تقی آزاد ارمکی استاد جامعهشناسی دانشکده علوماجتماعی تهران در مصاحبهای با روزنامه ایران که شنبه ۹ آذر ماه منتشر شد، نکتههایی را در خصوص اعتراضهای مردمی در آبان ماه، رابطه «طبقه متوسط» با معترضان، و نقش و مسیر نظام سیاسی در مواجه با آنان مطرح کرد. اهمیت این گفتهها نه به دلیل تحلیل موشکافانه از وضعیت، یا ارائه دریچهای تازه به موقعیت کنونی، که به دلیل صراحت لهجه این جامعهشناس در بیان صریح و آشکار مواضع گروههای اجتماعیای است که در مواجه با رویدادهای اجتماعیای که جایی بیرون از خاستگاه ایشان برمیخیزد یا سکوت میکنند و یا دیگران را به سکوت دعوت میکنند.
توصیههای استاد جامعهشناسی در ادعاهایی شفاف و روشن بیان میشوند: به طبقه متوسط: «درگیر ماجراجوییهای دی و آبانیها نشو» به دولت: «در مقابل دی و آبان ماهیها با طبقه متوسط متحد شو.» و اما معترضان، بازیگران اصلی روزهای آخر آبان ماه، مخاطب بحث ارمکی نیستند. آنها در بهترین حالت، حق دارند خواست خودشان را به شکلهای «مسالمتآمیز»، یا به طور مشخص در مشارکت در انتخابها مطرح کنند. هرچند دولت و نهادهای موازی هم حق دارد خواست آنها را نادیده بگیرد و «هزینههای جراحی» را به بدن مردم تحمیل کند، فقط باید حواسش به «طبقه متوسط» باشد.
ارمکی در بخشی از مصاحبه میگوید در آبان ماه نیروهای رادیکال از دو سو به میدان آمدهاند، و فکر میکند هر دوی این نیروها در آینده سیاسی ایران جایی نخواهند داشت. «مدتی بعد، بار دیگر امکان، فضا و ظرفیت بازی برای کسانی که قانونمداری و مدنیت تولید کنند، به وجود خواهد آمد. ماجرای دی ماه یا آبان ماه، ماجرای مشابه تولید نخواهد کرد. به نظر من اتفاقات آبان ماه از خودش عبور میکند.»
ارمکی البته توضیح روشنی نمیدهد که این نظرشان بر اساس چه فرضها و دلایلی شکل گرفته، به جای آن کمی به عقب برمیگردد و میگوید معترضان در آبان ۹۸ «برخلاف ماجرای دی ماه ۹۶ اغلب آدمهای ندار و فرودستان» بودهاند، «بنابراین باید تکلیف خود را با آنان معلوم کنیم.» او ادامه میدهد: «در بحثهای قبلی میگفتیم که جنبش دموکراتیک در ایران با بازیگری طبقه متوسط، اگر به سمت طبقه پایین سوگیری کند، دیگر نمیتوان آن را جمع کرد. ما در حال نزدیک شدن به این مرحله هستیم و این خطرناک است.» بنابراین قطعیت در پیشبینی آینده کمرنگ شدن نقش نیروهای رادیکال، از خطر احتمالی پیشرو جلوگیری نمیکند. با اینحال او امیدوار است که امکان بازی از دست طبقه متوسط گرفته نشود و مشارکت فعالانه در صحنه سیاسی به گروههای «غیرمدنی» و روشهای ابداعی آنان سوق پیدا نکند، چرا که «اگر در آینده اتفاقات دیگری بروز کند، ممکن است حوزه سخت قدرت طبقه متوسط را تنبیه کند، اما اگر این اتفاق نیفتد، طبقه متوسط وارد عرصه ساماندهی جامعه و سیاست خواهد شد. طبقه متوسط نمیخواهد به یک ویرانگری برسد و آنچه به دست آورده را از دست بدهد».
ارمکی در اینجا صدای یک نفر نیست، که همزمان صدای گروههای اجتماعیای است که به اتحاد با یکدیگر میاندیشند. گروههایی که با برجسته کردن خطر ویرانی، از اصلاح نادقیق و ناروشنی چون «طبقه متوسط» به مثابه شبانِ دیگر گروههای اجتماعی استفاده میکنند. «[طبقه متوسطی که]ممکن است بهلحاظ اقتصادی جابهجا شده باشند، یعنی جیبشان خالی شده باشد، اما مغزشان خالی نیست و آمال و آرزوی آنان سرجای خودش است.» بنابراین مهم است که هر تغییری بر اساس ایدهها، و آمالها و آرزوهای «طبقه متوسط» انجام شود. نیازی به آشکار کردن این فرض پنهان وجود ندارد که معترضان دی و آبان ماه، مغزشان خالی است و خطر دقیقا از اینجا میآید؛ آنها مشارکت در صحنه سیاسی را طور دیگری میفهمند و به روشهای دیگری به آن عمل میکنند.
در سه ضلعی نادقیقی که فرض ارمکی است، یک سو دولت است، سوی دیگر «طبقه متوسط»، و در نهایت مردمی معترض به وضعیت هستند که در دی ماه و آبان حضورشان را به دیگران یادآور شدند. در این میان، موضعگیری ارمکی که این روزها به شکلها و روشهای دیگر از سوی افراد و گروههای مختلف بیان میشود، بیانگر احساس نیاز گروههای اجتماعی برای نزدیکشدن به-و یا دور شدن از- یکدیگر است. به عبارت دیگر، حال که گروههای اجتماعی نادیدنیای که برای دههها زبان بخش قابل توجهی از ادبیات سیاسی رسمی حول آنها سامان گرفته بود به شکل واقعی در فضای فیزیکی تعین یافتهاند، بدل به معضلی شدهاند که باید به روشهای مهندسی شده آن را حل کرد. «طبقه متوسط» به بیان ارمکی، تعین خودش را در فضا با جدا کردن از مسیر معترضان نشان خواهد داد و با حذف شدن دوسویه رادیکال در آینده به میان میآید و اوضاع را سامان میدهد. چگونه؟ نمیدانیم. همان روشها با همان ادبیاتی که دههها ورد زبان بخش قابل توجهی از نیروهای سیاسی حاضر در صحنه بوده است.
پس کمربندها را محکم کنید، خطر تمام نشده است. خطری که البته رفع خواهد شد و بنا به این نقطه نظر، آینده سیاسى ایران در اتحاد طبقه متوسط و دولت مستقر رقم خواهد خورد. پس اگر جز این طبقه هستید، حالا سکوت کنید و دیگران را سکوت دعوت کنید، تا نیروهای رادیکال کنار بروند. سپس راه برای ورود باز خواهد شد.
نگذاریدفرودستان فرصت آرامش وفکرکردن رابدست بیاورند
همیشه درزیربارفشارفقط وفقط باخودشان درگیرباشند
لبریزازعقده,حسرت,خودآزاری,خودکم بینی ودرنهایت اگرقدرتی برایشان
باقی مانددگرآزاری(البته نزدیکان خودش)وبعدروزی هزاربارمردن ومورد
تمسخردیگران قرارگرفتن.
بشکنی ای قلم ای دست اگر
پیچی ازخدمت محرومان سر
روحت شادافراشته
هموطن بیکار / 06 December 2019