کیان ثابتی – مدتی پیش، غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران در چهلمین نشست مطبوعاتی خود در پاسخ به پرسش خبرنگاری که از دستگیری چند فرد بهایی در سمنان پرسیده بود گفت، هیچ فردی به اتهام بهایی بودن دستگیر نشده است.
از این پرسش و پاسخ به سادگی نمیتوان گذشت، چراکه کمتر پیش میآید که در جلسه مطبوعاتی مسئولان حکومتی در داخل ایران از بهاییان که یکی از خط قرمزهای مطبوعات ایران محسوب میشوند، پرسشی شود. درواقع خود این سئوال و جواب نشان میدهد که در این زمینه مشکلی وجود دارد که خبرنگاری به خود اجازه طرح پرسش در مورد شهروندان بهایی شهر سمنان را میدهد.
از طرف دیگر کمیته گزارشگران حقوق بشر خبر داده است که طی روزهای گذشته، گروهی زیر عنوان خبرنگاران شبکه تلویزیونی پرستیوی”، سعی کردهاند با زندانیان بهایی سمنان مصاحبه کنند که چون با مقاومت ایشان مواجه میشوند به سالن ملاقات میروند و اقدام به فیلمبرداری و گفتوگو با خانوادههای زندانیان بهایی میکنند. در یک مورد صورت زندانی را نشان میدهند و میگویند: “مشاهده میکنید هیچ نوع آثار ضرب و شتم در آن دیده نمیشود.” این نشاندهنده عکسالعمل حکومت ایران در برابر فشارهای بینالمللی در برابر نقض گسترده حقوق بشر در ایران از جمله حقوق بهاییان است.
بازداشت و زندانی کردن گسترده بهاییان سمنان
طی چهارسال اخیر شهروندان بهایی سمنان و توابع آن بیش از هر نقطه دیگر ایران که شهروندان بهایی در آن زندگی میکنند، مورد آزار و اذیت حاکمیت قرار گرفتهاند. حال اینکه چگونه میتوان این آزار و نفی آشکار حقوق شهروندان یک جامعه را انکار کرد، پرسشی است که لازم است آقای محسنی اژهای به آن پاسخ بدهد.
با آنکه آمارهای ارائه شده توسط جامعه بهایی نشان میدهد جمعیت بهایی سمنان، نسبت به دیگر شهرهای کشور کمتر است، ولی فشارهای روز افزون بر بهاییان این نقطه بیش از سایر نقاط ایران است. نیروهای امنیتی و قضائی سمنان بیتوجه به قانون با حمایت کامل حاکمیت مرکزی به طور پیوسته، شهروندان بهایی این منطقه را بازداشت و در دادگاه محکوم به حکمهای غیر منصفانه می کنند. همچنین محل کسب آنها را نیز پلمپ میکنند.(تصویر: زهره نیک آئین و ترانه ترابی. این دو در حال حاضر همراه با فرزندان خردسال شان در زندان سمنان هستند.)
با آنکه آمارهای ارائه شده توسط جامعه بهایی نشان میدهد جمعیت بهایی سمنان، نسبت به دیگر شهرهای کشور کمتر است، ولی فشارهای روز افزون بر بهاییان این نقطه بیش از سایر نقاط ایران است. نیروهای امنیتی و قضائی سمنان بیتوجه به قانون و با حمایت کامل حاکمیت مرکزی به طور پیوسته، شهروندان بهایی این منطقه را بازداشت و در دادگاه محکوم به حکمهای غیر منصفانه می کنند. همچنین محل کسب آنها را نیز پلمپ میکنند.
بیش از ۳۰ شهروند بهایی طی این مدت بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفتهاند. همگی آنها نیز پس از مدتی به دادگاه فراخوانده شدهاند؛ آنهم با اتهاماتی نظیر”تبلیغ علیه نظام تحت تبلیغ بهاییت” یا “عضویت در تشکیلات غیر قانونی بهایی”. برای شماری دیگر نیز قرار مجرم بودن صادر شده است و سپس به حبس افتادهاند یا منتظر احضار به زندان هستند.
هم اکنون هشت شهروند بهایی زن و هفت شهروند بهایی مرد در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان سمنان و اوین هستند که البته باید خاطر نشان ساخت که این آمار فقط شامل بهاییان زندانی است؛ در حالیکه هشت شهروند بهایی دیگر پس از اتمام دوره محکومیت آزاد شدهاند. از جمله این آزادشدگان شعله طائف و علی احسانی نام دارند که پس از اتمام دوره حبس به شهرهای دیگر تبعید شدهاند.
اسامی زندانیان بهایی به این ترتیب است: عادل فناییان (محکومیت: شش سال)، پویا تبیانیان (محکومیت: شش سال و نیم. نامبرده در سال ۱۳۸۷هم یک بار بازداشت و پس از ۱۴ ماه به قید وثیقه از زندان آزاد شد)، افشین ایقانی (محکومیت: چهار سال و سه ماه و یک روز)، بهفر خانجانی (محکومیت: چهار سال)، منیژه نصرالهی (محکومیت: سه سال. وی تنها زندانی بهایی سمنان است که هم اکنون دوران محکومیت خود را در زندان اوین میگذراند)، سیامک ایقانی (محکومیت: سه سال)، ترانه ترابی (محکومیت: ۳۰ ماه. وی همراه با طفل شیرخواره سه ماهه راهی زندان شد)، زهره نیکآیین (محکومیت: ۲۲ ماه. او با طفل شیرخواره شش ماهه دوران محکومیت خود را میگذراند)، گودرز بیدقی (محکومیت: یک سال. وی در دهه ۶۰ نیز به دلیل اعتقادات مذهبی پنج سال زندانی بوده است)، عرفان احسانی (محکومیت: یک سال. وی همسر ترانه ترابی دیگر زندانی بهایی سمنان است)، ژینوس نورانی (محکومیت: یک سال)، روفیا بیدقی (محکومیت: یکسال. وی فرزند گودرز بیدقی، دیگر زندانی بهایی سمنان است)، شهره اعظمی (محکومیت: هشت ماه. پدر وی در دهه ۶۰ به اتهام بهایی بودن اعدام شده است)، ندا مجیدی (محکومیت: شش ماه. او همراه طفل شیرخواره شش ماهه خود در زندان بهسر میبرد) و انیسا فناییان (محکومیت: ۲۲ ماه. وی، همسر سیامک ایقانی، دیگر زندانی بهایی شهر سمنان است).
فشارهای اقتصادی
فشار بر شهروندان بهایی سمنان در بازداشتها و محاکمهها خلاصه نشده است بلکه فشارهای اقتصادی نیز در پروژه آزار بهاییان به کار میرود.
فشارهای اقتصادی برای به استیصال درآوردن بهاییان سمنان تا آنجا پیش رفته که محل کسب یک شهروند بهایی ساکن شهر مزبور را با آنکه جواز کسبش به نام فرد دیگری بوده است، پلمپ و بسیاری از وسایل آن را ضبط کردهاند.
از همان ابتدای بنیانگذاری حکومت اسلامی در ایران، وقتی شهروندان بهایی از کلیه مشاغل دولتی و نیمه دولتی اخراج شدند، آنها برای امرار معاش به کسب و کار خصوصی روی آوردند. در طی چهارسال اخیر اما دوباره این حیطه نیز مورد هجوم حکومت قرار گرفته است. بیش از ۱۵ محل کسب بهاییان در سمنان به بهانههای واهی پلمپ یا جواز کسب ایشان لغو شده است و در مواردی که مسئولان ذیربط با اصرار صاحبان مشاغل در مورد دلیل تعطیلی محل کسب مورد پرسش واقع شدهاند تنها به طرح این نکته بسنده شده است که “دستور از اداره اطلاعات است“.
ازجمله اماکن کسبی که تعطیل شدهاند میتوان به دو کارخانه تولیدی “پویا نوار” و “فرزان لنز” اشاره کرد که تعطیل کردن آنها منتج به بیکاری تعداد زیادی از شهروندان بهایی و مسلمان شده است. از طرف دیگر در بسیاری موارد هرگاه فردی دوره زندانش آغاز شده به فاصله زمانی کوتاهی محل کسب وی نیز تعطیل شده است. این مورد در پیوند با سوسن تبیانیان، روفیا بیدقی، بهفر خانجانی، سیامک ایقانی و افشین ایقانی صدق میکند. سیامک ایقانی و افشین ایقانی دارای فرزندان خردسال هستند و تنها طریق امرار معاش خانوادههایشان درآمد حاصل از محل کسبشان بوده است.
فشارهای اقتصادی برای به استیصال درآوردن بهاییان سمنان تا آنجا پیش رفته که محل کسب یک شهروند بهایی ساکن شهر مزبور را با آنکه جواز کسبش به نام فرد دیگری بوده است، پلمپ و بسیاری از وسایل آن را ضبط کردهاند.
از آخرین خبرهایی از این دست که حاکی از تبعیض اقتصادی نسبت به شهروندان بهایی سمنان است، میتوان به صدور جریمه نقدی سه میلیارد و ششصد میلیون ریالی برای اکبر پورحسینی و ضبط کلیه اموال عینک فروشی این شهروند اشاره کرد.
ایجاد رعب و اضطراب
کلیه قبرستانهای بهاییان در ایران از همان روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی تخریب و مصادره شد، ولی پس از مدتی چند محل جدید برای دفن اموات در اختیار بهاییان قرار گرفت.
در چهارسال اخیر، شهروندان بهایی سمنان با موارد مختلف ممانعت از دفن اموات یا عدم صدور جواز دفن، شعار و فحشنویسی در گورستانهای بهایی توسط عناصر ناشناس، تخریب فضای سبز و وسایل و امکانات گورستان، تغییر محل گورستان بهاییان سنگسر به نقطهای دورتر و آخرین مورد آن تخریب کامل قبرهایی بهاییان در گورستان سنگسر، به طوری که دیگر هیچ قبری قابل شناسایی نباشد روبهرو شدهاند.
براساس آخرین اطلاعات رسیده طی روزهای گذشته، زندانیان بهایی مرد را از بند مردان جدا کردهاند و در یک سلول ۹ متری قراردادهاند تا بتوانند آنها را برای گرفتن اعتراف تلویزیونی تحت فشار بیشتری قرار دهند. از طرف دیگر ارتباط تلفنی این زندانیان بهایی را هم با خانوادههایشان قطع کردهاند تا هم فشار را بر زندانیان بیشتر کنند و هم موجب نگرانی خانوادههایشان شوند.
در طی سالهای ۸۹ – ۱۳۸۷شاهد شعار و فحشنویسی بر دیوارهای منازل بهاییان، تلفنهای تهدیدآمیز، شکستن شیشه ماشینها و مغازهها در شب و انداختن مواد آتشزا به درون منازل و مغازههای بهاییان بودهایم. در هیچکدام از این موارد پلیس و نیروی انتظامی حاضر به بررسی نشده است. به طور مثال محل کسب “پیمان شادمان” چندین دفعه دچار حریق شد، ولی مسئولان انتظامی شهر هیچ اقدامی برای پیگیری و بازداشت عاملان این رفتارها انجام ندادند.
مورد دیگر ارسال احضاریه به منازل تعدادی از جوانان بهایی سمنان جهت خدمت وظیفه عمومی است. افراد مذکور پس از آنکه به اداره وظیفه عمومی سمنان مراجعه میکنند به ایشان گفته میشود، “دستور مبنی بر احضار مشمولین یا غایبین وظیفه چند سال است لغو شده و احضاریه مزبور از طرف حوزه وظیفه نمی باشد”. پس از پرس و جو بالاخره مشخص میشود اداره اطلاعات سمنان با اعلام مشمولان بهایی به اداره وظیفه عمومی از آنها خواسته است تا مشمولان وظیفه و غایب بهایی را به خدمت وظیفه احضار کند.
زندانیان بهایی هم از وضعیتی نامطلوب رنج میبرند. سیامک ایقانی به دلیل هوای مرطوب و عدم رسیدگی پزشکی دچار رماتیسم و بهفر خانجانی به دلیل عدم رعایت بهداشت و تغذیه مناسب دچار بیماری پوستی شده است. مشکلات جسمانی ژینوس نورانی نیز که از قبل مبتلا به بیماری تیروئید و قند بود، به دلیل عدم رسیدگی پزشکی حادتر شده است. سختگیری در دادن مرخصی استعلاجی به این زندانیان، ممانعت از رسیدگی پزشکی و جدا نکردن زندانیان بهایی از زندانیان عادی از ایشان موجب وخیم تر شدن وضعیت سلامتی زندانیان عقیدتی شده است.
در زندان سمنان سه مادر بهایی همراه با کودکان شیرخواره نگهداری میشوند که عدم رعایت اصول بهداشتی و سوء تغذیه موجب بیماری دو نفر از این اطفال شیرخواره شده است. آنها پس از چند روز مرخصی و نگهداری در بیمارستان بار دیگر همراه با مادرانشان بدون توجه به دستورات پزشک معالج مبنی بر تداوم معالجه و استراحت مجبور به بازگشت به زندان شدهاند.
براساس آخرین اطلاعات رسیده طی روزهای گذشته، زندانیان بهایی مرد را از بند مردان جدا کردهاند و در یک سلول ۹ متری قراردادهاند تا بتوانند آنها را برای گرفتن اعتراف تلویزیونی تحت فشار بیشتری قرار دهند. از طرف دیگر ارتباط تلفنی این زندانیان بهایی را هم با خانوادههایشان قطع کردهاند تا هم فشار را بر زندانیان بیشتر کنند و هم موجب نگرانی خانوادههایشان شوند.
نقض حقوق شهروندان بهایی
در روز ۲۵ آذرماه ۱۳۸۷ در یک یورش سیستماتیک و برنامهریزی شده ماموران امنیتی به منازل ۲۱ شهروند بهایی سمنان مراجعه کردند و کلیه کتابها، عکسها و سیدیهای مذهبی، عکسهای خانوادگی در بعضی اماکن و چکهای بانکی آنها را ضبط کردند.
مدتها منازل، محلهای کار و اتومبیلهای بسیاری از شهروندان بهایی مورد تخریب عوامل ناشناس قرار میگرفت. این روش دقیقاً مشابه همان روشی است که اعضای انجمن حجتیه در پیش از انقلاب در برابر بهاییان پیش میگرفتند و همین امر، ظن وجود افرادی از مسئولان قضایی و امنیتی در سمنان را با تفکرات حجتیه تقویت می کند.
در این عملیات یکی از شهروندان بهایی سمنان به نام صهبا رضوانی بازداشت شد. فرد مزبور بعدتر به اتهام تبلیغ علیه نظام و عضویت و تشکیل گروه غیر قانونی (که اشاره به تشکیلات مذهبی بهایی دارد) محاکمه شد. وی ابتدا به سه سال و هشت ماه سپس به حکم دادگاه تجدید نظر به سه سال حبس تعزیری محکوم شد. صهبا رضوانی دوره محکومیت خود را در زندان اوین تهران گذراند.
هنوز به طوردقیق مشخص نشده به چه دلیل نوک پیکان حملات رژیم برشهروندان بهایی، شهر سمنان و توابع آن را نشانه گرفته است. یک سال پیش کمیته گزارشگران حقوق بشر اسامی اشخاصی را اعلام و آنها را به عنوان ناقضان حقوق شهروندان بهایی سمنان معرفی کرد. در بین اسامی مذکور نام دو دادستان کل سمنان در طی چهار ساله اخیر و چند قاضی مشاهده میشود.
در دادنامه صهبا رضوانی اشاره به مقالهای میشود که فرزند نوجوانش در جهت رفع کینه و دشمنی بین پیروان ادیان مختلف در کلاس خوانده است. همین را قاضی – محمد زنگویی – مصداق تبلیغ علیه نظام می شمارد. هر چند این را نمی توان دلیل اصلی جریان سمنان دانست، ولی احتمالاً در بازداشت صهبا رضوانی بیتاثیر نبوده است.
شاید حضور و ایراد سخنرانی محمد انجوینژاد، مسئول کانون رهپویان وصال شیراز، آنهم چند روز پیش از تاریخ مزبور و رفت وآمدهای پیدرپی وی به سمنان برای اجرای برنامه را یکی از عوامل تحریککننده علیه شهروندان بهایی سمنان بتوان برشمرد.چراکه آنها یکی از عوامل تحریککننده مردم عادی علیه بهاییان هستند. باید توجه داشت مدتها منازل، محلهای کار و اتومبیلهای بسیاری از شهروندان بهایی مورد تخریب عوامل ناشناس قرار میگرفت. این روش دقیقاً مشابه همان روشی است که اعضای انجمن حجتیه در پیش از انقلاب در برابر بهاییان پیش میگرفتند و همین امر، ظن وجود افرادی از مسئولان قضایی و امنیتی در سمنان را با تفکرات حجتیه تقویت می کند.
شهروندان بهایی سمنان و سخنان محسنی اژهای
پس از اظهارات سخنگوی قوه قضائیه ایران در پیوند با کذب بودن دستگیری بهاییان در سمنان، در ۲۸ آذرماه ندا مجیدی همراه با فرزند شیرخوارهاش و پویا تبیانیان در تاریخ دوم دیماه جهت اجرای حکم، بازداشت و به زندان سمنان منتقل شدند. آخرین مورد نیز انیسا فناییان روز شنبه ۳۰ دیماه جهت اجرای حکم بازداشت شدند.
دو طفل شیرخواره به نامهای بارمان احسانی و رسام تبیانیان که همراه مادرانشان زندانی بودند در اوایل دیماه به شدت بیمار و به بیمارستان منتقل شدند. به زهره نیکآئین و ترانه ترابی، مادر این دو طفل شیرخوار پس از بستری شدن فرزندانشان مرخصی داده شد، ولی پیش از سلامت کامل فرزندانشان به واسطه عدم تمدید مرخصی مجبور به بازگشت زندان شدند.
اکبر پورحسینی، صاحب مغازه عینکفروشی نیز به پرداخت جریمه نقدی معادل سه میلیارد و ششصد میلیون ریال و ضبط کلیه اموال محکوم شد. مواردی که ذکر شد فقط بخشی از موارد نقض حقوق شهروندان بهایی طی یک ماه و نیم گذشته پس از سخنان غلامحسین محسنی اژهای است. این نشان میدهد به رغم گفتههای وی، شهروندان بهایی در سمنان فقط به اتهام “بهایی بودن” محاکمه، زندانی، جریمه و همچنین با ممنوعیت کاری روبهرو میشوند.
من موافقم اين يك ظلم است .
ولي تا زماني كه انسان بدنبال اين خرافات باشه
روزگارش همين است هيچكدام إز طرفين بهم رحم
ولطفي ندارند .
إز خالق هستي گرفته كه انسان را فقط بخاطر
يك سيب إز بهست برين خود راند ،يا بنده او
شراب را حرام كرد وان بنده ديگرش سير و پياز
راحرام كرد وبقيه داستان ….. !!!!!
وشما هم بهتر است از چيزي پشيمان نباشي بدنبال خرد باش
کاربر مهمانحميد / 26 January 2013
در شش هفت سال اخیر سمنان به عنوان شهری برای اجرای طرح پایلوت بهائی ستیزی به نحوی که بهائیان مجبور به ترک آنجا شوند انتخاب شد تا در صورت موفقیت در آنجا طرح مزبور در شهرهای دیگر نیز اجرا گردد. هدف کلی تحت فشار قرار دادن بهائیان ایران به حدّی است که مجبور به ترک ایران شوند. اطلاعات رژیم اگر ببیند یک خانوادۀ بهائی حاضر به خروج از ایران است، تمام اتهامات آن را کان لم یکن کرده نه تنها مانع ترک ایران توسط ایشان نمی شوند بلکه مستقیم و غیر مستقیم تشویق نیز می کنند. باری علیرغم استقامت بهائیان سمنان و بی نتیجه ماندن بهائی ستیزی های حساب شده و برنامه ریزی شدۀ مسؤولین، این طرح در شهرهای دیگر نیز شروع شد. بطوری که هم اکنون حدود 130 زندانی بهائی در چندین شهر در زندان ها به سر می برند و مسؤولین جمهوری اسلامی هیچ ابایی از ادامۀ سرکوب بهائیان ندارند. از موارد اخیر یورش به 13 خانه از بهائیان قروه کردستان بود.
نوید / 25 January 2013
در کجا این ظلم بر انسان کنند !!
از مسلمان بودن شرمندهام.
کاربر مهمان / 25 January 2013
مهمانحمید عزیز، بر فرض محال که سخن ان عزیز درست باشد و عده ای دنبال خرافات باشند. امّا این توجیه بهائی ستیزی نیست. در این دنیا انسان های زیادی با عقاید گوناگون زندگی می کنند ولی دلیل نمی شود به خاطر عقایدشان مورد ظلم قرار گیرند. و معلوم نیست چرا وقتی صحبت از ستم بر بهائیان می شود، بعضی چشمانشان را بر این حقیقت می بندند و با انحراف موضوع، شروع به ایرادات ناوارد عقیدتی می کنند. دوست عزیزم، قدری فکر کنید، آیا این نوع برخورد خود کمکی به ظلم نیست؟ دنیای امروز آرزو دارد عقاید آزاد باشد و همه صرف نظر از عقاید، به هم احترام گذارند. این جزئی از مفاد حقوق بشر است. بنابراین سخن شما جز توجیه ستم بر بهائیان و دیگران مفهوم دیگری نخواهد داشت؛ حدّاقل برای ظالمینی که هم اکنون بر بهائیان و سایر دگراندیشان ظلم می کنند. ای کاش توضیح می دادید وکلایی چون آقای سلطانی و خانم ستوده که لابد به دنبال خرافه هم نبودند، چرا مورد ظلم جمهوری اسلامی هستند. برای جمهوری اسلامی فرق نمی کند خرافه پرست باشی یا نباشی، همینکه دگر اندیشی باید سرکوب شوی.
قربان رویت، نوید
نوید / 28 January 2013
فردا جامعۀ ايران چگونه خود را ميتواند بسازد؟ آري، ايران برای کليميان سرزمينی مقدس بود که 2 پيغمبر بزرگ در آن خاک نهفته است: دانيال و ايشتر! اسرائيل از کليميان خاورميانه تشکيل شده.در ايران 1 مليون کليمی بود، در آنجائی که مسلمان ميگريز، کليمی چه جائی دارد؟کليميان در هر کجا که باشند، جامعۀ آنجا را بالا ميبرند؛ نگاهی به غزه و اسرائيل بياندازيد! روزی 1 کليمی ميگفت: بدترين جا برای اقليتها کشورهای مسلمان است، براستی که حقيقت دارد.بهائيان که اسلام را قبول دارند،مانند کليميان، سطح کشوره ما را بالا بردن! بهائيان مردم با فرهنگ و تحصيل کرده ای هستند، با سطح اقتصادی بالاتر!بهائيان با تبليغ دينشان، ايرانی بهتر به دنيا ميشناسانند. بهائيان در تمام دنيا پرکنده شدن، اين هموطنان ما که کثرأ کليمي و يا ذرتشتی بودن، با بهاءالله اسلام را قبول کردن! بهائيان از ما ايرانيان ايرانيترند، ذرتشتيان ايرانند! بهائی به دنبال علم است، نه سيگار ميکشد و نه مشروب ميخورد!ای ايرانی که بر ساحل نشسته ای ، کسی در آب ميکند جان! اين متولدين عراق با کي@ خود ميتازند تا بازن صدم خود را خفه کنند متولدين عراق به تو نزديک است يا 1 بهائي؟ زنان اگر مسلمانی را ادامه دهند، دخترانشان چون خود کنيز ميشوند! نه به دين وحشت و ترور!
jahan / 31 January 2013