پرویز جاهد، منتقد سینمایی و نویسنده در سرآغاز مجموعه «فیلمفارسی و گفتمان انتقادی فیلم در ایران» درباره چگونگی پیدایش اصطلاح «فیلمفارسی» می‌نویسد:

«در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ در گفتمان نقد فیلم در ایران، واژه‌های متعددی به کار گرفته می‌شوند که همگی دارای بار ارزشی مثبت بوده و بر سینمایی دلالت دارند که یا هنوز به وجود نیامده و یا به جریان غالب و مسلط سینمای ایران تبدیل نشده است و هدف گفتمان نقد، پی‌ریزی آن و یا ارتقاء آن است. واژه‌هایی چون سینمای ملی، سینمای هنری، سینمای ایرانی، فیلم روشنفکری، سینمای متعهد، سینمای مردمی و صنعت سینمای فارسی.

اگرچه هنوز درک واحد و یکپارچه‌ای از این مفاهیم در نزد منتقدان ایرانی وجود نداشته و هر یک دریافت شخصی خود را از این مفاهیم ارائه می‌کنند که شباهتی با نظرات آن دیگری ندارد.

در مقابل واژه‌های دیگری نیز برای تحقیر، رد و محکومیت غالب محصولات سینمای ایران در این گفتمان حضور پیدا می‌کنند که تا امروز تداوم یافته‌اند و هنوز در ادبیات سینمایی و نقد فیلم ایران به کار می‌روند. واژه‌هایی چون: فیلمفارسی، سینمای فارسی، فیلم جاهلی، فیلم آبگوشتی یا سینمای آبگوشتی و فیلم مبتذل که برخی از آن‌ها اگرچه به خاطر حضور مسلط یک ژانر (مثل ژانر جاهلی) وارد فرهنگ نقد شده‌اند اما غالباً به کلیت محصولات سینمای ایران اشاره دارند.

از ابتدای دهه ۱۳۳۰ و با شروع کار نقدنویسی منتقدانی چون هوشنگ کاووسی، فرخ غفاری و هژیر داریوش و انتشار نشریات تخصصی سینمایی از قبیل ستاره سینما، پیک سینما، هنر و سینما و فیلم و زندگی، مخالفت با محصولات رایج سینمای ایران تحت عنوان «فیلم فارسی» اوج می‌گیرد.»

این مجموعه را اکنون در کتاب زمانه هم می‌توانید بخوانید.

پرویز جاهد در این مجموعه پس از تبارشناسی واژه «فیلمفارسی» به مخاطبان فیلم‌فارسی، تضاد سنت و مدرنیته در فیلم‌فارسی، تصویر شهر و تصویر زن ایرانی در این ژانر سینمایی و همچنین به لمپنیسم در فیلم‌فارسی می‌پردازد و سرانجام با بررسی و نقد همه‌جانبه فیلم «قیصر» این مجموعه را به پایان می‌برد.
فیلمفارسی و گفتمان انتقادی فیلم در ایران، پرویز جاهد