در چند سال اخیر خبرها درباره‌ی کاهش و انقراض پروانه‌ها و شاپرک‌ها ازجمله خبرهای غم‌انگیز در حوزه‌ی محیط زیست بوده است (برای نمونه اینجا و اینجا و اینجا را ببینید). از میان همه‌ی خبرها درباره‌ی انقراض و کاهشِ تنوع زیستی, خبرها درباره‌ی از بین رفتنِ این موجودات کوچک و زیبا گویی احساساتِ ما را هم درگیر می‌کند. از این گذشته, وقتی به ما از کاهشِ پروانه‌ها می‌گویند به‌یکباره آنچه خود در این باره تجربه کرده‌ایم نیز به ما یادآوری می‌شود: این تجربه که در دوران کودکی پروانه‌ها را در دور-و-برمان می‌دیدیم اما دیگر نمی‌بینیم. گویا راستی-راستی پروانه‌ها دارند ناپدید می‌شوند.

کتابی درباره پروانه‌هایی که دیگر نخواهند بود

Josef H. Reichholf: The Disappearance of Butterflies. Pliity, 2020
Josef H. Reichholf: The Disappearance of Butterflies. Polity, 2020

کتابِ ناپدید شدنِ پروانه‌ها که به‌تازگی در انتشارات پالتی منتشر شده یکی از واپسین آثاری است که کاهش و انقراض ‌پروانه‌ها را به بوته‌ی پژوهش و بررسی می‌گیرند. در این کتاب نویسنده عمری از پژوهش و مطالعه و تجربه در زمینه‌ی پروانه‌ها و شاپرک‌ها را با خواننده در میان می‌گذارد و به زبانی روشن و گویا و با رهیافتی علمی علت‌ها و عوامل دخیل در کاهش جمعیت این موجودات را نشان می‌دهد.

کتاب به دو بخش اصلی تقسیم شده است. در نخستین بخش نویسنده از ویژگی‌های پروانه‌ها و شاپرک‌ها, زیبایی‌ها و بی‌همتاییِ آنها, و تنوع باورنکردنیِ آنها می‌گوید تا خواننده را با دنیای رنگارنگِ پروانه‌ها آشنا کند. در این بخش نویسنده هم از سال‌ها تجربه‌ی شخصی خود درباره‌ی پروانه‌ها و شاپرک‌ها می‌نویسند و هم پژوهش‌های علمی و مطالعات موردی در این باره را معرفی می‌کند. در این بخش از کتاب خواننده با موضوعاتی دلکش و کنجکاوی‌برانگیز روبه‌رو می‌شود. برای نمونه دلبستگیِ ‌پروانه‌ها و شاپرک‌ها به نور یکی از بحث‌های جالب در این بخش است. همچنین نویسنده در این بخش به وجودِ مواد روانگردان در برخی حشرات اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه ممکن است پروانه‌ها با تغذیه از برخی گیاهان یا لاشه‌ی برخی جانوران که مواد مخدر و روان‌گردان در خود دارند متأثر شوند.

سپس در بخش دوم نویسنده بر فاجعه‌ی کاهش و انقراض پروانه‌ها متمرکز می‌شود و دو پرسش را طرح می‌کند:

  • چرا باید در این باره نگرانی داشته باشیم؟ و
  • چه کاری می‌توانیم در این باره انجام دهیم؟

نویسنده بینش‌های ارزشمندی در پاسخ به هریک از این دو پرسش در اختیار خوانندگان می‌گذارد. ازجمله موضوعات جالب و خواندنی که در این بخش طرح می‌شود زیستِ پروانه‌ها و شاپرک‌ها در مناطق شهری و تأثیر محیط زیستِ شهری بر کاهشِ جمعیتِ این حشرات است.

با خواندنِ این کتاب به دیدگاهی کلی درباره‌ی زیست‌شناسیِ ‌پروانه‌ها و شاپرک‌ها دست می‌یابیم و با شیوه‌ی زیست و انطباق‌پذیریِ این موجودات با زیست‌بوم‌های گوناگون آشنا می‌شویم. خواندنِ این اثر در خواننده این حس را می‌نشاند که تنوع زیستی به دلایلِ گوناگونی مهم و ارجمند است و باید از آن پاسداری کرد. نویسش و نثر در این کتاب بسیار خوش‌خوان است و نویسنده جزئیات را به‌روشنی با خواننده در میان می‌گذارد. از همین رو طیف گسترده‌ای از مخاطبان کتاب را خواندنی و آگاهی‌بخش خواهند یافت, هم پژوهشگران در حوزه‌های مربوط به تنوع زیستی, و به‌ویژه آنهایی که در زمینه‌ی انقراض حشرات پژوهش می‌کنند, و هم مخاطب عام و غیرمتخصص.

از پیشگفتار کتاب

“در دست‌کم پنجاه سال گذشته بیش از هشتاد درصد از جمعیت شاپرک‌ها و پروانه‌ها کم شده است. شاید فقط سالخوردگان زمانی را به یاد بیاورند که چمنزارها پر بود از گل‌های رنگارنگ و پروانه‌هایی که بر روی گل‌ها بال بال می‌زدند. در آن زمان‌ها کسی فکر نمی‌کرد بخواهد آنها را بشمرد. چرا باید می‌شمردیم! پروانه‌ها به تابستان تعلق داشتند, درست مثل زنبورها و گل‌های وحشی. چکاوک‌ها از اوایل بهار تا میانه‌های تابستان آواز می‌خواندند؛ از سپیده‌دمان رها در هوا بر فراز چمنزار به آواز می‌آغازیدند. زرد‌پره‌ها و کبک‌ها و خرگوش‌ها هم بودند. غورباغه‌ها در خندق‌ها و تالاب‌ها می‌زیستند. در دهه‌ی ۱۹۷۰ هنوز غورباغه‌های درختی در استخری نزدیک خانه‌ چنان بلند می‌خواندند که هم‌سراییِ آنها وقتی درِ بالکن بسته بود هم به گوش می‌رسید زمانی که در حال مصاحبه با رادیو بودم و موضوع مصاحبه هم آلودگیِ صوتیِ غورباغه‌ها بود!

شاید نوستالژی و حسرت است که بر درکِ ما از گذشته تأثیر می‌گذارد. برای همین باید همیشه به‌هوش باشیم وقتی می‌کوشیم «گذشته» را مبنایی برای ارزیابیِ «حال»‌ کنیم. یاد و خاطره معمولاً هرآنچه را دوست می‌داشته‌ایم داشته باشیم فرا می‌آورد و به نوستالژی و اشتیاق به ازدست‌رفته‌ها گرایش دارد. با این روی اما من هم این کتاب را با توصیف‌هایی از زیبایی‌های طبیعی و فراوانی‌ها در طبیعت که روزگاری تجربه‌ کرده‌ام آغاز می‌کنم. چنین می‌کنم تا توضیح دهم چرا ناپدید شدنِ پروانه مرا چنان ژرف متأثر می‌کند. نخستین بخش از کتاب به این منظور نوشته شده که مبنا و معیاری فراهم آورد برای داوری درباره‌ی از دست رفتنِ گونه‌های زیستی. نمونه‌ها و مثال‌هایی طرح شده‌اند تا خواننده‌ی غیرمتخصص نیز بتواند با کتاب ارتباط بگیرد.

مثال‌ها و نمونه‌هایی که در این کتاب طرح می‌شوند نشان می‌دهند که در طیِ دست‌کم پنجاه سال گذشته فراوانیِ شاپرک‌ها و ‌پروانه‌ها به‌طورکلی روندی رو به کاهش داشته است (البته باید در نظر داشت که فراوانیِ آنها همیشه در طول تاریخ نوسان‌های شدیدی داشته است). در بخش دوم درباره‌ی علت‌ها و عواملی که در این کاهش دخیل هستند بحث خواهیم کرد. در این راستا لازم است نوسان‌ها یا کم‌ و زیاد شدن‌های عادی را از روندِ کلی متمایز کنیم. این کار بایسته است هم برای آنکه درک درستی از چرخه‌های طبیعی به دست آوریم و هم برای آنکه بتوانیم تشخیص دهیم چه باید کرد تا روندِ کاهشی معکوس شود. این کار برای مثال صرفاً از راه کاستن از سموم کشاورزی شدنی نیست, گرچه این کار بسیار باارزش است. هرآنچه «سبز»‌ و مرتبط به «بر و بوم» می‌دانیم مشکلاتی خاص خودش را در زمینه‌ی حفاظت از گونه‌ها دارد. همچنین پرسش از چه-باید-کردها و سیاست‌گذاریِ زیست‌محیطی نیز در دومین بخش از کتاب طرح می‌شود.”