علیاشرف درويشيان، نويسنده و عضو کانون نويسندگان ايران از توقف چاپ دوباره يکی از کتابهايش خبر داد و گفت نزديک به ۲۰ عنوان کتاب شامل رمانها و مجموعه داستانهای کوتاه وی به دليل تعطيلی نشر چشمه بلاتکليف ماندهاند.
خبرگزاری کار ايران (ايلنا ) امروز دوشنبه ۲۳ بهمن ماه به نقل از علیاشرف درويشيان، نويسنده، محقق و از اعضای کانون نويسندگان ايران نوشت: “تقريبا اکثر کتابهای من در انتشارات چشمه منتشر میشد. تعداد اين کتابها نزديک به ۲۰ عنوان است که شامل رمانها و مجموعه داستانهای کوتاه میشود و به دليل تعطيلی نشر چشمه بلاتکليف ماندهاند.”
چندين انتشاراتی در ايران در دو سال اخير بارها بر اثر فشارهای وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی به حالت تعليق در آمدند. هجدهم دیماه سال گذشته تعليق نشر چشمه از سوی وزارت ارشاد بهشکل شفاهی ابلاغ شد و پس از گذشت چند ماه مجوز اين نشر بهصورت کلی لغو گرديد.
محمدمهدی فخریزاده، عضو هيئت مديره انجمن اتحاديه ناشران و کتابفروشان تهران دیماه سال جاری گفت پرونده انتشارات چشمه در مرحله تجديد نظر قرار گرفته است.
علیاشرف درويشيان افزود: “کتاب فرهنگ و افسانههای مردم ايران که حاصل همکاری من با رضا خندان است، ظاهراً به خاطر مشکلات اقتصادی و گرانی کاغذ برای چاپ مجدد به مشکل برخورد کرده است.”
درويشيان: ادامه اين وضعيت بیشک سيری قهقرايی را پيش روی فرهنگ ما میگذارد و به نابودی کامل آن منجر میشود
اين نويسنده تأکيد کرد: “اين کتاب دارای ۱۹ جلد است که هر کدام از اين جلدها در حدود ۶۰۰ صفحه دارد و کار جمعآوری و تدوين آن نزديک به ۲۰ سال طول کشيد.”
وی با اعلام اينکه “در اين شرايط و با توجه به تعطيلی نشر چشمه، به نوعی ما هم تعطيل شدهايم”، گفت: “به دليل اينکه شرايط جسمی چندان مناسبی ندارم، اين روزها کار چندان زيادی انجام نمیدهم.”
درويشيان با اشاره به اينکه “تيراژ بعضی از کتابها به ۲۰۰ نسخه رسيده است”، توضيح داد: “جريان سانسور، حوزه فرهنگ را چنان بیاعتبار کرده و اعتماد مردم را گرفته که اين بیاعتنايی را ايجاد کرده است.”
اين نويسنده به بیاعتنايی مردم در حوزه ادبيات و هنر و گذشتن آثار از “درگاه سانسور” اشاره کرد و افزود: “اين مشکلات به قدری جدی است که حتی صدای خودیها را هم در آورده است.”
به گفته اين عضو کانون نويسندگان ايران، “ادامه اين وضعيت بیشک سيری قهقرايی را پيش روی فرهنگ ما میگذارد و به نابودی کامل آن منجر میشود.”
درويشيان که مدتهاست شرايط نامطلوب فيزيکی او را از فعاليت مستمر ادبی بازداشته است پيش از اين گفته بود: “مجموعه داستانی وی به نام «داستانهای تازه داغ» نزديک به شش سال است؛ در ارشاد مانده است.”
پيش از اين، تمامی کتابهای عرضهشده علیاشرف درويشيان در بيستوچهارمين نمايشگاه کتاب تهران جمعآوری شد.
علیاشرف درويشيان در مهرماه ۱۳۲۰ در کرمانشاه به دنيا آمده است و از اعضای قديمی کانون نويسندگان ايران بهشمار میرود.
درويشيان نزديک به ۱۵ سال به کار معلمی پرداخته و همزمان با کار، تحصيل را هم ادامه داده است. از سال ۱۳۴۵ در دانشگاه تهران در رشته ادبيات فارسی و سپس تا فوق ليسانس روانشناسی تربيتی درس خوانده و همزمان در دانشسرای عالی تهران تا مقطع فوق ليسانس مشاوره و راهنمايی تحصيلی پيش رفته است.
وی برخی از نوشتههای خود را پيش از انقلاب ايران با نام مستعار “لطيف تلخستانی” منتشر میکرد. درويشيان پس از انقلاب چند بار به علت فعاليتهای سياسی زندانی شد.
اين نويسنده در زمينههای مختلف کتاب نوشته است. از جمله در زمينه داستان کوتاه و رمان: از اين ولايت، آبشوران، فصلنامه، همراه با آهنگهای بابام، قصههای بند، درشتی، سلول ۱۸، سالهای ابری، از ندار تا دارا، برگزيده داستانها و چهار کتاب؛ در زمينه داستان برای کودکان و نوجوانان: ابر سياه هزار چشم، گل طلا و کلاش قرمز، رنگينه، کی برمیگردی داداش جان؟، آتش در کتابخانه بچهها و روزنامه ديواری مدرسه ما؛ در زمينه فرهنگ عامه: افسانهها و متلهای کردی، فرهنگ گويش کرمانشاهی و فرهنگ افسانههای مردم ايران (۱۵ جلد) (با همکاری رضا خندان مهابادی)؛ و در زمينه گردآوری: کتاب بيستون شماره يک، کتاب کودکان و نوجوانان (۱۱ شماره)، نقد و بررسی ادبيات کودکان و نوجوانان (سه شماره)، خاطرات صفرخان (گفتوگو با صفر قهرمانيان)، برگزيده آثار صمد بهرنگی و…
علیاشرف درويشيان در دهمين دوره جايزه ادبی هوشنگ گلشيری، بهخاطر “تعهد بیچون و چرا به آزادی بيان و در امان نگاه داشتنِ حريم قلم از دستبردِ قدرت” و “تصوير صادقانهای که از گذر دردناک جامعهای روستايی به جامعهای شهری بهدست داده”، مورد تقدير قرار گرفت.
درويشيان در ارديبهشت سال ۱۳۸۶ سکته مغزی کرد و از آنپس بخشی از بدن او فلج شد.