اینکه هنوز در برخی نقاط ایران دختربچههای چهار تا هفت ساله را ختنه میکنند از تصور خارج است. ختنه دختران معادل ناقصسازی جنسی آنهاست و کابوسی است که تا آخر عمر رهایشان نمیکند. این ختنهها گاهی به خونریزی شدید منجر میشود و جان کودک به خطر میافتد. مستند «سرخو» یکی از تلاشها در راستای آگاهیرسانی درباره این مساله و نشان دادن اهمیت این پدیده اجتماعی است که به زندگی هزاران زن در ایران آسیب زده و خواهد زد.
این مستند به کارگردانی و تهیهکنندگی رایحه مظفریان، جامعهشناس فعال حقوق کودک و تدوین افشین شهسواری، صدابرداری سمیره حنایی و صداگذاری اشکان تقوی در فاصله سالهای ۹۴ تا ۹۶ تهیه شده است. اینجا میتوانید این مستند را ببینید.
در این مستند زنانی که ختنه شدهاند، زنانی که ختنه میکنند و به آنها ختان هم گفته میشود و متخصصان وجامعهشناسان و روانشناسان حضور دارند و به چرایی و تاثیرات فردی و اجتماعی ختنه بر زنان میپردازند.
به جای ختنه، تیغ زدن یا سنت شدن هم استفاده میکنند. در عرف از نگاه این زنان و مردان، دختری که ختنه نکرده نجس است. برخی از مصاحبهشوندگان این مستند میگویند دختری که ختنه نکرده آب دهنش و دستانش پاک نیست و حرام است و نماز خواندن و قرآن خواندناش درست نیست.
برخی از مردم این نواحی معتقدند که ختنه زنان برای مسلمانان واجب است و زنی که ختنه نشده کافر است. برخی دیگر نیز میگویند، ختنه دختران سنت است و مستحب است. یکی از ختانها که معتقد است که ختنه زنان واجب است در توجیه تیغ زدن میگوید:
«وقتی تیغ بزنیم دختران مسلمان میشوند و رحم پیدا میکنند.»
با اینکه بسیاری از مردمی که ختنه میکنند میگویند این عمل خشونت بار ریشه در سنت اسلامی دارد و حتی مدعیاند که از حضرت محمد نیز در این باره حدیث وجود دارد، اما این عمل ریشهای در سنت اسلامی ندارد. حسن یوسفی اشکوری محقق و دینپژوه در این باره میگوید: «نه در قرآن و نه در سیره معتبر نبوی و نه در فقه چنین حکمی وجود دارد.»
به گفته او حتی در سیره پیامبر نیز این حکم شرعی ختنه زنان وجود ندارد. اما ممکن است در یک کتاب حدیث روایتی از پیغمبر پیدا شود اما آن باید جداگانه مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.
با وجود این، شیخها و ملاها در تدوام این کنش ضد انسانی نقش ایفا میکنند. به گفته این زنان ملاهای روستاهایشان آنها را تشویق میکنند که ختنه کنند چون امری است که قبلا انجام میشده است.
پدرسالاری و دختران ختنه شده نجیب
بیشتر ختانها این کار را از مادران، مادربزرگان یا زنان فامیل آموختهاند. و هیچ کدام از زنانی که ختنه میکنند از شدت آسیبرسانی و نامعقولی این کنش خبر ندارند. آنها سنت، عرف و مذهب را دلیلی بر این میدانند که باید دختران را ختنه کنند. اما شقاوت این عمل آنقدر بالاست که یکی از زنان ختان در پاسخ به این پرسش که آیا نوههای خودت را هم ختنه میکنی گفت که دلش نمیآید و آن را به ختان دیگری میسپارد.
دختر ختنهشده در عرف این جوامع از ارزش بالاتری برخوردار است و خواستگاران بیشتری دارد. زنان هستند که دختران را ختنه میکنند و مادران در این میان نقش بهسزایی ایفا میکنند.
گرچه این سنت به دست زنان اجرا میشود اما در نهایت ریشهای پدرسالار دارد و مطالبهای مردانه است. زیرا ختنه دختران در عرف به این دلیل صورت میگیرد که دختران پاک شوند، از سوی مردان تایید شوند و مردان بیشتری از آنها تقاضای ازدواج کنند. به این ترتیب با ناقص سازی جنسی زنان، خواست کنترل جنسی از سوی مردان توسط زنان به دختران تحمیل میشود.
به گفته دکتر نازی اکبری، روان درمانگر و مشاور، برای داشتن روان سالم، رابطه ما با مادرمان بسیار اهمیت دارد. جایگاه و رابطه مادر برای کودک، رابطهای است که با دنیای خارج خواهد داشت. وقتی که کودک از مادر خیانت ببیند و جایی که باید از او حمایت کند، از کودک پشتیبانی نکند، کودک اعتمادش را به دنیای خارج از دست میدهد و در بزرگسالی در رابطه با افراد دچار مشکلات خواهد بود. از آنجایی که در بیشتر موارد، مادران هستند که دخترانشان را برای ختنه به ختان میسپارند، تاثیری که این تراما بر روان دختران میگذارد جبران ناپذیر است.
کنترل شهوت و میل جنسی زن
گرچه در این فیلم بسیاری از زنانی که ختنه میکردند یا ختنه شده بودند دلیل ختنه را عرف و سنت و مذهب نامیدند اما برخی از آنها و چندین مرد به این امر اذعان کردند که ختنه دختران باعث کم کردن و کنترل شهوت آنان خواهد شد. به گفته این زنان دختران ختنه شده سنگینتر میشوند و به دنبال پسران نمیروند. یکی از ختانها میگوید:
«اگر تیغ مسلمانی بزند عشقش کم میشود. شوهر نمیخواهد.»
عشق در اینجا همان میل جنسی است که این زن آن را عشق نامیده است.
برخی از مادران نیز اگرچه ختنه را ترتیب دادهاند اما در لحظه ختنه حضور ندارند چون ختانها معتقدند که بچه لوس میشود، بیقراری میکند و میخواهد از مادرش کمک بگیرد.
بسیاری از این زنان هرگز در رابطه زناشویی تحریک و ارضا نمیشوند و نزدیکی با همسرشان را وظیفهای خطیر و دردناک تجربه میکنند. پروفسور مسعود خاتمی، متخصص درمان نازایی در دانشگاه پزشکی نیویورک آمریکا درباره تاثیرات ختنه زنان میگوید که آنها واقعا از نقطه نظر روانی و جنسی مجنون میشوند.
خاستگاه ختنه زنان
تمام ختانهای این مستند معتقد بودند که ختنه دختران از سنت اسلامیشان آمده اما ختنه زنان در اسلام و دنیای عرب ریشه ندارد. این سنت خشن پدرسالار در برخی مناطق آفریقا و خاورمیانه هنوز اجرا میشود. در ایران ختنه زنان هنوز در استانهای کرمانشاه، آذربایجان غربی، کردستان و هرمزگان انجام میشود. طبق آمارها بین ۴۰ تا ۸۰ درصد زنان استان هرمزگان و بین ۳۰ تا ۵۰ درصد زنان برخی مناطق کردنشین ختنه شدهاند.
در جهان هنوز در ۳۰ کشور ختنه دختران انجام میشود و در فهرست یونیسف قرار گرفتهاند. در خاورمیانه یمن، مصر و کردستان عراق در لیست یونیسف قرار گرفتهاند و از حمایتهای جهانی برای متوقف کردن ختنه زنان بهره میبرند. اما ایران هنوز در این لیست قرار نگرفته زیرا دولت آمارها را در مقابل جامعه جهانی و یونیسف تایید نکرده و به رسمیت نشناخته است.
به گزارش سازمان ملل متحد در حال حاضر حدود ۲۰۰ میلیون زن در جهان زندگی میکنند که ختنه شدهاند و از این میان حدود ۴۰ میلیون نفر آنان دختران زیر ۱۴ سال هستند. بیشترین زنان ختنه شده در کشورهایی مثل سومالی، گینه، جیبوتی، سیرالئون، مالی و مصر زندگی میکنند.
رایحه مظفریان، جامعهشناس، فعال کودک و موسس کمپین گام به گام تا توقف ناقصسازی جنسی زنان درباره خاستگاه ختنه زنان میگوید:
«این رسم در آفریقای مرکزی مرسوم بوده و زمانیکه در مصر، پاکستان، هند، عراق رواج یافته بود در عربستان نیز بهدلیل مهاجرتها رایج شده بود. ریشههای ختنه در جامعه و طبقه فراعنه مصر مشاهده شده است. فراعنه در میان آفریقاییها بیشترین جمعیت را داشتند که به رواج ناقص سازی جنسی زنان و ختنه مردان پایبند بودند. هدف طبقه فراعنه از ختنهها ایجاد تفاوت بین طبقه خودشان و طبقه بردههاست. آنها با اینکار با اهمیتترین بخش بدن خود را در برابر خدایان قربانی میکردند و این یک نشانهگذاری فرهنگی بوده است. بعدها وقتی حضرت موسی هدایت قوم بنی اسرائیل را هدایت کرد برای برطرف کردن تفاوت فراعنه و بردهها، ختنه را در قوم بنی اسرائیل مرسوم میکند.»
مسئولیت حاکمیت
بر اساس ماده ۶۶۴ قانون اساسی مصوب ۱۳۹۲ و مادههای ۷۰۴،۷۰۷و۷۰۸ امر ناقص سازی زنان که عواقب جسمی و روحی و جنسی به دنبال دارد، جرم انگاری شده و دیه دارد. طبق این قوانین قانونگذار را میتوان خطاب قرار داد و برای قربانیان دادخواهی کرد.
مظفریان این پرسش را مطرح میکند که آیا ناقصسازی جنسی زنان در زمره معلولیت جسمی به حساب میآید. زیرا زنی که ختنه شده است نمیتواند مانند انسانهای دیگر از رابطه جنسی لذت ببرد.
با همین قوانین موجود در ایران زنی که ناقص سازی جنسی شده میتواند با تکیه بر استدلالهای حقوقی مختلف در دادگاه از مسببان ختنه شکایت کند و خسارت بطلبد.
با وجود این، قانونگذار درباره مدت زمانی که کودک دچار ختنه شده و پس ۱۸سالگی که او مجاز است شکایت کند سکوت کرده است.
همچنین، از آنجایی که دختران توسط اعضای خانوادهشان به ختان سپرده میشوند، از نظر اخلاقی و عاطفی برای آنان بسیار دشوار است که از خانواده نزدیک خود مثلا از مادرشان شکایت کنند.
زن، کرد، ترک و عرب بودن این شهروندان باعث دلیل بیعملی مسئولان شده است که با بیمسئولیتی مردم این ناحیه در وضعیتی عقبمانده و به دور از آگاهی و رفاه، رها کردهاند.. ریشه کن کردن این سنت نادرست از اولویتهای دولت نیست.
برای حل این آسیب اجتماعی، حاکمیت باید آمارهای غیررسمی موجود را بهرسمیت بشناسد تا در لیست یونیسف قرار گیرد و از حمایت بینالمللی نیز برخوردار شود. افزون بر این دولت باید برای ریشهکن کردن این عمل غیر انسانی، بودجه اختصاص دهد و از پژوهشهای مستقل درباره این موضوع حمایت کند. همچنین از طریق مدارس و تلویزیون و صدا و سیما و نهادهای مدنی و مردمنهاد در مناطقی که ختنه دختران در آنها رواج بیشتری دارد، آگاهیرسانی و فرهنگسازی کند.