درحالیکه خارجیها در درجه اول صنعت سرگرمی کره جنوبی را با موسیقیِ سرزنده و پرانرژیِ کی-پاپ و محصولات انبوه آن میشناسند، برخی از فیلمها و سریالهای ساخت این کشور نیز در سالهای اخیر توجهات بینالمللی را به خود جلب کردهاند. اما صادرات سینمایی کره وجه تیره و تارتری دارند و بهشکلی مستقیم یا تمثیلی به واقعیتهای ناگوارِ زندگی زیر سایه سرمایهداری در این کشور میپردازند.
جدیدترین سریال متعلق به این ژانر، محصول دیستوپیایی نتفلیکس، بازی مرکب است که چیزی نمانده به پربینندهترین سریال این شبکه از آغاز تا کنون تبدیل شود. مانند فیلم برنده اسکارِ بونگ جون-هو، انگل و همچون سریال کرهای دیگری به تهیهکنندگی نتفلیکس و محصول سال ۲۰۲۰ به نام فوقبرنامه، بازی مرکب نارضایتیهای فزاینده مردم کره از نابرابریهای اجتماعی/اقتصادی را بازتاب میدهد.
اقتصاد کره جنوبی که یکی از «چهار ببر آسیایی» لقب گرفته طی شصت سال گذشته و متعاقب با سیرِ سریعِ صنعتیشدنش در سالهای بعد از جنگ کره، تغییرات عظیمی را از سر گذرانده است. در سال ۱۹۶۰، درآمد سرانه ۸۲ دلاریِ کره جنوبی این کشور را در قعر فهرست بلندی از کشورهای فقیر و استثمارشده نظیر غنا، سنگال، زامبیا و هندوراس قرار میداد. پس از رویکارآمدنِ رئیسجمهور دیکتاتور کره، پارک چونگ-هی، در سال ۱۹۶۱ بود که این کشور توانست بهتدریج رشد اقتصادی شگرفی را تجربه کند. در این دوره که به دوره «معجزه رود هان» معروف است، کره جنوبی ظرف تنها چند دهه از کشوری کمدرآمد به یکی از اقتصادهای اصلی جهان تبدیل شد.
گرچه رشد اقتصادی در کره استاندارد زندگی را به طور کلی بالا برده است، اما بسیاری از اقشار از آن جا ماندهاند. کره جنوبی یکی از بالاترین نرخهای خودکشی در جهان را دارد؛ این پدیده بهطور خاص در بین افراد مسن دیده میشود، یعنی کسانی که تقریباً نیمی از آنها زیر خط فقر زندگی میکنند. جوانان نیز مشکلات و درگیریهای خودشان را دارند، از جمله، سربازی اجباری، فشار درس و دانشگاه، و نرخ بسیار بالای بیکاری (در سال ۲۰۲۰، نرخ بیکاری جوانان در این کشور ۲۲ درصد بوده است). جوانان کرهای برای اشاره به این جامعه استرسزا و فرصتهای محدودش اصطلاح «جوسان جهنمی» را ساختهاند که بهطور کنایی ارجاع دارد به سلسله جوسان و ساختار سلسلهمراتبیِ سفتوسختش که کره مدرن قرار بود آن را پشت سر بگذارد.
در حالیکه میلیونها شهروند عادی کره برای بقا و زندهماندن تقلا میکنند، اقلیتی واجد ثروت و قدرت، اقتصاد کشور را قبضه کردهاند. زیربنای اقتصاد کره را چِبولها تشکیل میدهند که درواقع شرکتهای خوشهایِ تحتتملک چند خانواده پرنفوذ و ثروتمند هستند. این شرکتها که زمانی کشور را از فقر نجات دادند، حالا تجلی سرمایهداری انحصاری و فسادِ همبسته با آن در کره جنوبی محسوب میشوند. بزرگترین چبول کره شرکت سامسونگ است که نایبرئیس آن در سال ۲۰۲۱ پس از سپریکردنِ فقط نیمی از مجازات حبسِ دوسالهاش به جرم رشوه و اختلاس، از زندان آزاد شد. دولت کره جنوبی در توجیه آزادی او به اهمیت او برای اقتصاد کشور اشاره کرد.
نابرابری عمیق در کره مضمون اصلی بازی مرکب است. در این سریال، گروهی از افراد مقروض در رقابتی شامل انواع و اقسام بازیهای کودکانه برای کسب جایزه ۳۸ میلیون دلاری با یکدیگر مسابقه میدهند. رقابت اما بر سر مرگ و زندگی است و در هر مرحله بازندهها کشته شده و در نتیجه سهم آنها به مبلغ جایزه نهایی افزوده میشود.
در تمام این مدت، گروهی از اقلیت فوقثروتمند از تماشای این بازی و تلاش رقتآمیز بازیکنان آن لذت میبرند و بر سر جان آنها با یکدیگر قمار میکنند.
چیزی که بازی مرکب را از فیلمها و سریالهای دیستوپیایی دیگری نظیر نبرد سلطنتی و بازیهای گرسنگی متمایز میکند تمرکز آشکار این سریال بر طبقه و نابرابری، خصوصاً در بافت و زمینه کره جنوبیِ مدرن است. در قسمت دوم بازی مرکب، شخصیتها پس از آنکه با رأیگیری تصمیم گرفتهاند که پس از اپیزود آزمایشی دیگر بازی را ادامه ندهند، به زندگی روزمره خود بازمیگردند، اما شرایط اسفناک زندگی و بار سنگین بدهیهایشان دوباره آنها را به ازسرگیری بازی وادار میکند. وقتی اوضاع این طوری است که آنها به هر حال باید زیر سایه سرمایهداری رنج بکشند، چرا شانس خود را برای کسب جایزه بزرگ این بازی ‒که زندگیشان را تغییر خواهد داد ‒ امتحان نکنند؟ این قسمت از سریال که یادآور شرایط دهشتناک و محتوم جوسان جهنمی است، «جهنم» نام دارد.
سریال به مبارزات سندیکایی و سرکوب آنها نیز ارجاعاتی دارد. نویسنده و کارگردان این اثر گفته است که شخصیت اصلی سریال یعنی جی-هون ‒کارگرِ سابق و حالا بیکار کارخانهای به نام دراگون موتورز‒ را از روی شخصیتِ سازماندهیکنندگان اعتصاب سال ۲۰۰۹ کارخانه سانگیانگ موتورز الگوبرداری کرده است، اعتراضاتی که پس از مداخله و یورش پلیس به شکست انجامید. کره جنوبی تاریخ دور و درازی در زمینه ستم بر نیروی کار دارد. از سرکوب اعتصابات و مبارزات کارگران زن کارخانه نساجی دونگ ایل در سال ۱۹۷۶ گرفته تا همین ماه گذشته که رئیس کنفدراسیونِ سندیکاهای کره جنوبی به بهانه نقض مقررات و ضوابط بهداشتی مربوط به همهگیری کووید۱۹ در یک میتینگِ سندیکایی در سئول بازداشت و زندانی شد. دوازده رئیس پیشین این کنفدراسیون نیز یکی پس از دیگری بازداشت شده بودند.
در قسمت چهارم بازی مرکب با عنوان «یک جهان عادلانه»، وقتی تقلب یکی از مسابقهدهنگان لو میرود، فرد متقلب و همدستانش سریعاً اعدام میشوند. سپس، گرداننده بازی نطق پرشوری ایراد میکند و این بازی را فرآیندی مبتنیبر شایستهسالاری و خودش را فردی خیرخواه معرفی میکند که فرصتهای برابر را در اختیار همه شرکتکنندگان قرار میدهد. او میگوید: «این افراد در دنیای بیرون از نابرابری و تبعیض رنج کشیدهاند، و ما در اینجا شانس آخری را برای یک مبارزه عادلانه و برندهشدن در اختیارشان قرار میدهیم.»
ایده شایستهسالاری، گرچه شاید در تمام جوامع سرمایهداری حاکم باشد، در فرهنگ کره پژواک خاصی دارد و به کنفوسیانیسم بازمیگردد. این ایده که سختکوشی همواره نتیجهبخش خواهد بود همچنان شعار رایجی در کره است، حتی با اینکه جوانان کرهای مدام بیشتر از پیش پس از عبور از مسیر بسیار رقابتیِ سیستم آموزشی کشور با بیکاری، سلطه چبولها و نابرابری روبهرو میشوند.
برای بسیاری، «معجزه رود هان» به «جوسان جهنمی» تبدیل شده است. و مانند فیلم انگل، بازی مرکب نیز نشان میدهد که شکافهایی در اسطورگان سرمایهدارانه این کشور دارد ایجاد میشود.
ترجمه و تلخیص از: ژاکوبن
بسیار شیوا و مقبول شرایط حاکم در کره ج و تبعات سوء فقر و بیکاری و فساد و… ناشی از سرمایه داری صرف بر زندگی مردم تفسیر شده است.
ت. ش. / 31 October 2021