اکنون که ۱۲ سال از درگذشت احمد شاملو میگذرد، تأثیر او در عرصههای گوناگون فرهنگی آشکارتر میگردد. آثار ماندگار شاملو در زمینه فرهنگنویسی (کتاب کوچه)، پیشنهادهایش در زمینه ترجمه متون کهن (گیلگمش)، شیوهای که در زمینه ترجمه ادبیات معاصر جهان آورد (سنگ و آفتاب از اوکتاویو پاز و دن آرام از شولوخوف) و نیز پیشنهادهایش در زمینه اصلاح خط فارسی همراه با اشعار ماندگاری که از «هوای تازه» به اینسو منتشر کرد، در ادبیات و فرهنگ معاصر ایران جایگاه ویژهای دارد. شعری که به نام احمد شاملو رقم خورد و از آن به عنوان «شعر سپید» یا «شعر شاملویی» یاد میکنند، در زمان حیات شاعر مقلدان بسیار یافت، اما هر چه میگذرد، تأثیرپذیری از شعر او ژرفتر و درونیتر میگردد و از حد تقلید فراتر میرود و در زندگی بسیاری از شاعران جوان جریان مییابد.
یکی از منابع مهم شاملوشناسی «سرود بیقراری» نوشته دکتر علی شریعت کاشانی، پژوهشگر مقیم پاریس است. این کتاب را نشر نظر در تهران منتشر کرده است.
در آستانه دوازدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو، در یک پرونده جداگانه پارهای از این کتاب را که بهتدریج و در طی ماه های گذشته زیر نظر نویسنده برای انتشار در دفتر «خاک»، رادیو زمانه آماده شده بود، اکنون مقابل دیدگان خوانندگان «زمانه» قرار میدهیم:
شاملو، مسأله سیاست و شعر سیاسی ـ اجتماعی
درگیریهایی که شاملو از دیرباز با نظام سلطنت و قدرت حاکمه داشته است، در زایش و تشکل و تحول بخش چشمگیری از شعر و صور خیال او اثرگذار بوده است. از این رو درنگ و بررسی پیرامون شرایط وجودی شعر او از بررسی چگونگی برخورد وی با امر سیاست و مسائل پیوسته بدان نمیتواند بینیاز و برکنار بماند.
برای دریافت چگونگی برخورد شاملو با امر سیاست و مظاهر قدرت سیاسی سه چیز را میباید مد نظر قرار داد:
۱. گرایشها و فعالیتهای اعتراضآمیزی که شاملو را از دیرزمان با قدرت سیاسی و بازیگران آن درگیر ساخته است.
۲. نظرات و داوریهای شاملو دربارۀ سیاست و چگونگی اوضاع اجتماعی بدانگونه که در پارهای از نوشتههای پراکنده و گفتوگوهای او منعکس شدهاند.
۳. شعرهای متعهد و دادخواهانۀ شاملو و رخدادها و عوامل زمینهسازی که سرایش آنها را سبب شدهاند. در این گفتار، هریک از این موارد را به اختصار از نظر میگذرانیم.
شاملو و حافظ
میدانیم که شاملوی شاعر زمانی کمابیش دراز را در کار خوانش و پیرایش دیوان حافظ بهسر آورده است و روایتی را، و گرچه بحثانگیز، از غزلیات او با عنوان «حافظ شیراز» در ۱۳۳۶ بهچاپ رسانیده است.
از پیشگفتاری که شاملو بر چاپ دوم حافظ شیراز (۱۳۵۴) آورده است چنین برمیآید که انگیزۀ اصلی او در نزدیک شدن به دنیای حافظ و شعر او وجود ارزشهای والای انسانی و مفاهیم اجتماعی و حتی سیاسی در دیوان او بوده است، مانند رندی و آزادگی، بیرنگی و بیپروایی، جزمستیزی و حقیقتگویی، سازشناپذیری و وارستگی، بلندهمتی و دورپروازی، افشاگری و دادخواهی، و انسانیتستایی و جهل و تعصبستیزی. این مفاهیم حافظانه، که اغلب زمینه انسانی ـ اجتماعی زندگانی بشری را بهزیر پوشش خود درمیآورند، در شعرهای فراوانی از شاملو در سطوح واژگانی، تصویری و بهخصوص بنمایهای بهچشم میخورند، و گویای تأثیرگذاری آن سراینده بیبدیل در گسترش انسان و جهاناندیشی متعهد وی میباشند. شاملو در گفت و شنودی میگوید:
شاملو و مولوی
شعر و اندیشه مولوی، همانند شعر حافظ، در گوشههایی از شعر شاملو تأثیر گذاشته است، و گرچه عرفانگریزی او مانع از آن شده است تا در عمق جوهر شعری و رازورانگی اندیشه مولانا هرچه بیشتر غوطهور گردد، و به پهنه بینش و جهانبینی ویژه او نزدیکتر شود. تأثیر مولوی بر شاملو را در سطوح معناییـ معنوی و مضمونی و نیز واژگانی و تصویری میتوان دید. در اینجا به چند مورد برجسته این اثرگذاری نظر میاندازیم.
میدانیم که «آینه» بهعنوان واژه ـ تصویر، و یا مفهوم و نماد، در شعر شاملو بسیار تکرار میشود. مفاهیم و تصاویر دیگری نیز که با «آینه» پیوستگی معنوی دارند مشمول این وجه بسامدی هستند، مانند چهره و تصویر، روشنی و بیرنگی و صداقت، و دلپاکی و یگانگی. واژهـ تصویر «آینه» در عنوان دو دفتر پرآوازه شاملو نیز، یعنی «باغ آینه» و« آیدا در آینه»، بهچشم میخورد. شمار زیادی از شعرهای شورانگیز و عاشقانه او، که در کل در وصف و ستایش همسرش «آیدا» سروده شدهاند، در این دو دفتر گرد آمدهاند، و برخی از آنها تا مرز شعر عاشقانه عرفانی بهپیش میتازند. در شعر «باغ آینه» چنین میخوانیم:
تأثیر هدایت در شعر و اندیشه احمد شاملو
با نگاهی بر کارهای احمد شاملو میتوان به تأثیرگذاری آثار و اندیشه صادق هدایت بر گوشههای چشمگیری از نثر و شعر و اندیشۀ او پی برد. این تأثیرگذاری، که به دو گونه مستقیم و غیرمسقیم صورت گرفته است، در پارهای از نخستین آثار منثور شاملو (تا اواخر دهه ۱۳۳۰) و نیز در چندین شعر دفتر هوای تازه او (۱۳۲۶ـ ۱۳۳۵) آشکار است، و دامنۀ آن به اشعاری از سه دفتر آیدا در آینه، باغ آینه، و حدیث بیقراری ماهان نیز میگسترد.این امر یک مورد استثنایی و شگفتآور نیست. چرا که بخشی از کارهای شاملو در یک برهۀ زمانی (دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰و کمی پساز آن) فراهم آمده است که برابر با زمان تأثیرگذاری هدایت بر داستاننویسان و نیز بر شاعرانی چون فروغ و سپهری و غیره بوده است. تردیدی نیست که شاملو از دیرباز به ارزش و اهمیت آثار هدایت نیک آگاه بوده و آنها را ارج مینهاده است، و اینکه بهعنوان یک خواننده مشتاق از گیرایی و تأثیرگذاری آنها دور نمانده است. در اینباره همین بس که داستان کوتاه طنزآمیزی را بهیاد آریم که او در ۱۳۲۷ با عنوان «بازگشته» پرداخته است (داستانی که، بهدلایلی که در زیر خواهد آمد، متأثر از آثار هدایت است). او این داستان را «به صادق هدایت تقدیم» داشته است. این پیشکش هم گویای ارادت و احترام دیرینه او نسبت به این نویسنده میباشد، و هم تأییدکننده همجوشی و هماندیشی او با وی در برخی از زمینهها است.
تأثیرگذاری هدایت بر شاملو در سه زمینه قابل پیگیری است:
واکاوی و بازنمایی جغرافیای شعر شاملو
در آستانه سالگرد درگذشت احمد شاملو با دکتر شریعت کاشانی گفتوگویی انجام دادهایم. او در این گفتوگو درباره انگیزهاش از پژوهش در شعر شاملو میگوید: در مورد اینکه چرا از میان شاعران شاملو را انتخاب کردهام، چند دلیل و انگیزه وجود داشته است. یکی غنا و جاذبه زبان شعر اوست. زبانی است ورزیده و توانمند، پایبند به هنجارهای صرف و نحوی زبانی و هویت خاص زبان فارسی، برخوردار از واژگان و اصطلاحات کهن و امروزین و حتی محاورهای، و آراسته به ویژگی آهنگین و موسیقیایی. این زبان دربردارنده اصطلاحات و ترکیبات نوخاستهای هم هست که از ابداعات خود شاعر میباشد. امیدواریم روزی کسانی بیایند و به درنگ و بررسی در پیرامون این جنبه از ابتکارات زبانی ـ واژگانی شاعر در کل شعر او بپردازند. البته آقای دکتر تقیپور نامداریان در کتاب «سفر در مه» (چاپ دوم و بازخوانی شده، ۱۳۷۴) به بررسی جنبههای مهمی از این مورد زبانی پرداختهاند، ولی بررسی ایشان شامل آثار شاعر از «هوای تازه» تا «دشنه در دیس» (۱۳۵۶) میشود، و دربرگیرنده آخرین آثار شاعر («ترانههای کوچک غربت»، «مدایح بیصله»، «در آستانه» و «حدیث بیقراری ماهان») نمیشودباری، نخستین عاملی که شعر شاملو را در مرکز توجه من قرار داد همین حیث زبانی و واژگانی شعر او بود. برجستگی زوایای هستیاندیشانه و فلسفیوار شعر شاملو (از جبر و تقدیراندیشی گرفته تا شک و ناباوری و مشغله هستی و نیستی)، که در فرگردهایی از کتاب به بررسی آنها پرداختهام، مورد مهم دیگری است که مرا به مطالعه درباره محتوای کیفی شعر او برانگیخته است.
بی تو ای آزادی
ای والا کلام
گر نباشی در میان
باید که از دنیا گذشت.
Anonymous / 06 December 2012