بر اساس گزارشهای منتشر شده، آسیه پناهی، شهروند ۵۸ ساله ساکن «شهرک فدک» واقع در جنوب شرقی کرمانشاه، روز ۳۰ اردیبهشت بعد از درگیری با مأموران شهرداری بر سر خراب کردن خانهاش، نه تنها از حق داشتن سرپناه محروم شد، بلکه به خاطر فشارهای روانی حاصل از این برخورد مأموران به سکته قلبی دچار شد و جان خود را از دست داد.
طبق اسناد حقوق بشری اما حق داشتن سرپناه یکی از حقوق مسلم فردی در جوامع بشری است و هیچ انسانی را نمیتوان از این حق بنیادین محروم کرد.
محمد مقیمی، وکیل دادگستری و کارشناس حقوق بشر و پگاه بنی هاشمی، حقوقدان و روزنامهنگار در گفتوگو با زمانه با اشاره به جان باختن آسیه پناهی، این شهروند کرمانشاهی، یادآور میشوند که دولت پیش از هر چیز وظیفه دارد تا شرایطی فراهم کند که شهروندان به سهولت از حق داشتن سرپناه برخوردار باشند.
در آخرین واکنشها به انتشار خبر درگذشت آسیه پناهی اما سه مدیر شهرداری کرمانشاه از کار برکنار شدند و سپس خبر بازداشت دو مسئول شهرداری منتشر شد.
پرویز توسلیزاده، رئیس کل دادگستری استان کرمانشاه، روز شنبه دهم خرداد ماه در حاشیه بازدید از شهرک فدک به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت که در پی مرگ آسیه پناهی، رئیس و قائممقام اجرائیات شهرداری کرمانشاه بازداشت شدهاند.
گفته میشود یکی دیگر از مدیران شهرداری کرمانشاه نیز در ارتباط با این حادثه بازداشت شده است.
از سوی دیگر، غلامرضا شهبازی، مدیر اجراییات شهرداری کرمانشاه در روزهای گذشته مدعی شده بود آسیه پناهی با ساخت «کپر و آلونک» اقدام به «زمینخواری» کرده است.
شهبازی همچنین مدعی شده بود که آسیه پناهی اعتیاد داشته و پس از تخریب منزلش توسط مأموران شهرداری و به دنبال انتقال به کمپ ترک اعتیاد «چشمه سفید»، بر اثر سکته قلبی جان خود را از دست داده است:
«این زن به اخطار مأموران برای خروج از کپر توجهی نکرد. از این رو مأموران خانم کمپ ترک اعتیاد چشمه سفید در محل حاضر شدند و او را که مقاومت میکرد به اردوگاه منتقل کردند.»
در فیلم منتشر شده از لحظه یورش مأموران شهرداری برای تخریب سرپناه آسیه پناهی اما به وضوح دیده میشود که او با رفتن به درون بیل لودر، ناامیدانه تلاش میکند تا از تخریب تنها سرپناهش جلوگیری کند.
این فیلم اما حاوی همه ماجرا نیست.
شاهدان عینی گفتهاند که مأموران شهرداری از جمله «چند زن قوی هیکل» پس از آنکه با مقاومت آسیه پناهی برای جلوگیری از تخریب سرپناهش مواجه شدند، به زور متوسل شده و به صورت او اسپری فلفل پاشیدهاند.
همچنین در تحقیقات میدانی یک خبرنگار در کرمانشاه، همسایهها و حاشیهنشینانی که در حوالی محل سکونت آسیه پناهی زندگی میکنند تأکید کردهاند که او «به هیچ وجه معتاد نبوده» و همه اهالی او را به نیکی میشناختند.
شهرام کرمی، دادستان عمومی و انقلاب استان کرمانشاه اما روز هشتم خرداد ماه، در یک گفتوگوی تلویزیونی صراحتا ادعا کرد هیچگونه آثار «ضرب و جرح» بر جسد آسیه پناهی مشاهده نشده و مأموران شهرداری بنا بر وظایف خود و در راستای اجرای ماده ۵۵ قانون شهرداریها نسبت به تخریب سرپناه این زن حاشیهنشین اقدام کردهاند.
اما پگاه بنی هاشمی با بررسی حقوقی صدمات وارد شده به آسیه پناهی که منجر به جان باختن او شده است، به زمانه میگوید عامل کشته شدن [قتل] یک فرد را صرفا نمیتوان به مورد ضرب و جرح واقع شدن او محدود کرد، بلکه در مواردی ایجاد هراس یا وارد آوردن فشار روانی نیز میتواند منجر به قتل شود:
«حتی در قانون مجازات اسلامی هم آمده که اگر یک فرد در شرایطی همچون بیماری قلبی یا سالمند بودن و … قرار داشته باشد و ضارب از شرایط آن فرد خبردار باشد و موجباتی فراهم آورد که منجر به درگذشت او شود، اینها نیز از مصادیق جرم محسوب میشود.»
به گفته این حقوقدان، مساله صرفا این نیست که مأموران شهرداری او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند یا خیر، بلکه مسأله اصلی این است که برای آسیه پناهی، به خاطر زن بودنش و سنش و شرایطش آیا این اتفاق قابل پیشبینی نبوده است؟
بنی هاشمی تأکید میکند که نمیتوان گفت شهرداری مقصر مرگ او نیست.
لاپوشانی و تبرئه کردن مقصران
از بررسی جریان رسیدگی به ماجرای جان باختن آسیه پناهی چنین برمیآید که ادعاهای مطرح شده از سوی دادستان کرمانشاه برای لاپوشانی حقیقت و تبرئه کردن مقصران این رویداد است.
محمد مقیمی اما با اشاره به گفتههای دادستان کرمانشاه، میگوید:
«بر فرض اینکه اصلا ضرب و جرح هم اتفاق نیفتاده باشد، همین که خانه یک شهروند را اگرچه غیرقانونی باشد، به این شکل تخریب کنند، خود این اقدام یک مسأله روانی و استرس ایجاد میکند و همین میتواند باعث آزار و اذیت یک شخص شده و در فوت او هم بی تأثیر نباشد.»
به گفته محمد مقیمی، دولتها موظفند شرایطی فراهم کنند تا وضعیت شهروندان به حاشیهنشینی و «کپرنشینی» نینجامد (حق مسکن در اسناد بینالمللی حقوق بشری از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و قانون اساسی کشورمان مورد شناسایی قرار گرفته است).
مقیمی در ادامه میگوید:
«در بسیاری از کشورها شهروندانی وجود دارند که بیخانمان (Homeless) هستند. این اشخاص معمولا دارای مشکل ذهنی-روانی هستند. در واقع پدیده بیخانمانان یک مسأله جهانی است اما در کشورهای توسعه یافته حداقلِ سرپناه را این افراد تأمین میکنند. یعنی مکانهایی را به این افراد اختصاص میدهند تا حداقل امکانات را در اختیار داشته باشند و نیاز به سرپناه آنان تأمین و از ایشان حمایت شود. در ایران ولی چنین امکان و حمایتی وجود ندارد.»
سردار طلوعی و نقش او در ماجرا
سعید طلوعی، شهردار کرمانشاه روز شنبه دهم خرداد اعلام کرد که به دنبال «تخریب آلونک آسیه پناهی» که منجر به جان باختن او شد، سه نفر از مدیران شهرداری کرمانشاه از کار برکنار شدهاند.
بنا بر اعلام طلوعی، نه تنها رئیس اداره اجراییات و قائم مقام او و همچنین مسئول امور حقوقی شهرداری منطقه سه به دستور او اخراج شدهاند، بلکه شهردار منطقه سه کرمانشاه نیز احتمالا در روزهای آینده «به صورت موقت» تعلیق خواهد شد.
سعید طلوعی که پیش از تصدی ریاست شهرداری کرمانشاه، سمتهایی همچون «مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه» و «مسئول ستاد شاهد دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه» را برعهده داشته، «سابقه هفت سال حضور در جبهه جنگ ایران و عراق» را دارد و «سرپرستی شهرداریهای مناطق پنج، هفت، هشت و ۱۰ تهران» را نیز در کارنامه خود دارد، از روز ۲۳ آبان ۱۳۹۷ به عنوان شهردار کرمانشاه مشغول به کار شده است.
تحقیقات میدانی خبرنگاران و روایت شاهدان عینی از برخورد مأموران شهرداری کرمانشاه با حاشیهنشینان در سالهای اخیر حاکی از آن است که طلوعی احتمالا این بار در مواجهه با واکنش افکار عمومی نسبت به انتشار خبر تخریب سرپناه و درگذشت آسیه پناهی، وادار شده است چند مسئول شهرداری را اخراج کند.
از سوی دیگر فرحناز چراغی، خبرنگار اهل کرمانشاه در روزهای گذشته در گفتوگو با اهالی شهرک فدک و شاهدان عینی گزارش داده است که همزمان با تخریب سرپناه آسیه پناهی، محل سکونت ۳۰ شهروند حاشیهنشین دیگر نیز توسط مأموران شهرداری تخریب شده و هفت خانواده هم توسط مأموران پلیس و شهرداری به کمپ ترک اعتیاد «چشمهسفید» منتقل شدهاند.
شاهدان عینی هم اعلام کردهاند این اولین بار نبوده که مأموران شهرداری با لودر به قصد تخریب منازل حاشیهنشینان به شهرک فدک و مناطق اطراف آن یورش بردهاند و در سالها و ماههای گذشته نیز این اتفاق بارها تکرار شده است.
با در نظر گرفتن همه این مسائل، این پرسش مطرح میشود که چرا سعید طلوعی، شهردار کرمانشاه و دیگر مسئولان دولتی و قضایی اقدام به پیگیری مسأله برای حل اساسی موضوع نکردهاند؟
حق سرپناه در قوانین داخلی و بینالمللی
– مسأله حق سرپناه مثل حق بر سلامت و حق دسترسی به بهداشت و تغذیه مناسب، از حقوق بنیادین انسانهاست. در کنوانسیونهای مختلف سازمان ملل متحد هم همواره بر مسأله تأمین غذا، پوشاک، حق سلامت و حق سرپناه تأکید شده است. در اسناد حقوق بشری همچون میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که ایران هم به آن پیوسته، به ویژه در ماده ۱۱ از بند یک این میثاق، اینطور عنوان شده است که کشورهای طرف این میثاق حق هر انسان برای داشتن زندگی کافی برای خود و خانوادهاش شامل خوراک، پوشاک، مسکن کافی و همچنین وضعیت سلامت و بهبود مدام شرایط زندگی را به رسمیت شناخته شده است. در بند یکم از ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز این موضوع مورد حمایت و تأکید قرار گرفته است.»
جملات بالا را پگاه بنی هاشمی به زمانه میگوید.
او در ادامه توضیح خود با اشاره به اصول مندرج در قانون اساسی ایران میگوید که در اصل دوم قانون اساسی وظایف و تعهدات حکومت در قبال شهروندان کاملا تشریح شده است:
«پس از آن در اصل سوم تأکید شده که دولت به چه صورت باید رفاه و امکانات را برای تمام اقشار شهروندان فراهم کند.»
بنی هاشمی در تشریح این اصول مندرج در قانون اساسی ایران میگوید که در اصل دوم به پیریزی مسائل اقتصادی، به نحوی که عدل مورد نظر در ضوابط اسلامی را داشته باشد و شامل تمام شهروندان شود، موکدا تأکید شده است:
«در بند ششم از اصل دوم قانون اساسی، مسأله تأمین کرامت و ارزش والای انسانی و آزادی توأم با مسئولیت آن بر عهده حکومت گذاشته است. همچنین در بند ۱۲ از اصل سوم، اشاره به پیریزی اقتصاد صحیح و عادلانه شده است که این اقتصاد بر طبق ضوابط اسلامی برای ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه، مسکن، کار، بهداشت و تأمین بیمه باید قرار گیرد.»
علاوه بر پگاه بنی هاشمی، محمد مقیمی هم در شرح موضوع به اصل ۳۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی اشاره میکند.
به موجب این اصل قانون اساسی، داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است و دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران، زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.
به گفته محمد مقیمی، نهادهای دولتی در درجه اول موظفند شرایطی فراهم کنند تا وضعیت شهروندان به حاشیهنشینی و «کپرنشینی» نینجامد.
مقیمی در ادامه میگوید:
«در بسیاری از کشورها شهروندانی وجود دارند که معمولا به آنها بیخانمان گفته میشود. در واقع پدیده حاشیهنشینی یک مسأله جهانی است. در کشورهای توسعه یافته اما سرپناه این افراد را تأمین میکنند. یعنی مکانهایی را به این افراد اختصاص میدهند تا حداقل امکانات را در اختیار داشته باشند و نیاز به سرپناه برای آنها تأمین شود. در ایران ولی چنین امکانی وجود ندارد.»
پگاه بنی هاشمی هم میگوید:
«در جمهوری اسلامی همواره با اعتراضات کارگران، معلمان و دیگر اقشار آسیبپذیر برخوردهای امنیتی صورت میگیرد و این شهروندان نمیتوانند اعتراض خود را نسبت به وضعیت بد معیشتی خود اعلام کنند. شاید اگر برای آسیه پناهی فرصتی فراهم بود که میتوانست نسبت به حکم تخریب شهرداری اعتراض کند، این اتفاق هیچوقت رخ نمیداد.»
واکنش کاربران به جان باختن آسیه پناهی در فضای مجازی
درگذشت آسیه پناهی واکنشهای گسترده کاربران فارسی زبان شبکههای اجتماعی را به دنبال داشت.
کاربران توئیتر با استفاده از هشتگهای #آسیه_پناهی و #عدالت، به جان باختن او و حواشی پیش آمده در جریان تخریب سرپناهش واکنش نشان دادند.
محمد رشیدی، نماینده کرمانشاه در مجلس هم با انتشار یک توئیت در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت:
«از چند روز قبل در تماس با مسئولان استان و گروههای مردمی پیگیر ماجرای تأسف برانگیز آسیه پناهی بودهام. گروهی را برای کشف همه ابعاد این اتفاق تلخ مأمور کردهام. با هر کس آگاهانه در این ماجرا نقش داشته، برخورد جدی خواهد شد.»
یاشار سلطانی، روزنامهنگار و مدیر وبگاه «معماری نیوز» یکی دیگر از کاربرانی بود که به این خبر واکنش نشان داد.
او در توئیتر خود نوشت:
«آسیه پناهی، زنی که سردار طلوعی، شهردار کرمانشاه، آلونک ۱۲ متریاش را تخریب کرد، درگذشت. طلوعی، شهردار متخلف مناطق پنج و هفت قالیباف و از املاک نجومی بگیران بود. به بهانه جانبازی پرونده صدها میلیارد تومانی تخلفاتش رسیدگی نشد. جانباز برای وطن جان میدهد، خانه و جان محرومین را نمیگیرد.»
در روزهای گذشته همچنین هنرمندان و ورزشکاران زیادی در واکنش به تخریب سرپناه آسیه پناهی و درگذشت او مطالبی را منتشر کردند.
سردار آزمون، فوتبالیست ملی پوش ایرانی هم با قرار دادن دو تصویر در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نسبت به درگذشت آسیه پناهی واکنش نشان داد.
او در کپشن یکی از تصاویر، یک ویلای سه هزار متری در دل کوهستان به نمایش عموم گذاشته و نوشته است که این ویلا متعلق به رئیس یکی از کارخانجات کنسرو سازیست که «با مجوز شهرداری» در دل «منابع طبیعی» احداث شده است.
- در همین زمینه
خانه خرابکن و مصادرۀ رنج خانهخرابها
▪️چند روز پیش #آسیه_پناهی، زنی میانسال از #حاشیهنشینان #کرمانشاه، که برای جلوگیری از تخریب خانهاش، تنش را سپری در برابر #بولدوزر کردهبود، نهایتاً زیر مُشت و لگد و اسپری فلفل «مدافعان قانون» به قتل رسید.
▪️فرقی نمیکند وسط بحران اقتصادی و تحریم و همهگیری کرونا باشیم یا جنگ. #زمین و #مستغلات در ید #مالکیت یک اقلیت است و این بولدوزرها ضامن دفاع از این مالکیتاند. فرقی هم نمیکند این اقلیت، اصلاحطلب باشد یا اصولگرا، وابسته به بنیادها باشد یا بخش خصوصی بهاصطلاح «واقعی»! در هر حال پلیس و بولدوزر است که رابطۀ بین مالک و مستأجر، بین مالک و حاشیهنشین را تعیین میکند.
▪️موضوع اما از آنجایی کُمیک میشود که یکی از دو مالک بزرگ ارضی و مستغلاتی کشور، که از قضا صاحب اَبرهولدینگهای مسکن و محتکر خانههای خالی و دلالی با نوسان قیمت و رشد حبابی ارزش زمین و مسکن نیز هست، وسط این ماجرا با مصادرۀ رنج حاشیهنشینانِ خانهخرابشده هم برای خود کاسبی سیاسی و تبلیغاتی راه میاندازند. یعنی حکایت جناح #رئیسی!
▪️از یک طرف با دستور مستقیم #سعید_طلوعی -شهرداری که سردار #سپاه و از یاران #قالیباف در پروندۀ املاک نجومی بوده و به اعتراف خودش تا پارسال ماهانه ۷۰ میلیون تومان درآمد داشته- اقدام به ضرب و شتم آسیه پناهیها میکنند! سپس به خاطر سهمخواهی و رقابت سازمان اوقاف و شهرداری خانههای آنان را غیرقانونی اعلام میکنند و در نهایت با مُهر دادگستریِ همان قوۀ قضائیهشان خانههایشان را بر سرشان آوار میکنند و بعد همان قوه قضائیه را دادخواه و مدعی دفاع از خونشان جلوه میدهند!
هم مالک و هم تخریبگر و هم وکیل مدافع و هم قاضی! چه وقاحتی!
▪️از یک طرف شرکتهای انبوهساز و سرمایهگذاری مسکن را در انحصار خود دارند و از طرف دیگر روضۀ ریاضت و مقابله با «اشرافیگری» میخوانند. درحالیکه کافیست نگاهی به کلکسیون املاک اینان بیندازیم:
▪️بنیاد مستضعفان: هلدينگ عمران و مسكن ايران، شرکت ملی ساختمان، هولدینگ سرمایه گذاری پایا سامان پارس و…
▪️سازمان اوقاف: بعد از دولت، بزرگترین مالک اراضی کشور.
▪️آستان قدس رضوی: هلدينگ عمران و ساختمان.
▪️بنیاد تعاون کل نیروهای مسلح: هولدینگ شرکت ساختمانی، انبوهسازان سبزاندیشان.
▪️سپاه: شرکتهای اطلس ایرانیان و مؤسسه نور و…
▪️با این همه اما بسیجیهایشان را دوربین به دست برای نمایش پر سر و صدای توقف ساخت و ساز ویلای چند آقازاده به لواسانات میفرستند تا با دهها فیلم و مستند، امر پیشپاافتادۀ اجرای قانون را لطف و «عدالت» قوه قضائیه جلوه دهند تا زبانشان دراز باشد که اگر خانههای حاشیهنشینان را «به خاطر ساخت و ساز غیرمجاز» تخریب کردیم، اما در عوضش جلوی «ساخت و ساز غیرمجاز» ویلای چند #آقازاده را هم گرفتیم! لابد هم در این روایتها باید توهم برابری در مقابل «قانون» بر ما مشتبه شود.
تمام اینها درحالی است که…
▪️فرعِ دعوا، بر سر تبعیض مقابل قانون است؛ اصل دعوا اما بر سر خود «قانون» است!
▪️قانونی که منابع عمومی را در جیب آنها کرده و از آن حراست میکند! قانونی که میگوید ۷۰% درآمد خانوادۀ کارگری باید صرف مسکن شود. قانونی که میگوید ۴۰% جمعیت شهری اجارهنشین باشد و ۴۵% دیگرش هم حاشیهنشین! قانونی که میگوید آن آقازاده، به جای محدودۀ سد لتیان، برود یک کیلومتر آن ورتر ویلای ۲ هزار متریاش را بسازد. قانونی که با کمیسیون مادۀ ۵ و مادۀ ۱۰۰اش کوهخواریها و جنگلخواریها را سیستماتیک کرده! قانونی که احتکار مسکنهای خالی را آزاد و تعیین اجارۀ مسکن را به دست پنهان بازار (بخوانید به دست بزرگمالکان این حوزه، یعنی خودشان) سپرده.
قانونی که فقط در دوران کرونا، مجوز تخریب سرپناه دهها شهرک حاشیه نشین را از #جنگلوک چابهار و #فلکالدینِ خرمآباد تا #فدک #کرمانشاه و #سويبله و #چذابه در #بهبهان صادر کرده؛ پیدا و پنهان. با آتش یا بولدوزر. همه هم با مُهر و حکم دستگاه قضا. همین خانهخرابکُنیها به قدری کافی است تا چهرۀ «فرشتهواری» که مدام در رسانهها از #رئیسی میسازند رسوا شود و او را به نام واقعیاش معرفی کرد.
خانه خرابکن و مصادرۀ رنج خانهخرابها / 01 June 2020
لطف کنید ایمیل من را به خانم پگاه بنی هاشمی بدهید. خیلی ممنون
[email protected]
مهدی ناظر / 24 September 2020