در سال ۱۴۰۰ اعتراضات هم به لحاظ پراکندگی جغرافیایی و هم به لحاظ تنوع گروه‌های معترض گسترده‌تر شد. رسانه‌های خبری داخل و خارج از ایران در کل سال ۱۴۰۰، ۲۷۶۹ تجمع اعتراضی صنفی- کارگری و ۷۶۰ اعتصاب را ثبت کرده‌اند. معلمان، بازنشستگان، گروه‌های قومی، فعالان محیط زیست، زنان، دانشجویان، کارگران رسمی و غیررسمی، کارکنان نهادهای دولتی، پرستاران و پزشکان نوکار، کشاورزان و سرمایه‌گذاران در بورس و یا سپرده‌گذاران مؤسسات مالی و اعتباری از جمله گروه‌های معترض بودند. سازمان‌یابی کارگران «غیررسمی» در پلتفرم اسنپ و انعکاس صدای گروه‌های معترض از ویژگی بارز اعتراضات این سال بود.
این نوشته فشرده‌ای از اعتراضات در آخرین سال قرن را بازگو می‌کند.

خوزستان معترض‌ترین منطقه ایران

در سال ۱۴۰۰ کارگران فولاد در اهواز دوباره به خیابان بازگشتند. کشت و صنعت نیشکر هفت تپه همچنان شاهد تداوم اعتراضات کارگران، حتی پس از فسخ قرارداد فروش آن به بخش خصوصی بود. کارگران نیشکر میان‌آب هم در اعتراض به قراردادهای موقت و دستمزد کم تجمع کردند. در کاغد پارس هفت‌تپه، لوله سازی اهواز، شهرداری های اهواز، حمیدیه، کوت عبدالله، آبادان، ماهشهر، خرمشهر، آبادان، شوش، باوی، کارون کارگران چند مرتبه دست از کار کشیدند.

معلمان رسمی، بازنشستگان، آموزشیاران پیش دبستانی، کارکنان بخش درمان و کارکنان شرکتی آب و فاضلاب شهری و روستایی هم با تحصن و تجمع به وضعیت موجود معترض شدند.

در تابستان تشنگان در خوزستان قیام کردند. قیامی که در دیگر استان‌ها نیز انعکاس یافت و حکومت برای پایان دادن به آن جان هشت تن را گرفت و صدها نفر را بازداشت و زندانی کرد.

صدها کارگر شاغل در پالایشگاه ها و پروژه‌های نفت و گاز در خوزستان همزمان با اعتصاب فرگیر کارگران پیمانی نفت و گاز در تابستان ۱۴۰۰ دست از کار کشیدند. اعتراضات کارگران پتروشیمی در آبادان، ماهشهر و دیگر شهرهای نفت خیز خوزستان در زمستان و تابستان ادامه یافت تا این استان که به رغم برخورداری از منابع نفت و گاز، فقر و محرومیت گسترده‌ای بر بخش بزرگی از جمعیت ساکن آن تحمیل شده است، معترض‌ترین استان ایران در سال ۱۴۰۰ باشد.

بافت جمعیتی خوزستان که از دو گروه قومی لر و عرب به عنوان جمعیت غالب تشکیل شده در گسترده‌تر شدن اعتراضات در این منطقه می‌تواند اثرگذار باشد. عرب‌ها به مانند دیگر اقلیت‌های قومی زیر ستم و تبعیض قرار دارند. لرها نیز همچون دیگر گروه‌ها در فقر و محرومیت تحمیلی نگه داشته شده‌اند.

کارگران نفت: اعتصاب فراگیر

در آخرین روزهای بهار کارگران پیمانی پروژه های نفت و گاز و پالایشگاه ها در اعتراض به استثمار شرکت های پیمانکاری نیروی انسانی، دستمزد اندک، شرایط کاری سخت، تبعیض میان نیروهای رسمی و غیررسمی و دست به اعتصاب زدند. اعتصاب کارگران به سرعت به بیش از صد پروژه و پالایشگاه تسری یافت و کارگران معترض در برخی مراکز، محل کار را ترک کردند و به شهرهای خود بازگشتند.

با پذیرش بخشی از خواسته‌ها از سوی کارفرمایان، کارگران معترض از روزهای پایانی شهریور دوباره به محل کار بازگشتند اما در ادامه به دلیل تأخیر در پرداخت دستمزدها، اخراج کارگران معترض، ممنوعیت تشکل کارگری و عدم تحقق مطالبات دوباره اعتصاب کردند.

در جریان اعتراضات تابستان کارگران پروژه‌ای نفت و گاز شورای سازماندهی اعتراضات کارگان پیمانی نفت شکل گرفت و کارگران معترض نیز مجامع عمومی کارگری برای انتخاب نمایندگان خود را در نقاط مختلف تشکیل دادند.

معلمان: یک خیر بلند

معلمان در سال تحصیلی ۱۳۹۷- ۱۳۹۸ دور تازه‌ای از اعتصاب را آغاز کردند. در سال ۱۳۹۸ همه گیری کرونا و تعطیلی مدرسه‌ها امکان ادامه اعتراض را از معلمان سلب کرد. در شهریور ۱۴۰۰ اما پس از آنکه دولت با لایحه رتبه بندی مخالفت کرد و این لایحه میان دولت و مجلس معلق ماند، معلمان دوباره به خیابان بازگشتند. در فاصله شش ماه دوم سال ۱۴۰۰ معلمان گسترده‌ترین اعتصاب و اعتراض سراسری را در ایران سازمان دادند و توانستند دستکم شش مرتبه به صورت همزمان در بیش از صد شهر اعتصاب یا تجمع کنند.

معلمان علاوه بر خواسته‌های صنفی و معیشتی خواسته‌هایی چون آزادی معلمان زندانی، حق آموزش رایگان و توقف کالایی‌سازی آموزش، حق آموزش به زبان مادری، نظام آموزشی غیرایدئولوژیک را نیز مطرح کردند.

اعتراضات معلمان در نیمه دوم امسال با سرکوب گسترده همراه شد. سخنگوی شورای هماهنگی تشکل های صنفی از احضار صدها معلم به نهادهای امنیتی و قضایی در جریان اعتراضات خبر داد.

در کنار معلمان «رسمی»، معلمان حق تدریس، کارنامه سبزها، آموزشیاران نهضت سوادآموزی، معلمان خرید خدمت و معلمان مدرسه‌ها غیرانتفاعی نیز اقدام به اعتراض کردند. دو گروه کارنامه سبزها و حق التدریسی های دو مرتبه به صورت شبانه روزی تحصن کردند اما پاسخی به مطالبه آن‌ها که تبدیل قرارداد و استخدام در آموزش و پرورش بود، داده نشد.

بازنشستگان: حق‌خواهی در کف خیابان

از هر ده بازنشسته تأمین اجتماعی دستکم شش نفر حداقل بگیرند و درآمدی کمتر از خط فقر دارند. بخش بزرگی از بازنشستگان برای تأمین معاش به ناچار بعد از بازنشستگی نیز کار می‌کنند اما از تأمین هزینه زندگی ناتوانند.

دولت حسن روحانی در روزهای پایانی با تاخیری چند ساله لایحه دائمی‌سازی همسان‌سازی حقوق بازنشستگان را به مجلس شورای اسلامی ارسال کرد. دولت اما به بهانه نامشخص بودن نحوه تأمین مالی و تورم‌زا بودن این لایحه را از مجلس پس گرفت و در قانون بودجه نیز اعتباری برای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کارگری پیش‌بینی نکرد.

بازنشستگان تأمین اجتماعی سال ۱۴۰۰، ۵۲ مرتبه در شهرهای مختلف به خیابان آمدند تا به سیاست‌های فقیرسازی دولت اعتراض کنند.

بازنشستگان صندوق حمایت از کارکنان فولاد نیز همراه با بازنشستگان تأمین اجتماعی در سال گذشته یک‌شنبه ها به خیابان آمدند.

رفع تبعیض میان بازنشستگان صندوق کشوری و لشکری، همسان سازی حقوق بازنشستگان، بیمه درمان کامل و رایگان، توقف کالایی‌سازی خدمات دولتی، افزایش دستمزد به ۱۲ میلیون تومان از مهمترین خواسته‌های بازنشستگان معترض بود.

بازپرداخت بدهی دولت به تأمین اجتماعی، مشارکت بازنشستگان در هیئت مدیره و هیئت امناء کانون‌های بازنشستگی و تأمین اجتماعی، واگذاری سهام شرکت های تأمین اجتماعی به بازنشستگان از دیگر مطالبات آن‌ها بود.

علاوه بر بازنشستگان تأمین اجتماعی و فولاد، بازنشستگان هواپیمایی جمهوری اسلامی، مخابرات، صنایع مخابراتی، صدا و سیما هم در یک سال گذشته چند مرتبه با خواسته‌های معیشتی به خیابان آمدند.

بحران آب: قیام تشنگان

بحران آب در ایران سال به سال گسترده‌تر و غیرقابل کنترل می‌شود. به روایت نهادهای حکومتی در سال ۱۴۰۰ بیش از صد شهر با تنش آبی روبرو بودند. در برخی شهرها تنش از مرز بحرانی گذشت و حکومت حتی از تأمین آب به وسیله تانکرهای آب رسان ناتوان ماند. سیستان و بلوچستان و خوزستان از جمله مناطقی بودند که سخت ترین شرایط را تحمل کردند. در خوزستان حکومت ناتوان از تأمین آب کشت برخی محصولات را ممنوع کرده و شمار بیکاران را بیشتر.

در تابستان تشنگان در خوزستان قیام کردند. صدای اعتراض آن‌ها در چند استان دیگر، از جمله لرستان، کهگیلویه و بویراحمد و آذربایجان انعکاس یافت. حکومت با گلوله به معترضان پاسخ داد و دستکم هشت تن را کشت.

اعتراضات به ظاهر پایان یافت اما چند ماه بعد، همزمان با سالروز اعتراضات آبان در اصفهان که کشاورزان نیمه شرقی آن چند سال است به تأمین نشدن حقابه زاینده رود معترض‌اند، گروهی از کشاورزان در زاینده رود چادر زدند و به مرور مردم نیز به آن‌ها پیوستند. حکومت ابتدا کوشید با معترضان همدل باشد اما هنگامی که کنترل بر معترضان را از دست داد، شبانه به چادرهای برپا شده یورش برد و در روز بعد با ساچمه چشم معترضان را نشانه گرفت.

در استان های همجوار اصفهان یعنی کهگیلویه و بویراحمد و لرستان هم گروهی از فعالان محیط زیست به انتقال آب از سرچشمه های کوهرنگ معترض شدند.

بخش دولتی و عمومی: دولت ورشکسته

دامنه اعتراضات در بخش عمومی و دولتی هم گسترده‌تر شد. در شهرداری ها کارگران که اغلب به واسطه شرکت های پیمانکاری استثمار می‌شوند در چندین شهر دست به اعتصاب زدند. در کوت عبدالله، خرمشهر، اهواز و شوش کارگران در چند مقطع از جمع‌آوری ذباله های شهری خودداری کردند. در یاسوج و سی سخت کارگران مقابل ساختمان فرمانداری تحصن کردند. در لوشان، مریوان، رشت، اصفهان، بانه، الوند، کرج، مهران، سنندج و چندین شهر دیگر هم کارگران شهرداری در مقاطعی دست از کار کشیدند.

در بخش حمل و نقل عمومی نیز علاوه بر کارگران نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن، رانندگان اتوبوسرانی در تهران، ارومیه، مشهد و کرمانشاه اعتصاب کردند. رانندگان کامیون‌های حمل سوخت نیز در تابستان در همبستگی با کارگران پروژه‌ای به اعتصاب پیوستند.

در بخش بهداشت و درمان پرستاران موقت که با قراردادهای ۸۹ روزه در دوره کرونا به کار گرفته شدند، پرستاران شرکتی که با قراردادهای متفاوت مشغول به کار هستند، پزشکان دوره رزیدنتی و مناطق محروم، کادر درمان اتاق‌های عمل و بازنشستگان در اعتراض به تبعیض، دستمزد ناکافی، استثمار و شرایط کاری سخت چندین مرتبه در شهرهای مختلف تجمع کردند.

تصویب نشدن طرح فوق‌العاده کارکنان قوه قضاییه و جهادکشاورزی این گروه از شاغلان در بخش دولتی را هم به جمع معترضان افزود.

افزایش ده درصدی حقوق کارکنان دولت در بودجه ۱۴۰۱ نیز موجب اعتراض کارگران بخش دولتی در پایان سال شد. همچنین کارکنان رسمی وزارت نفت در اعتراض به ضریب مالیاتی و کاهش سقف افزایش حقوق در آغاز و پایان سال ۱۴۰۰ دست به اعتراض زدند.

کارکنان آب و فاضلاب شهری و روستایی، کارگران سیمبان و حجمی شرکت برق، کارکنان شرکت پست و مخابرات هم از دیگر گروه‌های معترض در سال ۱۴۰۰ بودند.

شورش معدنکاران

کارگران واحدهای صنعتی و معدنی در سال گذشته بارها در اعتراض به تاخیر در پرداخت دستمزدها، قراردادهای موقت، دستمزد اندک، اخراج کارگران و تبعیض دست به اعتصاب و تجمع زدند. تمامی بخش‌های صنعتی اعم از فولادی، صنایع ساختمانی، مواد شیمایی، نساجی، مواد غذایی و لبنی در سال ۱۴۰۰ شاهد شکلی از اعتراض بودند. در صنایع خودروسازی تبعیض دستمزد کارگران ایران خودرو در تهران با کارگران در مشهد و تبریز به اعتراض گسترده چند روزه در ایران خودرو انجامید. در صنایع فولادی کارگران فولاد اهواز دوباره در اعتراض به محقق نشدن وعده‌ها مقابل ساختمان استانداری تجمع کردند. در صنایع ساختمانی چند کارخانه سیمان شاهد اعتراض بودند.

اعتراضات کارگران معدن در سال گذشته نیز گسترده بود. در کرمان کارگران معدن آسیمنوجان حداقل دو مرتبه جاده ارتباطی هرمزگان به کرمان را مسدود کردند. در ورزقان کارگران مجتمع مس، در کرمان کارگران بخش خصوصی معادن زغال‌سنگ، در طرزه معدنکاران زغال‌سنگ در اعتراض به نابرابری در دستمزد، قراردادهای موقت، دستمزد اندک و فعالیت شرکت‌های پیمانکاری چند مرتبه تجمع یا تحصن کردند.

دایره اعتراضات معدنکاران نسبت به سال ۱۳۹۹ گسترده‌تر بود و پرشمارتر. معدنکاران نیز چون کارگران نفت و گاز خواستار حق تشکیل تشکل‌های کارگری مستقل شدند و توانستند در برخی واحدهای معدنی حق خود را از کارفرمایان بگیرند.

مال‌باختگان

بازندگان بورس که در سال ۱۳۹۹ به امید ثروتمند شدن یا حفظ ارزش دارایی هایشان مغلوب تبلیغات دولتی شدند و اندوخته خود را به بورس بردند گروه دیگری از معترضان در سال ۱۴۰۰ بودند که چند مرتبه مقابل ساختمان بورس و سازمان خصوصی سازی دست به تجمع زدند.

همینطور مال باختگانی که سرمایه شان را برای خرید رمزارز در اختیار شرکت های «معتبر» گذاشته بودند هم چند مرتبه مقابل ساختمان قوه قضاییه یا دفتر شرکت های صرافی مرتبط تجمع کردند.

صداهای به هم‌پیوسته

ویژگی اعتراضات سال ۱۴۰۰ تنها فراوانی و گستردگی آن نبود بلکه پیوند میان گروه‌های معترض همسو بود و انعکاس یافتن مطالبات گروه‌/ خرده جنبش و جنبش ها در صدای دیگر گروه‌ها. مطالبات معلمان در اعتراضات کارگران بازنمایی و صدای بازنشستگان در اعتراضات معلمان شنیده شد. ستم بر زنان در قطعنامه ها و اعتراض های معلمان برجسته شد و زنان در جنبش های اعتراضی پرشمارتر و پررنگ تر نمایان شدند؛ در اعتراضات بازنشستگان، معلمان و کارکنان بهداشت و درمان حضور و نقش زنان از هر زمان دیگری در دهه های اخیر چشمگیرتر و پررنگ تر بود.

صدای معترضان خوزستانی در استان های همجوار و دورتر شنیده شد؛ در شرق و غرب در همبستگی با قیام تشنگان اعتراض مردمی شکل گرفت. سرکوب معترضان در اصفهان و شلیک به چشم آن‌ها در تجمع معلمان بازتاب یافت.

نمونه‌هایی از پیوند گروه‌های معترض یا جنبش و خرده جنبش های اجتماعی که هر چند شاید در نگاه کلی کوچک باشند و ناتوان اما بیانگر آغاز یک دوره تازه هستند؛ دوره ای که از دی ۹۶ آغاز شد و پس از آبان ۹۸ به مدد همه گیری کرونا و استقرار «شرایط ویژه» به حاشیه رانده شد اما دوباره با کاهش محدودیت‌های اجتماعی نمایان گشت.