نماز اول وقت حاضر باشد.

جلیلی و اشتون
جلیلی و اشتون

درگیری احمدی نژاد با علی لاریجانی و به سبک معمول عزل و نصب ناگهانی احمدی نژاد به جلیلی این فرصت را داد تا دبیر شورای عالی امنیت ملی شود. او که با حمایت احمدی نژاد آمده بود منبع اصلی قدرت را تشخیص داد و به رهبری نزدیک شد. رهبری هم گویا مطلوب خود را یافته بود. تنها دبیری که نه سابقه داشت و نه هویتی که بخواهد به آن ببالد و با رهبری نظری متفاوت داشته باشد. سالها پیش از این هم ارادت خود را ثابت کرده و نوشته بود که «باید به آیت الله خامنه‌ای امام گفت. » مذاکره کننده هسته‌ای هم شد، عنوانی که از دوره حسن روحانی به ارث مانده بود، دیگر کاندیدای ریاست جمهوری که در کنایه هایش جلیلی را بی نصیب نمی‌گذارد. اینک روحانی و جلیلی مذاکرات هسته‌ای خود را به رخ می‌کشند، انگار نه انگار که انتخابات ریاست جمهوری است و گویا بنا است، رأی‌دهندگان مذاکره کننده هسته‌ای انتخابات کنند.

جلیلی اما شهرتش را بیشتر از آنکه مدیون مذاکرات هسته‌ای باشد مدیون کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا است که به ایرانیان فرصت داده جوک‌های فراوانی درباره مذاکرات هسته‌ای بسازند، تا آن جا که به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی عبدالوحید فیاضی، نماینده محمودآباد خطاب به جلیلی گفته « ملت ایران شما را با خانم اشتون می‌شناسند، کاری کنید شما را با برنامه هایتان بشناسند.»

 احمدی‌نژاد شماره ۲؟

جلیلی را احمدی نژاد سال ۸۴ می‌نامند. حرفهایش رنگ و بوی همان حرفها را می‌دهد حتی آیت الله حامیش هم همان آیت اللهی است که علیرغم حمایت روحانیون سرشناس از هاشمی، احمدی نژاد را در سال ۸۴ در آغوش کشید. جلیلی هم مصباح یزدی را حضرت استاد نامیده و ستاره درخشان انقلاب اسلامی خوانده.

جلیلی هنوز در خیلی چیزها از احمدی نژاد فاصله دارد، نه ادبیات مخصوص به او را دارد و نه جسارتش را. سابقه اجرایی احمدی نژاد سال ۸۴ را هم ندارد، استاندارو شهردار که هیچ، فرماندار هم نبوده. جلیلی جز مذاکرات هسته‌ای چیزی برای تبلیغ ندارد.

روشهای جلیلی در اقتصاد هم گویا شبیه روشهای احمدی نژاد است. اگر معترضان احمدی نژاد در سال ۸۸ دولت او را «دولت سیب زمینی» نامیدند، اینک مخالفان جلیلی سخنان او درباره درآمد ۳۹ میلیون دلاری تولید چوب بستنی را بر روی سایتها گذاشته و نام دولت را دولت «چوب بستنی » نهاده‌اند.

جلیلی اما هنوز در خیلی چیزها از احمدی نژاد فاصله دارد، نه ادبیات مخصوص به او را دارد و نه جسارتش را. سابقه اجرایی احمدی نژاد سال ۸۴ را هم ندارد، استاندارو شهردار که هیچ، فرماندار هم نبوده. اگر احمدی نژاد با دیدارهای مردمی در شهرداری مانور می‌داد و صدا و سیما دو سالی حتی افتتاح پله برقی‌های تهران را با تبلیغات وسیع پخش می‌کرد، جلیلی جز مذاکرات هسته‌ای چیزی برای تبلیغ ندارد.

او به اندازه احمدی نژاد سال ۸۴ هم شناخته شده نیست. احمدی نژاد شهرداری تهران را زمانی به دست گرفت که هنوز نشانه‌های غلامحسین کرباسچی درتهران باقی مانده بود. پیش از کاندیداتوری خاتمی کرباسچی یکی از افراد مطرح برای کاندیداتوری در دوم خرداد ۷۶ بود و همین شهرت سبب شده بود مردم برای شهردار تهران حساب ویژه‌ای باز کنند. اینک جای شهردار کاپشن پوش تهران را سعید جلیلی با پرایدش گرفته اما شهرت احمدی نژاد به او نرسیده است.

مصباح و جلیلی − پوستر جبهه پایداری
مصباح و جلیلی − پوستر جبهه پایداری

محبوب رهبری و سپاه و بسیج

معلوم نیست جلیلی با احمدی نژاد در پیروزی انتخابات سرنوشت مشترک پیدا کند اما او در شکست انتخاباتی با احمدی نژاد مشترک بوده. این روزها بروشورهای تبلیغاتی جلیلی برای انتخابات مجلس ششم در رسانه‌ها منعکس شده که درآن «نبود کارنامه شفاف برای مدیران در ابتدا و انتهای کار» را از آفات ساختار اجرایی کشور خوانده.

سعید جلیلی از ابتدا به عنوان کاندیدای رهبری شهره شده. در سخنان رهبری هم می‌توان نشانه‌های نزدیکی با جلیلی یافت از جمله اینکه از مردم خواسته به کسانی رای بدهند که « توانایی حل مشکلات و ایستادگی قدرتمندانه در مقابل جبهه معاندان و الگو کردن جمهوری اسلامی در چشم مستضعفان جهان را داشته باشد.»

تفاوت اساسی جلیلی با احمدی نژاد هم شاید نمود یافتن حمایت رهبری باشد. محمود احمدی نژاد که تجربه سال ۷۶ و حمایت خامنه‌ای از ناطق نوری را داشت در سال ۸۴ هیچگاه اصرار نداشت خود را کاندیدای رهبری بنامد و شاید همین امر دلیل پیروزیش شد، چرا که درابتدا محمد باقر قالیباف به عنوان کاندیدای مورد حمایت رهبری مطرح بود. اینک اما سعید جلیلی از ابتدا به عنوان کاندیدای رهبری شهره شده. در سخنان رهبری هم می‌توان نشانه‌های نزدیکی با جلیلی یافت از جمله اینکه از مردم خواسته به کسانی رای بدهند که « توانایی حل مشکلات و ایستادگی قدرتمندانه در مقابل جبهه معاندان و الگو کردن جمهوری اسلامی در چشم مستضعفان جهان را داشته باشد.»

شائبه حمایت سپاه، بسیج و نهادهای زیر نظر رهبری از جلیلی سبب شده اصولگرایان سنتی هم معترض شوند و حتی محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس بگوید «متاسفانه صدا و سیما مذاکره کوتاه آقای جلیلی و خانم اشتون را در ترکیه به صورت سنگین پوشش داد که این هم یکی از موضوعاتی بود که سوءتفاهماتی به وجود آورد.»

 درسال ۸۴ محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه و محمد باقر قالیباف از سرداران به نام سپاه کاندیدا بودند اما رای سپاه و بسیج به سمت احمدی نژاد رفت. اینک نیز جلیلی تنها با سابقه رزمندگی و جانبازیش گویا امیدوار است سرداران سپاه را پشت سر بگذارد. تکرار تراژدی تاریخی اما کمیک است و دیگر کاندیداهای انتخابات می‌‌توانند امیدوار باشند که جلیلی سرنوشتی متفاوت با احمدی نژاد خواهد یافت.