شهروندان ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا در روزهای ۲۳ تا ۲۶ مه ۲۰۱۹ برای انتخاب ۷۰۵ عضو پارلمان اتحادیه اروپا به پای صندوقهای رای خواهند رفت. با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، شمار نمایندگان از ۷۵۱ نفر به ۷۰۵ نفر کاهش یافته است. بنا به پیشبینی روزنامه “بیلد” چاپ آلمان، احزاب پوپولیست راست افراطی شمار کرسی های خود را در پارلمان اروپا به دو برابر مقدار فعلی افزایش خواهند داد. در نوشته زیر نگاهی به آرایش نیروهای سیاسی در کشور ایتالیا در آستانه انتخابات پارلمان اتحادیه اروپا شده است.
بحران در اردوگاه احزاب سنتی
میزان محبوبیت احزاب موسوم به جریان اصلی رو به افول است. ائتلاف پیشرو سوسیالیستها و دموکراتها (S&P) ممکن است بیش از ۴۰ کرسی از میزان فعلی کرسیهای خود را در پارلمان اتحادیه اروپا از دست بدهند.
در ایتالیا مهمترین جریان ائتلافی این اتحاد، حزب دمکراتیک (PD) با ۲۱ نماینده است که در داخل کشور نیز قدرت را به جریان پوپولیست راست افراطی واگذار کرده است. حزب دموکراتیک در برنامه تبلیغاتی خود اعلام کرده است که یک فهرست جدید و یک برنامه تجدید نظر بزرگ را آماده کرده است. بهنظر می رسد جناح چپ این حزب در برنامه تبلیغاتی و شعارهای خود مبنی بر حمایت از خدمات عمومی بهجای سرمایه گذاری بر امنیت و ترس، اندکی خود را بالا کشیده است. حزب با شعار « ما اروپایی هستیم» خود را مهمترین حزب هوادار ایده اروپای واحد معرفی کرده است.
در طول یک دهه گذشته و بهخصوص پس از انتخابات دوره پیشین محبوبیت حزب دموکراتیک رو به کاهش بوده است. بسیاری از ناظران حمایت بی چون و چرای این حزب از سیاستهای ریاضت اقتصادی و نئولیبرالی را مهم ترین دلیل رویگردانی شهروندان از آنها می دانند. این حزب اکنون ۸۶ کرسی در مجلس نمایندگان ایتالیا دارد؛ اینکه کلِ ائتلاف چپ میانه در مجلس ایتالیا به رهبری حزب دموکراتیک فقط ۸۸ نماینده دارد به خوبی گویای افول جدیِ جریانات رسمی و سنتی در برابر موج راستگرایی ضد اتحادیه اروپا در این کشور است.
اردوگاه گسترده پوپولیستها
متئو سالوینی وزیر کشور و معاون نخست وزیر و رهبر حزب لگا مهمترین جریان راست افراطی در ایتالیا را رهبری میکند. عمده تمرکز این حزب بر روی مسأله مهاجران و البته آن چیزی است که مبارزه با مافیا در این حوزه مینامد. سالوینی به تأکید بر حاکمیت ملی و اظهار نارضایتی از اطاعت بی چون و چرا از بروکسل شناخته شده است.
حزب لگا انتخابات کنونی پارلمان اتحادیه اروپا را آخرین شانس خود برای اصلاح و رویگردانی از سیاستهای پیشین خوانده است. طیفی از نمایندگان حزب لگا از «ایتالگزیت» سخن گفتهاند، مشروط به آنکه انتخابات پارلمان اروپا موجب تقویتِ جایگاه احزاب راست افراطی در پروسه تصمیمگیری قاره سبز نشود. حزب لگا در اتحاد ضمنی با جبهه ملی به رهبری مارین لوپن در فرانسه و جریان ویکتور اوربان رهبر راست افراطی مجارستان است. حزب لگا به دلیل نزدیکی سیاستهایش با کرملین هنوز نتوانسته مانند فرانسه یک اتحاد مستحکم با راست افراطیِ اروپای شرقی از جمله لهستان را ایجاد کند.
راستگرایان اروپای شرقی برخلاف اروپای غربی از نفوذ روسیه بیمناک هستند. با این وجود، ائتلاف راست افراطی از غرب تا شرق اروپا گسترده است و حزب لگا بدون شک یکی از محورهای این اتحاد فراملی بین ملیگرایان اروپایی است. این حزب هم اکنون در ائتلاف با جنبش پوپولیستیِ پنج ستاره، قدرت سیاسی در ایتالیا را در دست دارد.این حزب به تنهایی ۷۳ کرسی مجلس نمایندگان ایتالیا را در اختیار دارد.
حزب لگا یکی از اعضای کلیدی و موثر گروه پوپولیستی و ضد اتحادیه «اروپای آزادی و دموکراسی مستقیم» (EFDD) در پارلمان اتحادیه اروپاست.
جنبش پنج ستاره حزب نوظهوری است که در سال ۲۰۰۹ تأسیس شد و خود را بهعنوان یک نیروی جدی در صحنه سیاسی ایتالیا مطرح کرده است. این حزب به رهبری لوئیجی دی مایو بیشتر با انتقاد از جهانی سازی شناخته میشوده و به خاطر روحیه ضد نظام بودنش مشهور است. در واقع اما تمایز چندانی بین سیاستهای کلان نهضت پنج ستاره با راستگرایان حزب لگا وجود ندارد. این حزب در انتخابات پیشین پارلمانی در ایتالیا در سال ۲۰۱۸ با بیش از ۳۲ درصد آرا به تنهایی جایگاه دوم را کسب کرد. این جریان با کسب ۱۳۳ کرسی در مجلس ایتالیا باز هم به تنهایی بیشترین کرسیها را در اختیار دارد، اما عضو ائتلاف راستگرایان مجلس نمایندگان نیست.
اردوگاه راستگرایان پوپولیست در ایتالیا گسترده است. امروز راست میانه و محافظه کار مرزبندی مشخص و قاطعی با راست افراطی ندارد و خود در انتخابات پیشین پارلمانی در ایتالیا با حزب لگا ائتلاف کرده بود.
مشخصاً منظور حزب «ایتالیا به پیش» (FI) با نام پیشین «حزب مردم آزاد» به رهبری سیلویو برلوسکونی است که معاون او آنتونیو تایانی، اکنون رئیس ایتالیایی پارلمان اروپاست. تایانی که قبلاً از خدمات موسولینی و فاشیسم در ایجاد زیرساختهای ارزشمند در ایتالیا ستایش کرده بود، به دلیل اختلاف با لوییجی دی مایو رهبر جنبش پنج ستاره که این جنبش را چپ گرا معرفی کرده بود، از شرکت در دولت ائتلافی سر باز زد و از آن زمان بیشتر در پی درهمشکستن و تضعیفِ ائتلاف بین حزب لگا و جنبش پنج ستاره بوده است.
حزب ایتالیا به پیش در پارلمان، ائتلاف موسوم به «راست میانه» را با حزب لگا همچنان حفظ کرده است. این حزب خواهان خروج از اتحادیه اروپا نیست ولی از محدودیت مهاجرت دفاع و انتقاداتی به سیاستهای بروکسل دارد.
حزب ایتالیا به پیش که به حزب شخصیت های کاریزماتیک مشهور است، پیشتر از ورودِ چهره جدید خود، الساندرا موسولینی، نتیجه بنیتو موسولینی در کارزار انتخاباتی پارلمان اروپا خبر داده بود. الساندرا که قبلاً مدل و بازیگر بوده و پرونده همسر او در تعرض به کارگران جنسی زیر سن قانونی مختومه اعلام شد، هیچ سابقه سیاسیای ندارد اما با این حال سال گذشته به مجلس نمایندگان ایتالیا راه پیدا کرد.
«ایتالیا به پیش» بعد از حزب لگا، ۵۹ کرسی را در مجموعه ائتلاف راستگرایان مجلس نمایندگان در اختیار دارد. این حزب به همراه جریانات دموکرات مسیحیِ کشورهای دیگر اروپایی عضو فراکسیون «مردم اروپا» (EPP) مهمترین جریان محافظه کار راست، در پارلمان اتحادیه اروپاست و از جمله بنیانگذاران این گروه سیاسی است.
حزب برادران ایتالیا (FDI) به رهبری جورجا ملونی، از دیگر احزاب راستگرای پوپولیست در ایتالیاست که در ائتلاف با احزاب لگا و ایتالیا به پیش در مجلس نمایندگان کشور قرار دارد. این حزب پشتیبان سیاستهای دستراستی علیه مهاجران و علیه حقوق زنان است؛ مخالف حق سقط جنین و همجنسگرایی است و هوادار به اصطلاح حاکمیت ملی در سیاست گذاری.
این حزب در مجموعه ائتلاف راستگرایان مجلس ۱۹ کرسی در اختیار دارد. برادران ایتالیا حزبی به شدت ملی گراست؛ ملونی برنامه حزب خود را «انقلابی» خوانده وعده داده همه چیز را تغییر دهد؛ او حتی خواستار انتقال پایتخت اروپای مسیحی به شهر رم شده است! این حزب با گروه فشار نئوفاشیستیست موسوم به «فورتزا نووا» روابط نزدیکی دارد.
کایو جولیو سزار موسولینی، دیگر نتیجه بنیتو موسولینی و پسر عموی الساندارا، نامزد این حزب در انتخابات ۲۶ ماه مه پارلمان اتحادیه اروپا خواهد بود. کایو جولیو سزار رسماً اعلام کرده که جدش را منبع الهام خود میداند، به نام خانوادگیاش افتخار میکند و امیدوار است رایدهنگان ارزش « برند موسولینی» را درک کنند!
بنا به قوانین ایتالیا ترویج ایدئولوژی فاشیسم ممنوع است؛ با اینخال حزب برادران ایتالیا در 16 آوریلِ امسال تصمیم گرفت کنفرانسی در شهر پادوا با عنوان «دکترین فاشیسم» برگزار کند که بعد از اینکه عنوان شد کایو مهمان افتخاری این کنفرانس است، این کنفرانس لغو شد. کارزارهای تبلیغی رهبران حزب برادران ایتالیا در کنار بناهای برجای مانده از دهه ۴۰ میلادی برگزار میشود، از جمله ساختمان «کاخ تمدن ایتالیا» ( Palazzo della civilta italaina) در شهر رم که نماد معماری فاشیستی شناخته میشود.
فصل مشترک همه این جریانات، مخالف با سیاستهای رسمی اتحادیه اروپا در مورد مهاجرت و زنان و حمایت از قانونگذاری داخلی در حوزه کسب و کار و سیاستهای مالی به نفع شهروندان بومی است. بخشی از این جریانات آشکارا مخالف پیمانهای زیستمحیطی اند و این قراردادها را توطئهای علیه کشور خویش و در جهت بیکاری کارگران بومی و صنعتزدایی از کشور میدانند.
همه این جریانات به جز حزب «ایتالیا به پیش» بهصراحت مخالف جهانیسازی هستند و البته منتقد آنچه همگنسازی فرهنگی ناشی از جهانیسازی مینامند. این جریانات همگی مسلمان ستیز هستند و «اسلام» اسم رمز آنهاست برای یکدستکردن مجموعه نامتناجس مهاجران خاورمیانه و آفریقا و نهایتاً طرد آنها.
حمایت از نهاد خانواده، افزایش زاد و ولد شهروندان بومی برای جبران کاهش ورود نیروی کار مهاجر و پیری جمعیت و احیای ارزشهای مسیحیِ خانوادهسالار از دیگر شعارهای مشترک این جریانات است.
پوپولیسم نتیجه نئولیبرالیسم در غیاب چپ است
سالها تحمیل سیاست ریاضت اقتصادی بر کشورهای اروپایی از جمله ایتالیا در رویگردانی بخش مهمی از شهروندان اروپایی از احزاب سنتی چپ و راست میانه تأثیر گذار بوده است. ناامیدی و خشمی که به طور خاص طبقه کارگر بومی این کشور از رسانهها و احزاب جریانات اصلی داشته به تدریج به فضای فکری دیگر اقشار جامعه منتقل گشته و عمومیت یافته است.
آنچه مشخص است، استراتژی ضد نخبهگرایانه پوپولیستها تاکنون جواب داده است؛ و دولتمردان احزاب سنتی نه تنها در عرصه اقتصادی مطالبات شهروندان را نمایندگی نمیکنند بلکه در عرصه سیاسی نیز طی یک دهه اخیر با آرای پوپولیستها، این رویگردانی نمود بیشتری یافته است.
غالباً این جنبشها با احساسات ملیگرایانه و ضد مهاجرش که آمیخته به نژادپرستی و بیگانههراسی اند، شناخته میشوند؛ اما باید توجه داشت که این احساسات و تعصبها نشانه ظهور و گسترش این جنبشها هستند و نه دلیل آن. علت حقیقی را باید در وخیم شدن شرایط زندگی طبقات فرودست به طور کلی و شرایط زندگی طبقه کارگر، به طور خاص جستجو کرد.
روند دشوار شدن شرایط معیشتی که از دهه ۱۹۸۰ در هر دو سوی اقیانوس اطلس شمالی آغاز شد، با وقوع رکود بزرگ در سال ۲۰۰۸ به اوج خود رسید. این روند همبسته اعمال گسترده سیاستهای نئولیبرالی است.
سیاستهای نئولیبرال که در ۳۰ سال گذشته از سوی دولتهای راستگرا و همچنین دولتهای سوسیال دموکراتیک اعمال شده، همبستگی و امنیت حقوقی و شغلی را در نیروی کار مختل کرده است؛ مشخصاْ اقداماتی همچون خصوصیسازی خدمات عمومی و اصلاحات در قوانین کار نظام حمایت اجتماعی را تا حد زیادی از بین برده و کار را بیثبات کرده است. و این پیشزمینه تاریخی ظهور ظهور و گسترش جنبشهای ملیگرای ضد مهاجر بوده است.
وینسنت ناوارو، جامعه شناس اسپانیایی و استاد علوم سیاسی دانشگاه جان هاپکینز، مینویسد: «درآمد حاصل از کار کارگران از زمان اعمال سیاستهای نئولیبرال در بیشتر کشورهای هر دو سوی اقیانوس اطلس رو به کاهش گذاشته است… کاهش سطح دستمزدها در بازه زمانی ۱۹۸۱ تا ۲۰۱۲ در ایالات متحده ۵,۵ درصد، در ۱۵ کشور اتحادیه اروپا ۶,۹ درصد، در آلمان ۵,۴ درصد ، در فرانسه ۸,۵ درصد، در ایتالیا ۷,۱ درصد، در بریتانیا ۱,۹ درصد و در اسپانیا ۱۴,۶ درصد بوده است. پشت این اعداد و ارقام سطح وسیعی از افزایش نابرابریهای اجتماعی نهفته است.»
غیاب و ضعف نیرویی اجتماعی که بتواند در برابر این روند مقاومت کند، باعث شد صحنه برای حضور پوپولیستها و فاشیستها آماده شود؛ در آستانه انتخابات پارلمان اروپا، پوپولیستهای راست خیز بلندی برداشتهاند، نه فقط در ایتالیا در که کل اروپا.
ایتالیا پایتخت مافیای خلافکار جهان ، معمولاً بدلیل خصوصیات روحی روانیشان ، کسی آنها را جدی نمیگیرد ولی شبح نئو فاشیسم در اروپا جدی است ! شاید واکنشی به اسلام سیاسی و خشونت لجام گسیخته آنها در عرصه اجتماعی و سیاسی آن باشد وگرنه بلحاظ اقتصادی، اروپا میداند با پول شیخهای نفتی در اقتصاد داخلی و بین المللی چگونه استفاده و سو استفاده کند !
ایراندوست / 07 May 2019
چند روز پیش مقاله ای در روزنامهء “گاردین” اشاره داشت که حزب کار انگلستان (به رهبری کوربین) می تواند در انتخابات پارلمان اروپا توازن قوا را به سود نیروهای مترقی و چپ تغییر دهد. آیا چنین تحلیلی عینی است یا نه در دو هفتهء آینده معلوم خواهد شد.
جناب ایراندوست کشور ایتالیا همچنین پایتخت رنسانس و زادگاه دانته, جوردانو برونو, داوینچی, بنتتو کروچه, گرامشی. روسلینی, ویتوریا دسیکا, ویسکونتی, فلینی, برتولوچی, “پوتره اوپرایو” و ده ها و صد ها شخصیت و جنبش های بی نظیر هنری, فلسفی, سیاسی است.
توازن قوای کنونی در ایتالیا را نمیتوان با کلی گویی در مورد “خصوصیات روحی روانیشان” توضیح داد.
به قول محسن نامجو در آهنگ “عشق همیشه در مراجعه است”:
“کلی گویی آفت شعر است
حرف مفت آفت ذهن”
نتیجه گیری نهایی مقاله که “پوپولیسم نتیجه نئولیبرالیسم در غیاب چپ است” توضیح درستی برای شرایط کنونی در ایتالیا است.
روز خوبی داشته باشید.
ایتالیا دوست / 08 May 2019