اعتصابها و اعتراضات کارگری در چند سال اخیر روندی فزاینده داشته و سال ۹۷ به نسبت سالهای قبل از گستردگی و عمق بیشتری برخوردار شده است. کارگران در سال ۹۷ با اشکال گوناگون مقاومت و مبارزه از جمله برپایی اعتصابهای طولانیمدت (نمونه مجتمع نیشکر هفتتپه و گروه ملی فولاد اهواز)، اعتصابهای سراسری (نمونه اعتصابهای سراسری معلمان و بازنشستگان)، و اعتصاب کارگران در یک رشته کاری (کارگران ابنیه راهآهن) سطح نوینی از همبستگی مبارزاتی را به نمایش گذاشتند.
«زمانه» در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر، پرسشهایی درباره جنبش کارگری ایران و چشمانداز آن را با چند فعال کارگری در میان گذاشته است. در گفتوگوی زیر بهروز فراهانی عضو «همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه» به زمانه میگوید که جنبش کارگری ایران باید خواستهای جنبش مدنی و عمومی را هم مطرح کند.
به گفته بهروز فراهانی سالهاست که شاهد اعتراضات و مطالبات کارگران و حقوقبگیران دیگر هستیم که دلیلاش سیاستهای اقتصادی کلان دولتهای متفاوت بوده است. این سیاستها برای دستیابی به نیروی کار ارزان، با حمله به سطح زندگی کارگران تلاش کردهاند هزینه کار را پائین بیاورند. اما همگرایی سال ۹۷ بین بخشهای متفاوت جنبش کارگری و حمایت اینان از همدیگر، به باور فراهانی، در تاریخ معاصر ما بیسابقه بود.
به گفته بهروز فراهانی، با توجه به آن چه در سال ۹۷ گذشت، چشمانداز سال جاری نمیتواند چیز دیگری به جز ادامه مبارزهها باشد. هیچ کدام از جناحهای حکومت، چه اصلاحطلب، چه اصولگرا و چه اصولگرای معتدل، هیچ پاسخی برای خواستهای کارگران ندارند. به باور او، سال ۹۸ میتواند سال مبارزات کارگران و سال رادیکالترشدن شعارها باشد.
آیا جنبش کارگری با موانعی هم روبروست؟ بهروز فراهانی یکی از موانع جنبش کارگری را سرکوب سیستماتیک و گسترده میبیند. سیاست ایذایی، دستگیری و اخراج در تمام دورهها از دوران رفسنجانی تا امروز در دستور کار هیات حاکمه بوده. از اواخر دوره احمدینژاد پیگرد تمام کسانی که در اعتصابات و اعتراضات شرکت میکردند مطرح شد و دستگیریها از دستگیری فعالان شناخته شده جنبش کارگری فراتر رفت. اکنون جرم خرابکاری اقتصادی را به میان کشیده و آن را مصداق «به خطر انداختن امنیت کشور» قلمداد کردهاند. در یک کلام فشار را روی دستاندرکاران جنبش کارگری به شدت بالا میبرند.
اما این تنها مانع نیست. اولین دلیل سرکوب است اما نوع اقتصاد ایران و فراوانی شرکتهای کوچک زیر ۱۰ نفر در ایران سازماندهی را مشکلتر میکند و این وظایف کارگران موسسات بزرگ را سنگینتر میکند. آنها هستند که میتوانند در شرایط ایران محور اتحاد شوند.
به باور فراهانی، مانع دیگری که مانع پیشرفت مبارزات کارگران شده است، فقدان یک تشکل سراسری است؛ سازمانی که بتواند مبارزات را به هم پیوند بدهد.
او معتقد است که تجربیات جنبش کارگری در سایر کشورها نشان میدهد صِرف سرکوب مانع از تشکیل اتحادیهها و سایر تشکلها نمیشود. شیلی دوران پینوشه، اسپانیای دوران فرانکو، یا آفریقای جنوبی دوران آپارتاید و کره جنوبی دوران دیکتاتوری نظامی، به باور فراهانی، گواه این مسالهاند.
احتمالا بیش از 99% کارگران ایران یا اصلا چیزی از سوسیالیسم نمیدانند و یا فکر میکنند سوسیالیسم همان کمونیسم شوروی و چین و امثالهم است که ضد خدا هستند و میخواهند دین و ایمان مردم بزدایند و کشور را تبدیل به یک دیکتاتوری چپی کنند!
ضمن آنکه حدود 30% جمعیت ایران از طبقات بورژوا و شبه سرمایه دار تا سرمایه دار نوکیسه وابسته به رژیم هستند منافعشان با تدوام ننگین این نظام ضد بشری گره خورده! و که فقط در یک صورت دست از حمایت از این نظام برمیدارند که مواجهه با حمله نظامی خوردکننده خارجی باشند.
باور کنید این جماعت کارگر هیچ جنبشی درونشان نیست جز غرغر کردند و گاهی تجمعهای بی اثر و خنثی.
این نظام نه کارگر میترسد و نه از دانشجو نه از نها.
این نظام سرنگون نمیشود توسط این جماعت ایرانی ناتوان.
تنها راه اینست قدرت و توان سرکوب با حمله نظامی ابرقدرتها از بین برود و انگاه شانسی برای سرنگونی است.
توهم زدایی / 19 April 2019
جناب “توهم زدایی” متاسفانه به نظر می رسد که در اینجا فقط این شما می باشید که پر از توهم (بعلاوه بر مقدار متنابهی نافهمی و نفهمی) از طبقهء کارگر ایران و جنبش هایش می باشید.
که البته در این مورد می شود چندین کتاب (چندین جلدی) نبشت, اما فعلا فقط اشاره ای به بدیل کارگران برای حکومت پس از ج.ا. می کنیم و مابقی به فرصتی در آتیه ء نزدیک موکول می شود.
طبقهء کارگر در ایران در مسیر تکوین به مثابهء طبقه ای برای خود است.
چنین مسیری را می توان گام به گام نشان داد و یاداوری کرد: از جان باختگان “بابک شهر” و پیامدهای آن, تا انواع و اقسام تشکلات مستقل کارگری در دو دههء اخیر, تا مطرح شدن شوراها و مدیریت شورایی در یکسال اخیر.
ایده های خودگردانی و خود مدیریتی کارگرانِ ایران از هفت تپه, فولاد اهواز تا هاپکوی اراک تا ماشین سازی تبریز,…یکی از بهترین شاخصهایِ جدیدِ طبقهء کارگر در ایران است.
حتا میتوان اظهار کرد که بدیل دولتی کارگران در ایران, برای برپایی دولتی شورایی: بر پایهء دموکراسی مستقیم و رادیکال (مدل روژووا,…) متمدن ترین و کم هزینه ترین انتخاب برای مردم ایران است.
با تشکر از دوستان “زمانه” که بهترین بخش کارگری را در کل سایت های ایرانی داردند, منجمله این سری مصاحبات. شاید بد نباشد که کنشگران کارگری داخل مقداری بیشتر در این سری وارد شوند و گفت و گوهای بیشتری با آنان داشته باشیم: رضا شهابی, داوود رضوی,…فولاد اهواز, هفت تپه, هپکو, ماشین سازی تبریز,…
با سپاس
جمال چراغ ویسی / 22 April 2019