حمید مافی − سپاه کوتاه نمیآید. این را میتوان از لابهلای آخرین گفتوگوی مطبوعاتی محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران یافت. او این بار نه تنها همچنان برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات سال بعد، شرط گذاشته و از آنها خواسته است که از تند روی پرهیز کنند، بلکه در حوزه سیاست خارجی هم بدون لکنت زبان از حضور سپاه قدس در سوریه پرده برداشته و گفته است که بنا بر گفتههای مقام رهبری که سوریه را حلقه مقاومت نامیده، سپاه قدس در آنجا به مقامهای سوری، مشاوره امنیتی میدهد.
دخالت در بازار ارز یکی از نکات مهم گفتوگوی مطبوعاتی اخیر فرمانده سپاه بود. محمد علی جعفری، فرمانده سپاه گفته است دخالت سپاه برای آن است که آرامش به بازار ارز ایران برگردد. به ادعای وی این دخالت به منظور معرفی دستهای پشت پرده در ناآرامیهای اخیر بازار است و در همین راستا سپاه گزارشهایی را به رئیس دولت و شورای عالی امنیت ملی ارائه کرده است.
قدرت اقتصادی نظامیان
ورود به حوزه اقتصاد یک عادت سرشتیشده سپاه پاسداران است. سپاه اگر در دوران «پسا اصلاحات» به صورت عیان به سیاست راه یافت و دست بالا را پیدا کرد، حضورش در عرصه اقتصادی به دو دهه پیش باز میگردد. آن هنگام که در «دولت سازندگی» هاشمی رفسنجانی، فرماندهان سپاه به حضور در پروژههای ساخت و ساز و عمرانی کشور دعوت شدند و قرارگاههای سازندگی در حاشیه پادگانهای نظامی شکل گرفت.
حال نزدیک به دو دهه از آن دوران میگذرد که سپاه به قدرت بیبدیل اقتصادی ایران تبدیل شده است. هیولایی بزرگ که نظارت هیچ ارگانی را بر نمیتابد و به بهانه «دفاع از دستاوردهای انقلاب و حفظ ارزشهای آن»، هر کجا که احساس میکند، وارد میشود و میدان را برای دیگران تنگ میکند.
آمار دقیق و مستندی از فعالیتهای اقتصادی سپاه و شرکتهای وابسته به آن در دست نیست. اما معدود گزارشهای منتشر شده در رسانهها، حکایت از نقش و نفوذ گسترده نظامیان در اقتصاد دارد. شرکتهای چندگانه وابسته به سپاه، نه تنها به چاههای نفت و شرکت مخابرات ایران رسیدهاند، بلکه بخش زیادی از حمل و نقل جادهای، راه سازی، سد سازی، پروژههای مسکن مهر و بورس ایران را در اختیار دارند.
محمد علی جعفری، فرمانده سپاه ایران، ماموریت تازه دیگری را برای این نهاد تعریف کرده است. پس از آنکه نیروهای وابسته به سپاه در خرداد ۸۸ هم سرکوب خیابانی در پیش گرفتند و هم به موازات وزارت اطلاعات، بازداشت فعالان سیاسی، روزنامه نگاران و دانشجویان را پیشه کردند، این بار نوبت به بازار ارز رسیده است تا با نسخههای امنیتی این نهاد آرامش را تجربه کند.
دو ماه قبل که بازار ارز دوباره آشفته شده بود، نیروی انتظامی اقدام به بستن صرافیها و برخورد با فروشندگان غیر رسمی ارز کرد. اما این اقدام نه تنها آرامش را به بازار ارز بازنگرداند، بلکه در فاصلهای کوتاه، ارز روند صعودی خود را ادامه داد.
حضور رستم قاسمی در رأس وزارت نفت، به سپاه قدرت بیشتری بخشید تا به گفته فرمانده پیشین قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء، این مجموعه وابسته به سپاه، جایگزین غولهای نفتی در میدانهای نفت و گاز ایران شود. آن گونه که گزارشهای منتشر شده نشان میدهد، سپاه پاسداران هم اکنون شریک اقتصادی نخست دولت و بزرگترین پیمانکار و بنگاه دار به شمار میآید. گفته میشود این مجموعه با بیش از ۸۱۲ شرکت داخلی و خارجی، اجرای بیش از ۱۷۰۰ پروژه دولتی را در اختیار دارد.
بانکهای انصار و مهر، تعاونی اعتباری ثامن الائمه، سه بانک وابسته به سپاه و بسیج به شمار میآیند و همزمان با آن سپاه در بانکهای سینا (وابسته به بنیاد شهید)، مؤسسه مالی و اعتباری آینده (وابسته به بنیاد مستضعفان و جانبازان)، بانک پاسارگارد و موسسه مالی و اعتباری کوثر دارای سهام ویژه است. دو ماه پیش نیز بانک تات که از جمله بانکهای موثر در اختلاس سه هزار میلیارد تومانی بود، به مالکیت نیروهای نزدیک به سپاه پاسداران درآمد.
پدیده شوم اقتصاد ایران
حال محمد علی جعفری، فرمانده سپاه ایران، ماموریت تازه دیگری را برای این نهاد تعریف کرده است. پس از آنکه نیروهای وابسته به سپاه در خرداد ۸۸ هم سرکوب خیابانی در پیش گرفتند و هم به موازات وزارت اطلاعات، بازداشت فعالان سیاسی، روزنامه نگاران و دانشجویان را پیشه کردند، این بار نوبت به بازار ارز رسیده است تا با نسخههای امنیتی این نهاد آرامش را تجربه کند.
جعفری در حالی از دخالت سپاه در بازار ارز سخن میگوید که پیشتر محمود احمدینژاد و حسین شریعتمداری، از دستهای پشت پرده در بازار ارز خبر داده بودند و گویا اظهارات فرمانده سپاه، مکملی است بر این پازل ناتمام تا در روزهای آینده بازار ارز شاهد بگیر و ببندهای دوباره باشد.
دو ماه قبل که بازار ارز دوباره آشفته شده بود، نیروی انتظامی اقدام به بستن صرافیها و برخورد با فروشندگان غیر رسمی ارز کرد. اما این اقدام نه تنها آرامش را به بازار ارز بازنگرداند، بلکه در فاصلهای کوتاه، ارز روند صعودی خود را ادامه داد.
رئیس کل بانک مرکزی، در واکنش به اظهارات رئیس دولت در باره دستهای پشت پرده و اخلال گران در بازار ارز، گفته بود که اقتصاد ایران با پدیده شومی روبرو است. او پدیده شوم را افزایش نقدینگی در بازار و میل صاحبان سرمایه به تبدیل دارییهایشان به دلار دانسته بود. اما گویا اظهارات او برای فرماندهان نظامی و مدیران دولتی خوشایند نبوده که همچنان به دنبال کشف دستهای پشت پرده در بازار ارز هستند.
آدرس اشتباه دولت و سپاه
حال سپاه به دنبال کشف دستهای پنهان و اخلال گر در بازار ارز ایران است که به گفته فعالان اقتصادی، یک خود تحریمی مضاعف را بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. اما واقعیت این است که دستهای پنهان و اخلالگر در اقتصاد ایران، نمایان تر از آن هستند که نیاز به کار امنیتی و ویژهای داشته باشد.
بحرانهای اقتصادی که ذره ذره، اقتصاد ایران را به سمت فروپاشی کامل هدایت میکند، بیش از هر چه ثمره سیاستهای نادرست دولت و وروود گسترده نظامیان به اقتصاد است. دولتی که در سالهای گذشته، نود درصد درآمدهای نفتی را هزینه واردات کرده و با پیشه کردن سیاستهای تنشآفرینانه، تحریمهای اقتصادی را بر ایران تحمیل کرده بیش از هر عامل دیگری در کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز موثر بوده است.
اگر چه تحریمهای اقتصادی، فشارهای وارده بر اقتصاد ایران را تشدید کرده، اما همین تحریمها نیز پیش از این که همه بخشهای اقتصادی ایران را نشانه رود، گلوگاههای اقتصادی سپاه را نشانه رفت تا مانع از پولشویی این نهاد نظامی شود. از سویی دیگر، وروود سپاه، عرصه رقابت در اقتصاد ایران را برای بخش خصوصی تنگ تر کرده و امکان حضور فعالانه این بخش را از بین برده است.
نظامیان نه تنها نتوانسته اند، سرعت بهره برداری از پروژههای عمرانی را افزایش دهند بلکه سالانه با بلعیدن بخشی از بودجه دولتی و دلارهای نفتی، سرعت پیشروی پروژههای عمرانی را کند کرده و زمان انتظار را افزایش دادهاند. در چنین شرایطی، دولت نه تنها از واگذاری مالکیت و مدیریت پروژهها و بنگاههای اقتصادی، به نظامیان سودی نبرده، بلکه بخشی از آنها را با ارزشی کمتر از ارزش واقعی به نظامیان واگذار کرده و به ناچار، بودجه بخشی دیگر را هم از محل درآمدهای نفتی تامین کرده است.
در این شرایط، یافتن دستهای نامرئی که تحریمهای اقتصادی را بر ایران تحمیل کرده و با پیشه کردن سیاست واردات محور، هم ارزهای حاصل از صادرات نفت را بر باد داده و هم تولید داخلی را زمین گیر کرده، کار چندان دشواری نیست که نیاز به برنامههای امنیتی و مداخله جویانه سپاه داشته باشد. رئیس دولت و فرمانده سپاه، بیش از آنکه به دنبال یافتن اخلالگران در بازار ارز بروند، بهتر است که در جستجوی «طبقه اشرافی خشنی» باشند که محمدرضا باهنر پیشتر، بدون اشاره به نظامیان از این طبقه به عنوان خطر آینده اقتصاد ایران یاد کرده بود.
مقاله جناب “حمید مافی” کاملا گویاست. مسئله اصلی مشکل اقتصادی است. آنها میخواهند کارگران با دستمزد 380 هزار تومان و در بسیاری اوقات کمتر کار کنند! در حالیکه محسن رضایی- با دکترای اقتصاد و ان همه سابقه نظامی و مقام سیاسی-میگوید: حداقل دستمزد حدود یک میلیون باید باشد! باید آزادسازی اقتصادی به طور کامل اجرا شود مثل روسیه و بلوک شرق تا حبابها و شکافهای اقتصادی یکباره برطرف شود.
اختلاف نرخ ارز دولتی و بازار باعث رانت عظیمی برای عوامل وابسته حکومت شده است!
عدم یکسانسازی و واقعی بودن تبادلات اقتصادی مالی و بازار کار و سرمایه باعث رانتهای بزرگ شده. باعث کارگر و کارمند بر اساس واقعیت حقوقان افزایش یابد و در برای این کار میبایست حداقل حقوق بجای سالانه هفتگی یا ماهانه تعیین شودو نه سالانه! مثلا ابتدای سال که آقای رضایی گفته بود درآمد باید یک میلیون تومان باشد حداقل حقوق را 380 هزار تومان اعلام کردند! در حالیکه پس از 6 ماه ارزش پول نصف شده، الان حداقل حقوق 2 میلیون تومان است!
احتمالا خواهید گفت کارخانجات و شرکتها با همین 380 هزار تومان هم مشکل دارند و حقوقها را نمدهند! این حرف درست است ولی دلیل ندادن حقوق، بخاطر رکورد اقتصادی است، اگر دولت بجای یارانه مستقیم نقدی، بُن خرید کالاو سرمایه ایرانی میداد یعنی مردم با آن محصولات و خدمات کالاییو یا سرمایه ای مثل خدمات بانکی، می خریدند و نه اینکه پولشان بروند محصولات خارجی بخرند، هم تولید داخلی فعال میشد و همنیاز مزدم برطرف میشد! الان بیشتر یارانه مستقیم نقدی صرف خرید محصولات خارجی میشود!
اقتصاد باید ازاد باشد ولی دولت -و نه نهادهای غیرمسئول غیر دولتی- نظارت و حمایت کند.
کاربر مهمان / 18 September 2012
تحلیل کاملا درستیه. در واقع باید گفت افزایش بی رویه قیمت ارز در بازار ناشی از عدم تزریق اون به بازار توسط خود دولته که با این کار میخواد از دریافت مابه التفاوت قیمت دولتی و آزاد مبالغ هنگفتی رو به جیب عده ای خاص سرازیر کنه تا در زمان لازم بتونه از اون افراد و سرمایه هاشون به بهترین نحو استفاده کنه
حسین / 19 September 2012
مصاحبه ی جدید فرمانده ی سپاه در مورد اصلاح طلبان حکومتی حای بسی تامل دارد و نشان میدهد درون حکومت بحث های بسیاری وجود دارد و فرمانده ی سپاه درواقع برای انان خط و نشان میکشد و حضور اصلاح طلبان را با شرط و شروط می پذیرد به همین دلیل او می گوید با این شرطها حاضر به پذیرش گفتگو و مذاکره در مورد اصلاح طلبان است . در واقع جعفری به ما می گوید سپاه یک نیروی نظامی ست که تعیین کننده ی و مشروط کننده ی قدرت سیاسی ایران است در واقع او پرده از حکومت نظامی بودن جمهوری اسلامی برمی دارد . و خیال همه ی خوش خیالان به مبارزه ی پارلمانی و بدون خشونت و … را راحت می کند در واقع جمهوری اسلامی در سرکوب مدل سوریه خونریزو خون آشام است و حتی یک ذره عقب نشینی نخواهد کرد . جعفری عیان می کند که سپاه نه تنها سیاست داخلی جمهوری اسلامی را تعیین می کند بلکه سیاست خارجی نیز در دست اوست . اما چرا فرمانده ی سپاه اینگونه پریشان حال است و از پریشانی به جای خواب از دزدی اش حرف می زند . به نظر میرسد سپاه که از دو منشع مردم و روحانیت خود را مشروع میدانست از سال 88 مروعیت خیالی مردمش فروریخته است و روحانیت نیز این روزها روزگار خوشی ندارد به همین دلیل یعنی از دست دادن مشروعیت شرایط برتر سپاه را در درون نظام هم دچار تزلزل نموده است جعفری برای حفظ شرایط تهاجمی سپاه است که اینگونه پریشان حال حرف میزند . بن بست کودتای ریاست جمهوری ( در سیاست داخلی ) و همچنین بن بست سیاست نظامی – اتمی ( در سیاست خارجی ) دیگر موضع برتر و تهاجمی سپاه را متزلزل نموده است به همین دلیل با کوبیدن به جنازه ی مرده ی اصلاح طلبان سایر جناحها را تهدید کرده و خدمات سپاه به جمهوری اسلامی و همچنین نقطه های بحرانی جمهوری اسلامی را نشان میدهد . او به صراحت می گوید که هم در حوزه ی داخلی و هم در سیاست خارجی علیرغم بن بست سیاستهای سپاه و خامنه ای کوتاه نمی آید ولی او پریشان حالی اش و شکستش را با چنگ و دندان نشان میدهد . جعفری با توجه باینکه یزدی ست و دو سال در آمریکا زندگی کرده است به خوبی شرایط نامناسب سپاه را دریافته است ضعف و زبونی و پریشان حالی اش همه حکایت از وضعیت اسف بار این سازمان عریض و طویل نظامی – تروریستی , سیاسی, اقتصادی, فرهنگی و … که هر سدی را با جنایت کنار زده است دارد .
فرمانده ی سپاه خودش به خوبی از جنایتهای سپاه برای حفظ دیکتاتوری نظامی جمهوری اسلامی آگاه است و مردم هم به درستی دریافته اند که خواست انحلال سپاه یک خواست بلاواسطه برای رهائی از دیکتاتوری ست هزینه های سپاه بر گرده مردم سنگینی می کند در عر عرصه ای که سپاه وارد شده با سیاست آزمون و خطا مسبب هزینه های اقتصادی و انسانی بسیاری شده است . در واقع صحبتهای فرمانده ی سپاه نشانگر آغاز دورانی ست که سپاه سقوطش را تجربه خواهد کرد .
اما در مورد حضور ارزی سپاه باید گفت درآمدهای ارزی سپاه با فروش مستقیم نفت است که سپاه را وارد این حوزه می کند سپاه با فروش پشت پرده از طریق حساب اشخاص در خارج و گردش مالی در بانکهای خارجی و نقد کردن آن در داخل در واقع با سیستم پول شوئی وارد شده است ورود سپاه در ارز و امنیتی کردن آن برای خارج کردن رقبا از بازار است از امروز بالا و پائین شدن قیمت ارز تنها در جهت منافع سپاه انجام خواهد گرفت .
کاربر مهمان فرهاد - فریاد / 21 September 2012
اصول قانون اساسی مبهم جمهوری اسلامی یکی پس از دیگری نقض یا تعطیل میشود! وضعیت حتا مخالف ارای خمینی است!
عدم دخالت نظامیان در سیاست از اصول مهم قانون جمهوری اسلامی ایران است. خود گواهی است از سپاهی (نظامی) بودن حکومت ایران!
امروزه به قولی بعضی چیزی به نام جمهوری اسلامی نیست هرچند از ابتدا نیز حکومت جمهوری اسلامی پارادوکسیکال و غیر ممکن بود! روند فعلی به نامی کشوری به نام ایران میانجامد و حتا نابودی دین اسلام و مذهب شیعه. حکومت آخوندی-سپاهی رژیم به اصطلاح جمهوری اسلامی روز به روز ضربات کاری خودش به هویت ایرانی و اسلامی و بخصوص شیعه وارد میکند و با این روند تا چند سال دیگر در ایران نه کسی خودش را ایرانی میداند و نه مسلمان یا شیعه!
کاربر مهمان / 22 September 2012