اختلاف بر سر آب زاینده رود بالا گرفته است. با آن که کمتر کسی می‌توانست تصور کند که اعتراض کشاورزان اصفهانی در اسفندماه ۱۳۹۱ منجر به تخریب تاسیسات آب‌رسانی به یزد شود و سپس به خشونت‌های بیشتر بینجامد، اما از مدت‌ها پیش بسیاری نسبت به بحران مدیریت آب در ایران هشدار داده بودند.

[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130307_Environment_ZayandehRudCrisis_BijanRouhani.mp3[/podcast]

بحرانی که هر روز خود را به شکل‌های گوناگون نشان می‌دهد. روزی باعث خشک شدن دریاچه ارومیه می‌شود، و روزی دیگر تالاب‌هایی در استان فارس یا سیستان و بلوچستان را تهدید می‌کند. طرح‌‌هایی مانند انتقال آب از دریای خزر به استان‌های کم آب را هم بسیاری از کارشناسان محیط زیست غیرعملی و آسیب‌رسان به محیط زیست و منابع آبی توصیف کرده‌اند. با این‌حال هستند کسانی که همچنان معتقدند بحران آب تنها یک علت دارد که همان خشکسالی است.

کم‌آبی در زاینده رود بحرانی می‌شود

رودخانه‌ای خروشان که با سرچشمه گرفتن از کوه‌های بختیاری برای سده‌ها اصفهان و دشت‌های آن را آبیاری می‌کرد، اکنون چند سالی است که در اکثر روزهای سال به یک گذرگاه خشک و خاکی تبدیل شده است.

سابقه نظام تقسیم آب زاینده رود به زمان ساسانی یا حتا پیش‌تر از آن می‌رسد. از آن زمان به بعد بارها «نظم و نسق»‌ها یا نظام تقسیم آب برای زاینده رود تدوین شده که آخرین مورد تاریخی آن به نام طومار شیخ بهایی مشهور است. بر اساس این طومار آب زاینده رود به ۳۳ سهم کلی و ۲۷۵ سهام جزیی بین هفت واحد آب‌خور تقسیم می‌شود که در فاصله هفتاد کیلومتری اصفهان تا ۱۲۰ کیلومتری شرق این شهر قرار دارند.

پل‌های تاریخی اصفهان که زمانی برای عبور از زاینده‌رود ساخته شده‌بودند اکنون بر بستری خشک و ترک خورده ایستاده‌اند. فراتر از این، کشاورزان اصفهانی نیز ضررهای هنگفتی متحمل شده و بخش مهمی از درآمد خود را از دست داده‌اند. ریشه اعتراضات این کشاورزان را باید در مسائل عمیقی دید که به طور مستقیم حیات اقتصادی و اجتماعی آن‌ها را نشانه گرفته است. در سال‌های گذشته نیز شکایت‌هایی به قوه قضاییه در خصوص برداشت بی‌رویه از منابع آبی زاینده رود ارسال شده بود، اما آن شکایت‌ها به جایی نرسید. به عنوان مثال شهرداری اصفهان ابتدا در سال ۱۳۸۸ و پس از آن جمعی از استادان دانشگاه از این امر به دادگاه شکایت بردند. پس از آن نیز شکایت دیگری از سوی جمعی از کشاورزان اصفهان و به وکالت محمد‌علی دادخواه تقدیم دادگاه شد. محور این شکایت‌‌ها بر برداشت غیر مجاز آب و حفر غیرقانونی چاه در بالادست زاینده رود استوار بود.

ماجرای خشک شدن زاینده رود پرده‌ای دیگر را از بحران مدیریت منابع آبی در ایران نشان داد. در حالی که در استان اصفهان، بسیاری از مسئولان استان و کشاورزان بر این اعتقاد هستند که دلیل کم‌آبی‌های فراوان، انتقال آب از اصفهان به مناطق دیگر از جمله به یزد و برداشت‌های غیرقانونی است، اما یزدی‌ها انگشت اتهام را به سوی مدیریت نادرست آب در خود اصفهان دراز می‌کنند.

تقسیم آب زاینده رود، یک طرح کهن

در طرحی به نام بهشت آباد، قرار است باز هم آب از استان چهار محل و بختیاری به اصفهان انتقال پیدا کند. طرح بهشت‌آباد که مخالفان زیادی داشت در نهایت به تصویب مجلس ایران رسید. مخالفان که از یک سو کارشناسان محیط زیست و از سوی دیگر کشاورزان چهارمحال و بختیاری و خوزستان هستند معتقدند این طرح باعث تولید مشکلاتی جدید در استان‌های همجوار که منشاء و سرچشمه این آب‌ها هستند می‌شود.

زاینده رود، رودخانه‌ای آب شیرین و دائمی است که در منطقه خشکی مانند اصفهان که دارای اقلیمی ناپایداراست جاریست. به همین دلیل در طی سده‌ها، همواره مساله مدیریت و تقسیم آب زاینده رود مساله‌ای مهم بوده است و طی تاریخ تلاش‌های متفاوتی برای بهر‌ه‌مند ساختن کشاورزان از آب این رودخانه صورت گرفته.

طبق برخی اسناد تاریخی سابقه نظام تقسیم آب زاینده رود به زمان ساسانی یا حتا پیش‌تر از آن می‌رسد. از آن زمان به بعد بارها «نظم و نسق»‌ها یا نظام تقسیم آب برای زاینده رود تدوین شده که آخرین مورد تاریخی آن به نام طومار شیخ بهایی مشهور است. بر اساس این طومار آب زاینده رود به ۳۳ سهم کلی و ۲۷۵ سهام جزیی بین هفت واحد آب‌خور تقسیم می‌شود که در فاصله هفتاد کیلومتری اصفهان تا ۱۲۰ کیلومتری شرق این شهر قرار دارند. این تقسیم بندی از اواسط بهار تا آخر آبان ماه و به مدت ۱۶۰ روز اجرا می‌شود و پس از آن در ماه‌های سرد سال که نیاز به آبیاری وجود ندارد، رودخانه آزاد است و هرکس می‌تواند به میزان نیاز از آن برداشت کند. با آن‌که این طومار به طور عمومی به شیخ بهایی نسبت داده می‌شود، اما برخی محققان از جمله سید حسن حسینی ابری معتقدند این طومار و این نظام تقسیم آب در حقیقت تکامل یافته یک نظام بسیار کهن تقسیم آب در جغرافیای اصفهان است که سابقه آن به حدود دو هزار سال می‌رسد.

افزودن بر آب زاینده رود

در سده حاضر طرح‌هایی برای افزایش آب زاینده رود به اجرا درآمده است. از آن‌جا که یکی از منابع اصلی آب زاینده رود، کوهرنگ است، از زمان صفوی نقشه‌ای برای به هم پیوستن سرچشمه کوهرنگ به سرچشمه زاینده در دست بود، طرحی که البته نه در زمان شاه طهماسب و نه در زمان شاه عباس عملی نشد. اما سرانجام در سال ۱۳۳۲، تونل شماره یک کوهرنگ برای پیوستن این دو سرچشمه به یکدیگر افتتاح شد. تونل شماره دو نیز در سال ۱۳۶۴ به بهره‌برداری رسید. اما کار احداث تونل شماره سه  با گذشت چندین سال هنوز به پایان نرسیده است.

در طرح دیگری به نام بهشت آباد، قرار است باز هم آب از استان چهار محل و بختیاری به اصفهان انتقال پیدا کند. طرح بهشت‌آباد که مخالفان زیادی داشت در نهایت به تصویب مجلس ایران رسید. مخالفان که از یک سو کارشناسان محیط زیست و از سوی دیگر کشاورزان چهارمحال و بختیاری و خوزستان هستند معتقدند این طرح باعث تولید مشکلاتی جدید در استان‌های همجوار که منشاء و سرچشمه این آب‌ها هستند می‌شود.

ریشه مشکلات در کجاست؟

گرچه اکنون جدال بر سر انتقال آب از زاینده رود به یزد بالا گرفته است، و این انتقال آب نیز بی‌تردید در کاهش آب در اصفهان نقش مهمی داشته، اما نمی‌توان از عوامل دیگر غفلت کرد و آن‌ها را در شمار نیاورد. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات مدیریت آب در ایران، مدیریت نکردن چگونگی مصرف آن و فشار وارد آوردن بر منابع آبی است. به عنوان مثال بسیاری از صنایعی که به آب فراوان نیاز دارند در مناطقی مستقر می‌شوند که مانند اصفهان مناطق خشک و کم آبی هستند. احداث کارخانه ذوب آهن، فولاد و سپس صنایع پتروشیمی، گرچه به رونق اقتصادی در این استان منجر شده است اما حجم عظیمی از آب را برای تولیدات خود می‌بلعد. این صنایع باید در حقیقت در کنار دریا و یا منابع بزرگ آبی احداث شوند. در سال‌های گذشته نیز به طور روز افزون بر تعداد صنایعی که به آب فراوان نیاز دارند در شهرهای مختلف استان اصفهان افزوده شده است.

 اما مشکل دیگر نیز به کشاورزی باز می‌گردد. میزان کشاورزی در استان اصفهان بسیار افزایش یافته است اما بخش زیادی از این کشاورزی مختص محصولاتی است که به آب بسیار زیاد نیاز دارند. کاشت گسترده برنج و ذرت علوفه‌ای و همچنین برداشت آب از رودخانه و انتقال آن به دامنه‌ها برای کاشت و آبیاری درختان در پارک‌ها نیز فشار زیادی بر منابع آبی وارد کرده است. حفر چاه در اطراف رودخانه و به خصوص در بالادست نیز سبب نرسیدن آب به مناطق پایین دست رودخانه شده است. در سال ۱۳۸۴  با تصویب قانونی در مورد استقلال مدیریت آب در استان‌ها، در عمل استان‌ها در چارچوب خطوط و تقسیمات استانی به مدیریت آب پرداختند و از توجه به یک‌پارچگی و به هم پیوستگی این موضوع غفلت کردند.

 به طور خلاصه می‌توان گفت که یکی از مهمترین و اصلی‌ترین دلایل کمبود آب در استان اصفهان و مناطق مرکزی ایران برداشت آب بیش از ظرفیت موجود و نبودن یک نگرش کلی برای مدیریت منابع آبی فراتر از مقاصد استانی است.

ایران که به لحاظ جغرافیایی در منطقه‌ای خشک و کم آب واقع شده است، برای عبور از بحران‌هایی این چنین که می‌تواند به معضلات عمیق اجتماعی نیز منجر شود نیازمند بازنگری در سیاست‌های زیست محیطی و همچنین نحوه استفاده از منابع کمیاب آبی است.