مرکز مطالعات انرژی دانشگاه رایس آمریکا اخیراً پژوهش مفصلی درباره بحران آب در ایران منتشر کرده است. این تحقیق نشان می‌دهد چگونه بحران آب در ایران به وضعیتی «برگشت‌ناپذیر» رسیده و در این مسیر، یعنی «ورشکستگی آب» چه عواملی نقش تعیین‌کننده داشته‌اند. به ادعای این تحقیق ایران نه تنها در شعار خودکفایی گندم ناموفق بوده بلکه منابع آبی این کشور را به نقطه ورشکستگی رسانده است. متن پیش رو تنها بخشی از این تحقیق است:

علی میرچی، کارشناس آب و همکاران او مفهومی عالی برای درک وضعیت اندوه بار آبی ایران وضع کرده‌اند: «ورشکستگی آبی». اگرچه ایده «ورشکستگی» یک اصطلاح حقوقی است، اما خیلی دقیق می‌تواند وضعیت کنونی آب در ایران را توصیف کند، زیرا برداشت از منابع آبی از فراتر از قابلیت سفره‌ های زیرزمینی، رودخانه ها و دریاچه ها برای تامین آب از دست رفته است.

شرکتی که ورشکسته است، عموماً نمی‌ تواند ادامه حیات دهد. بر عکس این شرکت ورشکسته مجبور می‌شود تا به تجدید ساختاری اساسی برای تسویه حساب با واقعیت دست بزند. ایران به شکل فزآینده‌ای در تله آبی و سیاسی گیر افتاده، پیتر گلایک از موسسه پسیفیک به شکل درخشانی این بحران راخلاصه می‌کند:

«زمانی که میزان مصرف آب از میزان تولید و جایگزینی آن در منابع آبی فراتر می‌رود، تنها گزینه ای که برای بلند مدت می‌تواند جوابگو باشد همانا کم کردن تقاضا و رساندن آن به  سطحی پایدار است، و آنگاه جهت دادن به تقاضا به سمتی که آب در آنجا در دسترس است. راه حل دیگر استفاده از فرآیند نمک زدایی یا وارد کردن محصولاتی است که نیازمند آب فراوان هستند و در مناطقی تولید می‌شوند که آب به وفور یافت می‌شود، چیزی که به آن آب مجازی می‌گویند.»

در زمینه این ورشکستگی در حال گسترش منابع آبی، برداشت از منابع آبی بسیار انرژی بر و هزینه بر می‌شود و از این رو قید و بندهای اقتصادی ایران را مجبور به اعمال تغییرات بزرگ در کشت دانه های گیاهی، سیاست های مربوط به واردات، و انتخابهایش برای تامین انرژی در داخل کشور می‌کند. منابع آبی به همان شیوه ای تمام نمی‌شوند که منابع انرژی مثل نفت یا گاز تمام می‌شوند، بلکه آن چه که روی می‌دهد این است که تامین آب از آنها رفته رفته سخت تر می‌شود، به عبارت دیگر عمیق بودن سفره های آبی موجب می شوند تا استفاده از پمپ و سپس نمک زدایی ضروری گردد، فرآیندهایی که نیازمند انرژی و هزینه بالا هستند و کشت گندم در آن مناطق را گران خواهد کرد.

رهبران سیاسی و مذهبی ایران باید تصمیم بگیرند که آیا ترجیح می‌دهند اکنون به اصلاحاتی عمیق دست بزنند و رنج تغییر را طی یک دوره مشخص بر خود هموار سازند، یا اینکه به وضعیت کنونی ادامه دهند و کشور را در آینده با یک تصادم هولناک مواجه سازند. برای درک بهتر وضعیت کنونی در ایران می‌توان از این مثال کمک گرفت: فرض کنید که راننده‌ای با سرعتی بالا به سمت دیواری بتونی در حال حرکت است، راننده برای توقف خودرو و سرنشینانش دو راه حل دارد: یکی این که از فاصله ای دور شروع به ترمز گرفتن کند و از این طریق انرژی وسیله نقلیه را کم کند و دیگر این که خودرو را از طریق کوبیدن به دیوار بتونی متوقف کند. 

خودکفایی به مثابه یکی از دلایل تنش آبی

ورشکستگی منابع آبی ایران بیش از هر چیز به سبب آرمان رهبران آن برای رسیدن به خودکفایی در تامین مواد غذایی بوده است، چیزی که به برداشت فزاینده از منابع آبی انجامید. تمرکز دولت بر خودکفایی تولید گندم نقشی اساسی در این بحران آبی بازی می‌کند، چرا که گندم به عنوان غذای اصلی ایرانیان تعریف می شود و از این رو باید در اندازه هایی بزرگ تولید شود.

همچنین از آنجا که بیشتر نواحی ایران خشک است، بنابراین در تولید گندم نمی توان تنها به باران تکیه کرد و کشت آبی این محصول در اولویت قرار می گیرد. از این گذشته طبق اطلاعات سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) میزان بازدهی محصول گندم در روش کشت آبی در ایران سه برابر بازدهی آن به روش دیم است، چیزی که خود به دلیلی دیگر برای روی آوردن بیشتر به کشت آبی می انجامد.

برنامه های حمایتی دولت ایران نیز وضعیت شکننده آبی در ایران را بدتر می‌کند. در سال ۲۰۱۶ کشاورزان ۱۴ میلیون تن گندم در ایران کشت کردند و از این میزان خرید ۱۲ میلیون تن آن (یعنی حدود ۸۵ درصد)  از سوی دولت تضمین شده بود، آن هم به قیمتی (هر تن ۳۴۰ دلار) که حدود دو برابر قیمت متوسط گندم صادراتی آمریکا در گلف کست و ۸۷ درصد گران تر از گندم صادراتی روسیه در نوروسیسک است.

احتمال کمی وجود دارد که در استفاده از منابع آبی زیرزمینی ایران تجدید نظر گردد. در واقع رهبران ایران به افزایش تولید گندم با افتخار نگاه می کنند. برای مثال در سپتامبر ۲۰۱۶ رئیس جمهور حسن روحانی گفت: «سال گذشته سالی خوب بود، چرا که میزان واردات گندم به کشور به صفر رسید. ما تصمیم داریم که در آينده برای صادرات گندم برنامه ریزی کنیم.» اگرچه دادهای وزارت کشاورزی آمریکا با ادعاهای رئیس جمهور روحانی در خصوص خودکفایی در تولید گندم سازگار نیست (طبق  این داده ها تولید سال ۲۰۱۶-۲۰۱۷ حدود ۱۵.۵ میلیون تن برآورد شده در حالیکه میزان مصرف ۱۸.۵ میلیون تن)، اما این ادعاها به صراحت بیانگر حمایت کامل حکومت ایران از تولید داخلی گندم است حتی اگر کشت آن به لحاظ آبی ناپایدار باشد.


بیشتر بخوانید: