وزارت بهداشت اعلام کرد که تعداد مبتلایان به کروناویروس جدید در ایران تا جمعه ۱۶ اسفند به ۴۷۴۷ نفر افزایش یافته است. همچنین مجموع قربانیان ویروس کرونا در کشور به ۱۲۴ نفر رسید. کیانوش جهانپور، رییس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت درباره آخرین وضعیت شیوع کرونا در ایران گفت: «از ظهر دیروز تا امروز، هزار و ۲۳۴ بیمار جدید مبتلا به کووید ۱۹ در کشور شناسایی شد و در مجموع تعداد این بیماران در کشور به ۴ هزار ۷۴۷ نفر رسید. متاسفانه در ۲۴ ساعت گذشته، ۱۷ بیمار مبتلا به کووید ۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان بر اثر این بیماری به ۱۲۴ نفر رسید. تعداد بهبود یافتگان بر اثر این بیماری در کشور به بیش از ۹۱۳ نفر رسید و در طول این مدت، بیش از ۱۵ هزار و ۹۸۱ مورد مشکوک در بیمارستانها بستری شدهاند.» جهانپور موارد ابتلای قطعی به کرونا در استان تهران را ۱۴۱۳ نفر اعلام کرد. در استانهای گیلان و قم و اصفهان که کانون شیوع کرونا به شمار میآیند به ترتیب: ۴۲۴، ۵۲۳ و ۳۸۸ نفر به کویید ۱۹مبتلا شدهاند. در استان مرکزی ۲۲۸ مورد ابتلا به ثبت رسیده است. در خراسان رضوی، یکی دیگر از مراکز تشیع در ایران بر اساس آمار وزارت بهداشت ۸۹ مورد ابتلای قطعی به کرونا به ثبت رسیده.
06 March 2020
بیش از ۱۵۰۰ تن از مردم ایران قربانی کرونا شده اند. سپاه پاسداران و اطلاعات سپاه مردم را تهدید به سکوت می کنند.
◾️ قربانیان کرونا در ۷۴ شهر و در ۲۸ استان تا ساعت ۲۰ به وقت تهران پنجشنبهشب ۱۵ اسفند قطعاً از ۱۵۰۰تن گذشته است.
انبوه فاکتها، گزارشها، پیامها و تماسها و گزارشات مردمی از نقاط مختلف ایران حاکی از آن است که آمار واقعی در سراسر کشور بسیار بیشتر است. وزیر بهداری رژیم امروز ناگزیر اذعان کرد که کرونا ۳۱ استان کشور را فراگرفته است.
سپاه پاسداران، اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات موظف شدهاند با ترفندهای گوناگون بهویژه تهدید خانواده قربانیان از انتشار آمار واقعی جلوگیری کنند. ستاد کل فرماندهی سپاه به همه مراکز و قرارگاههای استانی دستور داده باید در بیمارستانها و ستادهای بهداشت و درمان مستقر شوند. در بسیاری از شهرها در زمان صدور جواز دفن علت فوت را دلایل دیگری مانند ایست قلبی ذکر میکنند. از خانوادهها هم تعهد میگیرند که نگویند علت فوت کرونا بوده است.
#کولبر_نیوز
۱۵۰۰ قربانی کرونا / 06 March 2020
گمانهزنیهایی دربارهی وضعیت ایران پس از بحران کرونا
اپیدمی طاعون یا همان مرگ سیاه در قرن چهاردهم طی سه سال از 1347 تا 1350 میلادی حدود بیست و پنج میلیون نفر در اروپا و همین تعداد را در آسیا کشت. مرگ این تعداد افراد نتایج عمیقی در تاریخ رشد سرمایهداری داشت. مسلما بحران کنونی این ابعاد را ندارد اما همین میزان هم در جهان معاصر سهمگین است. بحران کنونی از آبان تا به همین روز تاثیرات عمیقی در زندگی و آگاهی فردی و جمعی مردم ایران گذاشته است. موارد زیر به نظرم مهمترین آنهاست:
1. شکاف عمیق و چشمگیر در رابطهی دولت و مردم. صرفنظر از تمامی بحثهای مفصل دربارهی وابستگی عمیق تودههای مردم به دولت در شرق که در بحثهای دولت آسیایی بارها تکرار شده است، در چهل سال اخیر سیطرهی عمیق حکومت اسلامی بر تمامی مناسبات اجتماعی و شخصی آن را به یک هایپراستیت تبدیل کرده است. دولتی که در همه چیز و در همه ابعاد زندگی دخالت محسوس دارد و نهادهای فرادولتی اساسا معنایی ندارند. ذهنیت تودههای مردم در این چهل ساله به گونهای پرورش یافته که در هر امر کوچک و بزرگی خود را محتاج و وابسته به دولت میبیند: از تإمین وسایل معاش تا امنیت روزمره تا سرگرمی و تفریح و خدمات پزشکی و هنری. هر سه بحران آبان ماه، سرنگونی هواپیمای مسافربری و شیوع گسترده کرونا ویروس عملا مردم را با وضعیت ویژهای مواجه کرده است که مفهوم ناکارآمدی سازوکارهای دولتی را به عیانترین شکل نشان داده است. ناتوانی گسترده حاکمیت دیگر یک ادعا نیست: در سادهترین امور شاهدیم که زنجیرهی کار به کلی از دست رفته است.
2. دگرگونی شدید رابطهی دین و مردم. ذهنیت مذهبی مردم چه سکولار چه مومن در این چهلسال مبتنی بر سنتی دیرین و نیز سازوکارهای ایدئولوژیک دولتی بود که خود را نماینده خدا میدانست.این وابستگی ذهنی مردم به دین و ازآنجا به دستگاههای ایدئولوژیک دولت هرگز تا به این حد به مخاطره نیفتاده بود.عدم تعطیلی قم و شهرهای مذهبی وقرنطینه نکردن این شهرها را میتوان در این راستا دید.اما حتی همین کارکرد به وضوح ناکارآمدی خود را در ذهن مردم نشان داد.هرقدر هم حکومت تلاش میکند که بابه میدان کشیدن افرادی که دیدگاه مذهبی معتدلتری دارند ونقش علم را میپذیرند،به این شکاف خاتمه دهد باز هم این رابطه ضربه شدیدی خورده است. سکولاریزاسیون پیشین جامعه ایران رفته رفته درابعاد بزرگتری خودرا نشان میدهد.کرونا دیگر مقاله نویسندهای نیست که خواهان جدایی دولت از دین میشود. کرونا واقعیت اجتماعی است که مذهبیهاو غیرمذهبیها را به یکسان مبتلا میکند و راه مقابله با آن در زمین است.
3.وخامت اوضاع اقتصادی که پیش از این هم چشمگیر بود، به ابعاد فاجعهباری نزدیک میشود. بودجهای که در واقعی بودنش، مجلس دهم بشدت شک کرد و پیشبینیشان عدم تحقق آن بودجه بود، بایک فرمان تایید و به شورای نگهبان برای تصویب فرستاده شده.اخراج گسترده و تعدیل نیروها و از بینرفتن کسبوکارهای خرد در حالی که بخش صنعتی به معنای مطلق کلمه فلج شده است موجب بیکاری انبوه نیروی کار گسترده خواهد شد.طبعا این نیروی کار گسترده فشار بیامانی بر شاغلان وارد خواهدآورد و هم مزدهای واقعی و هم مزدهای اسمی در شرایطی که تورم عنانگسیخته است کاهش چشمگیری خواهد یافت. بسیار طبیعی است که ما در سال آینده با موج گسترده اعتراضات تودهای درابعاد بسیار وسیعتری روبرو باشیم.
4.دستگاه حکومتی که با تفویض قدرت به راست ترین عناصر حکومت در قوه قضاییه و قوهی مقننه خود را آماده مواجهه با شرایط سختتر بحرانهای بینالمللی و داخلی کرده است،با تشدید بحرانهای اقتصادی و اجتماعی پس از کرونا با قدرت ضعیفتری به مواجهه خواهد پرداخت.انتخاب احتمالی ترامپ بر معضلات آینده آنها خواهد افزود.به احتمال زیاد ما باحکومتی یکدستتر و نظامیتر که روکش جمهوری را کنار خواهد گذاشت روبرو خواهیم بود.
5.پرسش بزرگ و مجهول هنوز این است: آیا تودههای مردمی که با این دگرگونیهای عمیق روبرو میشوند چه واکنشی نشان میدهند: آیارادیکالیسم خودانگیخته شکل یک جنبش مردمی آگاه را به خود میگیرد یا نه؟
حسن مرتضوی / 06 March 2020