حمید مافی − موشک به وسط میدان ارزی ایران خورده است؛ این توصیف رئیس اتاق بازرگانی تهران از نوسانات قیمت ارز در بازار ایران است.
بازار ارز، علیرغم وعدههای مقامهای دولتی و نظامی برای کنترل آن، همچنان سر سازگاری ندارد و به مهمترین مسئله روز ایران تبدیل شده است، به گونهای که در نخستین کنفرانس خبری رئیس دولت پس از گذشت شش ماه از سال ۹۱، بخش زیادی از پرسشها به قیمت ارز و سیاستهای دولت برای مهار آن اختصاص یافت و رئیس دولت نیز همچون گذشته، دستهای داخلی و خارجیای را که گویا علیه دولت توطئه میکنند، عامل اصلی این نابسامانی دانست.
محمود احمدینژاد، پیش از این نیز در گفتوگوی تلویزیونی خود، دستهای پشت پرده را عامل اصلی گرانی دلار دانسته و وعده کرده بود که به زودی این دستهای پشت پرده شناسایی و بازار آرام خواهد شد. اما بازار نه تنها واکنش مثبتی به گفتههای رئیس دولت نشان نداد، بلکه قیمت ارز شتابناکتر از پیش افزایش یافت و ریال به یکی از کمارزشترین واحدهای پولی دنیا تبدیل شد. دولت هم که متهم شماره یک، افزایش قیمت ارز به شمار میآید، تا به حال نتوانسته است که یک راهکار مناسب برای کنترل بازار به کار بگیرد و همچنان در پی این است که با سیاستهای پلیسی و امنیتی، اخلال گران را شناسایی و بازار را آرام کند.
هشدارهایی که شنیده نشد
افزایش قیمت دلار در ایران امر بیسابقهای نیست، چنانکه در دولتهای هاشمی رفسنجانی و خاتمی نیز دلار افزایش قیمت داشته است. اما آنچه که در یک سال گذشته و به ویژه دو ماه اخیر در بازار ایران رخ داده، مسئلهای کم سابقه است. در نگاه نخست، عامل اصلی افزایش قیمت دلار، تحریمهای نفتی و بانکی است، زیرا این تحریمها، فروش نفت و دریافت درآمد حاصل از آن را برای ایران سخت و در مواردی غیر ممکن کرده است. بر اساس گزارش مؤسسه بین المللی انرژی، صادرات نفت ایران نسبت به سال گذشته، چهل درصد کاهش یافته است. کاهش صادرات نفتی برای اقتصاد وابسته به نفت و تک محصولی ایران، پیامدهای ناگواری داشته به گونهای که بلومبرگ، زیان ایران از کاهش صادرات نفت، را ۱۳۳ میلیون دلار در روز برآورد کرده است.
چنانچه دولت به هر بهانهای، این بازی را آغاز کرده باشد، توان کنترل آن را ندارد، چرا که از یک سو با کاهش درآمدهای ارزی روبرو است و امکان تزریق ارز به بازار را ندارد و از سویی دیگر در پی افزایش قیمت ارز، قیمت کالاهای اساسی و مصرفی شهروندان نیز افزایش یافته و بر میزان نارضایتی شهروندان افزوده است. دولت برای اینکه آرامش را به بازار باز گرداند، نیازمند افزایش صادرات نفت است. افزایش صادرات نفت نیز در گرو حل مسئله هستهای ایران و تن دادن به تعلیق غنی سازی اورانیوم است. مسئلهای که با مخالفت جناح نظامی و نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی روبرو شده و به نظر نمیرسد که در کوتاه مدت امکان پذیر شود.
کاهش درآمدهای ارزی، عرضه و تقاضای داخلی ارز را نامتوازن کرده است. این مسئله سبب شده که دولت اقدام به قطع و یا کاهش سهمیههای ارزی کند. از سوی دیگر، دولت با صدور بخشنامهای، کالاهای مشمول دریافت ارز با قیمت رسمی را اولویت بندی کرده است. این اقدامهای متعدد دولت که نشانههایی از نگرانی دولت در میان مدت دارد، به تقاضا برای ارز در بازار غیر رسمی دامن زده و همزمان یک جو روانی نیز به بازار ارز تحمیل کرده است.
اما همه داستان افزایش قیمت ارز، تحریمهای اقتصادی نیست. چرا که در نخستین سالهای حضور احمدینژاد در مقام رئیس دولت، اقتصاد دانان در نامههای سه گانه به او، نسبت به اثر گذاری مخرب سیاستهای نادرست اقتصادی هشدار دادند. اما رئیس دولت، این نامهها را، انتقام گیری شخصی و حسادت ورزی رقبای انتخاباتی خود خواند.
حال اما به نظر میرسد که پیشبینیهای اقتصاددانان به واقعیت پیوسته است. دولت احمدینژاد برای اجرای سیاستهای توده گرایانه خود، صندوق ذخیره ارزی را به چشم صندوق هزینههای جاری دید و هر زمان که نیاز داشت، اقدام به برداشت از اندوختههای ارزی کشور کرد. اگر چه رئیس دولت در گفتوگو با خبرنگاران گفته است که موجودی این صندوق به ۴۰ میلیارد دلار میرسد، اما احمدینژاد اسفند ماه سال گذشته، در جمع نمایندگان مجلس اعلام کرد که موجودی این صندوق به صفر رسیده است. دولت در سالهای گذشته هیچ گونه آمار دقیقی از موجودی این صندوق ارائه نداده است.
در همین زمینه:
مصاحبه ایرج ادیبزاده
با علیرضا نوریزاده
درباره علل بحران ارزی و بروز بیرونی نارضایتی مردم
همچنین، افزایش واردات کالا به کشور، نه تنها ۹۰ درصد از درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت ایران را بلعیده بلکه شرایط را برای تولید کنندگان داخلی دشوارتر از قبل کرده است، به گونهای که بسیاری از واحدهای تولیدی، هم اکنون دچار بحران بوده و توانایی پرداخت دستمزد کارگران خود را ندارند.
همزمان با این وضعیت و افزایش تنشهای بین المللی، ایران جذابیتهای سرمایه گذاری خود را از دست داده و در رتبه آخر جذب سرمایه گذاری در منطقه خاورمیانه قرار گرفته است. در چنین شرایطی سرمایه داران داخلی نیز، برای آنکه اندوختههایشان بر باد نرود، یا سرمایه خود را از ایران خارج کرده و یا آن را تبدیل به دلار یا سکه و طلا کردهاند.
علاوه بر این، نقدینگی موجود در بازار پولی ایران هم از رشد چشمگیری برخوردار بوده است. بر اساس اعلام رئیس کل بانک مرکزی، تنها در شش ماه نخست امسال، نقدینگی از رشد ۲۵ درصدی برخوردار بوده و به ۳۸۷ هزار میلیارد تومان رسیده است. اما این نقدینگی به جای آنکه جذب بخش تولید کشور شود، به بازار ارز و سکه راه یافته است و شهروندان عادی نیز، برای در امان ماندن سرمایههای اندکشان، راهکاری بهتر از تبدیل آن به کالایی که ارزش آن از بین نرود، نیافتهاند. در چنین شرایطی که امید به آینده و اطمینان از بازار رخت بربسته، دلار به یک کالای سرمایهای تبدیل شده که از سوی شهروندان عادی نیز خریداری و ذخیره میشود.
بازی خطرناک حکومت
حال دولت آنچه را که در هفت سال گذشته کاشته است، برداشت میکند. باز گذاشتن دست نظامیان در اقتصاد، به گونهای که هم اکنون سپاه بزرگترین نهاد اقتصادی ایران به شمار میرود، سیاست گذاریهای نادرست در عرصه داخلی و تنشزایی در عرصه بین الملل، وضعیت اقتصاد بیمار ایران را وخیمتر کرده است. دولت در حالی که کمتر از یک سال فرصت دارد، وعدههای عمل نکرده فراوانی به جای گذاشته و همزمان با کسری بودجه روبرو است.
در این شرایط، راهکار را در این دیده که از محل تفاوت نرخ ارز دولتی و آزاد، بخشی از کسری بودجه را جبران کند و همزمان با آن بتواند در آستانه انتخابات سال بعد، اندوختهای برای توزیع پول نقد در میان شهروندان داشته باشد. در همین راستا، دولت چندی پیش خواستار فروش دلار به قیمت آزاد در بازار و پرداخت یارانه نقدی ارزی به شهروندان شده بود.
همین سبب شده که نمایندگان مجلس در روزهای گذشته، از عدم توزیع ارز دولتی در بازار انتقاد کرده و بگویند که دولت، آگاهانه از توزیع ارز در بازار خودداری میکند تا بتواند از محل تفاوت قیمت ارز دولتی و آزاد، بخشی از کسری بودجه خود را جبران کند. اگر چه دولت این مسئله را انکار میکند، اما پیشینه رفتاری دولت در برداشت از حساب بانکهای خصوصی و دولتی در اسفندماه سال گذشته، این گمانه را بیش از همیشه قوت میبخشد.
حال چنانچه دولت به هر بهانهای، این بازی را آغاز کرده باشد، توان کنترل آن را ندارد، چرا که از یک سو با کاهش درآمدهای ارزی روبرو است و امکان تزریق ارز به بازار را ندارد و از سویی دیگر در پی افزایش قیمت ارز، قیمت کالاهای اساسی و مصرفی شهروندان نیز افزایش یافته و بر میزان نارضایتی شهروندان افزوده است. دولت برای اینکه آرامش را به بازار باز گرداند، نیازمند افزایش صادرات نفت است. افزایش صادرات نفت نیز در گرو حل مسئله هستهای ایران و تن دادن به تعلیق غنی سازی اورانیوم است. مسئلهای که با مخالفت جناح نظامی و نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی روبرو شده و به نظر نمیرسد که در کوتاه مدت امکان پذیر شود.
تداوم این وضعیت، در آیندهای نزدیک، اقتصاد ایران را با کاهش واردات روبرو خواهد کرد. کاهشی که در شرایط کنونی که اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگری به واردات وابسته شده و تولید داخلی با بحرانهای متعدد روبرو است، میتواند به کمبود کالاهای مورد نیاز شهروندان نیز منتهی شود.
تنها راه اینکه کار این حکومت را یکسره کنیم گسترش اعتصابات عمومیست
کاربر مهمان / 03 October 2012
صندوق ذخیره ارزی که با سرمایه اولیه 13 ملیارد دلار در دوره خاتمی تشکیل شد ه بود توسط احمدی نژاد به هوا و هدر رفت و قرار شد بجای ان صندوق توسعه ملی که زیر نظر هیات امنائی از سه قوه کار میکند از اول امسال مشغول بکار شود وسرمایه ان از محل20 در صد فروش درامدهای نفتی تامین شود پیش بینی این بود که موجودی این صندوق در اخر امسال 30 ملیارد دلار شود که با کاهش صادرات نفت مشکل به چنین موجودی برسد.ولی رئیس جمهور این موجودی را 40 ملیارد دلار اعلام کرد .
بنابرین صفر بودن موجودی صندوق ذخیره ارزی صحیج است و 40 ملیارد سرمایه کنونی صندوق توسعه ملی مورد شک و تردید ولی ردیف کردن این دو موضوع مختلف بدنبال هم و نتیجه گیری سوم ازان درشان اقتصادی نویس محترم نیست .
مشخصا از محل موجودی صندوق توسعه ملی قرار بود معادل 2 ملیارد دلار (البته بریال) به بخش کشاورزی برای دگرگونی سیستم ابرسانی و بهره وری بکار گرفته شود . همچنین 5ملیارد دلار برای پروژه های نفتی و 7ملیارد در بخش های دیگر صنعتی اختصاص داده شود مسلما حکومت نتوانسته بهای نفت فروخته شده را کاملا دریافت کند زیرا در بسیاری از مراکز فروش نفت سعی در تبدیل بهای ان به طلا و فروش طلا در بازارهای دیگر داشته است که در بعضی موفق و در بعضی دیگر نا موفق ناموفق بوده است.
فروش نفت در شرائط کنونی حدود یک ملیون بشکه در روز است ولی دریافت پول ان به ارز معتبر مورد شک و تردید است و کمبود ارز در بانک مرکزی واضح و هویداست .
گندم برنج و علوفه دامی را خریده اند و در راه است ولی ارزی برای واردات مرغ در نظر نگرفته اند و بدنبال وارد ات گوشت هستند که مشکل چندانی ندارد . در اولویت دارو با مشکل مواجه شده اند چنانکه هم اکنون کمبود بسیار ی از دارو ها مورد گفتگوست.
اتاق مبادلات ارزی روزانه یک پنجم نیاز ارزی کالاهای وارداتی را پوشش میدهد ومسلما در ماههای اینده بازار با کمبود بسیاری مواجه خواهد شد .
ارز 48000 دانشجوی غیر بورسیه که در سراسر دنیا پراکنده اند با مشکل روبرو شده است وچون امکان ارسال این ارزها با حواله بانکی میسر نیست ( مبادلات بانکی در تحریم است) و بانک مرکزی نیاز باسکناس دارد جواب این دانشجویان داده نشده است و خانواده های انان نگرانند مدیر کل دانشجوئی وزارت علوم گفته است که روزانه ایمیلهای زیادی از این دانشجویان دریافت میکند که جوابی برای انهاندارد و ببانک مرکزی منتقل مینماید.
احمدی نژاد اعلام کرد که افزایش قیمت ارز با توصیه مقامهای نظارتی انجام گرفته است مسلما مراد از مقام نظارتی توصیه رهبریست که برای قابل رقابت شدن تولیدات داخلی باواردات افزایش قیمت کالاهای وارداتی راازطریق گران کردن ارزهای خارجی تاکید کرده است.
بهار احمدی نژاد سرامده است و روسای دو قوه دیگر و حتی سپاه اورا بچالش کشیده اند وهرچه به پایان نزدیکتر میشویم منتقدان رئیس جمهور بیشتر بمخالفان نزدیکتر میشوند و شرائطی ایجاد میگردد که تنش محلی را برای فعالیت بعد ازاین دولت را هم باقی نمیگذارد .
شاید در هیچیک از برهه های خطرناک بعد از مشرو طیت مثل و مانندی چون پایان دولت احمدی نژاد نتوانیم پیدا کنیم
کشور دوستی در جهان ندارد در عرصه بین المللی همه علیه ما حرکت میکنند و در داخل همه ارکان اعم اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در جهت عکس یکدیگر ومشغول فرا افکنی ونفی طرف مقابلند.
کاربر مهمان / 03 October 2012
با سلام. عباس میرزا ولیعهدسلطان صاحبقران با نهایت عسرت شجاعانه با لشکر رو سیه تزار در سرحدات شمالی میجنگید در یکی ازاین یورشها به توپخانه دستور اتش داد ولی توپی شلیک نشد! شکست خورده به اردو برگشت ودستور داد تا فرمانده به حضور بییاید وفرمود: پدر سوخته چرا توپ در نکردی؟! وان بیچاره با وحشت عرض کرد به هزار دلیل ! وشاهزاده فرمود تا هزار دلیلت را یک به یک بشمار واگر یک دلیل از هزار دلیل کم بیاوری دستور میدهم همینجا گردنت را بزنند. وان بیچاره عرض کرد بله قربان ! اول انکه باروت نداشتیم و دوم …….!! و عباس میرزا فرمود همین دلیل اول کافیست وشما مرخصید ! حالا حکایت این توپچی بی باروت ماست که رسما میگوید : منکه ارز ندارم که تنظیم ارز کنم ! وسلطان خود صاحب امورات است !! ما یک توپچی بی باروت بیش نیستیم !.البته غلط کرد که توپچی بشود .
کاربر مهمان نادر / 03 October 2012
نباید بیش ازاین هم توقع داشت . بگزارش رحیمی رئیس سابق دیوان محاسبات و معاون کنونی احمدی نژاد نیمی از درامدهای نفتی سالهای 86 و 87 به خزانه واریز نشد. تازه ایشان این گزارش را به مجلس داد و معاون رئیس جمهور شد. ااین جور نیست آنها که واریز شد برای ملت مانده باشد؛ یا همین دوسال درامد نفتی برباد رفته باشد. اضافه براین یک تریلی ارز و طلا بارزش 5/18میلیارد دلار در مرز ترکیه ( اضافه بر آنها که پیش از آن و پس از آن به سوریه و جنوب لبنان رفت و انبار یا بسود دشمنان ایران هزینه شد )، سرمایه ها و درامدهای نجومی بنیاد مستضعفان، شهید، 15 خرداد، علوی ، …. ستاد اجرایی فرمان امام ، نفتهایی که روی دریا فروخته میشوند و … سرمایه های آستان رضوی، شاه ( شیخ )عبدالعظیم و … پیمانکاریهای سپاه و …. ، همه در اختیار خامنه ای است بی حساب و بی نظارت. پولهایی که به حکومت بعثی سوریه و غزه و حزب الله لبنان داده میشود . هزینه های تظاهرات و اسلحه فرستادن در دیگر کشورها و … و سرانجام در تلویزیون و رسانه ها و … به ایرانیان توهین کردن و سرکوب و کشتار و تجاوز و سانسور و هرجنایت و خیانت دیگر ! سرکوبگران بیدار شوید . شما را دربرابر ملت قرار دادند تا خود غارت کنند. بیش ازاین احمق نباشید. برای منافع نابحق خامنه ای و هدستانش با ملت خود نجنگید. تهران : بابک
کاربر مهمان / 05 October 2012
این نتیجه سیاست سروته جمهوری اسلامی از آغاز تاکنون است. تمام نیروی کشور در سیاست خارجی صرف امریکا ستیزی و دشمنی با اسرائیل شده و فداکاری برای فلسطین و غزه و لبنان! منافع ایرانی در سیاست جمهوری اسلامی جایی ندارد که وارونه هم هست. عربها و اسرائیل با هم درگیر بودند، جمهوری اسلامی برای کمک به یک طرف چنان بد رفتار کرد که حالا دوطرف یکدیگر را رها کردند و دوتایی علیه ایران متحد شدند! این شد سیاست حکیمانه و بصیرت! معلوم نیست دعوای ما با اسرائیل سرچیست! با ما همسایه است و ادعای ارضی دارد؟ با دشمنان ما که عربها باشند دوست است؟ مانند حکومت بعثی سوریه از سیاست عربی کردن خلیج فارس و تجزیه ایران بنفع عربها پشتیبانی میکند ؟ ما چکار با اسرائیل داریم؟! با امریکا اینهمه دشمنی کردن و ازدست دادن فرصتها برای چیست؟ حالا نوکری امارات عربی و سوریه و غزه و لبنان و چین و روسیه را جایگزین روابط با امریکا کرده اند و سربلند هم هستند !
امارات عربی و دیگر عربهای همدستش با ما ادعای ارضی دارند و خلیج فارس را عربی و خوزستان را عربستان میخوانند، حکومت بعثی سوریه هم رسما از آنها پشتیبانی میکند، تلویزیون حزب الله لبنان و غزه هم خلیج فارس را عربی میخوانند ؛ ولی جمهوری اسلامی اقتصاد ایران را به امارات عربی گره زده ، سرنوشت کشور را به حکومت بعثی سوری و حزب الله لبنان و دولت غزه ! میخواهد اسرائیل را هم نابود کند تا آنها با خیالت آسوده بیایند سراغ ایران! اکنون که اسرائیل هست، اینها بی شرمانه خواهان تجزیه و نابودی ایران هستند وای به آن زمانی که جمهوری اسلامی « اسرا ئیل را از صفحه روزگار محو کند » و عربها و سوریه خیالشان آسوده شود!
سیاست جمهوری اسلامی سیاست بر محور منافع ملت ایران نیست. آقای خامنه ای میگوید ستیز با اسرائیل از عقیده ماست. ولی چرا ملت ایران باید هزینه عقیده امثال خمینی و خامنه ای را بدهد؟ با سیاست های غلطی که دارند هیچ دوستی برای خود باقی نگذاشته اند. حتا سیاست رسمی حکومت سوریه هم پشتیبانی از ادعای ضدایرانی امارات عربی است. نمایندگان دولت غزه را هم که در کنار رجب اردوغان دیده اید! آن بقیه هم اینجورند . هرکجا گدا هست ما برایشان هزینه میکنیم. بسیاری از درامدهای ارزی میرود در سوریه و عراق و اینجا و آنجا گنبد و مناره طلا و مسجد و امامزاده میسازند! این دفعه در اجلاس نامتعهدها در تهران دیدید که چه کشورهایی نماینده فرستادند. اجلاس سران نبود. بیشتر از رده های پایین نماینده فرستادند. خواستیم از امریکا جدا شویم ، نوکر امارات متحد و چین و روس و فلسطین و سوریه شدیم! بالاترین روابط اقتصادی جمهوری اسلامی با امارات عربی است برای خریدن و وارد کردن آشغالهای چینی که بازار ما را پر کرده !
جمهوری اسلامی ضد ایرانی است. سیاست رسمی این حکومت ضد ایرانی است. برای نمونه به نمایشنامه ها و فیلمهای صدا و سیما دراین سی سال نگاه کنید! هرچه نقش دزد و جنایتکار و خیانت کار و نقش خنده دار و مسخره هست نام ایرانی دارد و هرچه نقش خوب و سنگ نام عربی ! معنای این پیام چیست؟! دشمن چنین کاری نمیکند !
سرکوب و کشتار مردم بی دفاع؛ سانسور، پارازیت، خفقان، زندان ، شکنجه، تجاوز، و هرجنایت دیگر علیه این ملت بی نوا میکنند . ملتی که خطا کرد و کشورش را به دست روضه خوانها و صدقه خورها و گداهای دیروز داد. این هم نتیجه اش. چین، کره جنوبی، تایوان، ترکیه، مالزی و عربهای جنوب خلیج فارس و … را ببینید که در سال 1356 کجا بودند و وضعی داشتند و ما در آن زمان چه وضعی داشتیم و کجا بودیم، اکنون آن کشورها و شیخ نشینهای خلیج فارس را ببیینید چه وضعی دارندو ما چه وضعی داریم. این نتیجه انقلاب و نتیجه جمهوری اسلامی برای ما بود ! ازاین روشن تر دلیلی میخواهیم؟
بیش از نیمی از اقتصاد کشور هم بی حساب و کتاب و غیر قانونی و بدون نظارت و دلیل موجه در اختیار خامنه است ! دیگر چه میتوان گفت؟ سپاه و ارتش و اطلاعات و بسیج و نیروی انتظامی و … شدند نیروهای شخصی خامنه ای و رفقایش. همه چیز فدای حکومت ، حتا اسلام ، که حفظ حکومت ( و صد البته حفظ ثروت ) اوجب واجبات است !
آن از سیاست خارجی این هم از سیاست داخلی ! عده ای هم بجای این که همبستگی را حفظ کنند و کشور را نجات بدهند دنبال تجزیه کشورند! آن ها هم فکر نمیکنند که بعد دچار دیکتاتورهای خونخار دیگری خواهند شد.
راه نجات این است ( به نظر من ) هر روز بیایم بیرون و در خیابانها راه بیفتیم تا جمعیت میلیئنی شود. کم کم نیروها سازمان یابند و کشور را نجات دهند. تهران : بابک
کاربر مهمان / 05 October 2012
با سلام. روابط ایران ودولت عثمانی بشدت تیره بود.و اولتیماتوم ان دولت خصم را در مجلس خاقان قرائت میکردند که اگر هرچه زودتر سرحدات شمال وجنوب را تخلیه نکنید حاک ایران را به توبره میکشیم وزنان شمارا به کنیزی میبریم و اله وبله میکنیم و…….! وسلطان غضبناک نظر سوی امیر لشگر خود امیر بهادر جنگ کرد.همانکسی که درمکاتبات اسم خودرا میخواند(انبر نهاد در خیک!!) . پس سردار که بسختی زیر بار مدالها وحمایل وشمشیر نفس میکشید فرمود بنویسید…..! وبادی از دهان خارج کرد !! کاتبان واتابکان حضرت خاقان عرض کردند: قربانت گردیم این فرمایش شما را به چه الف با ورسم الخط بنویسیم ؟! وایشان بفرمود که شما عجب بیسواد ومفتخور درگاه ولینعمت من هستید؟!وکاغذ را بگرفت وبادی از گلو داد و وخطی بران کشید وفرمود اینچنین می نویسند!!. حالا حکایت این سرداران وامیران وسرلشگران مقرب درگاه سلطان است که ایلچی خصم با چندین کاغذ پاره دمار از روزگار ملک وملت در اورده اند واین امیران هر از چندگاهی چند فشفشه عهد بوق هوا میکنند ومیفرمایند ما هم فششششششش کردیم!. و این سرداران مثل اینکه سالن مد پیدا کرده اند وهرروز بشکلی لباس میپوشند . گاهی پوست پلنگی وگاهی خاکستری وگاهی سرمه ای یا قهوه ایی با این کلاهای مسخره که افتابگیر انها بیش از سی سانتیمتراست و سربازهای کره شمالی هم ابرومندتر از انها لباس میپوشند!. خجالت بکشید بجای انکه در این سیرک خاقان گوی تملق ازهم بگیرید به فکر ناموس وابروی خودتان وملت باشید که دشمن با چند کاغذ پاره(بقول رئیس جمهور منتصب خودتان) خانواده وناموس شمارا به حراج گذاشته! حالا بماند تا روز نبرد که هر سوراخ موش رابچند هزار دلار بخرید ومردم شما را بخود راه ندهند.
کاربر مهمان نادر / 06 October 2012
بدون تردید حکومت جهل، جنون و ترور اسلامگرایان بزودی سرنگون خواهد شد اما اگر آگاهی و هوشیاری نباشد مردم دوباره در یک دوره ی ترسناک و رنج آور دیگر گرفتار خواهند شد.
————————————————————————–
حسن گلسفیدی و منشور آقای رضا پهلوی
http://iranglobal.info/node/10866
کاربر مهمان / 09 October 2012