حاشیه تهران و شهرهای کوچک و بزرگ اطراف آن به مکانی برای سکونت غیررسمی حاشیه‌نشینانی تبدیل شده است که درصد کثیری از آنان را کارگران تشکیل می‎دهند. از کارگران ایرانی و افغانستانی تا مهاجرین پاکستانی در این نقاط زندگی سختی را می‌گذرانند.‌ در کنار مزارع و انبوه کارخانه‌ها و کارگاه‌های صنعتی و غیرصنعتی، در اتاق‌های کوچک که به یک خانه استاندارد شبیه نیست، بعضا بدون امکانات اولیه نظیر برق و گاز و تلفن؛ اگر خوش‌شانس باشند آب در اختیار دارند که به گفته ساکنان به‌دلیل شوری و بعضا آلودگی قابل خوردن نیست.

وضع در شهرهای استان تهران، مانند ورامین، شهریار، پاکدشت، رباط‌‌کریم، فیروزکوه، قرچک، پیشوا و… بهتر از حاشیه است‌. اما این بهتر بودن به معنای برخورداری از یک زندگی سالم و پرنشاط نیست.

زخم بیماری پوستی لیشمانیازیس بر صورت – متن تصویر: دامداری در حاشیه شهر پیشوا؛ چرا در زباله‌دانی
زخم بیماری پوستی لیشمانیازیس بر صورت – زمینه عکس: دامداری در حاشیه شهر پیشوا؛ چرا در زباله‌دانی

به پیشوا می‌روم.‌ شهری کوچک نزدیک به ورامین در ۴۵کیلومتری جنوب شرقی تهران. قدیمی‌ها اینجا را با نام «امامزاده جعفر» می‌شناسند. از راننده تاکسی، وضعیت کلی بهداشت و درمان شهر را جویا می‌شوم که می‌گوید این شهر با حدود ۶۰هزارنفر جمعیت، هنوز بیمارستان ندارد! ادامه می‌دهد: «سالهاست قرار است که در جوار دانشگاه‌آزاد بیمارستان بسازند اما این پروژه هم مانند بقیه پروژه‌هایشان رها شده.» درست می‌گوید. شهرستان پیشوا در سال ۸۹ از شهرستان ورامین منفک شد و از آن پس با وجود دارا بودن مراکز درمانی و بهداشتی اما فاقد یک بیمارستان مجهز است.

بیماری پوستی، گریبانگیر همه زنان جوادآباد

در حاشیه پیشوا، روستایی به نام جوادآباد قرار دارد. جواد آباد روستایی کوچک است که حدود ۲۲۰خانوار در نهایت فقر و محرومیت در آن روزگار می‌گذرانند. در اولین نگاه زنانی را می‌بینم که ظرف‌های پلاستیکی آب را جابجا می‌کنند. با گشت‌ و گذاری کوتاه در روستا متوجه می‌شوم که زنان بسیاری به کار پرورش دام و طیور مشغول‌اند. محیطی پر از پشه و مگس با بوی تعفن در انبوهی از کاه و یونجه، می‌تواند توصیف خوبی برای جوادآباد پیشوا باشد.

سکینه خانم زنی‌ست از اهالی این ده. حدودا ۶۵ساله است. می‌گوید اینجا مردان عموما در کارخانه قند و کارگاه‌های صنعتی روستای باقرآباد فعالیت دارند و زنان، از جمله خودش هم اکثرا دامداری یا کشاورزی می‌کنند. زخم‌های روی صورتش توجهم را جلب می‌کند، زخم‌هایی پهن و درشت به رنگ قهوه‌ای که در ناحیه زیر چانه عمیق شده و شکاف برداشته است. می‌پرسم این زخم‌ها چیست؟ پاسخ مشخصی نمی‌دهد، اما این نکته را می‌رساند که به‌دلیل محیط آلوده نگهداری دام‌هاست که این زخم‌ها به‌وجود آمده است.

به دنبال یک جوان محصل می‌گردم تا با او در این مورد گفت‌وگو کنم. با «نرگس» ۱۸ساله روبرو می‌شوم. دیپلم گرفته و همراه با مادرش کار می‌کند. از او که رشته‌اش تجربی بوده می‌پرسم وضعیت بهداشت روستا چگونه است؟ می‌گوید دو مشکل چشمگیر است: زنان بیماری پوستی دارند و مردان بیماری‌های گوارشی. بیماری پوستی ناشی از محیط آلوده دامداری و دپوی زباله در محل و بیماری گوارشی هم ناشی از استفاده از آب آلوده است‌. نرگس در ادامه از وضعیت مرکز بهداشت روستا اینچنین می‌گوید: «مرکز بهداشت فقط می‌تواند بیماری‌هایی مثل سرماخوردگی را درمان کند. برای معالجه مردم اینجا مراکز تخصصی و با امکانات نیاز است که حتی شهر [پیشوا] هم ندارد چه رسد به این روستا.»

اظهارات متناقض − رئیس اداره محیط زیست شهرستان پیشوا: روزانه صدها گوسفند از زباله‌های شهری و بیمارستانی در پیشوا تغذیه می‌کنند. رئیس شبکه دامپزشکی شهرستان ورامین: این اظهارات غیر مسئولانه است؛ نظارت کامل داریم. (منبع)

زهرا زنی ۴۵ساله و مادر پنج فرزند است. می‌گوید با همسرش از تایباد خراسان رضوی به اینجا آمده‌اند. همسرش هم در کارخانه قند ورامین به عنوان کارگر مشغول به کار است و او و فرزندانش دامداری می‌کنند. از وضعیت بهداشت محیط‌شان میپرسم که جواب دقیقی نمی‌دهد. دخترش زینب که در دوره دبیرستان مشغول تحصیل است می‌گوید: «مادرم و اکثر زنان را نوعی پشه خاکی نیش زده‌ است. بیشترشان به دلیل وجود دام بیماری پوستی دارند. اما چون مرکز تخصصی بهداشت نداریم رسیدگی نمی‌شود.»

می‌پرسم دیگر با چه مشکلاتی از نظر بهداشت و درمان مواجه هستید؟ پاسخ می‌دهد: «مشکلات که بسیار است. شاید به خیلی از این مشکلات عادت کرده‌ایم و دیگر برایمان چندان اهمیتی ندارد. مثلا از آب آشامیدنی سالم برخوردار نیستیم. اگر می‌توانید به داخل خانه بیایید و ببینید که آب لوله‌کشی ما چه رنگ و بویی دارد! این است که تقریبا همه اهالی محل از آب چاه استفاده می‌کنند که آنهم چون تصفیه شده نیست باعث بیماری‌های گوارشی می‌شود اما حداقل قابل استفاده است.»

منطقه جوادآباد پیشوا، دو دبستان دخترانه دارد که همراه با زینب به آنجا می‌رویم. وضعیت بهداشت در هر دو مدرسه اسفبار بود. نه خبری از آبخوری بود نه سرویس بهداشتی استاندارد. تنها یک سرویس بهداشتی در گوشه حیاط قرار داشت که می‌شد تشخیص داد نو‌ساز است، آنهم کاملا غیربهداشتی و بدون تجهیزات از جمله صابون مایع. هر دو دبستان تقریبا شرایط مشابهی داشتند.

شیوع سالک

مسئول مرکز بهداشت جوادآباد در مورد وضعیت بهداشت منطقه می‌گوید: «در اینکه اوضاع بسیار اسف‌بار و محیط غیربهداشتی‌ست شکی نیست‌ اما عملا کاری هم از دست ما بر نمی‌آید. بارها خود من به نماینده مجلس و اعضای شورا نامه نوشتم که به مسوولان در مورد وضعیت بهداشت این محل هشدار بدهند اما فعلا به نتیجه‌ای نرسیدیم. چون منطقه دورافتاده است کسی به آن توجه‌ای نمی‌کند.» در مورد پشه‌های خاکی و بیماری‌های پوستی زنان این منطقه می‌گوید:« اکثر زنان این منطقه و مناطق اطراف مثل داوودآباد، خیرآباد، باقرآباد، ولی آباد، قاسم‌آباد و… به دلیل عدم رعایت نکات بهداشتی، عدم برخورداری از آموزش صحیح، همجواری با محل‌های نگهداری دام‌، وجود زمین خاکی در کنار ساختمان مسکونی، فقدان لوله‌کشی مناسب فاضلاب، عدم دفع صحیح زباله‌های خانگی و دامی و موارد دیگر به بیماری “لیشمانیازیس” مبتلا هستند.»

لیشمانیازیس (Leishmaniasis) – سالک جلدی − یکی از مهمترین بیماری‌های مشترک میان انسان و حیوان است که به اشکال مختلف بروز می‌کند. این بیماری توسط گزش گونه‌های مختلف پشه‌های خاکی به انسان منتقل و باعث ایجاد زخم‌هایی بزرگ و قهوه‌ای رنگ روی سطح خارجی بدن می‌شود‌ که گاه با عفونت همراه است. این بیماری در مناطق روستایی رایج است و چنین به نظر می‌رسد که در محدوده ورامین و توابع‌اش، شیوع فراوانی دارد. علت روشن است: نبود بهداشت به دلیل فقر عمومی و بی‌توجهی مقامات.