«هرچند گرانی بنزین جرقه آغازین شعله­‌های خشم ملت ستم دیده در آبان‌ماه بود، اما مسئله فقط گرانی بنزین نبود و آن میزان از اعتراض‌­های گسترده اقشار فقیر و متوسط پایینی جامعه، و آن میزان از افراد کشته و دستگیر شده،‌ مصداق قیامی مظلومانه علیه بی‌­عدالتی، علیه فساد دستگاه حاکم و فقر روز افزون بود. سرکوب خشونت بار مردم معترض در آبان‌ماه و قطع هفت روزه اینترنت که یادآور حکایت­‌های اعصار پیشین مثل بستن دروازه­‌های یک قلعه به دست حاکمی خونخوار به قصد قتل‌­عام ساکنان حرم بود هم نتوانست مانع از حضور شجاعانه و معصومانه دانشجویان درآن “فردای دیگری” شود که دراعتراض به کشته شدن ۱۷۶ مسافر هواپیمای مسافری، خیابان­‌ها را به تسخیر خود در آوردند.»

گفت‌وگو با منصوره شجاعی، فعال حقوق زنان

  • اعتراضات آبان ۱۳۹۸ را برآمده از چه عواملی می‌دانید؟
منصوره شجاعی
منصوره شجاعی

افزایش فشارهای حاکم درعرصه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی وسرکوب گسترده فعالان مدنی از یک‌­سو و نیازهای عاطفی جامعه سرخورده برای یافتن هم‌دردانی چون خود و هم‌ذات پنداری با مردم به تنگ آمده در خیابان، زمینه فراهم آمدن جنبش‌های اعتراضی را با فاصله‌­هایی کمتر از دهه‌­های پیش به وجود آورد.

اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸ را نه تنها می­توان ادامه اعتراض‌­های دی­‌ماه ۱۳۹۶ دانست، بلکه می‌­توان آن را در استمرار اعتراض­‌هایی دانست که از جنبش دانشجویی ۱۳۷۸ به بعد جسته و گریخته شاهد آن بوده­‌ایم. هر چند دلایل این اعتراض‌­ها فاقد شباهتی تام هستند، اما دلایل ایجابی هر یک در ادامه و با تاثیرپذیری از یک‌­دیگر تعریف می‌­شوند. برای مثال اگر بهانه اصلی در جنبش آبان‌ماه ۹۸ را گرانی بنزین بدانیم، بهانه آغازین جریان دی­‌ماه ۹۶ را می‌­توان اعتراض به غارت و چپاول اموال مردم توسط موسسه­‌های مالی و عدم پاسخ‌­گویی دولت دانست. هم‌­زمانی اعتراض­‌های ۹۶ با تحصن معلمان، بازنشستگان و تحصن کارگرانی که در اثر بسته شدن کارخانه‌­ها و یا انتقال کارخانه‌­ها به بخش خصوصی بی‌­کار شده بودند از یک‌­سو و نیز هم‌زمانی این اعتراض‌­ها با ظهور پدیده دختران خیابان انقلاب و مبارزات روزمره زنان علیه حجاب اجباری از سوی دیگر، جامعه را نسبت به مسائل پیرامون حساس­‌تر و هشیارتر ساخته بود. این اعتراض‌­های بی­‎‌پاسخ در کنار ناتوانی اکثر مردم در تامین هزینه­‌های روزمره، افزایش اقشار فقیر جامعه، برملا شدن بیش از پیش فساد اقتصادی و فشار تحریم‌­های خارجی شرایط زندگی را چنان مصیبت‌­بار کرد که ضربه مهلک گرانی بنزین، جامعه ملتهب را به عصیانی عمومی واداشت. فقر، دروغ­‌های حکومت، و فشارهای روزافزون اجتماعی/سیاسی چیزی بود که مردمان به تنگ آمده را به خیابان­‌ها سرازیر کرد. هرچند گرانی بنزین جرقه آغازین شعله­‌های خشم ملت ستم دیده در آبان‌ماه بود، اما مسئله فقط گرانی بنزین نبود و آن میزان از اعتراض‌­های گسترده اقشار فقیر و متوسط پایینی جامعه، و آن میزان از افراد کشته و دستگیر شده،‌ مصداق قیامی مظلومانه علیه بی‌­عدالتی، بر علیه فساد دستگاه حاکم و فقر روز افزون بود. سرکوب خشونت بار مردم معترض در آبان‌ماه و قطع هفت روزه اینترنت که یادآور حکایت­‌های اعصار پیشین مثل بستن دروازه­‌های یک قلعه به دست حاکمی خونخوار به قصد قتل‌­عام ساکنان حرم بود هم نتوانست مانع از حضور شجاعانه و معصومانه دانشجویان درآن «فردای دیگری» شود که دراعتراض به کشته شدن ۱۷۶ مسافر هواپیمای مسافری، خیابان­‌ها را به تسخیر خود در آوردند.

  • چه ارتباطی میان اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶ و اعتراضات آبان ۱۳۹۸ می‌بینید؟

همان‌­گونه که در پاسخ به پرسش اول به تفصیل اشاره کردم، این جنبش­‌ها و خیزش­‌ها مستمرند. فقط بهانه‌­ای می­‌خواهند تا رخ دهند. از قضا در میان جنبش­‌های دو دهه اخیر، اعتراض­‌های دی­‌ماه ۱۳۹۶ و آبان‌ماه ۱۳۹۸ به لحاظ گفتمان اقتصادی و بازیگران این جنبش­‌ها از تشابه زیادی برخوردار بودند. علاوه بر این دو عامل، ارتباط و تشابه این دو جریان اعتراضی را در چند مقام دیگر نیز می‌­توان مشاهده کرد، از جمله: گفتمان اقتصادی حاکم بر جنبش، پیوستن فعالان کارگری و دانشجویی به خیل معترضان، اعتراض به فساد مالی حاکم، توزیع ناعادلانه ثروت، اعتراض به فقر، الهام­‌گیری از شعارهای رادیکال، و نشانه گرفتن نهاد رهبری به عنوان مسئول وقایع مصیبت‌­بار. در استمرار چنین حرکت­‌هایی هرچند در مقیاسی کوچک­‌تر، اما به یقین در فردایی دیگر شاهد خیزش مردمی­ دیگری خواهیم بود، زیرا حکومت از برآوردن خواسته­‌های مردم ناتوان و تنها به سرکوب متکّی است. سلسله اعتراض­‌های به حق این سال­‌ها را تا نیافتن پاسخی درخور سرِ باز ایستادن نیست.

  • ترکیب اجتماعی نیروهای اصلی شرکت کننده در این اعتراضات را چه می‌دانید؟

هریک از این خیزش­‌ها ترکیب اجتماعی خاص خود را داشته است. چنان‌­که در خیزش ۱۳۷۸ دانشجویان نیروی اصلی اعتراض را تشکیل می‌­دادند. در ۱۳۸۸ طبقه متوسط نوین شرکت موثر داشت. و در اعتراض­‌های دی­‌ماه ۱۳۹۶ شاهد حضور مال‌­باختگان فقیر شده، تحصیل کرده‌­های بی‌کار، بازنشستگان کم درآمد، کارگارن اخراجی و معلمان بدون حقوق بودیم. در آبان‌­ماه ۱۳۹۸ قشرهای فرودست و حاشیه‌­نشین و کاسب­‌های خرده پا و در مواردی همراهی طبقه متوسط نیز دیده شد. اما در تمام این جریان­‌های اعتراضی،‌ حضور پررنگ زنان در ترکیب­‌بندی این نیروها به ویژه در اعتراض­‌های آبان و دی­‌ماه ۱۳۹۸، حکایت از تجربه­‌های پیشین آنان به ویژه در بیست و چند سال اخیر بود. تجربه رویارویی با نیروهای سرکوب در قالب گشت ارشاد، تجربه­‌های مدنی آنان در تشکل­‌یابی،‌ تجربه­‌های اعتراضی آنان در تظاهرات خیابانی از یک سو و نیز شورمندی و عواطف زنانه/مادرانه و خواهرانه آنان است که از جوان و میان­‌سال و پیرترها را نیز در صفوف اول اعتراض­‌ها و رو در روی نیروهای سرکوبگر قرار می‌­دهد.


در همین زمینه: