«مینا به همراه بیشتر اهالی ساختمان، از پشت بام آپارتمان ۴ طبقه محل سکونتش در حال نگاه کردن به اعتراضات کوچه و خیابان بود که افراد لباس شخصی شروع به تیراندازی می‌کنند. متأسفانه سه گلوله به قلبش اصابت می‌کند و در راه بیمارستان “فیاض‌بخش” که روبه‌روی کوچه‌شان است، فوت می‌کند.»

این روایت لحظه جان باختن مینا شیخی ۵۹ ساله از زبان یک منبع آگاه و نزدیک به خانواده او در گفت‌وگو با زمانه است. شنبه ۲۵ آبان در جریان اعتراض‌های مردمی در محله خلیج فارس واقع در جنوب غربی تهران، با شلیک نیروهای لباس شخصی، ۳ گلوله به قلب مینا شیخی اصابت می‌کند. با وجود این که فرزندانش سعی کردند سریع او را به بیمارستان برسانند، اما مرگ امانش نمی‌دهد.

  • محل تقریبی کشته شدن مینا شیخی:
برای بزرگ شدن تصویر بر روی آن کلیل کنید

مینا شیخی متولد ۱ دی ۱۳۳۹ در سقز است. همسر خانم شیخی ۳۰ سال پیش درگذشت و او بعد از فوت همسرش، سرپرستی و مسئولیت بزرگ کردن ۶ فرزندش که آن زمان همگی خردسال بودند را به تنهایی عهده‌دار شد. او چند سال آخر زندگی‌اش را به دلیل شرایط کاری فرزندانش، در تهران سکونت داشت.

بعد از انتقال مینا شیخی به بیمارستان، نیروهای امنیتی با مراجعه به بیمارستان، جنازه او را به پزشک قانونی بهشت زهرا منتقل می‌کنند. نتیجه تحقیقات پزشک قانونی نیز تاکنون به خانواده اعلام نشده است.

به گفته این منبع آگاه، نیروهای امنیتی ابتدا از تحویل جنازه مینا شیخی سر باز زدند. در نهایت بعد از گذشت سه روز، با پیگیری‌های مداوم خانواده و گرفتن تعهداتی مبنی بر برگزار نکردن مراسم ختم و اطلاع‌رسانی نکردن در مورد نحوه مرگ مینا شیخی، سه‌شنبه ۲۸ آبان با تحویل جنازه به خانواده موافقت می‌شود. منبع آگاه زمانه در این باره می‌گوید:

«اوایل نمی‌خواستند جنازه را اصلا تحویل بدهند. بعد پیگیری‌های زیاد بالاخره راضی شدند، منتهی تعهد گرفتند نباید سر و صدایی بشود و اصلا نباید کسی برای مراسم خاک‌سپاری جمع شود. حتی گفته بودند نباید آگهی ترحیم چاپ و پخش شود.»

به گفته این منبع آگاه، خانواده تصمیم می‌گیرد آگهی ترحیم چاپ کند و صبح روز ۲۹ آبان ساعت ۸ صبح را برای مراسم خاک‌سپاری بر روی برگه‌‎های آگهی ترحیم چاپ کردند:

«جنازه را بعد از ظهر ۲۸ آبان تحویل دادند، البته آخرشم تحویل خود خانواده ندادند و با یک ماشین حمل جنازه خودشان جنازه را از مسیر دیگری بدون اینکه به خانواده بگویند به سقز آوردند. همه آن کسانی که از سقز به تهران رفته بودند دوباره با ماشین خودشان به سمت سقز راه افتادند. آنها خودشان مقصد را هم برایش تعیین کردند و به آرامستان آیچی (در سقز) بردند. در حالی که خانواده یک قبر در آرامستان شهدا در کنار قبر مرحوم برادرش آماده کرده بود و بر روی آگهی هم همین آدرس نوشته شده بود.»

در حالی که خانواده و نزدیکان مینا شیخی خودشان را برای برگزاری مراسم خاک‌سپاری و سوگواری آماده می‌‎کنند، نیروهای امنیتی برنامه دیگر برای دفن جنازه مینا شیخی در نظر داشتند و به جای آرامستان شهدا، جنازه را به آرامستان آیچی منتقل می‌کنند. این منبع آگاه چنین ادامه می‌دهد:

«عصر روز ۲۸ آبان وقتی که جنازه هنوز در راه بود، دو نفر از نزدیکان خانواده شیخی که سن‌شان هر دو ۲۳ سال بود رفتند تا آگهی‌های ترحیم را در شهر بچسبانند، اما متأسفانه آنها را دستگیر کردند. گفته بودند مردم را دعوت به تجمع می‌کنید و کلی آنها را آزار دادند و مورد ضرب و شتم قرار داده بودند. خلاصه با تماس و پیگیری‌های مداوم به شرطی حاضر شدند آن دو نفر را آزاد کنند که همان شب جنازه دفن شود و به روز بعد نیافتد. از تجمع فردا می‌ترسیدند. بالاخره بعد از ۳ ساعت آن بیچاره‌ها آزاد شدند. ساعت ۳ بامداد موفق شدند جنازه مینا را به خاک بسپارند، البته در آرامستان آیچی و بدون سر و صدا. کل آرامستان پر بود از مامورهای لباس شخصی»

مینا شیخی
مزار مرحوم مینا شیخی در آرامستان آیچی - سقز
مزار مرحوم مینا شیخی در آرامستان آیچی - سقز

با وجود فشار شدید نیروهای امنیتی و بر خلاف میل خانواده، جنازه مینا شیخی تحت تدابیر امنیتی بامداد ۲۹ آبان در آرامستان آیچی سقز به خاک سپرده شد. امین و محمد شیخی نیز دو برادر جان باخته مینا شیخی و از اعضای کومله سازمان کردستانی حرب کمونیست ایران و حزب کمونیست ایران بودند که سال‌ها پیش یکی کشته و دیگری اعدام شد. به گفته این منبع آگاه، یکی از مهم‌ترین دلایلی که نیروهای امنیتی از برگزاری مراسم و تجمع در جریان مراسم خاک‌پساری از آن هراس داشتند، به همین علت بود.

خانواده روزهای ۲۹ و ۳۰ آبان مراسم ختم و سوگواری مینا شیخی را در مسجد برگزار می‌کنند. با وجود اینکه جنازه شبانه به خاک سپرده می‌شود، اما صبح روز چهارشنبه ۲۹ آبان مردم زیادی بی‌اطلاع از اینکه خاک‌سپاری بامداد گذشته صورت گرفته، اشتباهی به آرامستان شهدا می‌روند:

«نیروهای امنیتی همان شب آگهی‌هایی ترحیمی که در سطح شهر چسبانده شده بود را کنده بودند و نذاشتند هیچی بماند. ولی صبح چهارشنبه افراد زیادی برای شرکت در مراسم خاکسپاری به آرامستان شهدا رفتند، غافل از این که شبش جنازه به خاک سپرده شده بود. بعدا فرماندار سقز و اعضای شورای شهر هم برای ابراز هم‌دردی و تسلیت آمده بودند.»

در پایان از این منبع آگاه درباره مینا شیخی پرسیدم:

«داده مینا گلی از جنس شادابی، طراوات، روشنایی، ذکاوت و انسانیت بود. زن زمانه بود با اندیشه‌ای انسانی و چشمانی پر از امید و ذوق. داده مینا دردمندی از جنس دردمندان بود که جامعه مذهب سالار و مردسالار همه دریچه‌های خوشبختی را از بدو تولد به روی‌شان بسته بود و زنجیری از بندگی عقاید پوسیده بر افکارشان زده بود. قلب مهربان و بزرگش و لبان پر از خنده و چشمان بر امیدش برای همیشه در یادها ماندگار و خاطره‌انگیز شدند.»

او در پایان برای اجرای عدالت و دادخواهی مینا شیخی گفت:

«خونش پایمال نشود. همین…»

مینا شیخی، یکی دیگر از کشته‌شدگان پرشمار اعتراضات مردمی آبان ۹۸ است که به شکل تأسف‌باری جان‌ باخت. روایت داستان زندگی و مرگ او و دیگر کشته‌شدگان، فقط ثبت جنایت‌‌‌ سرکوب‌ در جمهوری اسلامی نیست، بلکه تلاشی برای پاسداشت خاطره‌اش در راستای دادخواهی است.

بنا به آخرین آمار منتشر شده از سوی سازمان عفو بین‌الملل، در اعتراض‌های سراسری ضدحکومتی پس از گرانی بنزین در ایران، تاکنون دست‌کم ۳۰۴ تن کشته و حدود هفت هزار تن دیگر بازداشت شده‌اند.


در همین زمینه:

https://www.radiozamaneh.com/476007