“جنگ” به واژه روز تبدیل شده است، با وجود این می‌کوشند جدی‌اش نگیریم. نشریه‌ای را که جنگ را جدی گرفته بود بستند، تا دیگران حساب کارشان را داشته باشند. با وجود فلاکت، به بازار دلار تزریق می‌کنند تا نرخ ارز را پایین نگه دارند و اوضاع را عادی جلوه دهند. از یک سو می‌زنند و دستگیر می‌کنند، از سوی دیگر شعار وحدت سر می‌دهند.

مردم را در منگنه گذاشته‌اند: حکومت، تهدیدهای جنگی خارجی، و در همسویی عملی با آنها، کسانی که تحریم و جنگ را به سود مردم می‌دانند و وعده می‌دهند  کار رژیم تمام است ، با تحمل کمی فشار و احیاناً یک عمل جراحی زیبایی به صورت یک درگیری نظامی که می‌گویند به مردم آسیبی نخواهد رساند.

خمینی می‌گفت: جنگ نعمت الاهی است. “حزب نفرت” به موضع خمینی رسیده است.

بعید نیست جنگ درگیرد و فردا دستگاه تبلیغاتی رژیم بر در و دیوار قول خمینی را بنویسد. هشت سال گرفتار آن “نعمت الاهی” بوده‌ایم و می‌دانیم جنگ یعنی چه. اما آیا می‌دانیم؟

صدام حسین اصطلاح “ام المعارک” به معنای “مادر جنگ‌ها” را وارد قاموس وحشت در منطقه کرد. اگر میان ایران و آمریکا جنگ درگیرد، بعید نیست که تازه دریابیم “ام المعارک” یعنی چه؛ جنگ محتمل آینده مادر جنگ‌های بی‌پایان خواهد شد.

می‌گویید، محتمل نیست، جدی نگیریم. اما مگر خودمان را سرزنش نمی‌کنیم که حافظه تاریخی نداریم؟ آیا شرط عقل این نیست که جدی نگرفتن‌ِمان را جدی بگیریم؟ آیا علایم شیوه سلطه‌گری ملایان را در پیش از انقلاب جدی گرفتیم؟ آیا عزمشان برای سرکوب زنان و دگراندیشان و از میان بردن عرصه‌های مقاومت را جدی گرفتیم؟ در مورد علایم جنگ با عراق چه می‌گوییم؟ جنگ که درگرفت، آیا آن را آنقدر جدی گرفتیم که دریابیم از جنگ‌های جهانی هم طولانی‌تر خواهد شد؟ آیا روآوری به اتم را جدی گرفتیم؟ و نیز حضور در سوریه را؟

به این دو مورد اخیر اشاره کنم: کسانی از این به اصطلاح “اپوزیسیون” را می‌شناسم که ده سال پیش وقتی به آنان گفته می‌شد بیایید در مقابل کیش اتم بایستید، روآوری رژیم به تکنولوژی هسته‌ای کشور را بیچاره خواهد کرد، پاسخ‌شان در بهترین حالت بی‌اعتنایی بود. اما چه بسا می‌گفتند بومی‌سازی تکنولوژی هسته‌ای کار خوبی است و این موضوع ملی را نباید با مخالفت با رژیم درآمیخت. و همچنین در مورد سوریه. در همین رسانه “زمانه”، ما هر بار خواستیم پرونده‌ای در مورد سوریه بگشاییم، به ندرت نویسنده‌ای پیدا می‌کردیم که ضد جنگ بنویسد. تحلیل‌گر سیاسی فراوان داریم، اما قلم ضد جنگ بسیار بسیار کم. از همه مدعیان امروزی مخالفت با رژیم بپرسید که نشان دهند چه چیزی علیه کیش اتم و دخالت در سوریه نوشته‌اند؟ − مطالب دوره اخیر و به ویژه پس از خروج آمریکا از برجام، طبعاً جای افتخار ندارد.

جلوی جنگ بایستیم، حتا اگر زورمان اینقدر باشد که در عکس می‌بینید. خامنه‌ای گفته است، "جنگ نخواهد شد، مذاکره نمی‌کنیم". در مقابلش بایستیم: تو غلط می‌کنی که مذاکره نمی‌کنی، حتا اگر خطر جنگ بسیار پایین باشد.
جلوی جنگ بایستیم، حتا اگر زورمان اینقدر باشد که در عکس می‌بینید. خامنه‌ای گفته است، “جنگ نخواهد شد، مذاکره نمی‌کنیم”. در مقابلش بایستیم: تو غلط می‌کنی که مذاکره نمی‌کنی، حتا اگر خطر جنگ بسیار پایین باشد.

چه باید کرد؟

خامنه‌ای می‌گوید، جنگ نخواهد شد. ما بگوییم: این گونه که تو تا کنون عمل کرده‌ای، محتمل است که جنگ شود. ما روی عقل طرف مقابل نمی‌توانیم حساب کنیم، اما جنون تو را می‌شناسیم.

خامنه‌ای می‌گوید، مذاکره نمی‌کنیم. بگوییم: تو غلط می‌کنی. مردم را می‌خواهی قربانی حفظ چند موشک کنی که همین دو-سه روز اول جنگ احتمالی از کفت می‌روند.

خامنه‌ای و پاسدارانش می‌گویند، از جنگ نمی‌ترسیم. بگوییم: ما می‌ترسیم. همه جا عکس‌های جنگ هشت ساله را بزنیم و بگوییم از این بدتر خواهد شد.

خامنه‌ای و مدیرانش می‌گویند، مدیریت می‌کنیم. بگوییم: چهل سال است مدیریت‌تان را دیده‌ایم، از جمله در نوروز سیلابی امسال.

کارهای بسیاری می‌توان کرد. به ضرورت یک جنبش رزمنده صلح که برسیم، فوراً به مجموعه‌ای از ابتکارات خواهیم رسید، در داخل و در خارج. در این باره تجربیات ارجمندی وجود دارد.

در مورد ما مهم گره خوردن جنبش صلح به جنبش محرومان است، جنبشی که از دی ماه ۱۳۹۶ برآمد یافت. جنبش زنان در همه کشورها  از ستون‌های اصلی جنبش صلح است. زمین جنبش صلح همچنین زمین رویش جنبش دانشجویان و جوانان است. جنبش صلح، جنبش هنر و اندیشه است.