کتاب خاطرات هوشنگ ابتهاج، شاعر و موسيقیپژوه پيشکسوت ايرانی در دو جلد منتشر شد.
به گزارش منابع خبری ايران، کتاب خاطرات هوشنگ ابتهاج، متخلص به “ه. الف سايه”، شاعر ايرانی با عنوان “پير پرنيانانديش؛ در صحبت سايه” منتشر شد.
اين کتاب، در دو جلد گالينگور با جعبه و قطع وزيری دارای يک هزار و ٣٠٢ صفحه همراه با ٢٠٠ صفحه دستنوشته و عکس رنگی و سياه و سفيد از سوی انتشارات سخن منتشر شده است.
بسياری از تصاوير اين کتاب برای نخستين بار چاپ شدهاند.
تارنمای همشهری آنلاين اين کتاب را حاصل نزديک به شش سال نشست و برخاست ميلاد عظيمی و عاطفه طيه دانسته و افزوده است، در “پير پرنيانانديش؛ در صحبت سايه” دورههای مختلف زندگی هوشنگ ابتهاج مورد بررسی قرار گرفته است.
هوشنگ ابتهاج در کتاب “پير پرنيانانديش؛ در صحبت سايه”: من در زندان متوجه شدم که باوری که به ارزش انسان، هر انسانی، دارم سرشتیِ منه و من به اين می بالم. من به هيچ چيزم افتخار نمیکنم. شعر و فلان… ولی رک بهتون بگم: از اين لحاظ خيلی به خودم احترام میکنم… خيلی احترام میکنم
در اين کتاب به علائق دوران کودکی، ورود شاعر به دنيای کتابخوانی و درآميختهشدنش با شعر و دوران دوستی با برخی از چهرههای نامدار سياسی و فرهنگی از جمله، احسان طبری از رهبران حزب توده ايران اشاره شده است.
احسان طبری پس از دستگيری در سالهای واپسين عمرش، مجبور به اعتراف در دادگاه به آن چه خيانت ناميدند شد، تا بتواند به حيات ادامه دهد. پس از آن وی در سکوت به حيات خود ادامه داد تا اينکه در سال ۱۳۶۸ درگذشت. هوشنگ ابتهاج در همان سال به مناسبت درگذشت احسان طبری “مثنوی مرثيه” را سرود.
همچنين در اين کتاب از دوستی هوشنگ ابتهاج با محمود اعتمادزاده ( م. ا. بهآذين) از اعضای کانون نويسندگان ايران، نجف دريابندری، نويسنده ايرانی، ايرج افشار، پژوهشگر و ايرانشناس باسابقه ايرانی و محمد امين رياحی، مصحح و پژوهشگر نامدار ادبيات فارسی سخن به ميان آمده است.
نويسندگان اين کتاب، افزون بر اين به سليقه موسيقايی و دوران مديريت ابتهاج بر راديو و دوستی و حمايت وی از يک جريان ماندگار در موسيقی ايرانی اشاره کردند که به تأسيس مؤسسه چاووش و آلبومهای دهگانه آن منجر شد.
در “پير پرنيانانديش؛ در صحبت سايه” همچنين به بيان خاطرات و همراهی اين شاعر با هنرمندانی چون محمدرضا لطفی، حسين عليزاده، پرويز مشکاتيان، محمدرضا شجريان و ديگر اهالی موسيقی سنتی ايران اشاره شده است.
همشهری آنلاين با اشاره به زندانی شدن هوشنگ ابتهاج در چهارم ارديبهشتماه سال ١٣۶٢ به نقل از ابتهاج در کتاب “پير پرنيانانديش؛ در صحبت سايه” نوشته است: “من در زندان متوجه شدم که باوری که به ارزش انسان، هر انسانی، دارم سرشتیِ منه و من به اين می بالم. من به هيچ چيزم افتخار نمیکنم. شعر و فلان… ولی رک بهتون بگم: از اين لحاظ خيلی به خودم احترام میکنم… خيلی احترام میکنم.”
اميرهوشنگ ابتهاج سميعی گيلانی، متخلص به “ه. الف سايه” زاده ششم اسفند ۱۳۰۶ در رشت است.
هوشنگ ابتهاج دوره تحصيلات دبستان را در رشت و دبيرستان را در تهران گذراند و در همين دوران نخستين دفتر شعر خود را به نام “نخستين نغمهها” منتشر کرد.
از مجموعههای شعر منتشر شده اين شاعر میتوان به ”نخستين نغمهها” سال ۱۳۲۵، ”سهراب” ۱۳۲۰، “شبگير” ۱۳۳۲، “زمين” ۱۳۳۴، “چند برگ از يلدا” ۱۳۳۴، “يادگار خون سرو” ۱۳۶۰، “سياهمشق” و نيز مجموعه غزلها، رباعیها، مثنوی و دوبيتی و قطعه در سه شماره يک، دو و سه اشاره کرد.
تصنيف مشهور “ايران ای سرای اميد” و نيز ترانه “تو ای پری کجايی” سروده هوشنگ ابتهاج است که با آهنگسازی همايون خرم در دستگاه همايون، نخستين بار با صدای حسين قوامی اجرا شد.
هوشنگ ابتهاج هم اکنون در شهر کلن آلمان ساکن است.
بنده سالهاست میگویم رژیم در اپوزیسیون خصو صا بخش تندرو که چپ روسی است و شدیدا ضد لیبرال و لیبرالیسم و میهن پرستی و فقط برای رد گم کردن گاهی نقاب سلطنت طلبی میزند تا لیبرال ها و ملیون و مصدق را بکوبد رخنه کرده و عوامل ان کاملا مشخص به نفع رژیم کار میکنند . همین آقای ***دو سال قبل به مسیح علینژاد حمله برد که چرا صدای خانواده یک شهیدی از سبز ها را بدون اجا زه آنها ضبط کرده و حمله ها کرد و سر و صداهای فراوان اما حالا خودش ضمن اعتراف به داشتن سر و سر با مهدی هاشمی ( که باید ابعاد ان مشخص شود ) بدون اطلا ع مهدی هاشمی با علم به اینکه این اظهارات بعد ها تا وان سنگینی دارد کاملا به قصد بهره برداری شخصی در آینده آنها را ضبط کرده حالا زیر لحاف قوانین دادگاه های کانادا میخواهد قائم شود که من علیلم من ذ لیلم آقا فرق یک سیاستمدار و یا روزنامه نگار حرفه ای با یک نقا ش که معلوم نیست خرج وب سایت او را چه کسی میدهد و نه از سیاست چیزی میداند نه از روزنامه نگاری همین است . خائنین و دغل بازان و دوچهره ها بالا خره به دام می افتند . حالا نوچه های او راه افتاده اند اش مالی ! مرد حسابی تو به همه بزرگان سیاست ایران حمله بردی و آنها را خام و احمق و همدست رژیم نا میدی حالا میخواهی از زیر با ر مسولیت در بروی ؟ نمیشود . با همین گافی که دادی مثل حزب توده در دام خیانت افتادی و نام ننگ در تا ریخ از تو به جا خواهد ما ند به همین زودی گند کار ***و *** و بقیه اتحاد جمهوری خواهان و تک نویسان مارکسیست روسی دیگر هم در خواهد آمد ایران سیاست مداری چون بازرگان و مصدق و امیر انتظام و یزدی و بنی صدر، سحابی و معین فر و …..میخواهد که پس از سالها تازه ثابت شده که آنچه آنها آنروز میدیدند و میفهمیدند صحیح بوده و آنچه بقیه تبلیغ میکردندن با فحاشی و عربده ضد امپریالیستی و تفنگ کشی و پاسبان کشی و خلق بازی و تجزیه طلبی عا مل اصلی به فلاکت افتادن ایران است از قدیم گفته اند هر کس زیادی تند شعار میدهد دارد چیزی را پنهان میکند
کاربر مهمان tabary was a russian poppet / 11 December 2012