کار رسانه گزارشگری است. اما گزارشگری داریم تا گزارشگری. میتوان فضایی را به تصویر درآورد که لهشده و تاریک است، همه سردرگریبان دارند، یا در مقابل نشان داد که میتوان کاری کرد، کاری دارای تأثیر، کاری کارستان، یعنی کنشی که سرمشق باشد و کنشهای دیگری را برانگیزد.
کنشگری
کنشگری – کاری کردن، اقدام به عملی کردن، حرکتی به پا کردن، مطالبهای را طرح کردن، دیگران را با خود همراه کردن – کار دشواری نیست. بشر هزاران سال است که برای مواردی چون نابرابری و رفع ظلم اقدامات فردی و جمعی کرده است – گاهی جنبش اجتماعی راه انداخته، گاهی راه اصلاح پیش گرفته و گاهی هم شورش و انقلاب کرده است. چیزی که کنشگری را دشوار میکند، فضای سرکوب است و یا هر عامل محیطی دیگر که کنار هم آمدن انسانها را دشوار کند. مثلاً این روزها شیوع ویروس جدید کرونا یک عامل جدید است که کنار هم آمدن انسانها را دشوار میکند.
اما همه اینها به این مفهوم نیست که انسانها نمیتوانند خلاق باشند و راههای تازهای برای کنار هم بودن، مطالبه داشتن و حول آن مطالبات فعالیت کردن پیدا کنند. این راهها با همفکری همه ما پیدا خواهد شد. ما میتوانیم تا ابد از شرایط سرکوب و نابرابری و اکنون کرونا خشمزده و غمزده باشیم یا میتوانیم فکر کنیم که چگونه از این شرایط برای گسترش شبکههای انسانی برای باهم کاری کردن استفاده کنیم.
کار رسانه همرسانش است و در این وضعیت یک وظیفه مقدم آن رسانشی است که به همبستگی کمک کند و امید برانگیزد.
در فضای مجازی
این روزها اندوه بر فضای فعالیت و کنشگری به دلیل سرکوبهای حکومتی و به دلیل آمدن ویروس جدید کرونا غالب است. کنشگری “زیرپتویی” – اینکه در خانه زیر پتو به شبکههای اجتماعی بروی و چهار فحش به صاحبان قدرت بدهی، دل آدم را خنک میکند، اما قدرت مسلط را به چالش نمیکشد.
اما از همین فضای اندوهزده مجازی میشود استفاده کرد تا شبکههای انسانی را در رابطه با مطالبات مشخص ساخت. مثلا ساخت شبکه انسانی محلی در رابطه با موضوع رسیدگی به کسانی که در محل بیمار، پیر، یا ناتوان هستند و در روزهای کرونایی نیاز به کمکهای ویژه دارند. یا شبکهای انسانی در رابطه با یک یا چند مطالبه خاص: مثلا فشار به دولت برای ایجاد صندوق کمکهای ویژه کرونا؛ یا فشار به قوه قضاییه برای دادن مرخصی به زندانیان سیاسی در این دوران کرونا؛ یا فشار به مقامات محلی برای مهیا کردن مواد ضدعفونیکننده رایگان برای همه در یک شهرستان. اینها چند مثال است که این روزها موضوعیت دارند. اما عرصه عمل به اینها محدود نیست. عرصه باز میشود، وقتی افق را باز ببینیم.
هدف، ارتباطدهی معنیدار کنشگری آنلاین و مجازی به کنشگری روی زمین است – هدف کاری کردن روی زمین است، کاری که #کارستان باشد، یعنی مؤثر باشد و سرمشقساز.
◄ توجه کنید به نمونههایی از این دست:
کنشگری با قاشق و دَمِ پنجره در عصر کرونا
و این هدف کمپین #کارستان است. کارستان در لغت به معنای کار مؤثر و برجسته و سرمشقساز است؛ در آن حسی از جمع و جمعیت و شبکه هم وجود دارد.
ما کمپین را ساده و مستقیم شروع میکنیم. درباره کنشهای امیدبخش و برخاسته از روحیه همبستگی و مقاومت دربرابر ستم و نابرابری گزارش میدهیم، هم از ایران و هم از جاهای دیگر. نمونههای جالبی را که در شبکههای اجتماعی میبینیم با استفاده از امکانات خود برجسته میکنیم.
داعیه خاصی نداریم و نمیخواهیم چیزی به اسم ما تمام شود؛ همانی هستیم که تا کنون بودهایم و با بازتاب دادن #اعتراضات نشان دادهایم که درست است به عنوان رسانه نظارهگریم اما موضع داریم، یعنی از زاویه خاصی نظاره میکنیم.
همچنین میخواهیم بخشی از گزارشگری درباره #کارستان ها را به نمونههای مقاومت و همبستگی در روایتهای فردی اختصاص دهیم، آن هم در طیف گستردهای از تجارب: مثلاً به عنوان مادر تنها، به عنوان دگرباش جنسی در فضایی سرکوبگر، به عنوان فراری و پناهجو، به عنوان معلول، به عنوان زندانی سیاسی.
زمانه
آفرین، این شد یک راه را نشان دادن، این یعنی ماهم کاری از دستمان بر میآید، یعنی ما هم هر چند کوچک و کم، میتوانیم تغییر بدهیم، حداقل حال و هوای خودمان را! همیشه از یک نفر یا یک گروه شروع میشود. و ما میتوانیم تجربه خود را به دوستان و آشنایان منتقل کنیم، انرژی بدهیم، و امیدوار شویم.
mandana / 19 April 2020
“قرنطینه”
حالا
از تفنگ نمیترسم
از توپ
ازتانک
وهمهی سلاح هایی که جهان را ناامن کردهاند
و حاکمانی که زیستن را
درنبودِ زیبایی وشادی وعشق !
با سیاستهاشان –
پوچ؛
اینک هراسم به تمام
از مُردنِ در تنهایی ست
آنگاه که در مأمنِ امن ؟!
از خیابان به دور
ابریشمِ ما
پیله نمیدَردْ
پروانه …
شدن –
را .
«فلزبان»
"قرنطینه" / 19 April 2020
#توییت_خوان
یک تصویر فوقالعاده از ارادهی مردمی که امیدی به نهاد قدرت، دولت و حکومت ندارند.
خودشان پل زیبایی ساختهاند و خودشان افتتاح کردهاند.
از نظر محیطزیستی هم هیچ تخریبی متوجه طبیعت نکردند.
پولی هم لفت و لیس نشده. همه چیز در اوج شکوه و زیبایی است.
روستای آجم، پاتاوه در بخش بویراحمد.
از توئیتر جواد حیدریان
" یک تصویر فوقالعاده از ارادهی مردمی " / 19 April 2020
“نجنگیدن به معنای مردن از درون است”
کمونِ پاریس. مارسِ ۱۸۷۱
پیتر واتکینز در فیلم کمون دست روی یکی از بزنگاههای اصلیِ تاریخِ طبقهی کارگر میگذارد.
روایتِ او دقیقاً در خدمتِ در حاشیهبودِگی این تاریخ است. روایتی تکهتکه، به دور از توهمِ مداومت و بدون آنکه مخاطب را در انفعالِ مشاهدهگریِ صرف فرو برد.
اشخاصی که در این فیلم نقشِ شهروندان را ایفا میکنند، درواقع خود را به صحنه میآورند، خودِ انسانِ قرن بیستویکمی که در تلاش است تا ارتباطِ خویش را با تاریخ حفظ کند.
نکتهای که شاید بیش از همه در فیلم حائز اهمیت است، فرآیندِ حفظِ این ارتباط بهواسطهی بودن در گروه ساختِ فیلم است. بوکچین در فرمولبندیِ طریقت رسیدن به آنچه اکولوژیِ اجتماعی[i] مینامد، پیش از هرچیز نیاز به فهمی نو از سیاست را در دستورِ کار خود قرار میدهد.
سیاستی که در تضاد با برتریِ دولت و مراجعِ اقتدار، به حوزهای تفویضی محول میشود. عرصهای که در آن افراد خود مسئولِ زندگیِ خویشاند و در تصمیمگیریهایی که مستقیم و غیرمستقیم بر حیات آنها تأثیر میگذارد مشارکت دارند.
الزامِ او بر به وجود آمدن انجمنها و اتحادیههایی از بخشهای مختلف جامعه است که در آن دموکراسی قادر خواهد بود در اصیلترین شکلِ خویش، یعنی بهگونهای مستقیم و رودررو در جریان باشد.
در چنین اجتماعهایی، سوژهای که توسط نفوذ سرمایهداری در تمام ابعادِ زندگیاش، به انفعال و بیکنشیِ تمام فروغلتیده است، قادر خواهد بود تا برای بار دیگر تجربهی فعال بودن در جمع را از سر گذرانده و در واقع به جایگاهِ «شهروند فعال» بازگردد.
او در کتابِ از شهرنشینی تا شهرها اذعان میکند که «کسی که در تلاش برای بازسازی اجتماعی شرکت میجوید دیگر با تعصبات، عادتها و حساسیتهایی که پیش از ورود به این[فرآیند] داشته از آن خارج نمیشود.»
آنچه در فیلمِ واتکینز شاهدش هستیم نه فقط وجودِ این فرآیند در رخدادِ تاریخیِ موردِ اشاره، که در خودِ فرآیند فیلمسازیست. در جای جایِ فیلم با صحنههایی از بحث و شورِ شهروندان نه تنها دربارهی کمون، که دربارهی اوضاع کنونی مواجه هستیم. در انتهای فیلم ذکر میگردد که در تمامی این صحنهها آنچه مخاطب شاهدش بوده، نه صحنهسازی و دستورِ کارگردان، که بحثها و دغدغههای واقعی بازیگران بوده است.
شخصیتهایی که در فیلم به تصویر کشیده میشوند، در روندِ کار بودن در کنار یکدیگر و به راه بردنِ حرکتی جمعی را، بدون اینکه تحت نظارت قدرتی متمرکز باشند میآموزند. حفظ ارتباطِ آنها با تاریخ از دلِ بحثهای جمعیشان و درعینحال از کنشِ جمعیشان در موقعِ لزوم سربرمیآورد. آنها لباسِ مردان و زنانی را به تن میکنند که بیش از صدسالِ پیش رخدادی تاریخی را بهوجود آورند.
رخدادی که یکپارچگیِ دروغین و برساختهی تفکرِ بورژوایی را درهم شکست. و در عین بازی در لباسِ آنها، خودِ قرن بیستویکمیشان را جلوی دوربین میآورند که کمابیش با مشکلاتی از همان دست درحال دست و پنجه نرم کردن است. افرادی که از در بندِ کارِ خانگی بودن صحبت میکنند، از عدم وجودِ آموزشِ برابر و همگانی، از سرکوبِ روحیهی انتقادگری در جامعه، از استثمار توسط مالکین و صاحبانِ ابزار تولید، از نابرابری جنسی و نبودِ استقلال، از فرآیند کالاشدگی، از تبدیل شدن آزادی به امتیازی خاص در دست افرادی مشخص، مجاز نبودنِ تشکیلِ تشکلهای کارگری و…
آنها یک قرن و اندی پس از کمون هنوز خواهانِ نوعی دیگر از نگریستن به زندگیاند، بدیلی برای از خودبیگانگیِ موجود که نتیجهی مستقیمِ تمرکزِ قدرت در دستانِ سوبژکتیویتهی سرمایهداری است که هرآنچه را خطری برای منافعش باشد، یا هوشمندانه در خویش جذب کرده یا به کلی از سر راه برش میدارد.
در یک چهارمِ پایانیِ فیلم، جایی که سربازانِ دولتِ موقت از ورسای به پاریس هجوم آوردهاند و درحالِ درهم شکستنِ سنگرهای کمونارها هستند، دوربینِ همیشه در صحنهی کمون به سراغ یکی از کمونارهای زن، که سلاح به دست پشت سنگر آماده ایستاده میرود و از او میپرسد چنانچه در زمانِ حال در وضعیتی مشابه قرار بگیرد چه خواهد کرد، پاسخی که زن به او میدهد را نمیتوان بیارتباط دانست به آگاهی و فعال بودنی که وی بهواسطهی قرارگیری در فرآیندِ این بازسازی به دست آورده است.
بازسازیای که ارتباط با تاریخ را نه به بهای غرق شدن در آن و از دست دادنِ مختصات سوژه در زمان حال، بلکه بهواسطهی برهم نهادنِ این دو زمان، برای کسبِ دیدی انتقادی نسبت به آینده به دست میآورد:
“من نمیدانم آیا [امروز] این نوع سنگر به ما کمک میکند تا علیه جهانی سازیِ اقتصاد بجنگیم؟ مطمئن نیستم. من از دنیای امروز میترسم چون نمیدانم دشمنانم کجا هستند. نمیتوانم آنها را ببینم”.
کمونار دیگری در همنواییِ با او میگوید:
«ما نمیدانیم که آنها که هستند، چراکه همه جا حضور دارند. ما دیگر قادر نیستیم با ساختن سنگرهایی از این دست (اشاره به سنگرِ خیابانی) با آنها بجنگیم. ما باید با رسانه بجنگیم. باید از سلاحِ خودشان علیه خودشان استفاده کنیم: کامپیوتر، اینترنت، تلویزیون. کاری که تمام اینها انجام میدهند، کشتن و نابود کردن زمان و فرصتِ انسانهاست.»
Social Ecology
"نجنگیدن به معنای مردن از درون است" / 19 April 2020
فداکاری معلمان تنها خلاصه به علیرضا امیدوار ، حمیدرضا گنگورزهی ها نیست
معلمان فداکار در این سرزمین کم نداریم که از جان و مال خود مایه گذاشتند تا درس عشق بپا دارند
به احترام شما همکاران فداکار کلاه از سر برداشته و تمام قد می ایستیم
#معلم فداکاری که از روی تخت بیمارستان از طریق فضای مجازی تدریس می کند
کانالی برای پوشش کنش های صنفی معلمان و فعالان صنفی
@kchaleshFI
"معلم از روی تخت بیمارستان هم تدریس می کند" / 19 April 2020
درخواست مهتاب نصیر پور، بازیگر تئاتر برای آزادی زندانیان
#هنرمند_متعهد
#قرنطینه
#جان_زندانیان_در_خطر_است
@zan_j
هنرمند متعهد / 19 April 2020
“من #مهتاب_نصیرپور هستم.
امروز سی و یک فروردین هزار و سیصد و نود و نه است. در این روزهای تعطیلی و بیکاری و قرنطینه بیشتر از هر وقت دیگه به یاد زندانیان و بخصوص فعالین مدنی زندانی هستم.
کسانی که به خاطر دفاع از حقوق ما، دفاع از حقوق صنفیشان و ابراز عقیده در زندان هستند. همچنین خبرنگاران، اهالی رسانه و حامیان حفظ محیط زیست.
زندان، جایی که امکان قرنطینه در اونجا به سختی میسره و به همین دلیل سلامتی این افراد در خطره. من به عنوان یک شهروند تقاضای آزادی این زندانیان، بخصوص در این ایام را دارم.
امیدوارم با این کار از تشویش و نگرانی عمومی کاسته بشه.”
mahtab.nasirpour
مهتاب نصیرپور / 20 April 2020
#کمیته_محلات
#تشکل_خانه_انسان
گفتگوی شبکه منوتو با #اوین_راستی از فعالین مدنی شهر مریوان
بحران کرونا، همیاری کمیتههای مردمی در کردستان از آموزش و تواتمندسازی تا ضدعفونی کردن محلات و تحویل بستههای مواد غذایی و بهداشتی به مردم نیازمند.
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
"تشکل خانه انسان" / 20 April 2020
پرسشی در باره این سه عکس
اینجا ناحیه نمشیر بانه است.
اعضای کمپین ژیان مواد شوینده و اقلام خوراکی را در میان نیازمندان توزیع می کنند.
پرسش این است ما مردم چه نیازی به دولت و سپاه داریم. آنها جزء سرکوب و غارت چه نقشی دارند؟
#kolbarnews
@kolbarnews
ناحیه نمشیر بانه / 20 April 2020
به یاری «اشکان» نوجوان بشتابید
◾️ اشکان نوجوان ساکن شهر کانی دینار شهرک جوجه سازی – مریوان است که به تنهایی به مقابله با کرونا برخواسته و اقدام به ضدعفونی و گندزدایی اماکن عمومی محلات و درب منازل نموده است.
از همه هم محلی ها و هم شهری های اشکان میخواهیم که بشکل متحد و با تشکیل کمیته مردمی محلات در شهر کانی دینار به یاری او بشتابند.
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
به یاری «اشکان» نوجوان بشتابید / 20 April 2020
فعالیت های مکرر کمیته مردمی محله اداره_برق/.
این کمیته امروز اقدام به گندزدایی سطوح و خیابان های میدان سرباز و محله فرمانداری پرداخت و درصد بسیاری از معابر این محلات را سمپاشی و ضدعفونی کردند.
کمیته_مردمی_محلات_مریوان_علیه_کرونا/
کمیته مردمی محلات مریوان علیه کرونا / 20 April 2020
فعالیت های مکرر کمیته مردمی محله اداره_برق/.
این کمیته امروز اقدام به گندزدایی سطوح و خیابان های میدان سرباز و محله فرمانداری پرداخت و درصد بسیاری از معابر این محلات را سمپاشی و ضدعفونی کردند.
کمیته_مردمی_محلات_مریوان_علیه_کرونا/
"کمیته مردمی محلات مریوان علیه کرونا" / 20 April 2020
در هفتهی واپسین فروردین ۱۳۵۸، جنبش کارگری ایران که ماههای نخستین پس از سقوط سلطنت پهلوی را از سر میگذراند به بازیابی شوراهای کارگری در دل کارخانجات و تشکیل سندیکاهای مستقل کارگری میپرداخت. روزهایی که هنوز ضدِ انقلابِ ارتجاعی جمهوریاسلامی به قلعوقمع تشکلیابیهای کارگری و تکمیل سیاستورزیِ «حکمرانی به مدد کشتار» نرسیده بود.
در اینجا دو مورد «تشکیل سندیکای رانندگان و کمک رانندگان گنبد کاووس» و «تشکیل شورای کارگری کارخانهی داروسازی شیمیکو تهران» در حدفاصل ۲۵ الی ۳۰ فروردین ۱۳۵۸ را بررسی خواهیم کرد.
⚪️ روز ۲۵ فروردین ۵۸، انتخابات سندیکای رانندگان و کمک رانندگان گنبد کاووس برگزار شد و طی آن ۷ نفر با رای مخفی به عنوان هیئت نمایندگان سندیکا انتخاب شدند.
در نخستین جلسه، یک نفر بهعنوان دبیر سندیکا و رابط با شوراهای کارگری انتخاب شد و سندیکا نیز مفاد همکاری خود را با سایر شورها و سندیکاهای شکل گرفته در سراسر کشور اعلام کرد:
▪️تلاش جهت لغو قوانین ضد کارگری و ضد انسانی
▪️جلوگیری از اخراج رانندگان و حمایت از آنها بهوقت بیکاری و بیماری
▪️دریافت حقبیمه، بدون سرگردانی و ایجاد مزاحمت برای رانندگان
▪️سازماندهی و شرکت دادن رانندگان و کمک رانندگان در جشنهای کارگری، دهقانی و مذهبی (برای رانندگانی که اعتقادات مذهبی دارند)
▪️ایجاد فروشگاههای ابزارآلات ماشین و شرکتهای تعاونی مصرف و صندوقهای وام
▪️انحلال ادارهی کاریابی و ادغام آن در ادارهی کار و امور اجتماعی
▪️ارتباط با سندیکاهای رانندگان و کارگران در شهرهای ایران
▪️ایجاد کار برای رانندگان بیکار شده (در مرحلهی نخست، ایجاد کار نوبتی)
▪️نظارت بر کار گاراژها و صاحبین کارخانهها در ارتباط با وضعیت رانندگان حمل بار
▪️اعمال قانونی کردن حق اعتصاب کارگران با تکیه بر تشکلیابیهای جمعی کارگران
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⚪️ در روز ۳۰ فروردین ۵۸، شورای موقت کارگران در کارخانهی داروسازی شیمیکو تهران تشکیل شد. در این کارخانه، شورایی پنجنفره متشکل از چهار قسمت (حسابداری، آزمایشگاه، انبار و ساخت) با وظایف زیر شکل گرفت:
▪️کنترل تولید و توزیع
▪️رفع تبعیض بین کارگران
▪️تغییر قانون کار دورهی پهلوی
▪️جلوگیری از اخراج کارگران
▪️قانونی کردن حق اعتصاب کارگران و ایجاد صندوق اعتصاب
▪️ایجاد شرکت تعاونی، کتابخانه و نمازخانه (برای کارگرانی که اعتقادات مذهبی دارند)
▪️بهبود وضعیت بیمه و بهداشت کارگران
▪️اعمال دو روز تعطیلی و تثبیت ۴۰ ساعت کار در هفته با پرداخت حقوق کامل
▪️مرخصی سالیانه از یک هفته تا یک ماه
▪️افزایش حقوق سالیانهی کارگران، مطابق با افزایش تورم و نظارت مستقیم کارگران بر تعیین رقم دستمزدها
▪️تشکیل جلسات کارگران و نمایندگان کارگری، هر ۱۵ روز یکبار و
▪️تشکیل اجتماعات کارگری، بدون تهدیدهای امنیتی با تکیه بر حق اعتصاب کارگران.
#سرخط_تاریخ
#معیشت_کارگران
@Sarkhatism
بازیابی شوراهای کارگری / 20 April 2020