ای کاش آقای نیستانی به جنبه های تخریب روانی،اجتماعی این بربریت در تماشاچیان،که نوعی از نسق گیری های معمول حاکمان مستبد ازمردم،برای ایجاد رعب و وحشت است ،هم اشاره ای در این کار زیبایشان داشتند. خسته نباشید
Anonymous / 18 January 2013
اگر این کارتون مربوط به جامعه ایران باشه متاسفانه این دیدگاه رو قبول ندارم چون مردم ایران چه موافق و چه مخالف شاید ناخواسته باعث قربانی شدن یکدیگر شوند ولی از این کار لذت نمیبرند .
Anonymous / 18 January 2013
اصلاح طلبان توقع دارند مردم ایران مثل گوسفند به دنبالشان بروند اما مردم ایران خواهان سکولاریسم و سرنگونی هستند
Anonymous / 18 January 2013
نخیر! مانا نیستانی هرگز در کارهایش مردم – حتا کسانی که به تماشای اعدام میروند- را چون گله حیوانات رام تصویر نکرده. این تصویر بیمار گونهی جلاد- گوسفندیست که از مردم گوسفند قربانی ساخته. به زعم من مانا آینه را در مقابل چشمان جلاد گرفته. برای من بسیار گویاست.
Anonymous / 18 January 2013
افرین
واقعا همینطور هست . فردا نوبت خود ماهاست . مایی که مثل گوسفند میشینیم به جاندادن همنوع خودمون نگاه میکنم . فردا مثل همون قربانی باید بشینند نگاهمون کنند . که چه طوری جون میدیم . این نتیجه همین فرهنگ به من چه هست که ما ایرانیها پیدا کردیم . اینکه فقط و فقط به خودمون فکر میکنیم و دیگران رو کاملا از جنس دیگه و از جای دیگه میدونیم . انقدر گوسفندیم که نمیفهمیم اگر جلادی او وسط وایساده به خوبی این رو فهمیده که ماها برای هم ارزشی قایل نیستیم و جون همدیگه واسمون اهمیتی نداره . این استادیوم بهشت جلاداست . اونجایی که یکی یکی مردم رو سلاخی کنه و برای هر سلاخی کف و سوت جایزه بگیره . به نظرم من بعد باید تور فرهنگی برای ایرانیها بزارند به افغانستان که مردم یاد بگیرند خندیدن به ریش هم نوع یعنی چاقو دادن به دست جلادی که فردا سراغ خودشون هم میاد . چون واقعا اوضاع کنونی فرهنگی ما دقیقا مشابه 10 سال پیش افقانها که ادم تو استادیوم میکشتند .
واقعا ایران به چه بدبختی افتاده . این فاجعه هست
Anonymous / 18 January 2013
چرا فقط قصابِ جلاد، هیبت آدمی دارد؟
Anonymous / 18 January 2013
از معدود کارهای مانا بود که دوست نداشتم. آنها که به تماشای اعدام میروند، یاد گرفتهاند از زاویه دیگری به ماجرا نگاه کنند. قربانی در چشم آنها یکی مانند خودشان نیست. از جان دادن یکی دیگر لذت نمیبرند بلکه گمان میکنند تنها با حذف اوست که امنیت دیگران تامین میشود. کسی که راز “کلههای مربعی” را میداند این را هم باید بداند که آنها الزاماً “گوسفند” یا “ساندیس خور” نیستند.
Anonymous / 18 January 2013
عالی بود … کمتر از این نمی شه گفت هر کی دیدن اعدام تفریح یا فکر می کنه با دیدن این امنیتش بالا می ره
کمتر از گوسفند
Anonymous / 18 January 2013
بله. من کامنت های ایرانی های داخل رو زیاد خوندم راجع به این موضوع. موافق های اعدام معتقدند که اعدامی یک لکه ننگ از جامعه است و باید پاک شوند. استدلال خیلی ها هم این است که “اگر برای ناموس خودت اتفاق بیفتد باز هم ناراحت میشوی از این صحنه؟”. متاسفانه فرهنگ غلط بر اثر تبلیغات مسموم حکومتی عامل این بربریت است.
Anonymous / 19 January 2013
با سلام. یکی از هموطنان به نکته مهمی اشاره کرده اند؛ چرا فقط جلاد هیبت آدمی دارد؟ یکی از دلایل «گوسفند» شدن این ملت ستم زده و بی پناه «نبود» کارهای با ارزش هنری، یا به تعبیر دیگر کم کاری هنرمندان ماست. از «سرودهای» به معنای واقعی کلمه بی رمق گرفته (مثل یار دبستانی من) تا نویسنده هایی که «حوصله» به تصویر کشیدن «ادبی» و پرمایه زندگی مردم را ندارند تا کاریکاتوریستهایمان که در یک دور باطل گوسفند و چوپان گیر کرده اند و توانایی نگاه به مسایل را از زاویه های دیگر در قرن بیست و یکم ندارند. هنرمندان میتوانستند و میتوانند «کیفیت» به زندگی این ملت بیچاره بیاورند و در این بحران کیفیت چه زندگی و چه ادبی و غیره؛ مثلاً کشیدن کاریکاتورهای با کیفیت حکم طلا را میتواند داشته باشد که البته بی انصافی نباشد هر از چندی چنین کاریکاتورهای با ارزشی نیز کشیده میشوند؛ اما تعداد آنها بسیار بسیار کم هست. جای تاسف هست البته. و کمی هم احترام به «ملت» میتواند مشکل گشای خیلی مسایل دیگر باشد؛ البته اگر هنرمندان و سیاستمداران و خلاصه همه «داران» ما از اریکه قدرت خدایی پایین بیایند. این ملت تا دلتان بخواهد (حداقل در بین ملتهای منطقه) هم خون داده و هم «غیرت» از خودش نشان داده چه زن و چه مرد. عادت و سنت زشت کوبیدن شبانه روزی این ملت بجای آدمخوارانی که با استفاده از «مرگ» و «شکنجه» و اعدام و غیره به این ملت بیچاره سوار شده اند بی انصافی مطلق هست و البته که نشان از عدم پختگی و نا آشنایی با تاریخ این مرز و بوم دارد. این ملت هر چی که باشد گوسفند وار دنبال این و آن نیفتاده؛ شاید بخشی از جامعه، که آنهم طبیعی هست در این مملکت اکنون هشتاد میلیونی. همین چند ده سال پیش این جنایتها در کشورهای اکنون پیشرفته اروپایی و غیره هم اتفاق افتاده و هیچ «هنرمندی» به خودش در آن مملکتها بخودش اجازه نداده ملت را به گوسفند تشبیه کند. کار ضعیفی هست که تقریباً غیر منصفانه «تنها بخشی» از واقعیت را آنهم بشکل بسیار مبتدی بیان میکند. برای تصویر «هنری» یا واقعبینانه باید از قالبهای ساده بارها و بارها استفاده شده درآمد و طرحهایی ارائه داد که بیننده را به فکر واداشته و حتی اگر امکانش بود دریچه جدیدی را باز کند. ملت را به گوسفند تشبیه کردن… والله آدم می ماند. در هر صورت ممنون! صادق ج.
خیلی با حال بود فقط ای کش گوسفند ها ی نر و ماده رو از هم جدا میکرد!!!!!!
Anonymous / 19 January 2013
به نظر من، تصویر خوبی از آنهایی بود که به تماشای اعدام میروند. اگر ما به رشد و تکامل جامعه و مردم علاقه مند هستیم، نباید با تعصب در مقابل نقدها موضع بگیریم، بلکه باید به این فکر کنیم که چرا هنرمند این مورد را برای نقد انتخاب کرده. بیایید از خودمان شروع کنیم و نقد پذیر شویم.
Anonymous / 19 January 2013
من کارای شما رو حدود 10 ساله دنبال میکنم. حتی اون کتابی رو که کاریکاتورای شما رو 10 سال پیش چاپ کرده بود خریده بودم.
ولی این کار به نظرم قویترین کارِتون تا الان بوده
Anonymous / 20 January 2013
اونی که مردم رو میکشه با اونایی که اعدام رو تماشا کردن یکی هست؟ بابا تورو خدا یه کم فکر کنیم , اعدام تو ورزشگاه درست نیست *** اگه از بستگان خودت رو هم به قتل برسونن نظرت همینه؟
Anonymous / 20 January 2013
این الیاس که اعدامش کردن این حکم حقش نبوده ودر پروندش تجاوزی صورت نگرفته سندش توپزشک قانونی هست فقط براش پاپوش درست کردن به اتهام آدم ربایی ..حمل سلاح سردو قدرت نمایی باسلاح سرد وخلاصه همه ی تقصیرارو گردنش انداختن چاقورو کسی دیگه کشیده این بدبخت رفته بالای چوبه دار. این حقوق بشره
Anonymous / 29 January 2013
توجه: کامنتهای توهینآمیز منتشر نمیشوند. کامنتهای حاوی لینک به عنوان "اسپم" شناخته میشوند.
ای کاش آقای نیستانی به جنبه های تخریب روانی،اجتماعی این بربریت در تماشاچیان،که نوعی از نسق گیری های معمول حاکمان مستبد ازمردم،برای ایجاد رعب و وحشت است ،هم اشاره ای در این کار زیبایشان داشتند. خسته نباشید
Anonymous / 18 January 2013
اگر این کارتون مربوط به جامعه ایران باشه متاسفانه این دیدگاه رو قبول ندارم چون مردم ایران چه موافق و چه مخالف شاید ناخواسته باعث قربانی شدن یکدیگر شوند ولی از این کار لذت نمیبرند .
Anonymous / 18 January 2013
اصلاح طلبان توقع دارند مردم ایران مثل گوسفند به دنبالشان بروند اما مردم ایران خواهان سکولاریسم و سرنگونی هستند
Anonymous / 18 January 2013
نخیر! مانا نیستانی هرگز در کارهایش مردم – حتا کسانی که به تماشای اعدام میروند- را چون گله حیوانات رام تصویر نکرده. این تصویر بیمار گونهی جلاد- گوسفندیست که از مردم گوسفند قربانی ساخته. به زعم من مانا آینه را در مقابل چشمان جلاد گرفته. برای من بسیار گویاست.
Anonymous / 18 January 2013
افرین
واقعا همینطور هست . فردا نوبت خود ماهاست . مایی که مثل گوسفند میشینیم به جاندادن همنوع خودمون نگاه میکنم . فردا مثل همون قربانی باید بشینند نگاهمون کنند . که چه طوری جون میدیم . این نتیجه همین فرهنگ به من چه هست که ما ایرانیها پیدا کردیم . اینکه فقط و فقط به خودمون فکر میکنیم و دیگران رو کاملا از جنس دیگه و از جای دیگه میدونیم . انقدر گوسفندیم که نمیفهمیم اگر جلادی او وسط وایساده به خوبی این رو فهمیده که ماها برای هم ارزشی قایل نیستیم و جون همدیگه واسمون اهمیتی نداره . این استادیوم بهشت جلاداست . اونجایی که یکی یکی مردم رو سلاخی کنه و برای هر سلاخی کف و سوت جایزه بگیره . به نظرم من بعد باید تور فرهنگی برای ایرانیها بزارند به افغانستان که مردم یاد بگیرند خندیدن به ریش هم نوع یعنی چاقو دادن به دست جلادی که فردا سراغ خودشون هم میاد . چون واقعا اوضاع کنونی فرهنگی ما دقیقا مشابه 10 سال پیش افقانها که ادم تو استادیوم میکشتند .
واقعا ایران به چه بدبختی افتاده . این فاجعه هست
Anonymous / 18 January 2013
چرا فقط قصابِ جلاد، هیبت آدمی دارد؟
Anonymous / 18 January 2013
از معدود کارهای مانا بود که دوست نداشتم. آنها که به تماشای اعدام میروند، یاد گرفتهاند از زاویه دیگری به ماجرا نگاه کنند. قربانی در چشم آنها یکی مانند خودشان نیست. از جان دادن یکی دیگر لذت نمیبرند بلکه گمان میکنند تنها با حذف اوست که امنیت دیگران تامین میشود. کسی که راز “کلههای مربعی” را میداند این را هم باید بداند که آنها الزاماً “گوسفند” یا “ساندیس خور” نیستند.
Anonymous / 18 January 2013
عالی بود … کمتر از این نمی شه گفت هر کی دیدن اعدام تفریح یا فکر می کنه با دیدن این امنیتش بالا می ره
کمتر از گوسفند
Anonymous / 18 January 2013
بله. من کامنت های ایرانی های داخل رو زیاد خوندم راجع به این موضوع. موافق های اعدام معتقدند که اعدامی یک لکه ننگ از جامعه است و باید پاک شوند. استدلال خیلی ها هم این است که “اگر برای ناموس خودت اتفاق بیفتد باز هم ناراحت میشوی از این صحنه؟”. متاسفانه فرهنگ غلط بر اثر تبلیغات مسموم حکومتی عامل این بربریت است.
Anonymous / 19 January 2013
با سلام. یکی از هموطنان به نکته مهمی اشاره کرده اند؛ چرا فقط جلاد هیبت آدمی دارد؟ یکی از دلایل «گوسفند» شدن این ملت ستم زده و بی پناه «نبود» کارهای با ارزش هنری، یا به تعبیر دیگر کم کاری هنرمندان ماست. از «سرودهای» به معنای واقعی کلمه بی رمق گرفته (مثل یار دبستانی من) تا نویسنده هایی که «حوصله» به تصویر کشیدن «ادبی» و پرمایه زندگی مردم را ندارند تا کاریکاتوریستهایمان که در یک دور باطل گوسفند و چوپان گیر کرده اند و توانایی نگاه به مسایل را از زاویه های دیگر در قرن بیست و یکم ندارند. هنرمندان میتوانستند و میتوانند «کیفیت» به زندگی این ملت بیچاره بیاورند و در این بحران کیفیت چه زندگی و چه ادبی و غیره؛ مثلاً کشیدن کاریکاتورهای با کیفیت حکم طلا را میتواند داشته باشد که البته بی انصافی نباشد هر از چندی چنین کاریکاتورهای با ارزشی نیز کشیده میشوند؛ اما تعداد آنها بسیار بسیار کم هست. جای تاسف هست البته. و کمی هم احترام به «ملت» میتواند مشکل گشای خیلی مسایل دیگر باشد؛ البته اگر هنرمندان و سیاستمداران و خلاصه همه «داران» ما از اریکه قدرت خدایی پایین بیایند. این ملت تا دلتان بخواهد (حداقل در بین ملتهای منطقه) هم خون داده و هم «غیرت» از خودش نشان داده چه زن و چه مرد. عادت و سنت زشت کوبیدن شبانه روزی این ملت بجای آدمخوارانی که با استفاده از «مرگ» و «شکنجه» و اعدام و غیره به این ملت بیچاره سوار شده اند بی انصافی مطلق هست و البته که نشان از عدم پختگی و نا آشنایی با تاریخ این مرز و بوم دارد. این ملت هر چی که باشد گوسفند وار دنبال این و آن نیفتاده؛ شاید بخشی از جامعه، که آنهم طبیعی هست در این مملکت اکنون هشتاد میلیونی. همین چند ده سال پیش این جنایتها در کشورهای اکنون پیشرفته اروپایی و غیره هم اتفاق افتاده و هیچ «هنرمندی» به خودش در آن مملکتها بخودش اجازه نداده ملت را به گوسفند تشبیه کند. کار ضعیفی هست که تقریباً غیر منصفانه «تنها بخشی» از واقعیت را آنهم بشکل بسیار مبتدی بیان میکند. برای تصویر «هنری» یا واقعبینانه باید از قالبهای ساده بارها و بارها استفاده شده درآمد و طرحهایی ارائه داد که بیننده را به فکر واداشته و حتی اگر امکانش بود دریچه جدیدی را باز کند. ملت را به گوسفند تشبیه کردن… والله آدم می ماند. در هر صورت ممنون! صادق ج.
Anonymous / 19 January 2013
جامعه گوسفندی لایق حکومت گرگان است …..
http://www.baztab.net/fa/news/21331/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87
Anonymous / 19 January 2013
خیلی با حال بود فقط ای کش گوسفند ها ی نر و ماده رو از هم جدا میکرد!!!!!!
Anonymous / 19 January 2013
به نظر من، تصویر خوبی از آنهایی بود که به تماشای اعدام میروند. اگر ما به رشد و تکامل جامعه و مردم علاقه مند هستیم، نباید با تعصب در مقابل نقدها موضع بگیریم، بلکه باید به این فکر کنیم که چرا هنرمند این مورد را برای نقد انتخاب کرده. بیایید از خودمان شروع کنیم و نقد پذیر شویم.
Anonymous / 19 January 2013
من کارای شما رو حدود 10 ساله دنبال میکنم. حتی اون کتابی رو که کاریکاتورای شما رو 10 سال پیش چاپ کرده بود خریده بودم.
ولی این کار به نظرم قویترین کارِتون تا الان بوده
Anonymous / 20 January 2013
اونی که مردم رو میکشه با اونایی که اعدام رو تماشا کردن یکی هست؟ بابا تورو خدا یه کم فکر کنیم , اعدام تو ورزشگاه درست نیست *** اگه از بستگان خودت رو هم به قتل برسونن نظرت همینه؟
Anonymous / 20 January 2013
این الیاس که اعدامش کردن این حکم حقش نبوده ودر پروندش تجاوزی صورت نگرفته سندش توپزشک قانونی هست فقط براش پاپوش درست کردن به اتهام آدم ربایی ..حمل سلاح سردو قدرت نمایی باسلاح سرد وخلاصه همه ی تقصیرارو گردنش انداختن چاقورو کسی دیگه کشیده این بدبخت رفته بالای چوبه دار. این حقوق بشره
Anonymous / 29 January 2013