آمارهای رسمی اعلام شده در ایران حاکی از این است که زنان خانه‌دار از گروه‌های در صدر قربانیان کرونا‌ هستند. خانه‌نشینی اجباری‌ای که با شیوع کرونا شدت گرفت و حل نشدن مشکلات اقتصادی کسب‌وکارها و لاجرم تداوم رفت‌وآمدها از محل کار به خانه از سوی دیگر، باعث شد خلاف آنچه انتظار می‌رفت، خانه‌ها بدل به مهمترین مکان‌های شیوع کرونا شوند.

به تیتر برخی از خبرها نگاه کنید:

  • خرداد ۹۹، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان ۲۵ درصد از بیماران مبتلا به کرونا در هرمزگان را زنان خانه‌دار دانست.
  • تیر ۹۹، سرپرست دانشگاه علوم پزشکی یاسوج بیشترین موارد ابتلا به بیماری کرونا در استان کهگیلویه و بویراحمد را در بین زنان خانه‌دار عنوان کرد.
  • مهر ۹۹، مدیر گروه اپیدمیولوژی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک از افزایش آمار ابتلای زنان خانه‌دار به کرونا و مرگ آنها در اثر این بیماری خبر داد.
  • تیر ۹۹ در استان آذربایجان شرقی حدود ۲۸ درصد مبتلایان به کووید ۱۹ زنان خانه‌دار هستند. 
  • آبان ۹۹ استاندار اردبیل شیوع کرونا را در استان صعودی اعلام کرد و گفت که در موج جدید بیش از ۵۰ درصد مبتلایان به کرونا خانم‌های خانه‌دار هستند.
  • آذر ۹۹، عباس‌ رضازاده مقدم، سرپرست فرمانداری قوچان، بیشترین قشر درگیر این بیماری در قوچان را مربوط به زنان خانه‌دار عنوان می‌کند.

خانه در موقعیت قرنطینه

بر اساس آخرین آمار‌های ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران ۲۰ میلیون و ۹۴۶ هزار و ۷۸۷ نفر در ایران خانه‌دار هستند که این جمعیت ۵۲,۶ درصد از جمعیت غیر فعال از نظر اقتصادی را شامل می‌شوند.

کرونا با ایجاد «موقعیت قرنطینه»، خانه را که تا پیش از این به واسطه‌ «منطق کارِ بیرون»، حکم استراحت‌گاه کوتاه مدتی را داشت، تا سطح فضایی برای تجربه‌ «تمامیت حیات اجتماعی» برکشید

مطابق این آمار تعداد زنان خانه‌دار شهری ۱۵ میلیون و ۷۶۷ هزار و ۲۴۵ نفر و شمار زنان خانه‌دار روستایی پنج میلیون و ۱۷۹ هزار و ۵۴۱ نفر اعلام شده است. به گزارش خبرگزاری دانشجو، طی نظرسنجی انجام شده از تعدادی از زنان خانه‌دار در دوران کرونا، اکثریت حجم فعالیت و مشغله کاری آن‌ها در خانه به شدت افزایش پیدا کرده و همگی متوجه تغییرات خاص در خلق‌وخوی خود و خانواده‌هایشان شده‌اند. با وجود اینکه اکثریت شرایط موجود را درک کرده‌اند و سعی در کنترل و مدیریت وضعیت داشتند، ولی رضایت خاطر در بین آن‌ها وجود نداشت.

محدودیت‌های اجتماعی که به دلیل شیوع ویروس کرونا اعمال شده‌اند فشار بر زنان را بیشتر کرده است. نه تنها خشونت خانگی، بلکه انتظار مرد‌ها از زنان نیز مشکل‌ساز است؛ با درنظر گرفتن این موضوع مهم که متأثر از مباحث «اینترسکشنالیتی» به اعتبار اثر عواملی چون طبقه، قومیت، سواد، مذهب و…، شدت فشارها و خشونت‌های وارده بر زنان متفاوت است.

تعطیلی مدارس و مهد کودک‌ها، بار دیگر خانه را به مهمترین نهاد تربیت فرزندان بدل کرده که نقش زنان در این راستا را بار دیگر در مرکز توجه قرار داده است.

در حالی که از حیث تقسیم فضا، مدرنیته‌ سرمایه‌دارانه دیواری میان خانه و محل کار کشیده و به این واسطه تردد در خیابان‌ها و هرچه بیشتر شدن مدت اسکان در محل کار، رفته رفته بدل به خصلت‌ویژه‌ جهان مدرن شده است، کرونا با ایجاد «موقعیت قرنطینه»، خانه را که تا پیش از این به واسطه‌ «منطق کارِ بیرون»، حکم استراحت‌گاه کوتاه مدتی را داشت، تا سطح فضایی برای تجربه‌ «تمامیت حیات اجتماعی» برکشید. این تجربه اما در شرایطی رخ داده (و می‌دهد) که منطق دوری حداکثری از خانه به واسطه‌ کار، نوعی از معاشرت و فرهنگ را در خانواده‌ها نهادینه کرده بود که با وام‌گیری از ضرب‌المثل‌ معروف می‌توان از آن تحت عنوان «دوری و دوستی» یاد کرد. کرونا سبب شد که این دوستانِ دور بار دیگر باید برای مدت‌های طولانی از نزدیک با یکدیگر روز را شب کنند. 

خشونت خانگی

با نظر به وضعیت جدید، ژوئیه سال میلادی گذشته سازمان ملل متحد پیش‌بینی کرد که شش ماه قرنطینه‌ ناشی از شیوع کرونا، منجر به ۳۱ میلیون مورد دیگر از خشونت خانگی خواهد شد. طبق اطلاعات سازمان ملل متحد در اواخر سپتامبر (شهریور)، قرنطینه منجر به افزایش شکایت‌ها یا تماس‌ها برای گزارش تجاوز و خشونت خانگی علیه زنان به میزان ۲۵ درصد آرژانتین و ۳۰ درصد در قبرس و فرانسه و نیز ۳۳ درصد در سنگاپور شده است. این در حالی‌ست که موضوع «خشونت خانگی» در ایران همچنان در زمره‌ موارد بدون آمار است.

منیژه زیرک، روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای می‌گوید آخرین بررسی‌ها که به پیش از سال ۸۴ باز می‌گردد، نشان می‌دهد ۶۰ درصد زنان ایران تجربه خشونت خانگی داشته‌اند؛ این آمار با بررسی بر روی ۲۸ استان ایران مشخص شده بود؛ با این حال پس از آن تحقیقی صورت نگرفته یا اگر هم انجام شده، در رده اسناد غیرقابل انتشار است.

به این ترتیب متأثر از آمارهای بین‌المللی به طور کلی، آمارهای مربوط به آسیا و خاورمیانه، و دست آخر درنظر گرفتن روند وضعیت، می‌توان نتیجه گرفت که وضعیت خشونت خانگی علیه زنان در ایران، به ویژه پس از دوران کرونا باید بسیار نگران کننده باشد. بریده شدن سر رومینای ۱۴ ساله توسط پدرش در شهر تالش گیلان در خرداد ماه سال جاری و به دنبال آن انتشار خبرهای تکان‌دهنده‌ دیگر از انواع پدیده‌ موسوم به «زن‌کُشی»، نظیر بریده شدن گلوی فاطمه ۱۹ ساله در شهر آبادان خوزستان توسط همسرش، و نیز خبر قتل ریحانه ۲۵ ساله در کرمان توسط پدرش، جلوه‌های بارزی از وجود خشونتی افسارگسیخته در خانه‌ها بود که فارغ از جدید نبودن این موضوع در ایران، بازطرح شدنش در دوران کرونا، حاکی از وضعیتی به مراتب نگران کننده‌تر از قبل است.

در فضای مجازی

در این میان رجوع به بازتاب‌های این مسائل در فضای مجازی خود خبر از جلوه‌های دیگری از وضعیت حاکم بر ایران می‌دهد. 

نمونه‌ جالب توجه در این میان لایو اینستاگرامی «زنیت و کار خانه» دختری به نام عسل خرسندیان به همراه همسر طلبه‌اش بود که به عنوان یک بلاگر مذهبی با ۱۸ هزار فالوور که عمده مخاطبان آن تیپ دختران و زنان مذهبی هستند، به بحث‌هایی انتقادی میان این گروه از زنان پیرامون کار خانگی و نگاه تبعیض‌آمیز مردان به آن دامن زد. این لایو مورد توجه سه هزار نفر قرار گرفت. او این لایو را در شرایطی اجرا کرد که به عنوان همسر طلبه‌ای که بعد از به‌دنیا آوردن فرزند دوم خود با بحران‌های روانی و اعتقادی جدی درباره‌ ساخت خانواده سنتی روبه‌رو شده بود، مسیری از فرو رفتن در نقش زنی سنتی تا مرز خروج از خانه و طلاق و رها کردن فرزندانش و نهایتا بازگشت دوباره به خانه در ایام کرونایی را با دیگران به اشتراک گذاشت.

جلوه‌های مقاومت

هرچند که اجتماعی نشدن کار خانگی و جنسیتی باقی ماندن آن همچنان یک بحران بزرگ و عامل ستم بر زنان است که به ویژه در هنگامه‌ بروز بحران‌هایی نظیر کرونا شدت آن بیشتر هم می‌شود، اما زنان خانه‌دار با توسل به سازوکارهای مختلفی با مدد از فضای مجازی کوشیدند تا در یک موقعیت ابژه‌ ستم واقع نشوند و به‌گونه‌ای دیگر از این موقعیت فرودستانه، امکان‌های مقاومت خلق کنند. از این دست است انواع و اقسام پویش‌های خودجوش خیریه‌ای:

  • جمع کردن موارد غذایی در خانه و دسته‌بندی و توزیع آن (صفحه‌ «ریحانه» یا «مادر سپید» در اینستاگرام)؛ 
  • تهیه و توزیع ماسک‌های دست‌ساز خانگی (پویش «آناشید حسینی»)؛ 
  • ضدعفونی کردن داوطلبانه‌ دستگیره‌ها و خودپردازها (پویش «گونش راغب»).

به این ترتیب باید در کنار برجستگی اهمیت توجه به بحران افزایش فشار و خشونت بر زنان خانه‌دار، انواع و اقسام جلوه‌های تلاش و مقاومت خودجوش ایشان برای بدل کردن این موقعیت فرودستانه در اتمسفری مردسالار به واسطه‌ای برای شکل‌گیری گونه‌ای از همبستگی اجتماعی زنانه برای خنثی‌سازی ذره‌ای شدن و تک افتادگی ناشی از کرونا اشاره کرد.

در همین زمینه:

https://www.radiozamaneh.com/555365