پوریا یاروری  یکی از راه‌های خودکشی که به تازگی بیش از پیش مورد استفاده قرار می‌گیرد، خودکشی به وسیله قرص برنج است.

بر اساس گزارش پزشکی قانونی، آمار مرگ بر اثر مسمومیت طی سال‌های اخیر روندی صعودی داشته است؛ به طوری که رقم ۲۱۴ مورد مرگ بر اثر مسمومیت قرص برنج در سال ۸۷ به ۴۶۳ مورد در سال ۹۰ رسیده است. ۲۵۹ نفر از آنان مرد و ۲۰۴ نفر نیز زن بوده‌اند.

سازمان پزشکی قانونی در آخرین آمار خود از مرگ ۱۱۶ نفر در چهارماهه نخست سال جاری در چهار استان کشور با بلعیدن قرص برنج خبر داده است. در سال گذشته بیشترین موارد مرگ ناشی از مسمویت با قرص برنج، ثبت ۲۰۵ مرگ در استان تهران بوده است که تقریبا نیمی از کل فوتی‌های قرص برنج در کشور را شامل می‌شود.

در همین زمینه بشنوید گفت‌وگوی اسماعیل جلیلوند با علی سرکوهی، روانشناس مقیم سوئد را درباره خودکشی و خودسوزی در ایران

دکتر شجاعی- رئیس پزشکی قانونی- در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر گفته است: «پس از تهران استان‌های گیلان با ۹۹ فوتی، مازندران با ۴۱ فوتی و لرستان با ۳۲ فوتی در رتبه‌های بعدی مرگ ناشی از مسمومیت با قرص برنج قرار می‌گیرند.»

این امر نشان می‌دهد که خودکشی با قرص برنج هر روز بیشتر رایج می‌شود. با این وجود دسترسی به این قرص مرگ‌آور به‌خصوص برای جوانان بسیار ساده و آسان و حتی ارزان است و به راحتی در عطاری‌ها یا در نهایت در خیابان ناصرخسرو می‌توان آن را تهیه کرد.

در ایران مطالعه‌ای دقیق در مورد خودکشی صورت نگرفته است، زیرا آمار پزشکی قانونی دقیق و گویا نیست و بسیاری از افراد خودکشی عضوی از خانواده خود را ننگ و بی‌آبرویی تلقی و از افشای آن خودداری می‌کنند. سرپرست اداره کل سلامت روان وزارت بهداشت گفته است: «سالانه شش نفر به ازای هر صدهزار نفر جمعیت در ایران اقدام به خودکشی می‌کنند که معادل چهار هزار و ۲۰۰ نفر در سال است.

این روز‌ها بر اثر زندگی پر التهاب مدرن و شهری، انسان‌های بی‌شماری درشهر‌ها با یک نوع عدم تجانس زندگی، غم غربت، تنهایی و کاهش‌یافتن محبت خانوادگی دست به گریبان هستند. همین مسئله باعث شده است که میزان خودکشی در جامعه امروز ایران افزایش یابد. از طرف دیگر در جامعه‌ای که بسیاری از مناسبات سنتی گذشته دیگر وجود ندارد، حمایت خانوادگی – سنتی که پشتیبان فرد بود کاهش یافته و در مقابل هیچ نهاد و ساختار مدرنی جایگزین نشده است. در چنین شرایطی فرد به نوعی دچار خلاء عاطفی و حمایتی می‌شود. یعنی در مقابل مشکلات زندگی، چه روحی و عاطفی، چه مادی و اقتصادی به نوعی سرخوردگی و شکست می‌رسد. در این زمان است که دم دست‌ترین راه حل خودکشی می‌شود.‌‌؛ همان کاری که زنان ایلامی با یک پیت بنزین و جوانان تهرانی با انواع قرص‌ها آن را اجرا می‌کنند.

حس ناتوانی در حل مشکلات زندگی، شکست‌ها و نا‌امیدی‌های پی‌درپی، محرومیت و محدودیت‌های عاطفی و جنسی، فقر اقتصادی و… همه و همه همچون یک پازل در کنار هم چیده می‌شوند تا نقشه راه خودکشی را در پیش پای شهروندان ایرانی خصوصاً نسل جوان‌تر بگذارد.

در ایران مطالعه‌ای دقیق در مورد خودکشی صورت نگرفته است، زیرا آمار پزشکی قانونی دقیق و گویا نیست و بسیاری از افراد خودکشی عضوی از خانواده خود را ننگ و بی‌آبرویی تلقی و از افشای آن خودداری می‌کنند. سرپرست اداره کل سلامت روان وزارت بهداشت گفته است: «سالانه شش نفر به ازای هر صدهزار نفر جمعیت در ایران اقدام به خودکشی می‌کنند که معادل چهار هزار و ۲۰۰ نفر در سال است، اما همه خودکشی‌ها موفق نمی‌شوند. در بین افراد خودکشی کننده در ایران معمولاً مرد‌ها جدی‌تر و مصر‌تر هستند و البته خودکشی زنان معمولاً کمتر منجر به مرگ می‌شود. به عبارت دیگر خودکشی ناموفق زنان سه برابر مردان است، اما خودکشی موفق در بین مردان دو برابر زنان است. »

علل خودکشی در ایران

علل خودکشی را می‌توان چنین گروه‌بندی کرد: «خودکشی بر اثر شکست‌های عشقی و عاطفی»، «ناکام بودن در رسیدن به اهداف»، «فشارهای مادی و اقتصادی یا به عبارت دیگر قرار گرفتن در تنگنای اقتصادی، از جمله بی‌کاری، اخراج از کار، ورشکستگی مالی» و «فقر و تنگدستی».

علل خودکشی را می‌توان چنین گروه‌بندی کرد: «خودکشی بر اثر شکست‌های عشقی و عاطفی»، «ناکام بودن در رسیدن به اهداف»، «فشارهای مادی و اقتصادی یا به عبارت دیگر قرار گرفتن در تنگنای اقتصادی، از جمله بی‌کاری، اخراج از کار، ورشکستگی مالی» و «فقر و تنگدستی».

بر اساس یک تحقیق علمی که توسط هدایت‌الله ستوده با عنوان آسیب‌شناسی اجتماعی صورت گرفته، ده عامل کلی برای خودکشی بیان شده است: «اختلاف‌های زناشویی، عشق و تمایلات شدید عاطفی و علل ناموسی»، «ناراحتی‌های روانی، شکست در عشق و اختلال‌های روانی و شخصیتی»، «مشکلات ناشی از شکست‌های تحصیلی و استرس‌ها و فشار‌های روانی و روحی ناشی از آن‌ها (فشار‌های عاطفی، فشار‌های تحصیلی مانند کنکور، نقایص جسمی و فیزیکی در نسل جوان) و احساس پوچی و بی‌هدفی و افسردگی»، «فقر و تنگدستی، بیکاری، اخراج از کار و شرایط نامساعد اقتصادی»، «مسائل و معضلات زندگی شهری و وضعیت نا‌به‌سامان زندگی»، «ازهم پاشیدگی گروه‌های اجتماعی مانند خانواده، شغلی، خویشاوندی، دوستی و…»، «اعتیاد به مواد مخدر، الکل و داروهای توهم‌زا»، «ضعیف شدن اعتقادات مذهبی»، «عدم استقلال و اجبار در پیروی از مقررات سنتی» و «برملا شدن اسرار و حقایق خصوصی زندگی فرد.»[۱]

شیوه‌های خودکشی

به طور کلی می‌توان روش‌های خودکشی را چنین برشمرد: حلق‌آویز کردن، مسمومیت، استفاده از سلاح سرد، پریدن در آب و غرق شدن، سقوط از بلندی، خودسوزی و استفاده از سلاح‌های گرم.

این روز‌ها گویا در میان کسانی که می‌خواهند جان خود را بگیرند و به عبارتی خودکشی کنند روش «مسمومیت» از محبوبیت خاصی برخوردار شده است. در گذشته‌های نه چندان دور، شایع‌ترین روش خودکشی در ایران خودسوزی و پس از آن دارآویختگی بود.

در یک دسته‌بندی کلی خودکشی بر اساس نحوه اجرای آن را می‌توان به سه مدل کلی دسته‌بندی کرد:

– شیوه‌های رنج‌آور: سقوط از بلندی، سلاح گرم و سرد، تصادف عمدی و خودسوزی.

– شیوه‌های خفه‌کننده: غرق شدگی، خفگی با گاز‌ها و دود ذغال و حلق آویز کردن.

– شیوه‌های مسموم‌کننده: املاح آرسنیک، داروهای خواب‌آور، الکل و سموم شیمیایی.

این روز‌ها گویا در میان کسانی که می‌خواهند جان خود را بگیرند و به عبارتی خودکشی کنند روش «مسمومیت» از محبوبیت خاصی برخوردار شده است. در گذشته‌های نه چندان دور، شایع‌ترین روش خودکشی در ایران خودسوزی و پس از آن دارآویختگی بود، اما اکنون با توجه به اینکه اقشاری که دست به خودکشی می‌زنند تغییر کرده‌اند، روش‌های آن نیز متفاوت شده‌ است. اگر در سال‌های گذشته زنان و جوانان شهر‌های کوچک‌تر و روستا‌های دورافتاده به طور مثال زنان ایلامی دست به خودسوزی می‌زدند، اکنون جوانان طبقه متوسط شهر‌های بزرگ که گاه تحصیلات دانشگاهی هم دارند با خوردن چند قرص به زندگی خود پایان می‌دهند.

قرص برنج؛ آفت‌کش یا انسان‌کش

قرص برنج در گذشته کالای محبوب شالیکاران شمال کشور بود و اکنون تبدیل به یکی از ساده‌ترین، دم دست‌ترین، کم درد‌ترین و البته ارزان‌ترین راه‌های خودکشی شده است.

طی سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۰ در ایران هزار و ۳۱۱ نفر به علت مسمومیت با قرص برنج کشته شدند که از این تعداد ۶۹۶ نفر مرد و ۶۱۵ نفر زن بودند. بر اساس گزارش پزشکی قانونی آمار مرگ بر اثر مسمومیت طی سال‌های اخیر روندی صعودی داشته، به طوری که رقم ۲۱۴ مورد مرگ بر اثر مسمومیت قرص برنج در سال ۸۷ به ۴۶۳ مورد در سال ۹۰ رسیده است.

بر اساس آمارهای پزشکی قانونی روند مرگ با این قرص در کشور رشدی ۱۴ درصدی دارد و بیشتر قربانیان در چهار استان تهران، مازندران، گیلان و لرستان قرار دارند. در سه ماه نخست سال جاری ۱۱۶ نفر در این چهار استان به علت مسمومیت با قرص برنج جان باخته‌اند که بیشتر آن‌ها با انگیزه خودکشی اقدام به مصرف این قرص‌ها کرده بودند.

همچنین طی سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۰ در ایران هزار و ۳۱۱ نفر به علت مسمومیت با قرص برنج کشته شدند که از این تعداد ۶۹۶ نفر مرد و ۶۱۵ نفر زن بودند. بر اساس گزارش پزشکی قانونی آمار مرگ بر اثر مسمومیت طی سال‌های اخیر روندی صعودی داشته، به طوری که رقم ۲۱۴ مورد مرگ بر اثر مسمومیت قرص برنج در سال ۸۷ به ۴۶۳ مورد در سال ۹۰ رسیده است.

مسمومیت با این قرص بیشتر در رده سنی ۴۰-۲۰ سال است و بیشتر آن‌ها به قصد خودکشی بوده است. به گفته رئیس سازمان پزشکی قانتونی ایران، آمار چهارسال اخیر ۸۷ تا ۹۰ نشان می‌دهد، «آمار مرگ و میر ناشی از مسمومیت با قرص برنج در سال ۸۷، ۲۱۴ نفر (۱۰۵ زن و ۱۰۹ مرد) بود که با رشد ۶. ۵ درصدی به ۲۲۸ نفر (۱۲۴ مرد و ۱۰۴ زن) در سال ۸۸ رسید. همچنین آمار مرگ ناشی از مسمویت با قرص برنج در سال ۸۹ نسبت به سال ۸۸ با رشد قابل توجهی مواجه شد به نحوی که با ۷۸. ۱ درصد افزایش به ۴۰۶ نفر در سال ۸۹ رسید.» تا اینکه در سال ۱۳۹۰ این رشد با شیب ۱۴ درصد همچنان ادامه یافت تا این قرص بلای جان ۴۶۳ نفر نفر شود.

بر اساس تحقیقات علمی سم قرص برنج سمی است که با حمله به سلول‌ها در فرایند تنفس تنفس سلولی اخلال ایجاد می‌کند و در ‌‌‌نهایت آن را متوقف می‌کند. نرسیدن اکسیژن به سلول‌ها، باعث آسیب جدی به اعضای حسی بدن می‌شود به شکلی که مثلاً کلیه‌ها و قلب کارکردشان متوقف می‌شود. درنهایت موجب مرگ خواهد شد.

قرص برنج مرگ‌آوری دردناک

برخلاف شایعاتی که در مورد «بی‌درد» بودن خودکشی با قرص برنج رواج یافته است، مرگ با این واسطه بسیار دردناک است. به صورتی که فرد چند ساعت بعد از خوردن قرص برنج عطش زیادی نسبت به نوشیدن آب پیدا می‌کند.

برخلاف شایعاتی که در مورد «بی‌درد» بودن خودکشی با قرص برنج رواج یافته است، مرگ با این واسطه بسیار دردناک است. به صورتی که فرد چند ساعت بعد از خوردن قرص برنج عطش زیادی نسبت به نوشیدن آب پیدا می‌کند.

دیگر اینکه فرد تا زمانی که قرص برنج کاملاً اثر نکرده است، زنده، هوشیار و بیدار می‌ماند. بعد از چند ساعت نیز سوزش دردناکی در اعضای مختلف بدن خود احساس می‌کند.

 بر اساس علامت‌های بالینی فرد دچار خستگی و کمبود اکسیژن می‌شود. به طوری که پوست بدن کبود و در ‌‌‌نهایت نیز دچار خفگی می‌شود. درواقع ساعت‌های انتهای زندگی فردی که خودکشی کرده آن چنان دهشتناک است که می‌توان حدس زد که فرد دچار پشیمانی جدی شود، اما خودکشی با قرص برنج، به منزله انتخاب راهی بی‌برگشت است. مسمومیت با این قرص برابر با مرگ است. نکته قابل توجه دیگر آن که بر اساس آمار، اغلب قربانیان کمتر از ۳۰ سال سن دارند.

زندگی گران، خودکشی ارزان

این روز‌ها که انواع کالا‌ها روز به روز گران‌تر می‌شوند، شاید تنها چیزی که هر روز ارزان‌تر از گذشته می‌شود جان انسان‌ها باشد.

اگر اندکی از مرکز این گرانی‌ها یعنی بازار بزرگ تهران به سمت خیابان ناصرخسرو برویم وارد فضایی می‌شویم که با کمترین هزینه بهترین خدمات برای آسان‌تر مردن در مقابل پول اندک ارائه می‌شود. کافی است با یکی از افرادی که کنار پیاده‌رو ایستاده است یا روی موتور‌های خود نشسته‌اند و واژه «دارو، دارو» را تکرار می‌کنند وارد صحبت شویم. این روز‌ها البته کسب و کار این افراد سکه‌تر از گذشته است. چون تحریم‌ها باعث شده است بسیاری از داروهای حساس و کمیاب با قیمت‌های گزاف در این بازار مکاره غیر رسمی خرید و فروش بشوند.

در کنار بازار غیر رسمی ناصرخسرو و عطاری‌ها اصلی‌ترین مرکز قرص‌های برنج در مغازه‌هایی که آفت‌کش‌های کشاورزی و بذر کشاورزی می‌فروشند نیز گیر می‌آید. برخی از جوانان که می‌خواهند خودکشی کنند به این مغازه‌ها مراجعه می‌کنند، اما گویا در اینجا به راحتی نمی‌توانند این قرص را تهیه کنند.

یکی از داروفروشان ناصرخسرو می‌گوید: «چند وقتی است که پسران و دختران جوان به دنبال قرص‌های برنج و انواع قرص‌های دیگر ازجمله سیانور به اینجا می‌آیند. البته من هیچ وقت آن را به هیچکدام‌شان نفروخته‌ام، اما اگر خیلی اصرار داشته باشند می‌توانند با دادن چندین ده هزار تومان قرص برنج گیر بیاورند. البته سیانور به سختی و گران‌تر گیر می‌آید. گاهی هم پلیس با کسانی که این دارو‌ها را می‌فروشند برخورد می‌کنند، اما هنوز در بازار پیدا می‌شود.»

 با توجه به افزایش میزان خودکشی به وسیله قرص‌های برنج و رسانه‌ای شدن آن، برخورد‌هایی از سوی مراجع انتظامی و پلیس با فروشندگان این دارو صورت گرفته است. در واقع اقداماتی برای ممنوعیت فروش آزاد این دست از قرص‌ها و محدودیت در ارائه آن به تمامی متقاضیان از طرف نهاد‌های انتظامی و قضائی صورت گرفته است. به شکلی که برخلاف گذشته دیگر به راحتی نمی‌توان قرص برنج را در عطاری‌ها تهیه کرد. با این وجود هنوز هم برخی از عطاری‌ها به صورت غیر قانونی این قرص‌ها را می‌فروشند. متاسفانه در این میان برخی سودجویان آن را با قیمتی بالا به کسانی که قصد خودکشی دارند می‌فروشند.

فروشنده یک عطاری‌ در میدان انقلاب تهران می‌گوید: «اماکن و نیروی انتظامی چندین‌بار به ما مراجعه کرده و هشدار داده است که به هیچ عنوان حق ارائه و فروش قرص برنج را نداریم. البته از نظر ما هم این حرف درست است. اگر شالیکاران بخواهند این قرص‌ها را از مراکز مخصوص ارائه آفت‌کش‌های طبیعی و کشاورزی تهیه می‌کنند. لزومی ندارد به عطاری‌ها مراجعه شود.»

در کنار بازار غیر رسمی ناصرخسرو و عطاری‌ها اصلی‌ترین مرکز قرص‌های برنج در مغازه‌هایی که آفت‌کش‌های کشاورزی و بذر کشاورزی می‌فروشند نیز گیر می‌آید. برخی از جوانان که می‌خواهند خودکشی کنند به این مغازه‌ها مراجعه می‌کنند، اما گویا در اینجا به راحتی نمی‌توانند این قرص را تهیه کنند. یکی از فروشندگان این مغازه‌ها در شهرستان کرج می‌گوید: «ما این قرص‌ها را به افرادی می‌فروشیم که مطمئن هستیم برای آفت‌کشی شالیزار‌‌هایشان به کار می‌برند. حواسمان هست که به افراد متفرقه ارائه ندهیم، اما به نظر من مشکل اصلی جای دیگری است. باید علل ریشه‌ای روی آوردن جوانان به خودکشی را خشکاند. وگرنه کسی که بخواهد خودکشی کند بالاخره راهش را می‌یابد.»

معمولاً افرادی که یک قرص برنج می‌خورند بعد از ۲۴ ساعت فوت می‌کنند البته اثرگذاری قرص و زمان مرگ بستگی به ایرانی یا خارجی بودن قرص، تاریخ مصرف، میزان مقاومت فرد و تعداد آن دارد.

منابع:

[۱]ستوده، هدایت‌الله. ۱۳۷۸. آسیب‌شناسی اجتماعی. تهران: آوای نور: ۲۴۰