نعیمه دوستدار −  مذاکرات استانبول، میان ایران و گروه ۵+۱ پس از ۱۵ساعت گفت ‌و گو در سطح کارشناسی، سرانجام با این تصمیم به پایان رسید که ایران و کشورهای عضو گروه ۵+۱ مذاکرات را ادامه دهند. هرچند دیپلمات‌های ایرانی هنگام خروج از این جلسه درباره محتوای آن اظهار نظری نکردند، اما یکی از آنان به خبرنگاری گفته است که “ما لبخند می‌زنیم و این لبخند گویای همه چیز است.”

 
روزنامه واشنگتن پست خبر داده نشست استانبول که از روز سه‌شنبه آغاز شده بود، اوایل روز چهارشنبه، به پایان رسید، آن هم با این توافق که هلگا اشمیت و علی باقری با هم مذاکره داشته باشند. هرچند تنها با برگزاری دیدار میان اشمیت و باقری است که می‌توان درباره آینده مذاکرات و امکان ادامه آن اظهارنظر کرد اما به نظر می‌رسد که حرکت در مسیر مذاکرات هسته‌ای ایران از همیشه کندتر شده است و هر بار تنها قدم‌های کوچکی برداشته می‌شود.
 
نشست کم‌ نتیجه
 
گفت و گو درباره مسائل فنی در سطح کارشناسی، بهانه تشکیل نشستی در استانبول ترکیه بود که حالا هر کدام از طرفین آن را به شکلی متفاوت تفسیر می‌کنند. مایا کوسیانیچ، سخنگوی کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته است: “حالا انتخاب با ایران است. ما انتظار داریم ایران سرانجام تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد دیپلماسی اثربخش باشد یا خیر.”
 
سخنگوی خانم اشتون درباره انتظار از ایران برای رسیدن به توافق درباره‌ اعتمادسازی سخن گفته و تاکید کرده که ایران باید به نگرانی‌های جامعه بین‌الملل پاسخ دهد.
 
شاید این نقل قول خبرگزاری ایسنا از روزنامه کریستین ساینس مانیتور از سخن یک مقام ایرانی در مذاکرات، به نظر جذاب برسد که گفته است: “گاهی فکر می‌کنم هیچ‌یک از طرف‌ها دیگری را درک نمی‌کند.” اما این تنها دلیل بی‌حاصلی گفت ‌و گوهای اخیر ایران و ۵+۱ نیست؛ چون دست کم در مورد طرف ایرانی، به نظر می‌رسد که موضوع روشن شده است: ایران می‌خواهد تا جای ممکن روند مذاکرات کند و آهسته باشد تا برنامه‌های خود را پیش ببرد، چه ابن برنامه تلاش برای غنی‌سازی اورانیوم باشد، چه به دست آوردن زمان برای دور زدن تحریم‌ها و ایجاد مانع برای تصمیم‌های احتمالی غرب.
 
مذاکره‌کنندگان: هلگا اشمیت و علی باقری
 
به هر حال، دیپلماتی که درباره مذاکرات استانبول اظهار نظر کرده، درباره نتایج اعلام شده در مورد این گفت ‌وگوها هم اظهارنظری کرده که بیراه نیست: “فضا کاملا پیچیده است. هر دو طرف می‌خواهد نشان دهد که گفت‌وگوها نتایجی داشته است حتی اگر این فقط تعیین یک تاریخ یا مکان برای نشست بعدی کارشناسی باشد.
 
حضور سنگین ناوهای آمریکایی
 
این اتفاق‌ها اما تنها موضوع مهم و پر سر و صدا در فضای سیاسی ایران نیست. نیویورک تایمز گزارش داده که آمریکا تجهیرات نظامی قابل توجهی را به خلیج فارس انتقال داده تا نیروهای نظامی ایران را از هرگونه تلاش برای بستن تنگه هرمز باز دارد. ‌آمریکا همچنین تعداد جت‌‌های جنگنده‌ای را که توانایی قابل توجهی در نفوذ به ایران دارند، افزایش داده است. این استقرار، بخشی از برنامه بلند مدت آمریکا برای تقویت حضور نظامی‌اش در خلیج فارس است و احتمال به کارگیری گزینه نظامی را در مورد ایران، تایید می‌کند.
 
در حالی که آمریکا و متحدانش در حال اعمال تحریم‌های گسترده‌تر نفتی علیه ایران هستند تا این کشور را مجبور به تصمیم‌گیری در‌باره برنامه هسته‌ای‌اش کنند، ایران تلاش می‌کند تا با به تعویق انداختن مذاکرات، زمان را به سود خود تغییر دهد. از سوی دیگر حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس ممکن است سپاه پاسداران ایران را وادار به واکنشی جدی‌تر در مقابل این حضور کند.
 
 نظر یک دیپلمات درباره مذاکرات استانبول:
“فضا کاملا پیچیده است. هر دو طرف می‌خواهد نشان دهد که گفت‌وگوها نتایجی داشته است حتی اگر این فقط تعیین یک تاریخ یا مکان برای نشست بعدی کارشناسی باشد.”
 
اکنون یکی از مشخص‌ترین نشانه‌های این حضور اعزام ناوهای نظامی ویژه برای گشت‌زنی در تنگه هرمز است و پیام آن به رهبران ایران این است که هرگز فکر بستن این تنگه را نکنند. فرماندهان نظامی آمریکا چند بار درباره مین‌گذاری تنگه هرمز یا غرق کردن چند نفت‌کش در این مسیر هشدار داده‌اند و با ایران از در گفت و گو در‌آمده‌اند. در حال حاضر هم تعداد کشتی‌های مین‌روب آمریکا در منطقه به هشت شناور رسیده است.
 
طرحی برای تهدید
 
با وجود همه این بحران‌ها، نمایندگان مجلس ایران تلاش می‌کنند طرحی دوفوریتی را در مجلس به تصویب برسانند تا بر اساس آن تنگه هرمز بسته شود.
 
با آغاز ماه ژوئیه و اجرایی شدن تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه ایران و بیمه نفت‌کش‌های ایرانی، مجلس طرحی دوفوریتی تهیه کرده که با تصویب آن “از رفت‌وآمد تانکرهای نفتکش که به مقصد کشورهای تحریم کننده در حرکت باشند، جلوگیری خواهد شد.”
 
بر اساس ماده واحده این طرح دولت جمهوری اسلامی ایران موظف می‌شود بر پایه حق حاکمیت خود، از عبور نفت‌کش‌هایی که نفت خود را به مقصد کشورهای طراح تحریم نفتی علیه ایران (اتحادیه اروپا، آمریکا و اسرائیل غاصب)، می‌برند، جلوگیری کند.
 
صد نفر از نمایندگان مجلس این طرح را امضا کرده‌اند، طرحی که تصویب و حتی پذیرش آن در هیئت رئیسه مجلس و پس از آن تاییدش در شورای نگهبان مورد تردید است. خبرهایی نیز در مورد مخالفت وزارت خارجه و هیئت رئیسه مجلس ایران در به رای گذاشتن طرح دو فوریتی کمیسیون امنیت ملی و جلوگیری از آن منتشر شده است.
 
این اقدام مجلس ایران هرچند هنوز تنها در حد تهدید است، اما وقتی در کنار مذاکرات مسکو قرار می‌گیرد، معنای خطرناکی پیدا می‌کند. به این ترتیب که چنین به نظر می‌رسد که در کنار تلاش‌های هیئت مذاکره کننده ایرانی برای کش دادن روند مذاکرات، مجلس ایران به دنبال روش‌های متفاوتی است.
 
با این که به اثبات رسیده که نمایندگان مجلس در جریان مذاکرات هسته‌ای نیستند و معمولا تصمیمات مربوط به این حوزه در جاهای دیگر گرفته می‌شود، و با این که به نظر می‌رسد این طرح تنها یک طرح شعاری و برای جلب توجه در میان افکار عمومی و اعلام قدرت در فضای داخلی است، مطرح شدن این تهدید می‌تواند فشار روی ایران را در حوره‌های مختلف بیشتر کند. فشار ۵+۱ بر ایران در روند مذاکرات هسته‌ای تنها یکی از فشارهای احتمالی است که با رفتار مخاصمت جوی ایران احتمال می‌رود.
 
 فشار دیگر، احتمال ناامن شدن خلیج فارس است. هرچند ایران از مدت‌ها پیش تسلط خود را بر خلیج فارس از دست داده و در عمل امکان کنترل عبور و مرور نفت‌کش‌ها را در تنگه عمان ندارد، اما تهدید به ایجاد ناامنی می‌تواند برای کشورهای عربی منطقه در طرح ادعای قدیمی‌شان در زمینه جزایر سه‌گانه موقعیت مناسبی باشد و فضای گفت‌وگوهای هسته‌ای ایران را تغییر دهد.
 
در کنار این تهدید، سپاه پاسداران هم اقدام به برپایی یک مانور با عنوان “پیامبر اعظم ۷” کرده که در آن امیرعلی حاجی زاده، فرمانده نیروی هوایی سپاه، گفته است: “پیام رزمایش موشکی پیامبر اعظم۷ این است که در مقابل هرگونه تهدید احتمالی، پاسخ قاطع، محکم و کوبنده خواهیم داد. اگر چنین واقعه‌ای اتفاق بیفتد موشک‌های زمین به زمین سپاه همچون صاعقه‌ای بر سر دشمنان فرود خواهد آمد. با این جنگ روانی که کشورهای منطقه‌ای راه انداخته‌اند و بلوفی بیش نیست، پیام رزمایش ما ایستادگی در مقابل فشارها و زور گویی‌های آنهاست و اینکه در کنار ملت ایران مصمم هستیم”.
 
از سوی دیگر، آمریکا همچنان می‌کوشد تا بر اساس سیاستی دو وجهی، به معنای حفظ روش مذاکره در کنار اعمال تحریم‌های شدید، گزینه نظامی را همچنان برای خود حفظ کند؛ آن هم در حالی که باراک اوباما در میانه کارزار انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، همواره از سوی میت رامنی، رقیب خود به ضعف در برخورد با ایران متهم می‌شود و تمایل دارد مسئله ایران را بدون ایجاد بحرانی تازه حل کند.
 

داستان تهدید و مذاکره همزمان حالا یک رفتار عادی در سیاست هسته‌ای حکومت ایران است که با تکیه بر آن تلاش می‌کند در مقابل فشار خردکننده تحریم‌ها و تهدیدها، زمان بیشتری برای خود بخرد؛ سیاستی که گویا غرب هم هملن را در پیش گرفته است.