سه واقعیت در هم تنیده در باب نظر سنجی در جمهوری اسلامی وجود دارد:

 ۱- نظرسنجی (علمی و غیر علمی) در سطوح مختلف (در آزمون‌ها، در سایت‌های اینترنتی و رادیو و تلویزیون دولتی، توسط موسسه‌های نظرسنجی) انجام می‌شود چون روشی برای کسب اطلاعات است.

مقامات جمهوری اسلامی با نشر اطلاعات مشکل دارند و نه کسب و گردآوری آن و زدن مهر محرمانه برای آن که دیگران بدان دسترسی پیدا نکنند.

۲- موسسه‌های مستقل نظرسنجی امکان فعالیت ندارند و موسسه‌های موجود یا دولتی‌اند یا عمدتاً دنباله‌ بخش دولتی (بیشتر سپاه و وزارت اطلاعات) و به سفارش دستگاه‌های دولتی کار می‌کنند و نتایج کارشان را نیز برای آنها می‌فرستند.

۳- نظرسنجی برای اطلاع‌رسانی و آگاهی عمومی انجام نمی‌شود، بلکه صرفاً ارائه‌ نوعی خدمت به مقامات است چون مقامات برای کنترل و پیش‌بینی جامعه بدان‌ها نیاز دارند، اما کمتر بدان‌ها در حوزه‌ عمومی استناد می‌کنند یا اگر از آنها در جهت تائید ایده‌هایشان استفاده کنند جزئیاتش را نمی‌گویند یا پرسش‌ها و پاسخ‌ها را مطابق میل خود عوض می‌کنند.

nazarsanji

نظرسنجی در جمهوری اسلامی با چه مبانی نظری و بر اساس چه فرضیه‌هایی و با چه اهدافی انجام می‌شود که به واقعیت های گفته شده منجر شده است؟

مبانی: نظرسازی و ایجاد آشفتگی

اگر نتایج یک نظرسنجی مورد پذیرش و دلخواه مقامات جمهوری اسلامی نباشد نام آن را نظرسازی می‌گذارند. این نام دقیقاً از نحوه‌ نگاه به نظرسنجی‌های حکومتی در ایران و انتظار از آنها حکایت دارد. در جمهوری اسلامی نظرسنجی نه برای کشف آرای عمومی توسط شهروندان و دستگاه‌ها و نهادها بلکه برای اطلاع و سپس دستکاری در آنها صورت می‌گیرد. در این دستکاری نیز نظرهای از پیش ساخته شده در جریان نظرسنجی به خورد مخاطبان داده می‌شود.

مبنای دیگر نظرسنجی و ارائه‌ نتایج (اگر صورت بگیرد) گیج کردن افراد و گل‌آلود کردن آب است. در نتایج نظرسنجی‌ها مطالبی به افراد می‌گویند که با درک عمومی و برداشت خود آنها کاملاً در تضاد است و افراد را نسبت به درک خود دچار تردید می‌کنند (مثل اینکه ۸۶ درصد مردم ایران نماز می‌خوانند یا ۷۵ در صد مردم در انتخابات مجلس شرکت می‌کنند، موضوعاتی که حتی با دیگر آمارهای دولتی نمی‌خواند و خود افراد درک دیگری از آنها دارند) تا اصولاً هر چیزی را که می‌شنوند باور نکنند. به تصور مقامات اگر قرار است مردم به حکومت و رسانه‌های دولتی اعتماد نکنند (که اکثریت نمی‌کنند) به هیچ منبع دیگری نیز نباید اعتماد کنند.

در جمهوری اسلامی نظرسنجی نه برای کشف آرای عمومی توسط شهروندان و دستگاه‌ها و نهادها بلکه برای اطلاع و سپس دستکاری در آنها صورت می‌گیرد. در این دستکاری نیز نظرهای از پیش ساخته شده در جریان نظرسنجی به خورد مخاطبان داده می‌شود.

جنگ نرم و کارایی مهندسی فرهنگ

دو فرض بنیادی در ذهن سفارش‌دهندگان نظرسنجی در ایران وجود دارد: اینکه از طریق نظرسنجی و تزریق نظرات ساختگی به جامعه می‌توان فرهنگ و ذهنیت شهروندان را دستکاری کرد؛ کاری که هیچگاه در آن موفق نبوده‌اند. اگر افراد معمولی پشت سر این و آن قرار می‌گیرند، نه به دلیل عشق و علاقه بلکه برای بقاست. خامنه‌ای بدون رو دربایستی از ضرورت مهندسی فرهنگ توسط حکومت که نظرسنجی را نیز شامل می‌شود سخن گفته است.

فرض دوم استفاده از نظرسنجی به عنوان ابزاری برای جنگ نرم در مقابله با “دشمنان” توهمی است. بدین لحاظ هرچه از سوی مخالفان و منتقدان و رسانه‌های آزاد عرضه می‌شود باید به صورتی دیگر در نظرسنجی‌های حکومتی عرضه شود.

اهداف: تلقین ایدئولوژیک، تفتیش عقیده و پرونده‌سازی

نظرسنجی در جمهوری اسلامی با سه هدف مشخص صورت می‌گیرد: “تفتیش عقاید افراد”، اگر این نظرسنجی در محدوده‌ای خاص و موردی انجام گیرد؛ “پرونده‌سازی”، اگر به هنگام گزینش برای کار یا تحصیل یا اعطای امتیاز یا مجوز کار انجام شود؛ و “تلقین ایدئولوژیک” در نظرسنجی‌های عمومی.

در آزمون دکتری دانشگاه‌های دولتی که با حضور ۲۰۰ هزار شرکت‌کننده در سراسر کشور برگزارشد یک نظرسنجی با ۱۲ پرسش در اختیار شرکت‌کنندگان گذاشته شد که دو پرسش آن بیش از آنکه جمع‌آوری اطلاعات و نظر افراد باشد تلقین ضرورت تفکیک جنسیتی (با توجه به عباراتی مثل “با توجه به آداب و رسوم ایرانیان”) یا پرونده‌سازی برای کسانی است که گزینه‌های غیر نظر نظام را برگزینند یا اصولاً پاسخ ندهند. این دو پرسش بدین قرار بوده‌اند:

“با توجه به آداب و رسوم ایرانیان، تاسیس و راه‌اندازی دانشگاه‌های ویژه دختران در کدام یک از مقاطع سه‌گانه کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری ضرورت دارد؟

الف- کارشناسی

 ب- کارشناسی ارشد

 ج- دکتری

د- هر سه مقطع

 بین پردیس دختران، پردیس پسران و پردیس مختلط، با فرض تساوی در کیفیت آموزش و محتوای علمی، راه‌اندازی کدامیک را ضروری‌تر می‌دانید؟

الف- پردیس دختران

 ب- پردیس پسران

 ج- پردیس مختلط

 د- تفاوت نمی‌کند.”(تابناک، ۱۹ اسفند ۱۳۹۱)

پرسش اول که اصولاً باور همگان به تفکیک جنسیتی را فرض کرده است و صرفاً مقطع آن را از شرکت‌کنندگان می‌پرسد. این امر برای آن است که به افراد متذکر شوند تفکیک جنسیتی در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا نیز مد نظر است. پرسش دوم نیز کاملاً جنبه‌ تفتیش عقیده دارد و پاسخ‌دهندگان می‌دانند که در صورت ارائه پاسخی ناهماهنگ با ایدئولوژی حاکم ممکن است در گزینش علیه آنها استفاده شود. در این شرایط، بسیاری پاسخ مورد نظر حکومت را می‌دهند و بعد مقامات همین را به عنوان رضایت عمومی از تفکیک جنسیتی عرضه خواهند کرد.

بی‌اعتباری نظرسنجی‌ از خارج کشور

در فضایی که دستگاه‌های امنیتی و نظامی در ایران در حوزه‌ نظرسنجی ایجاد کرده‌اند، طبعاً هرگونه نظرسنجی تلفنی از خارج کشور برای تک‌تک شهروندان ابعاد امنیتی دارد و آنها نمی‌توانند نظر خود را فارغ از پیامدها عرضه کنند. فضای نظرسنجی در ایران آن چنان گل‌آلود و آشفته است که نه مخاطب و نه سفارش‌دهنده و نه انجام‌دهنده آن را جدی می‌گیرد. بنابراین به نتایج هیچ یک از نظر سنجی‌های انجام شده توسط موسسه‌های داخلی و خارجی، نمی‌توان اعتماد کرد. تنها به نحو جدلی می‌توان از نتایج نظرسنجی‌های دولتی استفاده کرد تا تناقض‌ها و نگرش‌های آنان را تبیین کرد. همچنین در صورتی که قرائن دیگری بر صحت نتایج یک نظرسنجی وجود داشته باشد می‌توان بدان استناد کرد.

تصور کنید کسی از خارج به یک ایرانی تلفن بزند و نظر او را در مورد دولت آمریکا یا سیاست خارجی آن بپرسد. چند درصد از ایرانیان دارای این احساس آزادی هستند که نظر خود را در مورد دولت آمریکا به پرسشگر بگویند؟ از این جهت نتایج نظرسنجی گالوپ در باب مقبولیت رهبری ایالات متحده در ایران (که ۱۲ درصد مثبت و ۶۱ درصد منفی ارزیابی کرده‌اند) به هیچ وجه ارزش علمی ندارد. نظرسنجی‌هایی که در باب مقبولیت یا عدم مقبولیت برنامه‌ هسته‌ای توسط موسسه‌های خارجی انجام شده است نیز همین حکم را دارد.