دومین سال است که دولت ایران به بهانهی همهگیری بیماری کرونا از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران که از آن به عنوان بزرگترین رویداد فرهنگی سال یاد میکنند طفره میرود. این در حالی است که محدودیتی برای برگزاری مراسم مذهبی و دولتی وجود ندارد. و البته این تمام ماجرا نیست. «نمایشگاه مجازی کتاب تهران» مملو از مشکلات عمدی یا سهوی است.
نویسندهها و مترجمان برای ارتزاق مجبور به انواع مشاغل دیگر شدهاند، ناشران یکی پس از دیگری ورشکست میشوند، قیمت کاغذ دچار بحران گرانی است و سرانهی مطالعهی ایرانیان سقوطش را ادامه میدهد. در این میان برگزاری ناقص نمایشگاه کتاب تهران، از معدود منفذهای نفس کشیدن فعالان حوزهی کتاب، زخم دیگری بر پیکر کمجان کتابخوانی زده است.
سانسور و فشارهای پیدا و پنهان، هزارتوی وزارت ارشاد برای دریافت مجوز انتشار کتاب یا شمارگان ناچیز کتاب هیجکدام مصائب جدیدی نیستند. با وجود همهی اینها هنوز فعالان و دوستداران کتابخوانی مانع از تعطیلی کامل فرهنگ نشر در ایران بودند، البته به دشواری. اما نمایشگاه کتاب تهران که شاید اندکی ناشران ایرانی را به فروش کتابهایشان امیدوار میکرد امسال هم منتفی شده و جای خود را به فروشگاهی آنلاین داده است که نواقص و معایبش کم نیستند. نمایشگاه مجازی کتاب تهران در حالی برگزار میشود که مشکلات عدیدهاش انتقاد دوستداران کتاب و ناشران ایرانی را برانگیخته است.
نمایشگاه کتاب در نمازخانهای نیمهکاره
نمایشگاه کتاب تهران بهتر بود “فروشگاه” کتاب نام بگیرد. در سالهای اخیر اکثر رویدادهای نمایشگاهی از این رویداد حذف شده بود. مثلا کمتر نویسندهای نشستی برگزار میکرد یا ناشری از مخاطبانش دعوت میکرد که در جلسهای برای معرفی آثار جدید حاضر شوند. نمایشگاه کتاب فقط یک فروشگاه بزرگ بود.
با اینهمه و البته به لطف اغذیه فروشهای اطراف نمایشگاه و البته سالنهای بزرگ کتابهای کمکدرسی هنوز رونقی نسبی برای این رویداد فرهنگی باقی مانده بود. در نمازخانهی بزرگ و البته نیمساختهای بهنام «مصلای امام خمینی»، فضای کوچکی به ناشران داده میشد تا محصولات خود را بدون واسطه به مراجعان عرضه کنند. با روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد محل برگزاری نمایشگاه کتاب تهران از مرکز نمایشگاههای بینالمللی تهران به مصلای نیمه ساخته و خاک گرفتهای در خیابان بهشتی تغییر کرد. ناکارآمدی یا عناد مسئولان برگزاری نمایشگاه با ناشران خصوصی و غیر دولتی خود را در مسائل مختلف نشان میداد.
غرفهها بهشکلی تقسیم میشد تا مکانهای کوچک، دور از دسترس و نامناسب به ناشرانی که وزارت ارشاد با آنها رابطهی خوبی نداشت تعلق گیرد. برخی از ناشران نامطلوب از نظر حکومت به بهانههای مختلف از حضور در نمایشگاه کتاب محروم میشدند. (ناشرانی چون انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» یا ناشران محبوب جوانان که مثلا ترجمهی ترانههای خوانندگان غربی را چاپ میکردند − مانند «نشر مس» قبل از اینکه بهکل لغو مجوز شود − معمولا اجازهی حضور در نمایشگاه را نمییافتند.)
داستان تکراری جمعآوری کتابها هم هرسال اتفاق میافتاد. در روزهای نخستین نمایشگاه برخی از کتابها توسط ماموران وزرات ارشاد جمعآوری میشد. فارغ از اینکه این کتابها با مجوز همین وزارتخانه منتشر شده بودند. احتمالا به عمد محلهای پرتردد به ناشرانی مقبول حکومت اهدا میشد. با این همه این رویداد هنوز مخاطبان کتاب از سراسر ایران به همان نمازخانهی درحال ساخت میکشاند و این رویداد را تبدیل به یک گردهمآیی سالانهی فرهنگی کرده بودند. حالا دو دوره است که همین حداقلها هم به بهانهی همهگیری بیماری کرونا از اهالی کتاب ایران دریغ شده. در کشوری که کمتر محدودیتی برای مراسم مذهبی و گردهمآییهای حکومتی در نظر گرفته میشود، همهگیری کرونا نمایشگاه کتاب تهران را تعطیل کرده و جای آن را فروشگاهی آنلاین گرفته که نواقص پرشماری دارد.
وبسایت نمایشگاه/فروشگاه
وبسایت متمرکز فروش کتاب به اسم «دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران» با مشکلات فراوانی همراه است. گذشته از اینکه اصولا مشخص نیست وقتی قرار است فروش کتاب به وبسایتی اینترنتی منتقل شود، چرا دیگر نام این وبسایت «نمایشگاه» است و فقط در دورهای چند روزه قابل دسترس است. گذشته از این اگر فروشگاه اینترنتی راهاندازی شده میتواند دایمی باشد و اصولا دنیای مجازی مرز جغرافیایی ندارد که نام تهران برای آن برگزیده شود.
این وبسایت مجهز به سیستم جستجوی کتاب است و این اولین چیزی است که در صفحهی نخست آن دیده میشود. گویا فرض اول این است که مخاطب میداند قرار است دنبال چه کتابی باشد و باید آن را جستجو کند و قرار نیست نمایشگاهی در کار باشد که مراجعه کننده با آثار گوناگون آشنا شود، آنها را تورق کند و اگر خواست بخرد. البته وبسایت فهرستی الفبایی از نام ناشران حاضر عرضه میکند. فهرست موضوعی کتابها هم وجود دارد یا میشود فیلترهایی برای جستجو انتخاب کرد. اما مثلا مشخص نیست چرا وقتی مراجعه کننده مثلا به دستهی کتابهای شعر میرود، برخی از کتابها باید در صفحهی اول نمایش داده شوند و دیگر کتابها در صفحههای بعدی که تعداد آنها از صدها صفحه میگذرد.
با وجود اینکه ظاهرا مخاطب میتواند دستهبندی را با فیلترهای از پیش تعیینشده محدود کند، اما این امکانات یا کار نمیکنند یا چینش عناوین نمایش داده شده را به بهشکلی نامعلوم تغییر میدهد. سوال دیگر این است که سازندگان دولتی این وبسایت چرا فقط جلد کتاب به مخاطب نمایش میدهند. البته در مواردی و بعد از انتقادات به این موضوع چند صفحه از کتاب به صورت پیدیاف برای مشاهده قرار داده شده است. اما همین امکان جزیی برای برخی از آثار فعال نیست یا اگر کاربر درخواست آن را داشته باشد با صفحهی خطا مواجه میشود.
وحید باقی، از مسئولان فنی راهاندازی این وبسایت به این ایرادات آگاه است. او در گفت و گویی با خبرگزاری دانشجویان ایران میگوید: «بهتر بود در صفحه هر ناشر دستهبندیهایی نظیر کتابهای پرفروش، تازهترین کتابهای ناشر و… در بخش جداگانهای قرار میگرفت تا تجربه کاربری مطلوبتری را ارائه میکرد…زمانی که نمایشگاه کتاب به صورت حضوری برگزار میشد، مخاطبان از طریق گشتن در محوطه نمایشگاه یا پرسوجو از افراد مختلف و حتی بدون استفاده از نقشه راهنما میتوانستند غرفه ناشر و کتابهای مورد نظر خود را پیدا کنند…در صفحه هر کتاب فقط شمارهتلفن هر ناشر قرار داده شده است و اگر شخصی بخواهد سایر کتابهای این انتشارات را مشاهده کند، باید به صورت دستی نام آن را جستوجو کند. در حالیکه بهتر بود در صفحه هر کتاب لینکی به سایر کتابهای ناشر نیز قرار داده میشد.»
مشکلات عمدی یا سهوی وبسایت وزارت ارشاد البته مانع خرید کتاب نشده. آماری که دولت ایران ارایه میکند، بهشکلی احتمالا اغراق آمیز، نشان از استقبال مخاطبان دارد. علی رمضانی، رییس دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، به تلویزیون دولتی ایران گفته است که «این نمایشگاه مرزها را در نوردیده» و ادامه داده « نمایشگاه بهصورت ۲۴ ساعته در حال فعالیت کردن است. به سمت عدالت فرهنگی حرکت کردیم؛ روستاهای کشور به راحتی میتوانند از منزل خود کتابهایی را که در نظر دارند درخواست کنند و بهصورت رایگان نیز برای آنها ارسال خواهد شد». این نوع اظهارات مسئولان دولتی ایران قابلیت راستی آزمایی ندارد. چیزی که مشخص است این است که مدیران حکومتی هرساله از استقبال بینظیر از نمایشگاه کتاب خبر میدهند یا بهطور کلی و از سالها پیش هرساله از رشد آمار مطالعه در کشور سخن میگویند. اما ناشران پیدرپی از وضعیت فروش کتاب گلایه دارند (نگاه کنید به این لینکها: + | + | +) و نویسندگان و مترجمان چارهای جز تغییر شغل نمیبینند.
کتابها و آدمها
براساس اعلام برگزار کنندگان نمایشگاه، اگر مخاطبی کتاب خریداری کند، خرید او چند روز بعد از پایان نمایشگاه به دست او میرسد. گذشته از اینکه خریدهای آنها بهصورت جداگانه به دستشان رسیده، گاهی برخی از کاربران ایرانی توییتر نوشتهاند که خریدشان اشتباه آمده، با تاخیر ارسال شده یا هرگز به دستشان نرسیده است. بسیاری دیگر نیز به وجوه مختلف این وبسایت اعتراض داشتهاند. نوید نوشته است: «بدون تصمیم قبلی به سایت نمایشگاه رفتم. انگار این سایت میخواد بهزور تو را مجبور کند کتابهای مذهبی بخری. اگر مثلا رمان بخوای هم همینه. رمانهای آبکی یا عامهپسند اول میان. اگر ندونی چی میخوای هیچ وقت کتاب خوبی پیدا نمیکنی» یا کاربی به اسم آرزو مینویسد: «اول خوشحال شدم که مسئولان عزیز به فکر سلامت ما هستند و نمایشگاه کتاب را مجازی کردهاند تا ما سالم بمانیم. ولی بعد فهمیدم هم میخوان مارو از جمع شدن با آدمهای همفکر ممنوع کنن هم کتابهای دوستداشتنی خودشونو با قیمتهای خیلی زیاد بزور بفروشن».
برگزاری ناقص و احتمالا غرضورزانه نمایشگاه کتاب تهران تازگی ندارد. بههرحال فرهنگ کتابخوانی در ایران همچنان باوجود ضربههایی که از سوءمدیریتها میخورد، همچنان زنده است. هرچند این رفتارهای حکومتی وجود دارد ولی میتوان نتیجه گرفت که نشر و کتابخوانی ایرانیان نمیتواند خود را بازسازی کند و راههای جدیدی برای احیای خود بیابد. ناشران ایرانی در ایران و سایر نقاط جهان با وجود مشکلات همچنان فعال هستند و میشود امید داشت که مقاومت اهل فرهنگ همین حداقلها را برای جامعه بسیار متکثر ایران نگه دارد یا روزی وضعیت را بهبود بخشد.
مافیای نشر به اصطلاح خصوصی که شما سنگش رو به سینه می زنید توانش رو داره که سایت بهتری رو با عنوان نمایشگاه دائمی کتاب برای رقابت با این سایت و نمایشگاه برپا کنه اما نونش تو این مظلوم نمایی ها است من که تو ده سال گذشته کلا ده جلد کتاب نخریدم همون رو هم مطمئن هستم که اگر نمی خریدم بهتر می بود حداقل مافیای کاغذ رو پروار نمی کردم
محسن / 30 January 2022