سقوط کابل و سلطه گروه جهادی تندرو طالبان بر افغانستان از نظرگاه کلان ژئوپولتیک موفقیتی برای چین در رقابت نواستعماری با ایالات متحده آمریکا دانسته میشود. طالبان همین حالا اعلام کرده که چین «مهمترین شریک» حکومت این گروه است و پکن برای سرمایهگذاری بر زیرساختها و معادن به عنوان بخشی از پروژه عظیم «کمربند و جاده» اعلام آمادگی کرده است. اما چین در جای دیگری هم منافع اقتصادی بزرگی دارد: کشورهای قاره آفریقا. آیا قدرت گرفتن جهادیها در افغانستان جهادیهای آفریقا را نیرومندتر خواهد کرد؟ برای منافع چین چه رخ خواهد داد؟ یوانس نیابیاگه، روزنامهنگار کنیایی در مقاله زیر در «ساوث چاینا مورنینگ پست» به این پرسشها میپردازد.
کابل شاید هزاران کیلومتر از آفریقا فاصله داشته باشد اما تأثیر تسخیر پایتخت افغانستان به دست طالبان را میتوان در سرتاسر این قاره دید. نگرانیها در آنجا درباره گسترش هرچه بیشتر اسلامگرایی افراطی رو به افزایش است.
محمدو بوهاری رئیسجمهوری نیجریه در میان کسانی است که هشدار دادهاند پیروزی طالبان میتواند گروههای تروریستی در آفریقا ــ از بوکو حرام در غرب آفریقا تا الشباب در سومالی تا شورشیان دیگر در موزامبیک ــ را جسورتر کند.
بوکوحرام در نیجریه در دهه اخیر بیش از ۳۶ هزار تن را کشته و ۳ میلیون تن را آواره کرده است. این گروه به دنبال یک دولت اسلامی «ناب» و برقراری قانون شریعت است. بوکوحرام به عنوان یکی از بیعتکنندگان با داعش («دولت اسلامی») به کرات غیرنظامیان به ویژه زنان و کودکان را ربوده است.
بوهاری در ستونی برای فایننشال تایمز دراینباره مینویسد:
«آفریقا خط مقدم جدید شبهنظامیان [جهادی] در جهان است. موزامبیک صرفاً آخرین دولت آفریقایی است که در معرض خطر تروریسم قرار گرفته. ساحل هنوز در برابر بوکوحرام، ۲۰ سال پس از شکلگیری این گروه و نیز گروههای رادیکال دیگر آسیبپذیر است. سومالی در دومین دهه جنگ با الشباب، گروهی به همان اندازه افراطی قرار دارد».
با نزدیکترشدن به سالگرد ۱۱ سپتامبر، ایالات متحده آمریکا و متحداناش در نگرانی از تهدیدها برای سفارتها و ساختمانهای خود در وضعیت هشدار به سر میبرند.
این خطرات واجد دلالتهای وسیعتری برای چین است که منافع گسترده و سرمایهگذاریهای متعددی در آفریقا دارد و در حال گستراندن دسترسی بینالمللی خود است. اما ناظران میگویند پکن به احتمال بسیار زیاد نمیخواهد نقش بزرگتری به لحاظ امنیتی در منطقه ایفا کند تا جلوی این تهدیدها را بگیرد.
ساموئل رمانی، متخصص روابط بینالمللی دانشگاه آکسفورد میگوید الشباب از پیروزی طالبان در افغانستان تمجید کرده و «این موضوع به هراسها در سومالی دامن زده که طالبان شاید به دنبال همکاری با الشباب باشد. هراسهای مشابهی نیز درباره اتحاد طالبان و بوکوحرام در نیجریه وجود دارد.»
به گفته جوزف سیگل، مدیر پژوهشها برای مرکز مطالعات استراتژیک آفریقا، درحالیکه گروههای اسلامگرای تندرو در آفریقا فاقد پیشینه و ساختار سازمانی طالبان هستند، احتمالاً دورنمای سلطه بر دولتی ضعیف آنها را جسورتر کرده است.
سیگل میگوید:
«این موضوع در مورد سومالی با الشباب و نیز در منطقه ساحل صحرا به ویژه مالی و بورکینافاسو در برابر جبهه آزادیبخش مسینا و دولت اسلامی در منطقه صحرای کبرا بیش از دیگر موارد صدق میکند. البته تصور نمیکنم گروههای منطقه ساحل صحرا به حد کافی منسجم باشند که بتوانند حمله پایداری برای تسلط بر آن کشورها ترتیب دهند. اما الشباب میتواند کنترل سومالی را در دست بگیرد، اگر نیروهای مأموریت ویژه اتحادیه آفریقا و نیروهای بینالمللی در سومالی این کشور را ترک کنند.»
محمد سلیمان از انستیتو خاورمیانه دراینباره میگوید:
«موفقیت و سرعت هجوم سرتاسری طالبان به تقویت گروههای افراطی جهادی در سرتاسر جهان، از بوکوحرام تا الشباب و از داعش تا القاعده خواهد انجامید.»
هرچند تهدیدها در سومالی و آفریقا رو به افزایش هستند، دونالد ترامپ رئیسجمهوری پیشین ایالات متحده سال گذشته دستور داد که سربازان آمریکایی از سومالی خارج شوند. الشباب، متحد القاعده، حملههای زیادی در این کشور ترتیب داده است.
این وضعیت احتمالا پکن را نگران خواهد کرد زیرا منافع اقتصادی متنوعی در آفریقا دارد که بیثباتی آنها را به خطر خواهد انداخت: از استخراج معادن گرفته تا پروژههای زیرساختی.
برای نمونه، شبهنظامیان جهادی اسلامگرا اخیراً به منطقه سرشار از ذخایر گازی موزامبیک یعنی کابو دلگادو حمله کردند که شرکت ملی نفت چین در آنجا فعال است.
بیثباتی میتواند کشورهای همسایه همچون تانزانیا، آفریقای جنوبی، زیمباوه و زامبیا را نیز تحت تأثیر قرار دهد. چین در این کشورها در پروژههای عمده زیرساختی به عنوان بخشی از ابتکارعمل «کمربند و جاده» مشغول است.
ناامنی فزاینده در آفریقا همچنین میتواند پکن را وادار کند که نقش بیشتری در فراهم آوردن امنیت تأمین کند.
رمانی میگوید چین توجه بیشتری به شاخ آفریقا و منطقه دریای سرخ نشان داده چون آن را دروازه اقیانوس هند میداند:
«مانورهای چین و عربستان در دریای سرخ و تلاشها برای کاهش تنش بین اریتره و جیبوتی نشان میدهند که چین از برعهده گرفتن نقش امنیتی در منطقه رویگردان نیست».
به گفته او، افزایش شرکتهای امنیتی خصوصی چین در سرتاسر آفریقا همچنین میتواند به شاخ آفریقا کشانده شود، درحالیکه حضور چین در عملیات صلحبانی سازمان ملل در ساحل بنیان لازم برای نفوذ امنیتی بیشتر چین را فراهم کرده است.
رمانی البته بر این باور است که «چین تنها زمانی مداخله خواهد کرد که داراییها و شهروندان چینی مرتبط با ابتکار عمل کمربند و جاده تهدید شوند.»
اما این کارشناس روابط بینالملل بر این باور نیست که چین به دنبال درگیرشدن در دولتـملتسازی یا کارزارهای طولانی ضدتروریسم باشد:
«بدین ترتیب اگر فرانسه از غرب آفریقا خارج شود، چین برای پرکردن جای آن وارد عمل نخواهد شد و احتمال کمی دارد که بخواهد مسئولیت زیادی نیز در سومالی تقبل کند.»
دیوید شین، استاد روابط بینالملل دانشگاه جورج واشنگتن نیز میگوید که چین شاید بخواهد به لحاظ اقتصادی درگیرتر شود اما حاضر به پرکردن جای آمریکا در مورد نقش تأمین امنیت نیست:
«چین به دنبال نفود بیشتر در آفریقاست اما علاقهای به فعالیت نظامی پرتحرک نیست. پشتیبانی از عملیات صلحبانی سازمان ملل، فروش تجهیزات نظامی و نیز فراهم کردن آموزش نظامی تنها قدمهایی است که چین برخواهد داشت. دولت ترامپ از سومالی خارج شد و در ساحل نیز از نیروهایش کاست. دولت بایدن هنوز نگفته میخواهد در مورد این درگیریها چه کار کند.»
به گفته سلیمان، دیگر کارشناس روابط بینالملل، چین شاید به کشورهایی که هدف تروریسم واقع شدند، آموزش نظامی دهد اما «به لحاظ تاریخی نسبت به اعزام نیرو خارج از مرزهایش محافظهکار بوده» و احتمال اندکی وجود دارد که بخواهد نیروهای آمریکایی را با نیروهای خودش جایگزین کند.
لینا بنعبدالله، متخصص روابط چین و آمریکا در دانشگاه ویک فورست کالیفرنیای شمالی میگوید:
«رویکرد چین تا کنون این بوده که به پروژههای توسعه اولویت بدهد یا در نهایت سرمایهگذاریهایی بکند که مخلوطی از منافع تجاری و امنیتی را تأمین میکنند. این یعنی بعید است که چین در این مناطق در آینده نزدیک به لحاظ نظامی خود را درگیری کند.»
به گفته ریچارد گوان، مدیر سازمان ملل گروه بحران بینالملل، سیاستگذاران چینی نیز به دنبال توسعه نقش نظامیشان فراتر از عملیات صلحبانی نیستند:
«صلحبانان چینی همین حالا جانشان در مالی و سودان جنوبی از دست دادهاند. چین در بحثها در سازمان ملل بر اهمیت حفظ جان سربازان سازمان ملل تأکید کرده. به همین خاطر فکر نمیکنم چین ریسک بزرگتر انجام مأموریتهای ضدتروریستی یا ضدشورش را بپذیرد.»
گوان میگوید که چین و قدرتهای غربی هر چه بیشتر به دنبال رهبری خود کشورهای آفریقایی در زمینه تأمین امنیت هستند و «چین به احتمال بیشتر پیشنهاد تأمین تجهیزات نظامی یا مشاوره را خواهد داد تا سربازاناش را به خطر نیندازد.»
ماه گذشته لیو یوشی، فرمانده نیروهای اعزامی چین به اتحادیه آفریقا در مراسم سالگرد تأسیس ارتش آزادیبخش خلق چین بر نقش این کشور در آفریقا تأکید کرد و به بیش از ۴۰ هزار نیروی صلحبانی اشاره کرد که در عملیاتهای گوناگون طی سالها در کشورهای این قاره شرکت کرده اند.
او گفت که نیروی دریایی چین حدود هفت هزار شناور چینی و خارجی را در هنگام عبور از آبهای پرتنش سومالی اسکورت کرده است و دولت این کشور نیز وعده ۱۰۰ میلیون دلار کمک نظامی و ۸۰ میلیون دلار کمک دیگر به اتحادیه آفریقا داده است.
چین نخستین پایگاه نظامی خارجی خود را ۲۰۱۷ در جیبوتی و برای عملیات علیه راهزنان دریایی به دست آورد.
جفری بکر، مدیر برنامه امور امنیتی اقیانوسهای هند و آرام در مرکز تحلیلهای دریایی میگوید:
«هرچند باید دید نقش آینده ارتش چین در آفریقا در صورت به خطر افتادن منافع این کشور به دلیل قدرت رو به رشد شورشیان اسلامگرا چه خواهد بود، اما چین قطعاً برای پاسخ مناسب به این شرایط خود را در موضع مناسب قرار داده است.»
- منبع: ساوث چاینا مورنینگ پست