نظام ج. ا. بعد از روزها سانسور اخبار مربوط به گسترش بیماری کرونا در ایران بالاخره مجبور شد خبر مرگ دو بیمار مبتلا به کرونا را در شهر قم را تأیید کند و این آغازی بود برای انتشار اخبار پی‌درپی درباره این بیماری در شهرهای مختلف ایران.

این عبارات بسیار شنیده می‌شود که «مردم دیوانه شده‌اند»، «مردم روانی شده‌اند»، «شبیه فیلم هندی شده»، «مردم قاطی کرده‌اند» و غیره. وقتی طرفین درباره همه مشاهدات خود از رفتارهای دیگر مردم جامعه صحبت می‌کنند لحظاتی سکوت حاکم می‌شود و بعد مرحله سوم آغاز می‌شود که همراه با اعتراف است. «البته حق دارند»، «والا حق دارند»، «واقعاً ناجوره»، «اصلاً خودمان به جهنم؛ خانواده آدم مریض بشوند چی؟»

از روزهای نخست ماه بهمن مسئولان کشور به صورت پیاپی خبر ورود کرونا به ایران را تکذیب می‌کردند. راهپیمایی حکومتی ۲۲ بهمن انجام شد اما نظام باز هم اخبار مربوط به کرونا را پنهان کرد تا انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز به پایان برسد. در همین فاصله بسیاری از پزشکان، پرستاران، خانواده بیماران و کسانی که با آنها در ارتباط بوده‌اند آلوده شدند و ویروس کرونا در سراسر ایران پخش شد.

در پنج روز اخیر آمار مبتلایان به بیماری کرونا و مرگ و میر ناشی از آن به صورت روزانه بالا می‌رود و ترس مردم ایران از بیماری کرونا به صورت تصاعدی در حال رشد است. مردم ایران به شدت ترسیده‌اند و از دروغ‌های تازه حکومت به شدت خشمگین هستند. هر بار که یک مقام دولتی بر صفحه تلویزیون ظاهر می‌شود و چیزی را تکذیب می‌کند بر میزان نفرت و عصبانیت مردم از حکومت افزوده می‌شود. دیگر همه ایمان آورده‌اند که حکومت ایران ابزار، دانش، تمرکر و اراده‌ی لازم برای مقابله با سیل، زلزله، آتش‌سوزی جنگل‌ها و بیماری‌های مسری را ندارد. مردم می‌گویند: «حکومت همه چیز را ول کرده است»، «به فکر مردم نیستند»، «بچه‌های خودشان آمریکا هستند؛ آنها که بلایی سرشان نمی‌آید»، «سر قضیه هواپیما هم اگر کشورهای خارجی گیر نداده بودند اینها چیزی نمی‌گفتند»، «آمار خیلی بیشتر از چیزی است که اعلام می‌کنند. آمار را کم اعلام می‌کنند که مجبور نباشند کاری برای مردم بکنند.»

ماسک به جای ورد

از ساختن جوک تا وحشت عمومی

شاید برای کاربران فعال در شبکه‌های اجتماعی ویروس کرونا و آنچه بر سر کشور چین آورده مسئله‌ جدید و ناآشنایی نباشد اما بعد از اعلام رسمی مرگ دو نفر از شهروندان قمی در اثر ابتلا به ویروس کرونا مشخص شد که اکثر مردم ایران از اخبار مربوط به ویروس کرونا و اوضاع کشور چین سرسری گذشته‌اند. شاید به همین دلیل بود که چهل و هشت ساعت ابتدایی بعد از اعلام مرگ دو بیمار مبتلا به کرونا در ایران همراه با سرچ، بازنشر اخبار ضد و نقیض درباره این بیماری، شایعات، ترس، انکار، امیدهای واهی و ساختن جوک گذشت. هنگامی که اخبار دست به دست شد و ترس و کنجکاوی باعث شد اطلاعات مردم ایران از ویروس کرونا بالا برود تعداد جوک‌ها و پیام‌های حاوی امیدهای واهی کمتر شد. دو روز اول می‌شد کسانی را دید که در مترو و اتوبوس به دیگرانی که ماسک زده‌اند می‌خندند اما اکنون تعداد ایرانیانی که ماسک زده‌اند آنقدر زیاد شده است که در محیط‌های عمومی این افراد ماسک‌دار هستند که با نگاه پرسشگر به افرادی که ماسک نزده‌اند نگاه می‌کنند.

یک شهروند می‌گوید: «اگر جهان موفق شود داروی کرونا را بسازد و به ایران بدهد باز به حال مردم عادی فرقی نمی‌کند چون این حکومت اول دارو را می‌دهد به بیت رهبری، خودی‌ها، آخوندها، سپاه، و بسیج؛ به مردم عادی نمی‌دهند. اگر چیزی باقی بماند آنها را هم انبار می‌کنند برای استفاده بعدی خودشان.»

هر ساله خیابان‌های شهرهای مختلف ایران دو ماه مانده به عید نوروز غلغله بود. تا ده روز پیش وضعیت خیابان‌های ایران امسال هم مثل سال‌های گذشته بود اما بعد از خبر مرگ دو نفر در اثر بیماری کرونا، خیابان‌ها خلوت‌تر از گذشته شده است. در شهرهایی که بیماران مبتلا به کرونا در بیمارستان‌ بستری هستند یا مرگ در اثر این بیماری در آنها گزارش شده خیابان‌ها کاملاً خلوت شده است. مردم در اماکن عمومی با هم حرف نمی‌زنند و اگر هم مجبور به صحبت با فرد کناری خود شوند سعی می‌کنند صورت خود را مقابل صورت او قرار ندهند. هیچکس نمی‌خواهد فرد دیگری به صورت او نزدیک شود. در فضای مجازی هم جوک‌ها جای خود را به ویدئوهای هشدارآمیز داده است. مردم ایران در ادامه‌ی اخبار سیل، زلزله، تحریم، افزایش قیمت دلار، گرانی، کشته شده شهروندان در اعتراضات آبان، شلیک موشک توسط سپاه پاسدارن به هواپیمای مسافربری اوکراین اکنون فهمیده‌اند که با یک فاجعه جدید مواجه هستند.

اینترنت، ابزار قدرتمند مردم در برابر نظام

به جز چین، کشورهای دیگری نیز هستند که درگیر وروس کرونا شده‌اند اما ایران تنها کشوری است که اعلام رسمی ورود بیماری کرونا به آن همراه با خبر فوت دو نفر از شهروندان بوده است. مقامات می‌گویند میزان مرگ و میر مبتلایان به ویروس کرونا در ایران کمتر از جهان است و این خود تبدیل به سندی شده است که نشان می‌دهد آمار اعلام شده در رابطه با تعداد مبتلایان به کرونا در ایران واقعی نیست و شاید حکومت آماری در این زمینه ندارد. در روزهای اول و دوم اسفند که همه مردم ایران تشنه اطلاعات درباره بیماری کرونا بودند کانال‌های مختلف صدا و سیمای جمهوری اسلامی برنامه‌های چند ساعته درباره انتخابات پخش می‌کردند و درباره بیماری کرونا سکوت کردند. در حالی که ماسک، ماده ضد عفونی، الکل و دستکش لاتکس کمیاب و گرانقیمت شده است و مردم برای خرید آنها صف تشکیل می‌دهند در چند استان ایران حراست بیمارستان‌ها استفاده از ماسک را برای پرستاران و نیروهای خدماتی ممنوع اعلام کرده‌اند تا باعث ترس مردم نشود. در چنین شرایطی مردم، پزشکان، فعالان اجتماعی و خبرنگاران دست به دامان اینترنت شده‌اند تا جامعه را در جریان اخبار و اطلاعات صحیح و واقعی درباره بیماری کرونا قرار دهند. درست است که در این میان چند سلبریتی در حال تبلیغ داروی تقویتی هستند و مقداری شایعات و اطلاعات نادرست درباره بیماری کرونا و راه‌های پیشگیری از آن منتشر شده است اما حجم چنین مطالب نادرستی در برابر تلاش جمعی مردم ایران برای آگاه کردن یکدیگر بسیار اندک است.

اکنون بی‌اطلاع‌ترین مردم ایران نیز به جای ارسال نسخه‌ ساخت داروی امام جعفر صادق برای یکدیگر، ویدئوهای سازمان بهداشت جهانی یا توضیحات پزشکان ایرانی را در شبکه‌های اجتماعی و پیامرسان‌های اینترتی برای یکدیگر ارسال می‌کنند. از دل اخبار منتشر شده از طرف پزشکان، پرستاران و شهروند-خبرنگاران در شبکه‌های اجتماعی است که رسانه‌‌‌های غیر حکومتی از اخبار واقعی مربوط به کرونا در ایران باخبر شده‌اند.

یک کارگر ساختمانی نوزده ساله نظر جالبی درباره چند ماه پیش رو دارد. او معتقد است چند روزی همه جا خلوت می‌شود اما به این دلیل که «ایرانی‌ها مثل چینی‌ها نیستند که حال و حوصله ماسک داشته باشند» چند روز ماسک می‌زنند و بعد «خسته می‌شوند.»

تغییرات سه مرحله‌ای و یک نتیجه‌گیری

این روزها در جمع‌ مردم ایران چگونه درباره‌ ویروس کرونا صحبت می‌شود؟

وقتی مردم ایران دوستان و آشنایان خود را می‌بینند ابتدا با خجالت از دست دادن با یکدیگر خودداری می‌کنند و در حالی که با رفتارهایی آغشته به خجالت از اینکه مبادا در چشم طرف مقابل ترسو جلوه کنند توضیح می‌دهند که «دکترها گفته‌اند برای پیشگیری از کرونا دست ندهید.» وقتی که می‌بینند طرف مقابل نیز این اقدام را تأیید می‌کند و آنها هم از دست دادن خودداری می‌کنند خوشحال می‌شوند. سپس سعی می‌کنند حرکتی نمادین را جایگزین دست دادن و روبوسی با یکدیگر کنند. آرنج خود را به هم می‌زنند، مشت خود را به هم می‌زنند، پای خود را به هم می‌زنند یا مانند مردم آسیای شرقی دست‌های خود را به نشانه احترام به هم می‌چسبانند و خم می‌شوند. بعد از این مقدمه نسبتاً خنده‌دار صحبت‌های جدی درباره اخبار و آنچه حکومت از مردم پنهان کرده است آغاز می‌شود و در ادامه درباره واکنش‌های مردم راجع به این بیماری صحبت می‌شود. در این مرحله این عبارات بسیار شنیده می‌شود که «مردم دیوانه شده‌اند»، «مردم روانی شده‌اند»، «شبیه فیلم هندی شده»، «مردم قاطی کرده‌اند» و غیره. وقتی طرفین درباره همه مشاهدات خود از رفتارهای دیگر مردم جامعه صحبت می‌کنند لحظاتی سکوت حاکم می‌شود و بعد مرحله سوم آغاز می‌شود که همراه با اعتراف است. «البته حق دارند»، «والا حق دارند»، «واقعاً ناجوره»، «اصلاً خودمان به جهنم؛ خانواده آدم مریض بشوند چی؟ »

«حالا چه می‌شود؟ » و «چه باید کرد؟» دو سوال رایج در بین ایرانیانی است که طبق معمول حکومت آنها را در برابر فاجعه تنها گذاشته است.

پایان بحث‌های جمع‌های مختلف مردم ایران در خانواده، محل کار و غیره با این نتیجه‌گیری همراه است که «حداقل صد هزار نفر» یا «حداقل یک میلیون نفر در ایران می‌میرند». روی تعداد کشته‌شدگان اشتراک نظر وجود ندارد اما مردم درباره یک مرگ و میر وسیع همنظر هستند. برخی می‌گویند که به نظر آنها «نصف پیر زن−پیرمردها می‌میرند» و برخی دیگر می‌گویند «دیگه صد هزار تا کشته روی شاخشه». کمترین برآوردی که مردم از تلفات احتمالی بیماری کرونا ارائه می‌دهند ده هزار کشته است. اگر قید «ممکن است» وارد گفتگوها شود این پیش‌بینی‌ها از مرگ و میر ناشی از کرونا شش رقمی می‌شود. مردم می‌گویند «اگر» دانشمندان و کشورهای پیشرفته‌ جهان زودتر برای کرونا دارو نسازند«با این حکومتی که ما داریم»، «ممکن است» انسان‌های زیادی در ایران کشته شوند. تخمین‌هایی که برای این تلفات انسانی پیش‌بینی می‌شود از «حداقل یک میلیون نفر» تا «چهل میلیون نفر» متغییر است. بدبینی درباره این موضوع وزن بیشتری دارد تا خوش‌بینی. یک شهروند می‌گوید: «اگر جهان موفق شود داروی کرونا را بسازد و به ایران بدهد باز به حال مردم عادی فرقی نمی‌کند چون این حکومت اول دارو را می‌دهد به بیت رهبری، خودی‌ها، آخوندها، سپاه، و بسیج؛ به مردم عادی نمی‌دهند. اگر چیزی باقی بماند آنها را هم انبار می‌کنند برای استفاده بعدی خودشان.»

دو سوال رایج

«حالا چه می‌شود؟ » و «چه باید کرد؟» دو سوال رایج در بین ایرانیانی است که طبق معمول حکومت آنها را در برابر فاجعه تنها گذاشته است. یک خانم که کارمند دولت است می‌گوید: «ای کاش این حکومت کاری نمی‌کرد و خود مردم یک فکری برای خودشان می‌کردند. اینها کمکی که به مردم نمی‌کنند، فقط مشکلات را بیشتر می‌کنند. برای چه همه ماسک‌ها را صادر کرده‌اند چین که ماسک بشود دانه‌ای پنجاه هزار تومان؟ چرا پرواز هواپیماها به چین لغو نمی‌شود؟ یک سایتی هست که مسیر همه هواپیماهای دنیای را نشان می‌دهد؛ هر روز عکس منتشر می‌شود که هواپیما دارد بین چین و ایران پرواز می‌کند. آخه ما چرا این بدبخت هستیم که گیر این حکومت افتاده‌ایم؟ داخل این هواپیماها چی هست که تعطیلش نمی‌کنند؟ چرا مدارس تعطیل نمی‌شود؟ چرا قم و مشهد را نمی‌بندند؟ چرا تلویزیون به مردم دروغ می‌گوید که نترسید و مصاحبه پخش می‌کند که کرونا از آنفولانزا راحت‌تر است؟ »

■ مادری که دارای دو فرزند است و در قنادی کار می‌کند شرحی از تلاش خود در مقابل ویروس کرونا می‌دهد که برای درک وضعیت روانی بسیاری از مردم ایران در این روزها بسیار مفید است. او می‌‌گوید: «یکی میگه ویتامین ث ضرر داره برای کرونا، یکی میگه میوه بخورید. یکی میگه ماسک بزنید، یکی میگه ماسک فایده نداره. به خدا دارم دیوانه میشم.» او ادامه می‌دهد: «وقتی می‌روم خانه دست‌هایم را آب و صابون می‌زنم بعد حواسم نیست دستم می‌خورد به دسته کلید؛ دوباره دست‌ها و کلیدها را می‌شورم. ولی چه فایده‌ای داره آخه؟ خوب مگه روسری و مانتو ویروسی نمیشه؟ یک صندلی گذاشتم جلوی در که هر کسی آمد توی خانه لباس‌هایش را بگذارد روی آن ولی بعدش چی؟ » او توضیح می‌دهد که نگران است ویروس کرونا ماشین لباس‌شویی، حمام، دستشویی، فرش‌ها و دیگر وسایل خانه را آلوده کند. در انتها می‌گوید: « اگر فکر کنید می‌بینید که فایده نداره مگه اینکه همه جا تعطیل بشه و مردم مجبور نباشند از خانه بیرون بروند.» او می‌داند که چنین اقدامی برای همه مردم ایران امکان‌پذیر نیست و خودش اضافه می‌کند: «کارمندهای دولت اگر تعطیل بشوند حقوق می‌گیرند اما ما که مردم عادی هستیم مجبوریم برویم سر کار. اگر کار نکنیم از کجا پول بیاوریم زندگی کنیم؟ کرایه صاحب‌خانه را کی می‌دهد؟ »

■ یک مهندس عمران می‌گوید در این چند روز هر کجا که می‌رود مردم مشغول صحبت درباره بیماری کرونا هستند. همه درباره راهکارهای مختلفی که درباره پیشگیری از بیماری کرونا شنیده‌اند صحبت می‌کنند «اما آخرش باز همه می‌رسند به شستن دست‌ها با آب و صابون. انگار هیچ راه دیگری نیست جز شستن دست و صورت.» یک کارمند صنعت نشر که به گفته خودش همه اخبار و مطالبی درباره ویروس کرونا را به به زبان انگلیسی و فارسی خوانده است در آخر به همین نتیجه رسیده است. او می‌گوید: « کل کاری که از دست مردم بر می‌آید این است که دست‌های خود را ضد عفونی کنند و موقع عطسه یا سرفه جلوی دهان خود را بگیرند. بقیه کارهایی را که می‌شود جلوی کرونا انجام داد کارهایی است که دولت باید انجام بدهد ولی انجام نمی‌دهد.»

چرا ایران در جهان منزوی و منفور است؟

■ یک تحصیل‌کرده رشته مدیریت که اکنون به شغل دست‌فروشی مشغول است بعد از صحبت درباره کساد شدن بازار شب عید به نکته مهمی اشاره می‌کند. او می‌گوید که تعداد بیماران مبتلا به کرونا در کشورهای همسایه چین «مثلا سه نفر، هفت نفر یا همین حدود» است و چین با اینکه «نزدیک به صد هزار نفر» مبتلا به ویروس کرونا دارد اما «موفق شده است جلوی انتشار این بیمار در جهان را بگیرد چون نظم و انضباط دارند و حکومت آنجا حساب و کتاب دارد.»

 او در ادامه می‌گوید «هنوز یک هفته نشده که در ایران کرونا آمده ولی از ایران رفته کویت، امارات، لبنان، کانادا، افغانستان و خدا می‌داند چند کشور دیگر.» او می‌گوید جهان حق دارد از ایران و ایرانی بترسد و معتقد است «رژیم از عمد دارد این بیماری را می‌فرستد کشورهای دیگر که حواس همه به کرونا پرت شود و دیگر کسی اهمیت ندهد در ایران چه خبر است.»

آب دهان به جای سنگ

■ یک کارگر ساختمانی نوزده ساله نظر جالبی درباره چند ماه پیش رو دارد. او معتقد است چند روزی همه جا خلوت می‌شود اما به این دلیل که «ایرانی‌ها مثل چینی‌ها نیستند که حال و حوصله ماسک داشته باشند» چند روز ماسک می‌زنند و بعد «خسته می‌شوند.»

نکته جالب توجه نظرات او اما نه درباره روحیات ایرانی‌ها که درباره مسائل سیاسی و اجتماعی است. او معتقد است «اگرحکومت تا بعد از سیزده‌ به در کاری کرد که کرد، اگر نکرد و مریضی بیشتر شود مردم مثل آبان می‌ریزند توی خیابان چون پول‌ها می‌رود برای سوریه و به مردم خودمان می‌رسد.»

■ یک دستفروش پس از اشاره به اعتراضات می‌گوید: «این دفعه از کجا می‌خواهند نیرو بیاورند؟ مردم به جای پرتاب کردن سنگ، توی صورت مامورها تف می‌کنند. ببینیم ایندفعه هم مثل آبان جرئت می‌کنند هزار و پانصد نفر را بکشند؟ من کار و زندگی‌ام توی خیابان است؛ دارم می‌بینم که زن چادری‌ها و بسیجی‌ها بیشتر از بقیه ماسک می‌زنند. حاضرم شرط ببندم بیشتر مامورها از ترس کرونا نمی‌آیند. اگر آمدند چه بهتر! اگر قرار است بمیریم همه با هم بمیریم. ایندفعه مثل دفعه قبلی نیست که فقط مردم بمیرند. من اگر کرونا بگیرم اول از همه می‌روم نماز جمعه. خدا کند خود خامنه‌ای کرونا بگیرد تا دل مردم خنک شود.»


در همین زمینه

معاون وزارت بهداشت: با قرنطینه قم مخالفیم، قرنطینه برای قبل از جنگ جهانی اول بود

کرونا در ایران: ازدحام مردم در مراکز درمانی