محسن کاکارش – روزهای عید نوروز برای زندانیان سیاسی روزهای سختی بود. صدها زندانی سیاسی این روزها را دور از خانواده و آن سوی میلههای زندان سپری کردند.
بر اساس برخی گزارشها از ۲۰۰ زندانی سیاسی تنها ۲۲ تن از آنان در زندانهای اوین و متیکلای بابل اجازه مرخصی یافتند و به هیچ یک از زندانیان سیاسی زندانهای یزد،بهبهان، سپیدار اهواز و چندین زندان دیگر اجازه مرخصی داده نشد.
رضا شریفی بوکانی، زندانی سیاسی کرد در زندان رجایی شهر کرج در پیامی نوروزی میگوید: “امروز به جرم ابراز عقیده و دفاع از آزادی، دمکراسی و حقوق بشر همراه با صدها زندانی سیاسی در ایران دور از خانوادههایمان باید عید را در سلولهای تاریک رژیم جشن بگیریم.”
در همان حال والی درودی یکی دیگر از زندانیان سیاسی کرد در زندان یزد میگوید: “نو شدن روزها و سالها دیگر برایم مفهومی ندارد. حتی بدون اینکه یک روز مرخصی داشته باشم، وارد شانزدهمین سال دوران حبس شدهام.”
۱۶ سال بدون مرخصی
والی درودی، زندانی سیاسی کرد روز ۱۲ خردادماه سال ۱۳۷۵ توسط نیروهای دولتی در نزدیکی شهرستان کامیاران واقع در استان کرمانشاه دستگیر شد. سپس این شهروند کرد به زندانهای مریوان، ارومیه، دیزلآباد و یزد منتقل شد.
والی درودی: نو شدن روزها و سالها دیگر برایم مفهومی ندارد. حتی بدون اینکه یک روز مرخصی داشته باشم، وارد شانزدهمین سال دوران حبس خود شدهام.
گفته میشود این زندانی سیاسی در این زندانها مورد شکنجههای فراوان واقع شده است. آقای درودی و سه نفر دیگر به نامهای محمد مرادی، علی صالحی و عمر امامی که همزمان بازداشت شده بودند، هماکنون در زندان یزد به سر میبرند. این زندانیان سیاسی به اتهام اتهام عضویت در یکی از احزاب کرد و اقدام مسلحانه ۱۶ سال است بدون مرخصی دوران حبس خود را میگذرانند. تاکنون تلاشهای خانواده والی درودی برای گرفتن مرخصی بینتیجه مانده است. والی درودی در آستانه نوروز به زمانه میگوید: “نو شدن روزها و سالها دیگر برایم مفهومی ندارد. حتی بدون اینکه یک روز مرخصی داشته باشم، وارد شانزدهمین سال دوران حبس خود شدهام.”
بیشتر هم این زندانی سیاسی به زمانه گفته بود: “در حکمی که برایم صادر شده، ممنوع الملاقات بودنم قید نشده، اما در بند مجرمان خطرناک هستیم. امیدم را به آزادی از دست ندادهام و تنها آروزیم شرکت در مراسم عروسی دخترم است. وقتی بازداشت شدم دخترم چند سال بیشتر سن نداشت و هم اکنون عقد کرده است. چندین بار تقاضای مرخصی دادهام. اما پاسخی دریافت نکردهام.”
عید در سلولهای تاریک
همزمان با نو شدن سال، فشارها بر زندانیان سیاسی افزایش یافت. در پنج روز نخست سال جدید هرگونه تماس تلفنی و ملاقات زندانيان سياسی بند ۳۵۰ اوین با اعضای خانوادههایشان ممنوع شده بود.
آنطور که تارنمای کميته گزارشگران حقوق بشر گزارش داد، پس از آنکه بهدستور دادستانی در پنج روز نخست سال هرگونه تماس تلفنی و ملاقات زندانيان سياسی بند ۳۵۰ با اعضای خانوادههایشان ممنوع شد، زندانيان سياسی تصميم گرفتند در اعتراض به اين اقدام از روز ششم فروردین از تماس تلفنی خودداری کنند.
فشار بر زندانیان سیاسی در ایام نوروز در حالی افزایش یافت که رضا شریفی بوکانی، زندانی سیاسی کرد در زندانی رجایی شهر کرج در آستانه نوروز به زمانه گفت، صدها زندانی سياسی عيد نوروز امسال را دور از خانوادههايشان در “سلولهای تاريک” جشن میگيرند.
این زندانی سیاسی در ارديبهشتماه سال ۸۹ توسط نيروهای امنيتی در کافینتی در تهران بازداشت و پس از چند ماه در بند ۲۰۹ اوين به زندان رجايیشهر کرج منتقل شد.
وی ابتدا به اتهام “محاربه” و “افساد فیالارض” به اعدام محکوم شد. سپس نخست از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران سی سال و شش ماه زندان به وی داده شد. در آخرين مرحله محاکمه اما اين زندانی سياسی براساس دو پرونده به اتهام “جاسوسی” و “عضويت در حزب دمکرات کردستان ايران و اقدام عليه امنيت ملی” به هفت سال و نيم زندان محکوم شد.
رضا شریفی بوکانی پیام خود به مناسبت نوروز را چنین آغاز کرده است: “از زمانی که زاده شدم بیعدالتی و ظلم را شناختم. همانا ظلم و بیدادگری و ستم را دیدهام و نیز فقر و بدبختی و فلاکت اجتماعی را. این نیاز در من زندانی سیاسی کرد بهوجود آمده که هر از گاهی از سرزمینم، از ملتم بنویسم و با مردم صحبت کنم.
بر اساس برخی گزارشها از ۲۰۰ زندانی سیاسی تنها ۲۲ تن از آنان در زندانهای اوین و متیکلای بابل اجازه مرخصی یافتند و به هیچ یک از زندانیان سیاسی زندانهای یزد،بهبهان، سپیدار اهواز و چندین زندان دیگر اجازه مرخصی داده نشد.
امیدوارم با فرا رسیدن عید نوروز، عید باستانی و تاریخی مردمان ایران، سال نو برای همه ملت از هر قشر، قومیت و اقلیمی سرشار از موفقیت و پیروزی برای همه باشد. آرزومندم بهار ۹۱ سال سرفرازی و سربلندی برای مردمان کردستان باشد.
من یک زندانی سیاسی هستم و دوسال است در سلول زندان رجایی شهر، گوهردشت کرج، دوران محکومیت خود را میگذرانم و از بابت امکان ملاقات حضوری، امکان ارتباط تلفنی و حتی رفتن به مرخصی هم محروم هستم. احترام به اعلامیه جهانی حقوق بشر و کرامت انسانیت، از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران مفهومی ندارد. اگر نقض حقوق بشر و حقوق شهروندی را رعایت میکردند اینگونه ما را محدود نمیکردند. همه چیز را برای ما فوق امنیتی کردهاند. امروز به جرم ابراز عقیده و دفاع از آزادی، دمکراسی و حقوق بشر همراه با صدها زندانی سیاسی در ایران دور از خانوادههایمان باید عید را در سلولهای تاریک رژیم جشن بگیریم.”
آقای شریفی در ادامه نامه خود نوشته است: “مردم از شب چهارشنبه سوری به پیشواز سال نو میروند و خواستهای خودشان را در برابر عملکرد رژیم نشان میدهند. حکومت در طول ۳۳ سال گذشته معترضان، منتقدان، فعالان سیاسی، روزنامهنگاران، فعالان دانشجویی، فعالان کارگری و حقوق بشر را سرکوب کرده است و هیچگاه در برابرخواستههای ملت پاسخگو نبوده است. تنها برای فریب دادن مردم و با اعمال سیاستهای درونی و امنیتی خود و تنها برای اینکه به همچنین انتخابات نمایشی و دروغینی مشروعیت بدهند آن را برگزار میکنند. این درحالی است که آمار شرکتکنندگان نمایش انتخاباتی را بیش از ۶۴ درصد و آمار شرکت کنندگان تهران را ۴۸ درصداعلام کردهاند. حتی مقامات رژیم قادر به این نبودند به شخص دروغگویی که این آمار را ارائه داده استناد کنند. خوشبختانه همه مردم با آمارها و بازیهای دروغ حکومت آشنا و آگاهند. اشخاص باغیرتی که در سیستم دستگاههای حکومت در رده کار هستند آمار درست و حقیقی را چنین بیان کردند که در سراسر کشور حضور مردم کمتر از ۴۰ درصد و برای ساکنان تهران و حومه کمتر از ۱۷ درصد بوده است.”
این فعال مدنی در پیام خود حکومت ایران را حکومت “بیرحم، دیکتاتور و تروریست” دانسته و نوشته است: “تا به حال در خاورمیانه هیچ حکومتی مثل آن نبوده و بیسابقه بوده است؛ حکومتی که در سه دهه گذشته تنها به دنبال منافع شخصی خودش بوده و از دین یک ابزار سیاسی ساخته است. حکومت با دروغ پردازیهایش به نام دین و اسلام مردمان ایران را فریب میدهند، ولی خوشبختانه دستشان برای همه رو شده است. مردم سختکوش قومیتها، خصوصاً ملت کرد تحت ظلم و ستم حاکمان خودکامه زندگی کرده است. مذهب و آیین و مسلک مردم کردستان را به رسمیت نمیشناسند. از رونق اقتصادی و سرمایهگذاری همیشه محروم بودهاند. در جامعهای زندگی میکنند که رژیم این ملت را در دریای فقر غرق کرده است. به خواستهها و تصمیمهای آنان هیچ توجهی نمیکنند. کسانی که به خاطر اهداف و باورهایشان به شدت برخورد میشود و به شکل غیر قانونی روانه زندانشان میکنند و شکنجههای بیرحمانه، حبسهای طولانیمدت و یا برخی از هموطنان ما را به اعدام محکوم میکنند. ازجمله شیرکو معارفی، حبیبالله لطیفی، حبیب گلپریپور، سعید ملکپور و… که در آستانه اعدام قرار دارند و در زندانهای مختلف ایران شب و روزشان را با مرگ میگذرانند و سایه مرگ را در چند قدمی خود حس میکنند.
رضا شریف بوکانی: احترام به اعلامیه جهانی حقوق بشر و کرامت انسانیت، از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران مفهومی ندارد. اگر نقض حقوق بشر و حقوق شهروندی را رعایت میکردند اینگونه ما را محدود نمیکردند. همه چیز را برای ما فوق امنیتی کردهاند.
حدود دو سال پیش بود که برخی از عزیزان ما را اعدام کردند. شهید معلم فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی اسلامیان، شیرین علمهویی و حسین خضری که این احتمال است دوباره همان سناریو را تکرار کنند. مردم کردستان حامی و پشتیبان این زندانیان باشند که هر لحظه اعدام آنان وجود دارد. نگذارید دوباره فرزندان و برادران ما را از هم جدا کنند. در برابر این رژیم سکوت اختیار نکنید و برای این عزیزان گامی مثبت بردارید و آنها را تنها نگذارید در غم و شایدهایشان سهیم باشید و آنان را درک کنید. با خانوادههایشان ارتباط برقرار کنید. با آنان درد دل کنید.
واقعا نقض حقوق بشر در ایران به حدی رسیده است که حاکمان دولتهای منطقه هم به حرف درآمدهاند. ما همه با چشمان خود دیدهایم که عدالت برای همه ما کور است. قانون و عدالتی که بر ما حاکم است جز بیعدالتی از آن چیزی ندیدهایم. اعتقاد عمیق من به عنوان زندانی این است که انسان در طول حیات خود باید آزاد باشد و آزادانه زندگی کند و برای اجرای عدالت مبارزه کند. برای یک آزادیخواه مهم است که هر لحظه با ریشههایش در تماس باشد تا هم متوجه تغییرات شود و هم آرامشی کسب کند. اکنون خیزش مردمان آزادیخواه سوریه عقبنشینی نکرده است و اکنون به صراحت حکومت بشار اسد را دیکتاتور مینامند که حدود پنج هزار نفر از شهروندان بیگناه این کشور را قتل عام کرده است. امروز بشار اسد به عنوان یکی از جنایتکاران ضد بشریت نامیده شده است. حتی حاکمان بستهترین کشورها هم ناچارند برای بقا، تغییر و تحولات را در اصلاحات نظام به وجود بیاورند و یا اینکه در برابر پرسش و پاسخهای مردم جوابگو باشند.
به امید خیزش مردمان ایران علیه استبداد و رژیم حاکم. امیدوارم مردم عزیزمان برای سرنگونی رژیم برخیزند و یک حکومت دمکراتیک و آزاد را پایهگذاری کنند. دوباره و هزارباره فرا رسیدن عید نوروز را به همه مردم ایران خصوصاً مردمان کردزبان عزیزم، احزاب کرد، گروهها و تشکلهای سیاسی در ایران تبریک میگویم. امیدوارم در کنار هم، همه و همه اتحاد و همبستگی داشته باشند تا برای تغییردادن رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی متحد شوند. به امید فردای بهتر و آزادی ایران و پایهگذاری یک حکومت دمکراتیک.“