مهسا صارمی- امسال هیچ نماینده‌ای از سوی فعالان حقوق زنان ایران، در نشست سالانه مقام زن سازمان ملل (csw) شرکت نداشت.
 
اعمال فشارهای امنیتی بر فعالان حقوق زنان در ایران، دلیل اصلی عدم حضور آنها در این نشست عنوان شده است که هرسال در آستانه روز هشتم مارس، روز جهانی زن با حضور صدها فعال حقوق زنان از اقصا نقاط دنیا در مقر سازمان ملل واقع در نیویورک برپا می‌شود.
 
سال گذشته، مریم بهرمن و فرانک فرید، دو فعال حقوق زنان از شهرهای شیراز و تبریز به نیویورک رفته بودند. این دو پس از بازگشت به ایران دستگیر شدند و مدتی را در بازداشت به سر بردند. در پی این بازداشت‌ها فعالان حقوق زنان در ایران با ارسال نامه‌ای به این اجلاس، اعتراض خود را نسبت به رفتار حکومت ایران اعلام کردند و خواستار موضعگیری کمیسیون مقام زن سازمان ملل در این زمینه شدند. به همین بهانه با رضوان مقدم، فعال حقوق زنان ساکن برلین که در دوره‌های پیشین این نشست شرکت داشته است گفت‌وگویی کرده‌ایم.
 
دلیل غیبت فعالان حقوق زنان ایران در نشست امسال مقام زن سازمان ملل چه بود؟
 
رضوان مقدم- فعالان حقوق زنان ایرانی به دلیل مسائل امنیتی در نشست امسال شرکت نداشتند. در سال‌های ٢٠١٠ و ٢٠١١ هم که فعالان ایرانی در این نشست شرکت کرده بودند، پس از بازگشت به ایران با دستگیری‌ها و مزاحمت‌های نیروهای امنیتی روبه‌رو شده بودند و به همین دلیل امسال کسی از ایران در این نشست شرکت نکرد.
 
آیا این امکان نبود که برخی از فعالانی که در خارج از کشور زندگی می‌کنند به نمایندگی از زنان داخل ایران در این نشست شرکت کنند؟
 
فعالان حقوق زنان در خارج از کشور، به این دلیل در این نشست حضور نداشتند که ما شرکت در این نشست را به عنوان یک حق برای زنان ایرانی قائل هستیم و حاکمیت هم باید این حق را برای آنها قائل باشد تا بتوانند در کلیه نشست‌های بین‌المللی شرکت کنند. حضور نمایندگان و فعالان حقوق زنان مقیم خارج از کشور در این اجلاس می‌توانست به مثابه یک مسکن باشد، اما مشکل را حل نمی‌کرد.
 
شرکت در نشست مقام زن سازمان ملل حقی است برای زنان کشورهای مختلف و این حق باید محفوظ باشد تا زنان این کشور‌ها بدون هیچ فشار و مزاحمتی بتوانند در چنین نشست‌هایی شرکت کنند
این در حالی است که مشکل عدم امنیت زنان فعال در داخل ایران باید حل شود. فلسفه نشست سی‌.اس‌.دبلیو این است که وضعیت زنان را برای ارتقای وضعیت آنان مورد بررسی قرار دهند و برای همین کسانی باید در آن شرکت کنند که در داخل کشور‌ها فعالیت می‌کنند و وضعیت را از نزدیک مشاهده می‌کنند و می‌توانند نتیجه مشاهدات خود و مشکلات زنان در آن جوامع را با دیگر زنان فعال در سراسر جهان در میان بگذارند. این نشست حقی است برای زنان کشورهای مختلف و این حق باید محفوظ باشد تا زنان این کشور‌ها بدون هیچ فشار و مزاحمتی بتوانند در چنین نشست‌هایی شرکت کنند. بنابراین شرکت زنان ایرانی خارج از کشور به نوعی می‌تواند سر پوش گذاشتن روی عدم امنیتی باشد که در ایران وجود دارد. به همین دلیل ما حضور فعالان زنان خارج از کشور را در این اجلاس، مفید ارزیابی نکردیم.
 
با توجه به اینکه زنان ایرانی در این نشست حضور نداشتند، آیا برنامه‌ای از سوی آن‌ها برای این نشست تهیه شده بود؟
 
گروهی از فعالان زن که در سال‌های ٢٠٠٩، ٢٠١٠ و ٢٠١١ در این نشست‌ها شرکت کرده بودند و من نیز بین آنها بودم، امسال تصمیم گرفتند با یک کار جمعی، مشکل عدم امنیت زنان ایرانی برای شرکت در چنین نشست‌هایی را مطرح کنند. در این نشست میزگردی بود که فعالان کشورهای دیگر و نمایندگان سازمان‌های بین‌المللی مختلف در حمایت از زنان ایرانی مسائلی را مطرح کردند و این رفتار تبعیض‌آمیز نسبت به زنان محکوم شد که بسیار موفق نیز بود. سی‌.اس.دبلیو وب‌سایتی دارد که فعالیت‌های این نشست را منتشر می‌کنند و اخبار مربوط به این مسئله در آنجا هم منتشر شده است.
 
باید این نکته را اضافه کنم که هرساله حاکمیت ایران نمایندگانی را می‌فرستد که هم نمایندگان دولتی هستند و هم با نام سازمان‌های غیر دولتی که در واقع وابسته به دولت هستند و مستقل نیستند به راحتی می‌آیند و در این جلسات شرکت می‌کنند و محدودیت‌های اعمال شده از سوی حاکمیت فقط برای فعالان واقعی زنان و سازمان‌های غیر دولتی حقیقی است و این فعالان مستقل هستند که با بازجویی‌ها و بازداشت‌ها مواجه می‌شوند.
 
با توجه به مسائل پیش آمده، ادامه این روند را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شرکت در این اجلاس حق فعالان زن است. از زمان تاسیس این سازمان تاکنون زنان از کشورهای مختلف، به این نشست‌ها آمده‌اند و مشکلاتی از این دست عموماً برای زنانی پیش می‌آید که در کشور‌های غیر دموکراتیک زندگی می‌کنند و دولت‌های‌شان اجازه نمی‌دهند زنان فرا‌تر از امکانی که دولت برای‌شان ایجاد کرده است گام بردارند. سال ١٩٩۵ در پکن ١٢ محور نگران‌کننده برای زنان بررسی شد و دولت‌ها موظف شده‌اند که این ١٢ محور را رعایت کنند تا به توسعه‌یافتگی برسند. 

ایران خود یکی از امضاکنندگان همین بیانیه بوده است، اما پایبند به این بیانیه نبوده است؛ به‌طور مثال ما در سال ٢٠١١ گزارش ١۵ سال وضعیت زنان ایران را ارائه دادیم و هیچ مطلب خلاف و غیرواقع هم عنوان نشده بود و فقط راهکار‌‌های‌مان را برای بهبود این وضعیت ارائه کردیم، اما چنین برخوردی با آن صورت گرفت. این در حالی است که این نهاد‌های بین‌المللی برای ضرورتی به وجود آمده‌اند و شرکت در این اجلاس‌ می‌تواند به ایجاد تعامل بین زنان این کشور‌ها کمک کند. از سوی دیگر این سازمان‌ها می‌توانند دولت‌ها را مجبور به انجام کارهایی کنند که وضعیت این زنان را بهبود ببخشد. در نتیجه نه تنها این نشست‌ها مثبت هستند بلکه حضور فعالان حقوق زنان کشورهای مختلف در این نشست‌ها ضروری است.