بیژن روحانی – خانه در خاطره ماست. اما ویرانیاش فقط انهدام حافظه شخصی نیست، بلکه میتواند تباهی یک تاریخ جمعی یا از دست رفتن فضاهای مشترکی باشد که جمع ما، جامعه ما آن در آن زیسته است. و این خانهها، روزبهروز با نشانههایی که از تحولات مختلف دوران دور و نزدیک با خود دارند از بین میروند.
خانههایی که یا تحولات سبکها و شکلهای معماری را در چند دهه اخیر نشان میدهد، یا نشاندهنده این است که وقتی دست طبقه متوسط به دهانش رسید چهطور الگوی زندگیاش عوض شد، یا اینکه میتواند جزو آخرین شواهد از نوعی زندگی جمعی و خانوادگی باشد که حالا فقط میشود آن را در داستانها سراغ گرفت. تمام این فضاها در کنار یکدیگر به یادمان میآورد در کدام شهر زندگی میکنیم، یا از کدام شهر آمدهایم. وجود این فضاهای زیست مشترک به یادمان میاندازد که از هیچ زاده نشدهایم و پشت ما تاریخی از زشتیها و زیباییها ایستاده است.
اما آیا هنوز این تاریخ در جای خود ایستاده است؟ نه. این خانهها یکی یکی به زیر میغلتند. یکی از این خانهها در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، اما به حکم دادگاه از ثبت درآمده، به فروش رفته و قرار است خراب شود تا ساختمانی جدید جایش را بگیرد. آن دیگری در فهرست آثار ملی ثبت نیست، اما حداقل پنجاه – شصت سال است که در کنج فلان کوچه قرار دارد. اصلاً آن خیابان با شکل ایوان آجری این خانه در حافظه ما نقش بسته میشود.
این تکیهگاههای مشترک یاد و خاطره این روزها به سرعت برق و باد فرومیریزند و شهر مدام پوست میاندازد، بیآنکه فرصت کند در هیچکدام از این پوستهایش بالغ شود. و مشکل دقیقاً اینجاست، وگرنه هیچ کسی با نو شدن شهرها و با ساخت و ساز و توسعه مشکلی ندارد. این دگرگونیها چندان بیقاعده، سریع و ناهمگون هستند که هر نسلی انگار باید شکلی جدید از فضاهای شهری را تجربه کند، بیآنکه بتواند نقاط اتصال خود را به حافظه و تاریخ جمعی حفظ کند.
تخریبهای جدید در تهران
در نخستین هفته مهرماه خبر رسید خانه تاریخی دیگری در تهران تخریب شده است. این خانه که در تقاطع خیابان حافظ و جمهوری قرار داشت از سال ۱۳۸۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده بود و تحت حفاظت قانونی قرار داشت، اما مشخص نیست چگونه شهرداری توانسته مجوز تخریب و نوسازی برای این خانه صادر کند. این خانه به دلیل بیتوجهی، مدتها رها و متروکه بوده و سرانجام برای ساختن عمارتی جدید تخریب شد.
تخریب خانههای قدیمی در تهران مدتی است که دوباره شدت گرفته است. وجود خلاءهای قانونی باعث شده برخی مالکان بتوانند بهراحتی برای خروج آثار خود از فهرست آثار ملی اقدام کنند. از سوی دیگر مالکان نیز معتقدند اگر مورد حمایتهای دولتی قرار نگیرند قادر به حفظ خانههای تاریخی خود نیستند و چارهای جز فروش یا درخواست مجوز تخریب ندارند.
گرچه برنامه پنجم توسعه از دولت خواسته است هرساله بودجهای را جهت حفظ و نوسازی بافتهای فرسوده هزینه کند، اما بهطور دقیق اشارهای به چگونگی صرف این بودجه برای خانههای تاریخی نشده است. روشن نبودن برخی حمایتهای قانونی، قدیمی بودن قوانین مربوط به حفاظت از آثار ثبت شده، و نبودن طرحی منسجم برای حفاظت از میراث معماری معاصر باعث شده بسیاری از خانههای با ارزش که متعلق به یک صد سال اخیر هستند در تهران از میان بروند.
واکنش هنری به ویرانی
اما در میان اعتراض دوستداران میراث فرهنگی، بلاتکلیفی مالکان، ناتوانی سازمان میراث، اقدامات شهرداری، سکوت نمایندگان مجلس و خیلی دیگر از نهادها و افرادی که شاید بتوانند تأثیرگذار باشند، این هنرمندان هستند که در میان ویرانی هم دست به خلاقیت میزنند و از هر چیز، حتی از تخریب خانهای قدیمی هم یک اثر هنری میآفرینند.
گروهی از هنرمندان در خانهای در یکی از کوچههای شمیران در تهران که قرار است بهزودی تخریب شود، نمایشگاهی گروهی برگزار میکنند؛ نمایشگاهی که قرار است آخرین ادای احترام به خانهای باشد که در روزگار خودش با حسن سلیقه فراوان طراحی شده بود و شاهدی است از یک دوره معماری و شهرسازی در تهران. در سال ۱۳۳۷ خورشیدی در یکی از کوچههای شمیران حوالی خیابان پهلوی سابق کلنگ این خانه بر زمین زده شد، و خانهای زیبا و آجری برای سکونت زوجی با دو فرزند ساخته شد. اکنون گروهی از هنرمندان که به از دست رفتن فضاهای جمعی و محو شدن معماری دوران معاصر در تهران معترض هستند، فضاهای متروک این خانه را به محلی برای خلق آثار خود تبدیل کردهاند و با چیدمان یا اینستالیشن، ویدیو آرت و عکاسی و نقاشی میخواهند ویرانی این مکان را در خاطره ثبت کنند. این نمایشگاه روز چهاردهم مهرماه برابر با پنجم اکتبر در تهران برپا خواهد شد. از هنرمندان حاضر در این چیدمان یا اینستالیشن گروهی میتوان به واحد خاکدان، داریوش سعیدی، نگار فدایی، سوگل کاشانی، نامدار شیرازیان و کاوه سید حسینی اشاره کرد.
در همین زمینه
آقای بیژن روحانی، من از شما برای انعکاس این فاجعه بسیار متشکرم، اگرچه به مانند شما از خود فاجعه بسیار غمگین هستم. تخریب خانه ها یا بنا های قدیمی تنها و تنها یک جنایت فرهنگی محسوب می شود و بس. چراکه در این بناها تمامی تجارب فنی و علمی، اجتماعی و فرهنگی آن مکان یا آن سرزمین به مادیت در آمده یا زنده شده است.
سعید / 02 October 2012
تورو خده نذارین این خانهها خراب شوند
همهی کشورها یک تکه سنگ رو چنان حفظ میکنند و ازش پول در میارند که بیا و ببین. ما این همه آثار تاریخی زیبا داریم و لی قدرش رو نمیدونیم
عسل / 03 October 2012