سال ۹۷، به لحاظ سیاسی پیش از فروردین آغاز شد؛ در دی ماه ۹۶ با شورش ده روزه مردم در بیش از صد شهر؛ و خیلی زود به پایان رسید، با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه؛ آنچه در ادامه اتفاق افتاد، جز پردههایی بیش در ادامه این دو رخداد کلیدی نبودند.
در سال ۹۷، تلگرام فیلتر شد، قانون منع بهکارگیری بازنشستگان تصویب شد، هاشمی شاهرودی درگذشت، تیم ملی از فینال جام ملتهای آسیا جا ماند، محمد ثلاث از دراویش گنابادی اعدام شد، کوچر بیرکار، ریاضیدان مریوانی نوبل ریاضیات گرفت، اسماعیل بخشی و سپیده قلیان شکنجه شدند، گوشت کیلویی از صد هزار تومان فراتر رفت، پنج مهاجم مسلح جایگاه ویژه مقامات را در رژه اهواز به رگبار بستند و افزایش «عمق استراتژیک » تا سوریه، به کمک امنیت ایران نیامد، طرح بمبگذاری در نشست مجاهدین در پاریس موجب رسوایی دیپلماتیک جمهوری اسلامی شد، پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس افتتاح شد، روند خصوصیسازیها و ماجراجوییهای موشکی سپاه ادامه یافت و از همه مهمتر، تصور پایان جمهوری اسلامی به طور عینی، ممکن و ملموس شد.
ایران در حالی به استقبال سال ۹۷ رفت، که در دی ماه ۹۶ به لرزه در آمده بود؛ شورش مردم علیه فقر، گرانی و بیکاری٬ مدار سیاسی در ایران را جابهجا کرد. و بدین ترتیب فصل تازهای آغازید که در آن مرکز ثقل اتفاقات دیگر شکاف و تضاد اصلاحطلب و اصولگرا نبود.
در مرداد ماه ۹۷، موج اعتراضات علیه مشکلات معیشتی و اقتصادی باز در مقیاسی کوچکتر در شاپورنو در اصفهان، کرج و چند شهر دیگر را در نوردید؛ شهریور ماه ایران شاهد اعتصاب عمومی کردستان بود؛ در ماه مهر، رانندگان کامیون برای بار سوم اعتصاب کردند و معلمان نیز دست به تحصن سراسری زدند؛ تا پایان سال معلمان در نوبتی دیگر اعتصاب کردند؛ به این فهرست اعتراضات خیابانی کارگران نیشکر هفتتپه و فولاد اهواز، اعتراضات کشاورزان شرق اصفهان، اعتراضات کازرون و عربهای خوزستان را باید افزود. و همه اینها تنها یک ضلع از مثلث بحرانی بود که جمهوری اسلامی را در سال ۹۷ دچار چالشی جدی کرد.
دو ضلع دیگر مثلث بحران سال ۹۷ ایران در کنار مشکلات اقتصادی و نارضایتی معیشتی مردم عبارت بودند از تنگنای دیپلماتیک پس از خروج آمریکا از برجام، و تنش ژئوپلیتیک با عربستان و اسرائیل… مجموعه بحرانهایی که باعث شد جمهوری اسلامی در جشن چهل سالگیاش، سایه سقوط و فروپاشی را بر سر خویش ببیند.
رهبر نظام چهلمین سال جمهوری اسلامی را سال «حمایت از کالای ایرانی» نامگذاری کرد؛ نامی بدون محتوا برای ایران بحرانزده، منزوی و تحریمشده که کمتر کسی در میان مردم عادی آن را به یاد آورد.
در پایان سال و همزمان با چهلمین سالگرد انقلاب نیز، علی خامنهای بیانیهای تحت عنوان «گام دوم انقلاب» منتشر کرد که برخی آن را منشوری راهبردی و حتی وصیتنامه سیاسی خامنهای خواندند؛ آیا اما در پایان سال ۹۸، کسی این بیانیه را همچنان به یاد خواهد آورد؟
برجام، پول ملی، و ظریف: همه بیارزش
۱۸ اردیبهشت احتمالاً مهمترین تاریخ سال ۱۳۹۷ بود. ۸ روز پس از آنکه بنیامین نتانیاهو در برنامهای تلویزیونی خبر از دسترسی اسرائیل به اسناد یک پروژه مخفی طراحی، ساخت و آزمایش سلاح هستهای داد، سرانجام دونالد ترامپ در ۱۸ اردیبهشت (۲۲ و ۳۰ دقیقه به وقت ایران) اعلام کرد که آمریکا از توافق برجام خارج میشود و تحریمهای در تعلیق باز خواهند گشت. دور اول تحریمها به طور رسمی در مرداد ماه و دور دوم که به فروش نفت ایران مربوط بود، از آبان ماه اجرا شد. در ادامه حلقه تحریم تنگ شد؛ وزارت خارجه آمریکا، گروه اقدام ایران را به ریاست برایان هوک تشکیل داد و…
بسیاری از تحلیلگران این اقدام ترامپ را نوعی «سندروم کره شمالی» تعبیر کردند: قرار دادن مسیری پیش روی ایران، که پیشتر کره شمالی زیر فشار و تحریم مجبور به طی آن شده بود.
سال ۹۷ در آینه گفتاوردها:علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس: «بخشی از تهدیدهای امنیت کشور در تلگرام رقم میخورد.» (۱۲ فروردین)احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد: «زنها روسری برمیدارند و کسی در مملکت ککش نمیگزد.» (۳۱ فروردین)علی خامنهای (پس از بازی تیم ملی فوتبال ایران مقابل اسپانیا): «بازی دیشب شما عالی بود؛ خدا قوّت.» (۳۱ خرداد)محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران: «وضع جمهوری اسلامی حتی از زمان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بدتر است.» (۲۸ تیر)حسن روحانی: «تنگههای زیادی داریم؛ تنگه هرمز فقط یکی از آنهاست.» (۳۱ تیر)قاسم سلیمانی: «من حریف تو هستم، نیروی قدس حریف شماست. هیچ شبی نیست که ما نخوابیم و به شما فکر نکنیم… آقای ترامپ قمارباز! به شما میگویم از آنچه که شما فکر میکنید ما به شما نزدیکتریم.» (۴ مرداد)طیبه سیاوشی، نماینده مجلس: «شرایط کودکان زبالهگرد بسیار حاد گزارش میشود، این کودکان مریض شده، ایدز میگیرند و همان جا (در محلهای تفکیک زباله) دفنشان میکنند.» (۱۰ مرداد)محمود صادقی، نماینده مجلس (توئیت): «رئیس جمهوری در حالی وارد آکتائو شده که مفاد توافقات درباره رژیم حقوقی دریای خزر در هالهای از ابهام است؛ آیا راست است که سهم ۵۰ درصدی ایران به ۱۱ درصد سقوط کرده؟ آیا ترکمانچای دیگری در راه است؟» (۲۱ مرداد)علی خامنهای: «در موضوع مذاکرات بنده اشتباه کردم و به اصرار آقایان اجازه تجربه را دادم که البته از خطوط قرمز معینشده هم عبور کردند.» (۲۲ مرداد)محمدتقی مصباح یزدی: «نمیخواهم سیاهنمایی کنم، اما در میان صد و خوردهای از کشورهای جهان کمتر از انگشتان یک دست دوست واقعی داریم. اکثریتشان به خون ما تشنه هستند.» (۱۴ شهریور) |
با خروج آمریکا از برجام، قیمت ارز و طلا در ایران افزایش چشمگیری یافت؛ ارزش پول ملی به یک سوم خود رسید، و همان اندازه که پول بیارزش شد، از اعتبار سیاسی معماران داخلی برجام، حسن روحانی و جواد ظریف کاسته شد، آنقدر که در پایان سال، دیگر حتی حضور ظریف در دیدارهای تشریفاتی رسمی ضرورت نداشت. حالا، خامنهای و ترامپ دستکم در یک مورد با هم توافق کامل دارند و آن اینکه کلید مسائل خارجی ایران نه در دست ظریف که در جیب قاسم سلیمانی است.
پس از خروج از برجام، مقامات آمریکایی اعلام کردند که میخواهند صادرات نفت ایران را به صفر برسانند؛ امری که البته در عمل اتفاق نیفتاد، و چند کشور از جمله چین، کره جنوبی، ژاپن و ترکیه شش ماه از تحریمها معاف شدند. این احتمال وجود دارد که معافیت این کشورها از تحریم نفتی ایران پس از پایان مهلت آن در اردیبهشت تمدید نشود.
نفت جوهر اقتصادی رژیم ایران و ماده خام جاه و جلال جمهوری اسلامی است. ۸۰ درصد صادرات ایران، به نفت، فرآورده نفتی و پتروشیمی مربوط میشود. و بدون پول نفت، دیگر نه گرفتن ژستهای پوپولیستی برای رهبران ایران میسر است و نه تحقق رویای سلطه منطقهای.
از اردیبهشت تا بهمن سال گذشته، تولید روزانه نفت ایران از ۳,۸ میلیون بشه به ۲,۷ رسیده است و پیشبینی میشود این رقم در سال آینده به زیر یک میلیون بشکه افت کند.
آیا تحریمها به خودی خود موجب سقوط جمهوری اسلامی خواهد شد؟ تحریمهای سختگیرانه آمریکا علیه عراق از سال ۱۹۹۰ باعث سقوط رژیم صدام نشد، و پس از سیزده سال تحریم –که بهای آن را بیش از رهبران عراق، مردم این کشور پرداختند— در نهایت، این دخالت مستقیم نظامی بود که در ۲۰۰۳ تکلیف صدام را یکسره کرد.
در برابر تحریمها، طرفهای اروپایی برجام عملاً نتوانستهاند کمک ویژهای به ایران کنند. قرارداد شرکتهای اروپایی از جمله شرکتهای خودروسازی فرانسوی یکی یکی پس از خروج آمریکا از برجام ملغا شدند؛ و اگرچه راهحلهای متنوعی برای جلوگیری از فروپاشی برجام، از جانب طرفهای اروپایی توافق هستهای مطرح شد، اما اغلب در حد حرف باقی ماند؛ راهحلهایی همچون اجرایی کردن قانون سال ۱۹۹۶ (که سازوکاری حقوقی برای ممانعت از اجرای قوانین آمریکا در خاک اروپاست)، کنار گذاشتن دلار از معاملات، اتخاذ تدابیر تلافیجویانه بر ضد شرکتهای آمریکایی در اروپا، شکایت به سازمان تجارت جهانی، و نهایتاً سازوکار ویژه مالی تسهیل مبادلات و مراودات با ایران.
سریال سازوکار ویژه مالی سرانجام تحت نام اینستکس به طور رسمی در ۱۱ بهمن به سرانجام رسید و ثبت شد، اما اجرایی شدن آن منوط به تایید نهایی افایتیاف و در واقع تصویب لایحههای مربوط به آن در ایران است که خود سریالی طولانی است که ایران مدتها با آن درگیر است. این در حالی است که خود اینستکس مورد انتقاد بخشهای تندروتر حکومت و مشخصاً امامان جمعه قرار گرفته است؛ احمد خاتمی، امام جمعه تهران، اینستکس را «سیاست نفت در برابر غذا» و موجب «تحقیر ملت» دانسته است.
این در حالی است که راهکارهای داخلی جمهوری اسلامی نیز در قبال بحران اقتصادی، از تشکیل اتاق جنگ اقتصادی تا ممنوعیت ورود بیش از ۱۴۰۰ رقم کالا، از ممنوعالخروج کردن بیش از ۱۰۰ صاحب منصب در ارتباط با فساد اقتصادی تا اعدام سلطان سکه و برگزاری دادگاههای فساد بانک سرمایه، فساد پتروشیمی و… نیز در عمل گرهی از مشکلات اقتصادی مردم ایران باز نکردهاند.
سریال افایتیاف، قسمت آینده: سال ۹۸
داستان طولانی جمهوری اسلامی و افایتیاف (گروه ویژه اقدام مالی) در سال ۹۷ به خوبی سرشتنمای بنبستی است که جمهوری اسلامی در آن گرفتار شده است؛ بنبست انتخاب در دوراهیای که یک سوی آن ضرورتهای اقتصادی است، و سوی دیگر آن اصول ایدئولوژیک و حساسیتهای ژئوپلیتیک.
سخن از چهار لایحه برای ایجاد شفافیت در زمینه مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم است که خروج ایران از «فهرست سیاه» گروه ویژه اقدام مالی و مبادله تجاری این کشور با اروپا منوط به تصویب آنهاست. تا اینجا، دو لایحه «قانون مبارزه با تروریسم» و «قانون مبارزه با پولشویی» تصویب و برای اجرا به دستگاههای دولتی ابلاغ شدهاند.
در حالی که سران قوا در ۲۹ خرداد در مورد تصویب هر چهار لایحه به توافق رسیدند و گفته میشد این توافق مورد تأیید رهبر نیز قرار گرفته بود، مقاومت بلوکهای ایدئولوژیک و نظامی قدرت باعث شده که همچنان سرنوشت دو لایحه دیگر، یعنی لایحه «پالرمو» و «سیافتی» مبهم باقی بماند. قرار است تصمیم نهایی در مورد این دو لایحه سال ۹۸ در مجمع تشخیص مصلحت نظام گرفته شود.
گروه ویژه اقدام مالی تاکنون چهار بار مهلت ایران برای تصویب و اجرای این قوانین را تمدید کرده است. ایران تا ماه ژوئن فرصت دارد تا ساختار مالیاش را بر اساس خواستهای کارگروه اقدام ویژه مالی اصلاح کند.
امامان جمعه، فرماندهان سپاه و اعضای مجلس خبرگان در صف اول مخالفان تصویب لوایحاند. احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، لوایح مربوط به افایتیاف را «کاپیتولاسیون بانکی» خوانده، و مجلس خبرگان پیوستن ایران به کنوانسیون پالرمو را «خطای استراتژیک» دانسته است.
تصویب لوایح «پالرمو» و «سیافتی» در واقع بدان معناست که جمهوری اسلامی مراودات مالی خود را مثلاً با گروههای وابسته به آن همچون حزبالله در اتاق شیشهای انجام دهد. در مقابل، حسن روحانی، رئیس جمهور ایران گفت عدم عضویت در کارگروه افایتیاف، «بیست درصد هزینه بیشتر بر اقتصاد ایران» تحمیل میکند.
نه فقط رابطه اقتصادی ایران و اروپا، که سرنوشت دو بلوک رقیب قدرت در ایران تا حدی به سرانجام این لوایح گره خورده است.
«اتفاق مثلث» علیه ایران
حالا مدتی است که کانون تنش ژئوپلیتیکی منطقه از مسأله فلسطین-اسرائیل به مسأله تنش ایران با عربستان و اسرائیل منتقل شده است. عربستان محمد بنسلمان تابوی همکاری آشکار اعراب و اسرائیل را شکسته است. و وقتی موضوع ایران باشد، اسرائیل نتانیاهو دست همکاری هیچ شریکی را پس نمیزند.
حداقل نتیجه برگزاری کنفرانس ورشو در بهمن ۹۷ برای برگزارکنندگان این بود که پیام همگرایی آهنین اسرائیل و عربستان علیه ایران را به روشنی به تمام دنیا مخابره کرد.
سال ۹۷ در آینه گفتاوردها:سید حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر سابق بهداشت: «فیزیوتراپی؟ کاری نداره که. باید بمالی دیگه. خودت بمال! اگه تهران بودی که اینها رو هم بلدی دیگه. فیزیوتراپها چه کار میکنند؟» (۱۵ شهریور)علیاکبر ولایتی: «از یمنیها یاد بگیریم که چگونه در برابر تهدید و تحریم مقاومت میکنند. به جای لباس لنگ میبندد و اسلحه به دست دارند و چند تکه نان خشک دستشان است با پای پیاده و سعودیها از دست اینها عاجز شدند.» (۷ مهر)صادق آملی لاریجانی (در مورد اعتصاب رانندگان کامیون): «برهمزنندگان امنیت جادهها به اشد مجازات خواهند رسید.» (۹ مهر)دونالد ترامپ: «ما ایران را طوری تحریم کردیم که فکر میکنم کمتر کشوری تا حالا اینطور تحریم شده باشد.» (۱۶ آذر)حسن روحانی (راجع به محیط زیست و ابرهای بارانزا): «وقتی شما خشک میکنی خب ابر رد میشه. ابر نگاه میکنه به پایینش٬ و میبینه خبری نیست٬ کویره٬ خب برای چی بباره؟ خب میره جای دیگه.» (۱۷ دی)علی ماجدی، سفیر پیشین ایران در آلمان: «اروپاییها اسنادی آوردهاند که نمیتوانیم به راحتی رد کنیم… ما در داخل کشور با موضوعی همچون عملیات خودسرانه مواجه هستیم، آیا میتوانیم منکر شویم که در خارج از کشور نیز نمونهای از این اتفاقات رخ نمیدهد؟» (۳ بهمن)جواد ظریف: «اجازه دهید حقوق بشر شما را فراموش کنیم چون با پرونده قتل خاشقچی این موضوع به گوشه طاقچه گذاشته شد.» (۲۸ بهمن)سید محمد خاتمی: «دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید. آیا فکر میکنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوقها خواهند آمد؟ بعید میدانم مگر اینکه در یک سال آینده تحولی رخ دهد.» (۱۵ اسفند)حسین هدایتی (دستنوشتهها در دادگاه): «بزرگترین گلریزان تاریخ ایران آن هم به صورت قرضالحسنه را خواهم گرفت و فوراً تسویه حساب میکنم. ۵ میلیون پرسپولیسی نفری هزار تومان بدهند من را تسویه میکنند. ولی لازم نیست خودم تسویه میکنم.» (۱۹ اسفند)برایان هوک، مسئول گروه ویژه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا: «قاسم سلیمانی وزیر خارجه ایران است نه جواد ظریف.» (۲۴ اسفند) |
ایران بدون شک بزرگترین دلمشغولی خارجی اسرائیل در سال گذشته بود؛ از مذاکره با روسیه برای خروج ایران از سوریه و برگزاری تور اروپایی علیه برجام، تا ساخت ویدئوهای تبلیغاتی و حمله موشکی به مواضع ایران در سوریه، اسرائیل از هیچ اقدامی علیه ایران فروگذار نکرد.
جنگندههای اسرائیل از بهمن ماه ۹۶ و پس از ورود یک پهباد ایرانی به حریم هوایی اسرائیل، قرارگاههای نظامی، پایگاههای هوایی٬ انبارهای اسلحه و نیروهای وابسته به ایران را مورد هدف قرار دادند، که دراماتیکترین این حملات، هدف قرار دادن پایگاه نظامی تیفور در نزدیکی حمص بود که پهپادهای سپاه قدس در آن مستقر بودند. در برابر این حملات، واکنش ایران و مقامات نظامی آن جز لفاظی٬ فشردن دندان خشم بود بر جگر صبر… در آذر ماه، حتی سخنگوی ارتش ایران اعلام کرد که جمهوری اسلامی هیچ پایگاه نظامیای در سوریه ندارد.
درست پس از سفر غیرمترقبه بشار اسد به تهران، که به جنجال استعفای ظریف منجر شد، پوتین و نتانیاهو در کرملین با هم دیدار کردند و بر سر طرح ایجاد یک کارگروه بینالمللی برای خروج نیروهای خارجی از سوریه به توافق رسیدند. مشخص است که ایران به قول رئیس جمهور سوریه، آنقدر «خون» (و البته پول) در سوریه هزینه کرده است که به سادگی از این کشور خارج نشود؛ وانگهی حضور ایران در سوریه عمیقتر از وجود چند گروه نظامی و وسیعتر از کنترل چند پایگاه نظامی است، و شامل شبکهای گسترده، پیچیده و نامرئی از سازمانها و نهادهای شبهنظامی و غیرنظامی است.
عربستان حتی از اسرائیل نیز دردسر منطقهای بزرگتری برای ایران است. پس از رسوایی قتل خاشقچی، -که به عقبنشینی موقتی محمد بنسلمان منجر شد و در آن زمان حتی اخباری مبنی بر جایگزینی احمد بنعبدالعزیز به جای ولیعهد جاهطلب آل سعود منتشر شد-٬ هرچه به پایان سال نزدیک شدیم، بر اقدامات و فعالیتهای دیپلماتیک عربستان افزوده شد. در نبرد ژئوپلیتیک با ایران، مهمترین اسلحه بنسلمان توان تجاری و منابع نفتی این کشور است. سفر بنسلمان به هند و نهایتاً چین که بزرگترین شریک تجاری ایران در آسیاست، و تلاش عربستان برای اشباع بازار نفتی این دو کشور در این مورد کاملاً گویاست.
غلو نیست اگر بگوییم وضعیت خاورمیانه امروز، از یکسو تا حدی شبیه رویایی اروپایی «اتحاد مثلث» علیه «اتفاق مثلث» پیش از آغاز جنگ جهانی اول است، با این تبصره که تنش نه فقط ریشه اقتصادی دارد بلکه خصلتی تجاری پیدا کرده است؛ ایران همچون آلمان ابتدای قرن بیستم به یک «مسأله» بدل شده است؛ تفاهم مثلث عربستان، اسرائیل و ایالات متحده آمریکا، همچون اتحاد روسیه، فرانسه و بریتانیا به نظر آهنین میرسد؛ در مقابل اما بعید نیست که روسیه هر آن پشت ایران را خالی کند، درست همانطور که ایتالیا در ابتدای قرن به آلمان پشت کرد. و در عین حال، هر آن مشابه همان اتفاقی که میان امپراطوری اتریش-مجارستان و صربستان افتاد، تنش میان اسرائیل و حزبالله میتواند جرقه یک جنگ منطقهای را بزند.
بازی تخت و تاج در راهروهای سنا و کنگره
همزمان با شدت گرفتن بحران حاکمیت در ایران، سال گذشته، سال تولید و تکثیر آلترناتیوهای برونمرزی در خارج ایران، سال انتشار سندها و نقشههای گذار، و ایجاد و تشکیل شوراهای رهبری بود. گروهها و ائتلافهای متعددی در خارج از ایران شکل گرفتهاند که البته بیش از آنکه ریشهای در حرکتهای اعتراضی در ایران داشته باشند، وابسته به حمایت دولت آمریکا، اسرائیل و بعضاً عربستان سعودی اند؛ و در واقع، در امتداد راهروهای سنا و کنگره و پس از خروج آمریکا از برجام تشکیل شدهاند.
در جدال و رقابت بر سر آینده ایران پس از جمهوری اسلامی، پرکارترین جریانها در سال گذشته، هواداران بازگشت سلطنت و سازمان مجاهدین خلق بودند. تشکیل گروه فرشگرد و ققنوس مهمترین اقدام هواداران رضا پهلوی بود؛ و در مقابل، مجاهدین خلق توانستند بسیاری از مقامهای سیاسی و نظامی سابق و فعلی دولتهای غربی از جمله رودی جولیانی، وکیل دونالد ترامپ را به نشست سالانه خود بکشانند.
همه گروهها و ائتلافهای خارج از کشور البته پشتگرم و وابسته به حمایت سیاستمداران غربی نیستند. در فروردین ماه، چندین سازمان چپ خارج از ایران از جمله «سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)» حزب واحدی را تشکیل دادند. و در آبان ماه نیز، ده حزب و گروه سیاسی خارج از کشور از جمله اتحاد دموکراتیک آذربایجان (بیرلیک)، حزب دموکرات و حزب کومهله کردستان ایران در دفاع از ایجاد یک نظام فدرالی در ایران با یکدیگر تفاهمنامهای امضا کردند.
مرگ در خانه آیتاللهها
محمود هاشمی شاهرودی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ۷۰ سالگی بر اثر بیماری ساعت ۲۲ و ۳ دقیقه سوم دی ماه فوت کرد. شیوه اعلام خبر مرگ هاشمی شاهرودی، نشان داد که مرگ مقامات عالیرتبه، هنوز جمهوری اسلامی را مضطرب میکند.
دو ماه پس از هاشمی شاهرودی، محمد مؤمن در اسفند ۹۷ از دنیا رفت. مؤمن از فقهای شورای نگهبان و عضو کمیسیون ۱۰۷و ۱۰۹ قانون اساسی در مجلس خبرگان (کمیسیون تحقیق و بررسی در مورد گزینههای رهبری) و از متنفذترین و مؤثرترین بازیگران پشتپرده سیاست در ایران در سالهای گذشته بود.
بله، مرگ به خانه آیتاللهها آمده است، و پس از هاشمی رفسنجانی، هاشمی شاهرودی و محمد مؤمن، حالا محمد یزدی ۸۷ ساله، احمد جنتی ۹۲ ساله و علی خامنهای ۷۹ ساله در نوبتاند.
حالا ضرورت تغییر نسل رهبران بیش از هر زمان دیگری پیش روی جمهوری اسلامی قرار گرفته است؛ و البته نه فقط به خاطر سالخوردگی رهبران، بلکه علاوه بر آن، به دلیل بحرانها و تنشهایی که جمهوری اسلامی با آن روبروست. ساختار سیاسی نظامی جمهوری اسلامی اما به گونهای طراحی شده که چرخش قدرت در فرایندی خودکار و طبیعی صورت نمیپذیرد. و تغییر در رده مقامات درجه اول میتواند بحرانزا باشد.
با مرگ هاشمی شاهرودی، صادق آملی لاریجانی به ریاست مجمع تشخیص مصلحت منصوب شد و ابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضائیه.
این تنها تغییرات مهم در ترکیب قدرت در جمهوری اسلامی در سال گذشته نبود؛ علی خامنهای، در سال گذشته گروهی از مقامات عالیرتبه کشور از جمله امامان جمعه شهرهای رشت، زاهدان، کرمان، اهواز، شیراز، تبریز، بیرجند، همدان و ایلام را تغییر داد. معنای این تغییرات چیست؟ جوانگرایی؟ آمادهسازی صحنه برای درام جانشینی رهبری؟ یکدستتر و سختتر شدن هسته قدرت در برابر بحرانهای داخلی و خارجی؟
ماجرای مرگ و جمهوری اسلامی و پرسشهای مربوط به آن، بدون شک از مهمترین موضوعات سال ۹۸ خواهد بود.
از مردمان داخل ایران امیدی نیست.
فقط با حمله نظامی خارجی به قوای سرکوب دیکتاتوری خامنه ای و سپاه مزدور ضدبشری و اطلاعاتی ها جنایتکار، چاره است. حمله نظامی هر چه دیرتر انجام شود، این هیولای ضد بشری قوی تر و بی رحم تر و پر خسارت تر علیه بشریت میشود.
bidadi / 21 March 2019
آقای بیدادی مردم داخل کشور از آزادی محرومند، ایرانی های خارج از کشور که در ازادی زندگی میکنند نیز راه چاره ای نشان نمیدهند. مساله ربطی به داخل و خارج ندارد بلکه همه چیز به فرهنگ محافظه کار و فرصت طلب ایرانی بر میگردد که نان را به نرخ روز میخورد. حالا جناب عالی به این نتیجه رسیده اید که کشور را دو دستی تقدیم یک کشور بیگانه کنید؟ یعنی ما اینقدر ناتوان از همکاری و فاقد ذره ای مهر میهن دوستی و ازادی خواهی هستیم که باید داوطلبانه خود را ویران کنیم؟
آرمان / 22 March 2019