رامتین کریمی-ایدهی مرکزی «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» چنان جذابیت دارد که هر جستار نقادانه را وامیدارد که بحث را از بررسی و تبیین انتقادی همان ایده آغاز کند.
نقطهی عزیمت این رمان و مایهی اصلی جدابودهگی «دکتر نون…» از سطح عمومی رمانهای فارسی در دههی اخیر، چیزی نیست جز بازتولید یک ضد-رخداد تاریخی (کودتای ۲۸ مرداد) در فضایی خصوصی، فضایی عیناً مشابه با فضای تکراری و ملالآور داستانهای چند سال اخیر: خانه، روابط خانوادگی.
در «دکتر نون …» با روایت جزئیتپردازانهی «امر عمومی» به شکل رمانهای اجتماعی (رمانهای احمد محمود مثلاً) روبهرو نیستیم. با اینکه درونمایهی اصلی رمان بر کودتا متمرکز است، اما در متن آن با اتفاقهایی که در مکانهای عمومی رخ داد و به سقوط دولت مصدق منتهی شد، مواجه نیستیم.
«دکتر نون…» نه به روایت وقایع خیابانیای میپردازد که پیادهنظام کودتاچی مرتکب شد و نه از آنچه در ساعات منتهی به کودتا بر شخصیتهای رمان ( که مصدق نیز یکی از آنهاست) گذشت چیزی میگوید. ایدهی اصلی رمان بازتولید امر عمومی، واقعهای که عمومیت ذاتی آن است = کودتا، در نوع خاصی از دگرگونی (فروپاشی) امر خصوصی است.
شهرام رحیمیان، نویسنده
این مسأله در مکانشناسی رمان به روشنی به چشم میآید؛ بیشتر زمان روایت در خانهی دکتر نون میگذرد و بخش کوچکی از آن در حمامی که بازداشتگاه (انفرادی = خصوصی) اوست؛ جز زمانی که دکتر نون از خانه بیرون میرود و به جرم خیانت از هواداران مصدق کتک میخورد، همهی مکانهای دیگر رمان فقط پیش از کودتا، زمانمند میشوند. کودتا به شکلی ذاتی واقعهای مربوط به پولیس یا دولت-شهر است، در حقیقت کودتا مستقیماً بر پولیس اثر میگذارد و آن را دگرگون میکند. هر نوع کودتایی صرفاً برای این رخ میدهد که بر دولت-شهر اثر بگذارد و بدن (طبیعی-تاریخی = دولت ملی، یا بدن عرفی-هنجاری = دولتهای مستقر الیگارشیک) پولیس را دفرمه کند.
غایت ایدهی مرکزی «دکتر نون…» اینجا است که واقعهای ساحتاً پولیسی را در مکانی احیا میکند (فرامیخواند) که منطقاً دور از دسترس پولیس تعریف یا تلقی میشود. خانه تنها مکانی در دل دولت-شهر است که در شرایط عادی (بخوانید در ایدئولوژی برساختهی پولیس = قانون) دور از نظرگاه و سیطرهی امر عمومی، نظرگاهی که بنا بر همان ایدئولوژی پولیس «حق دارد» به آن تجاوز کند، تلقی میشود. استراتژی غایی رمان، بیاعتبار کردن همین تلقی است.
بازداشتگاه دکتر نون نیز، به شکلی متناقض بیرون از رابطهی قانونی (ایدئولوژیک) امر عمومی و پولیس، قرار میگیرد. درست است که بازداشتگاه تحت کنترل عوامل کودتا است اما جدا از محدودهای است که دولت برآمده از کودتا به عنوان حوزهی عملکردیاش وامینماید، بازداشتگاه و شکنجهگاه دکتر نون به نوعی مازاد دولت-شهر یا حیاط-خلوت آن است.
انتخاب حمام برای مکان بازداشت به طریقی استعاری (و شاید ناآگاهانه) بر همین امر اشاره دارد؛ حمام یکی از خصوصیترین مکانها است. وجه استعاری این انتخاب وقتی پررنگ میشود که خصوصیترین مکان زیست «خصوصی» دکتر نون به محل خصوصیترین کردار پولیس بدل میشود. بازداشتگاه دکتر نون، محل فعالیتهای «خصوصی» پولیس است؛ قرار نیست با بازداشت دکتر نون بر وجه شهروندی او به عنوان عضوی از دولت-شهر، مطابق آنچه در دادگاه و دیگر مکانهای رسمی صورت میگیرد، قضاوت کنند، بازداشتگاه جایی است که نیروی خصوصی (غیر-رسمی) پولیس به وجه خصوصی دکتر نون (احساس و علاقهی او نسبت به همسرش) تجاوز میکند تا بر وجه شهروندی او (با مصاحبه علیه مصدق) تأثیر بگذارد و به این ترتیب «امر عمومی» را (قضاوت عامهی مردم) دگرگون کند.
بازتولید امر عمومی در نوع خاصی از دگرگونی (فروپاشی) امر خصوصی
پس در هر دو مکان، چه در خانه و چه در بازداشتگاه، ساحتهای (مطابق با ایدئولوژی) جداگانهی «امر عمومی» و «امر خصوصی» بازتوزیع میشوند و شکلهای از پیش موجود تخصیصشان را از دست میدهند. از یک سو در مکان اصلی رمان، خانهی دکتر نون و ملکتاج، واقعهای جوشخورده با امر عمومی (کودتا) در چگونگی روابط آن دو نفر، در تشکل امر خصوصی، مستحیل میشود؛ و از سوی دیگر در مکان فرعی، در بازداشتگاه، امر خصوصی دکتر نون (وجوهی از زندگی غیر-شهروندی او)، احساس و عاطفهی او نسبت به همسرش، در دیدگاه عامهی مردم نسبت به وجه شهروندی شخصیت او و دولت محبوبش، در امر عمومی، اثر میکند و آن را تغییر میدهد. مابقی رمان شرح اثرات این تغییر در زندگی دکتر نون است. زندگیای که دیگر جز تمسخر و کتکخوردن فاقد انتفاعی از وجه شهروندی است و سراسر در مالیخولیایی «خصوصی» غرق شده است. اینبار نیز «امر عمومی»، بیآبرویی سیاسی دکتر نون، در روابط بیمارگون او و ملکتاج، در امر خصوصی، منحل میشود و بار دیگر روشهای توزیع ایدئولوژیک «امر محسوس»، روشهایی که پولیس پیش مینهد، بیاعتبار میشود.
اگر بنا به تعریف ژاک رانسیر از «سیاست ادبیات» به رمان بنگریم، استراتژی «دکتر نون…» مصداق سیاست ادبیات است و نه محتوای تاریخی آن. چنانچه شرح داده شد تحقق مکرر «بازتوزیع امر محسوس» نفس نوشتهشدن رمان را به کنشی سیاسی بدل کرده است. از نظرگاهی آلتوسری نیز «دکتر نون…» رمان ارزشمندی است، چرا که ماهیت ایدئولوژیک وجود تمایز و مرز مابین مکانهای خصوصی و عمومی و نیز همهی قوانینی را برملا میکند که سازوبرگهای ایدئولوژیک دولت(-شهر) مستقر کردهاند.
این نوشته من را یاد یکی از گفتههای انشتین میاندازد که :
وقتی شما نتوانید آنچه که فهمیده اید را با زبان ساده بیان کنید ،
حتماً آنرا درست نفهمیده اید .
به نظر میرسد آقای رحیمیان این نوشته را برای اقوام عاد
و ثمود در ولایات جابلقا و جابلسا نوشته اند و گر نه
ایرانیان اینگونه نمی نویسند و نمی گویند . واقعا ایشان
می خواسته اند نگاهشان را بنویسند یا اظهار فضل کنند ؟
زبان سنگین و پر از علائم ریاضی واقعا نوبر است !
کاربر مهمانiraj / 04 March 2012
لطفآ این مطلب را به فارسی امروزی ترجمه بفرمایید!
Raha / 07 March 2012
چه متن عجایبی! این متن به چه زبانی بود؟ من حتی معنی یک جمله از متن را هم نفهمیدم چه برسد به مفهوم و تحلیل رمان. واقعا جای تاسف است.
( پولیس یعنی چه ؟ گذشته از این که جمله ها بی مفهوم بود ند لغات بکار گرفته شده هم برای من نا آشنا بودند)
کاربر مهمان / 07 March 2012