سرگیس زاکاریان، یکی دیگر از نقاشان نوگرای ایرانی است که همزمان با موج آغازین هنر مدرن کوشید عناصری از جامعه ایران را در آثارش بازتاب دهد.
سرگیس زاکاریان – واسپور در سال ۱۳۰۱ در تبریز به دنیا آمد. او از دبیرستان سنت لویی در تهران فارغالتحصیل شد و در سال ۱۳۲۶، در نمایشگاه نقاشان ایرانی در انجمن فرهنگی ایران و آمریکا شرکت کرد.
او در بینالهای دوم و سوم تهران نیز حضور یافت و کارهایش را در دهها نمایشگاه جمعی و انفرادی به نمایش گذاشت.
مهمترین ویژگی کارهای واسپور به مضمون و تم آثارش مربوط میشود. پهلوانان و داستانهای اساطیری ایران، شخصیتهای ادبیات عامیانه یا فولکوریک، ورزشکاران و ورزشهای سنتی از جمله زورخانه، جاهلها و لاتها، زنان چادری و آیین و رسوم سنتی مثل عزاداریها و جشنها، بنمایه و درونمایه نقاشیها و حکاکیهای سرگیس زاکاریان را شکل دادهاند تا آنجا که برخی از دوستانش به او لقب «نقاش جاهلها» داده بودند.
این تمرکز و توجه به اقشاری از جامعه ایران و رسوم و آدابی که اکنون در گذر زمان رو به فراموشی و نابودی گذاشتهاند، نه تنها دستاورد و ارمغان بزرگ زاکاریان برای نقاشی ایران است، بلکه دستمایهای برای مطالعات مردمشناسانه محسوب میشود.
انتشار نقاشیهای زورخانهای سرگیس واسپور در کتابی به نام «تاریخ و فرهنگ زورخانه» نوشته غلامرضا انصافپور در سال ۱۳۵۳ از سوی مرکز مردمشناسی ایران وابسته به وزارت فرهنگ و هنر، نمونهای از اهمیت این دسته از نقاشیهای اوست.
نقاشیهای سرگیس زاکاریان – واسپور، جلوهای دیگر از توجه به ایران و روح ایرانی را به نمایش میگذارد؛ خصیصهای که در آثار بسیاری از نقاشان هم نسل او نیز دیده میشود.
دیگر خصلت نقاشیهای دهه سی و چهل خورشیدی، توجه به زندگی مردم عادی و ثبت آن است؛ و این نیز در نقاشیهای واسپور به خوبی هویداست.
آن دسته از نقاشان پیشرویی که از دهه بیست به خلق و آفرینش هنری پرداختند و توجه به زندگی عادی مردمان روزگار خود یا ایران و نمادهای آن را در نظر داشتند، اغلب در یکی از این دو گرایش پیش رفتهاند؛ از این چشمانداز، نقاشیهای واسپور نقطه پیوند این دو، یا به دیگر سخن، رسوم و افسانهها و اسطورهای گذشته با جلوههای امروزین زندگی ایرانی است.
نقاشیهای او از رستم و سهراب، یا نبرد رستم و پهلوان تورانی از یک سو و نقاشیهایش از زورخانه و ورزشکاران در زورخانههای امروزی نمودی از این پیوند و دلمشغولیهای سرگیس زاکاریان است.
برخلاف یکی دو دهه گذشته که پرداختن به اقشاری از جامعه مثل قهوهخانهنشینان، لمپنها و جاهلها، حاشیهنشینها و برخی ورزشهای سنتی از جمله کشتی و زورخانه رواج یافته، توجه زودهنگام سرگیس واسپور به ضبط و ثبت این جلوهها، در زمانی که بسیاری پرداختن به چنین موضوعاتی را به طور کلی از دایره هنر بیرون میدانستند، شهامت فراوان و نگاهی تیزبین و جانی شیفته و سرشار از احساسی عمیق میخواست.
واسپور برای بازتاب این درونمایه، هم نیمنگاهی به شیوههای سنتی نقاشی ایرانی از جمله پردهخوانی دارد و هم از شیوهها و اسلوب نقاشی مدرن از جمله در رنگپردازیها و ترکیببندیهایش بهره میبرد.
با آنکه تعادی از آثار واسپور در موزهها، از جمله کاخ صاحبقرانیه نگهداری میشود و برخی از کارهایش نیز در سال ۱۳۸۷ در مجموعه شش دهه هنر ارامنه ایران به نمایش درآمد، اما متأسفانه جز دو سه اثر، تصویر دیگری از نقاشیهای او مخصوصاً در اینترنت منتشر نشده و همین موجب شده که او بسیار کمتر از آنکه باید، شناخته و یا حتی دیده شود.
ویدیو: پارهای از آثار سرگیس زاکاریان – واسپور