پانتهآ بهرامی ـ در هفتههای اخیر موج جدیدی از پیگرد و دستگیری بهاییان، بهویژه در مورد جوانان بهایی، در شهرهای مختلف ایران ایجاد شده است. از آن جمله است “ناتالی درخشان”، شاعر و نویسنده بهایی ساکن شهرستان ساری که صبح روز سهشنبه دوم اسفندماه توسط مأموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. ناتالی درخشان در اطلاعرسانی در مورد تخریب منازل بهاییان در روستای “یول” مازندران نقش داشت و مدتی پیش در نامهای سرگشاده به آیتالها خامنهای به مسائل و مشکلات بهاییان استان مازنداران پرداخته بود. از وضعیت وی هنوز اطلاعی در دست نیست.
فرهاد ثابتان سخنگوی جامعه جهانی بهایی در مورد موج جدید دستگیری بهاییان میگوید: “در شهرهایی مثل اصفهان، شیراز، سنندج، رشت، ساری، قائم شهر، گرگان، گنبد، کرمان و در بسیاری از این شهرها ما نمونههای خیلی زیادی را اخیراً مشاهده کردهایم که به منازل بهاییان حمله و آنچه مربوط به ۀیین بهایی بوده است، شامل کتابها و سیدیها و کامپیوتر را ضبط کردهاند. این افراد را دستگیر میکنند و به اداره اطلاعات میبرند و بازجویی میکنند. بعضیهاشان را بعد از یکی، دو روز آزاد میکنند، ولی به طور کلی اینکه چرا در چند ماه گذشته این موج شدت پیدا کرده و به ویژه تمرکز روی جوانان بهایی بوده، خیلی باعث نگرانی ماست.
در رشت طی دیماه سال جاری، هشت بهایی به اداره وزارت اطلاعات خوانده میشوند و مورد بازجویی و تهدید قرار میگیرند. همینطور در قائم شهر و گرگان و گنبد حدود ۵۰ مغازه بهایی را مورد بررسی قرار دادهاند. یعنی در آنجا شاید تقریباً ۷۰ مغازه بیشتر متعلق به بهاییها نیست و ۷۰ درصد اینها را مورد بازرسی قرار میدهند و حتی به منازل بعضی از این مغازهداران هم هجوم میبرند و چیزهایی که به بهاییت مربوط میشود را ضبط میکنند.
در سپتامبر سال گذشته در اصفهان حدود ساعت نه شب به منزل چهار بهایی حمله شده است، ۲۱ نفر از مأموران آمدند و افرادی را دستگیر کردند که من اسامی چند نفرشان را میگویم: خانم شهلا حمدینیکی، آقای عطااله دانشگر، آقای داریوش دستپیش، خانم سهیلا داوران، آقای فربد اشتیاق و مثلاً خانم سها بهنام که ۱۴ ساله است و او را هم دستگیر کردند. در همان شب، در همان هفتم مهرماه در همان ساعت ۹ شب باز مقامات دیگری با زور وارد منزل آقای فرزاد روحانی میشوند و به اعتراضهای او و پسرش هیچ توجهی نمیکنند و دوباره آقای ارشیا روحانی و خود آقای روحانی را دستگیر میکنند.
شب بعد هشتم مهرماه شش نفر از این دستگیرشدگان آزاد میشوند، ولی در ۱۴ مهرماه مجبور میشوند دستگیرشدگان را با وثیقه آزاد کنند. این یک نمونه بود که در اصفهان اتفاق افتاده بود. دسامبر سال گذشته میبینیم در سنندج نیز باز یورشهای هماهنگی به منازل حدوداً ۱۲ بهایی انجام میشود. به منازل خانوادههای آقای نخعی و حسنخانی میروند و مأمورین پشت آیفون در خودشان را مأمور اداره گاز معرفی میکنند، ولی وقتی وارد میشوند، میگویند ما حکم بازرسی داریم و آنها را بازداشت میکنند.
آقای نخعی به این مسئله اعتراض میکند، ولی با مقاومت و خشونت مأموران مواجه میشود. بههرحال اینها را دستگیر میکنند و برای بازجویی به اداره اطلاعات میبرند. یکی از مهمترین وقایع اخیر در ۱۴ فوریه بود که به منزل بیش از ۳۰ نفر بهایی در شیراز یورش بردند و ۱۱ نفر را دستگیر کردند. ازجمله آقای نیما دهقان، خانم ایشان و خانم ژینوس فلاحیان، دختربچه هشت ساله ایشان ژنا دهقان، خانم مژگان عمادی و تعداد بسیار زیاد دیگری که در همان شب دستگیر میشوند. در منازل این افراد همه کتابها، عکسها و کامپیوترها ضبط میشود.”
برخی از بهاییان بازداشتی در پیوند با دانشگاه آنلاین بهاییان دستگیر شدهاند. آنان به علت اینکه در آموزش عالی اجازه ورود ندارند، دانشگاه خود را در منازل شخصی دایر کردهاند. بهاییان همچنین از دریافت پروانه کار در بسیاری از مشاغل محروم هستند. علت افزایش اینفشارهاچیست؟
وجه مشترک تمام این دستگیریها بهایی بودن آنهاست. یعنی کاملاً برای جامعه بهایی مشخص و محرز است که علت دستگیری اینها اعتقاد به دینشان است. وگرنه چرا باید یک بچه هشت ساله یا یک دخترخانم چهارده ساله یا افرادی که معمولاً زیر سن ۳۰، ۳۵ هستند، باید دستگیر شوند؟ اگر جرمی مرتکب شدهاند، خب باید اطلاعات مربوط به آن جرم جمعآوری شود. چرا اینها آمدند کتابها و سیدیهای بهایی را به عنوان مدرک گرفتند تا اینها را متهم کنند؟
به عبارت دیگر، متأسفانه در ایران، “بهایی بودن” خودش یک جرم محسوب میشود و اگر کسی کتاب بهایی یا یک سیدی بهایی داشته باشد، احتمالاً از آن استفاده میشود برای اینکه بگویند این فرد یا جاسوس اسراییل است و یا هرچیز دیگر. خلاصه از هر مدرکی استفاده میکنند تا آنها را متهم کنند.
از سال ۲۰۰۴ تا بهحال بیش از ۵۴۰ نفر دستگیر شدهاند. البته تعدادی از اینها، حدوداً ۲۰۰ نفرشان یا با قید وثیقه آزاد شدهاند. در جمع، الان ۱۱۰ نفر در زندان هستند.
بهاییان در هر کشوری که باشند، باید از قوانین آن کشور اطاعت کنند. در ایران هیچ استثنایی وجود ندارد و بهاییان ایران و شهروندان بهایی در ایران موظف هستند که از قوانین دولتی اطاعت کنند. جامعه بهایی نه برضد هیچ حزبی و نه بر ضد هیچ فردی قیام کرده است و نه حتی اعتراضی کرده است. در نتیجه اینکه دولت بخواهد دستگیریهای اخبر را مربوط به انتخابات اخیر مجلس نهم بداند به نظر من کاملاً بیاساس خواهد بود.
در مجموع فشارها بر اقلیتها افزایش یافته است. آقای ندرخوانی گویا دوباره حکم اعدامشان صادر شده است. مسیحیان دیگری هم دستگیر میشوند و صوفیها هم همینطور. در جمع به نظر میرسد که موجی بر ضد تمام اقلیتها و بهویژه شهروندان بهایی بهوجود آمده است. به جهت اینکه من تصور میکنم جمهوری اسلامی کاملاً از مسائل اعتقادی نوعی ترس و واهمه دارد و به خاطر همین است که به این اقلیتها حمله میکنند برای ایجاد ارعاب و برای اینکه احتمالاً درسی باشد برای دیگران که مبادا این فکر را داشته باشند که به دین دیگری یا به یک باور دیگری بپیوندند.
از سال ۲۰۰۴بیش از پانصد نفر بهایی در ایران دستگیر شدهاند. تعداد زندانیان بهایی در حال حاضر چقدر است؟
در ایران الان حدوداً نزدیک ۱۱۰ نفر در زندان هستند و از سال ۲۰۰۴ تا بهحال بیش از ۵۴۰ نفر دستگیر شدهاند. البته تعدادی از اینها، حدوداً ۲۰۰ نفرشان یا با قید وثیقه آزاد شدهاند و منتظر محاکمه هستند یا برخیشان اصلاً محکوم شدهاند و دوران زندانی خودشان را تمام کردهاند. تعدادی از اینها بودهاند که در دوره محاکمه اول بیگناه شناخته شدند، چون هیچ جوری نتوانستند مدرکی علیه آنها ارائه دهند ولی در دادگاه تجدید نظر این حکم استرداد شده است و آنها را به عنوان محکوم شناختند.
در جمع الان ۱۱۰ نفر در زندان هستند و ما خیلی نگران همین ازدیاد دستگیریها در ایران هستیم. بسیاری از سازمانهای بینالمللی حقوق بشر مثل عفو بینالملل و سازمانهای دیگر بیانیههای زیادی در مورد نقض حقوق بشر به ویژه نقض حقوق اقلیتهای دینی صادر کردهاند و امید ما این است که چنین فشارهایی از طرف جامعه بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری بتواند تخفیفی در این مسئله ایجاد کند.
آقای عبدالفتاح سلطانی از گروه “یاران” دفاع کردند. همه میدانند که ایشان به ۱۸ سال زندان محکوم شدهاند. قرار است محکومیت خود را در برازجان بگذراند. صرفاً به خاطر اینکه از یک اقلیتی دفاع کرده است. تمام کسانی که یا بهایی هستند یا از آنها دفاع میشود، به عنوان یک بهانه دستگیر میشوند و به آنها اتهام زده میشود که از بیگانگان باج میگیرند و یا جاسوس هستند.
ایشان اساساً بهایی نیستند و صرفاً به خاطر اینکه از افراد بهایی دفاع کردهاند، دستگیر شدهاند. البته اتهامات ایشان “اختلال در امنیت ملی و جاسوسی” و از این قبیل است که به همه داده میشود و نه فقط به بهاییان. در ایران هم اکنون هر معترضی اتهامش جاسوسی و اخلال در امنیت ملی است. ایشان به اضافه چندین وکیل دیگر مثل خانم ستوده یا وکلای دیگری که از دگرباوران، از کسانی که واقعاً به نحو دیگری میاندیشند دفاع کردهاند، همه تحت بازجویی و محاکمه یا محکومیت هستند.
این یک حرکت و نقشۀ کاملاً حساب شدۀ رژیم است. فضاسازی تبلیغاتی آن را هم در این سی و سه سال مکرراً ایجاد کرده است. یک نمونۀ آن این است: http://bic.org/areas-of-work/persecution/inciting-hatred-irans-media-campaign-to-demonize-bahais
http://bic.org/resources/documents/IncitingHatred_Persianwcover.pdf
نوید / 12 March 2012
«موج فزایند» یعنی وقتی که مثلاً ده هزار نفر را بازداشت کرده باشند. این که شما گفتید نه «موج» بود و نه «فزاینده». به این نمی گویند روزنامه نگاری. این نوشته های شعاری را ما در ایران هم می خوانیم و به اندازه کافی مهوع و خسته کننده هستند. دیگر شما هم به این روش دامن نزنید لطفاً.
کاربر مهمان / 13 March 2012
ژینا دختر نیما دهقان و ژینوس فنا ییان که با والدین خود دستگیر شد ، هشت ماهه بود که به اشتباه هشت ساله ذکر شده است . در ضمن در بین بازداشتهای گسترده شیراز یک زوج به نامهای فرید عمادی و مژده فلاح هستند که کودک سه ساله آنان بیش از یک ماه است که فقط دو بار با مادرش ملاقات کوتاه داشته و اکنون بیمار بوده و از دوری والدین دچار تب شده است .
Anonymous / 14 March 2012
دوست عزیز مهمان، اولاً بفرمایید در کدام لغت نامه و فرهنگ و دائرة المعارف موج یعنی ده هزار نفر؛ ثانیاً بفرمایید چند هزار بهائی و غیر بهائی را باید بگیرند و حبس کنند و از حقوق شهروندی محروم کنند تا برای شما مهوع و خسته کننده نباشد؟! حیرتم از کسانی است که گویا تا خون همۀ بهائیان ریخته نشود، قلبشان آرام نمی گیرد. دوست عزیز، اگر این نوشته ها و آمار ارائه شده از زندانیان و محرومین از شغل و تحصیل و دیگر حقوق شهروندی شعار است، ممکن است بفرمایید واقعیاتی که شعار نیست کدام است؟ عزیزم موج از یک نقطه شروع می شود و زیاد می گردد. ده و صد و هزار و ده هزار و صد هزار و ….نکند منتظر سونامی هستید؟! عزیزم واقعیت و نفس و کیفیت ستم است که غیر انسانی است؛ حال کمیت آن هر چه می خواهد باشد. امروز اگر یک نفر هم مورد ستم قرار گیرد، از وجهی موج است که در قران فرموده است هر که یکی را بکشد مانند آن است که جمیع مردم را کشته است. ستم چه به یک نفر چه به ده هزار نفر؛ ستم، ستم است. جانتان از ستم ستمگران مصون باد.
نوید / 14 March 2012
اتفاقا به نظر من موج فزاینده می باشد چون انطور که ازصحبتهای ثابتیان مستفاد می شود آرامش ایجاد نشده بلکه هر روز گسترش پیدا کرده است ( حال اگر بعضی اصطلاحات را مطبوعات ایران اشتباها یا بالاجبار استفاده می کنند هیچ رسانه دیگری نباید آنها را استفاده کند مشکل رسانه های داخلیست نه کلمات )
سامان / 14 March 2012