گوناگونی و تنوع ـ با این شعار سی و پنجمین دورهی جشنوارهی بینالمللی فیلم زنان دورتموند/ کلن از روز ۲۴ آوریل به مدت شش روز برگزار شد. ۸ فیلمی که در بخش مسابقهی این فستیوال با یکدیگر در رقابت بودند، بر همین اساس از میان ۱۵۰ فیلم اول سینماگران زن از ۵۰ کشور جهان انتخاب شده بودند. “تابستان ۹۳”، از کارلا سیمون، کارگردان ۳۲ سالهی اسپانیایی، نیز در این چارچوب جایزهی فیلم برگزیدهی فستیوال را از آن خود کرد.
رویاها و چالشهای کودکی
“تابستان ۹۳” داستان فریدا، دختری شش ساله را به تصویر میکشد که پس از مرگ مادر به روستایی در نزدیکی بارسلون فرستاده میشود تا در خانوادهی سه نفرهی عموی خود زندگی کند. این فیلم تاثیر فقدانی بزرگ و لطمهی ناشی از آن را بر روان پاک کودکی بررسی میکند که هنوز پا به عرصهی زندگی نگذاشته، با ناملایمات آن روبرو میشود. کارلا سیمون با استفادهی نمادین از طبیعت زیبای رشته کوههای کلسرولا در نزدیکی شهر بندری بارسلون، نقبی به کشمکشهای درونی فریدا میزند که با کنجکاوی و حساسیت میکوشد از خلال پچپچهای نامفهوم اطرافیان خود، نظم قوانین سخت زندگی را درک کند و خود را با شرایط تازه وفق دهد. در این میان مهر و علاقهی عمو و همسر او، همچنین دوستی کودکانهی دختر کوچکتر آنها، به فریدا کمک میکنند. “تابستان ۹۳” فیلمی لطیف، انسانی و متاثرکننده است که میکوشد با تصاویری گویا راز و رمز دنیای کودکی را بگشاید. بازی طبیعی و مسحورکنندهی لیلا آرتیگاس در نقش فریدا به فیلم جلوهی خاصی بخشیده است. “تابستان ۹۳” تا کنون جوایز بسیاری از فستیوالهای فیلم برلین، کن، بئونوس آیرس، استانبول و … دریافت کرده است. این فیلم در ماه ژوئن در سینماهای آلمان به نمایش در میآید.
چشماندازی جدید با سه فیلم کوتاه ایرانی
“دربارهی آلمان”، بخشی است که امسال به قسمتهای دیگر این جشنواره (مسابقه، پانوراما، ویژهها، فیلمهای مربوط به همجنسگرایان و … ) افزوده شده است. فیلمهایی که در این بخش به نمایش درآمدند، اغلب به موضوعهای هویتیابی، همپیوندی، تبعیض و مبارزات اجتماعی زنان پرداختهاند. سه فیلم کوتاه از شبنم آذر، شاعر و روزنامهنگار ساکن لندن، نیز در این بخش معرفی شدند. این فیلمهای تجربی عنوانهای “بیخوابی عمیق”، “من یک آدم خرابکار هستم” و “نوشتن با انگشتهای آتشین” را یدک میکشند و در فاصلهی سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ ساخته شدهاند.
شبنم آذر در فیلم ۵ دقیقهای “من یک آدم خرابکار هستم” با استفاده از گوگل استریت ویو سرگذشت خود را به عنوان روزنامهنگاری در تبعید که پس از برگزاری انتخابات ۲۰۰۹ در ایران مجبور به ترک زادگاهش شد، بازگو میکند و در فیلم “نوشتن با انگشتهای آتشین” به مرگ سهراب رحیمی، شاعر ساکن سوئد میپردازد. پیکر این شاعر در ماه فوریه، در یک خودروی سوخته در خارج از شهر مالموی سوئد پیدا شد. تکنیک این فیلم نیز ترکیبی از شیوههای تجربی و مستند است.
آموزش و بحث
در این دوره نیز جشنواره به سنت هر ساله، برنامههای متعدد داستانخوانی و بحث و آموزش فیلمسازی در کارگاههای گوناگون را برگزار کرد. ویژگی بارز برنامهی بحث و تبادل نظر در این دوره، حضور ایلدیکو انیِدی، سینماگر سرشناس مجاری، بود که همزمان وظیفهی انتخاب فیلم برتر جشنواره را در هیات داوران، همراه با موریل کولین، سینماگر مطرح فرانسوی و اوزولا اشتراوس، بازیگر برجستهی سینمای اتریش، به عهده داشت. او پس از نزدیک به دو دهه غیبت از صحنهی فیلم و جشنوارههای بینالمللی، با نمایش تازهترین اثر خود در برلینالهی ۲۰۱۷، تحسین همگان را برانگیخت و جایزهی خرس طلایی این فستیوال را از آن خود کرد: فیلم شاعرانه و واقعگرایانهی “تن و روان”، کاری متفاوت و استثنایی است که پدیدههای متضاد را در کنار هم قرار میدهد تا بر یگانگی آنها تاکید کند. نخستین فیلم او با عنوان “قرن بیستم من” که در سال ۱۹۸۹ ساخته شده، در بخش “ویژههای” جشنوارهی فیلم زنان نیز به نمایش در آمد.
هنوز راه زیادی در پیش است
در پی آبروریزی سوءاستفادهی جنسی هاروی واینستاین، تهیه کنندهی آمریکایی و دیتر دل، کارگردان آلمانی در این کشور، بحث و گفتوگو در بارهی شرایط کار سینماگران زن در صنعت فیلم، موضوع اصلی برنامههای این دورهی جشنواره را تشکیل میداد. هر چند کارزار “هشتک ـ من هم بههمچنین #metoo ” در گسترهی سینمای آلمان کمتر جنجال برانگیخت، با اینحال در این صحنه هم، حق و حریم جنسیتی زنان رعایت نمیشود. سیلکه ربیگر، مدیر هنری جشنوارهی زنان در این باره میگوید: «هر جا قدرت تصمیمگیری برای تقسیم کار و شغل در دست مردان متمرکز باشد، جنیسیت زنان نیز میتواند مورد سوءاستفاده قرار گیرد. سوءاستفاده از قدرت، اغلب با تجاوز به حریم جنسیتی زنان همراه است.»
دو نهاد “سهمیهبندی برای کارگردانان زن” که از سال ۲۰۱۴ فعالیت خود را آغاز کرده و “سهمیهبندی برای فیلم” که در ژانویه ۲۰۱۸ تشکیل شده، از جمله کارزارهایی است که جشنوارهی فیلم زنان برای مقابله با این امر به راهانداخته است. هدف این دو نهاد، تغییر ساختار تقسیم کمکهای دولتی برای تهیهی فیلم به سینماگران آلمانی است.
آلمان با اختصاص دادن بخشی از مالیات مردم برای تقویت صنعت سینمای این کشور، سالها است که میکوشد تنوع نگاه و زبان تصویری را در جلوههای جنسیتی فیلم نیز تامین کند. این برنامهها ولی هنوز به ثمر نرسیده است. بر اساس پژوهشی که دانشگاه روستک در سال ۲۰۱۸ منتشر کرده، تنها ۲۲ درصد از ۱۱۷ فیلمی که در سال ۲۰۱۶ از کمکهای مالی دولتی بهرهمند شدهاند، از سوی کارگردانان زن ساخته شده است. همین پژوهش نشان میدهد که میانگین کمک دولتی به سینماگران زن ۱۳ یورو و به کارگردانان مرد، ۴۲ یورو بوده است. افزون بر این در فیلمهای کارگردانان زن، شمار عوامل و بازیگران مونث بیشتر از همتایان آنها در فیلمهای ساخت دست سینماگران مرد است. دو نهاد یادشده، از اینرو میکوشند در صد سهمیهبندی در این زمینه را به ۵۰ در صد برسانند. از زمان تشکیل “سهمیهبندی برای کارگردانان زن” در صد تخصیص کمکهای مالی به کارگردانان زن نسبت به ۲۰۱۳ (سال پیش از بهراهاندازی کارزار)، ۵ درصد افزایش یافته است.
واقعیت این است که سینمای آلمان برای این که به گونهگونی و تنوع جنسیتی در تهیهی فیلم برسد، راه درازی در پیش دارد. در این راه شاید موفقیت فیلمهایی مانند “سه روز در کیبرون” (3 Days in Quiberon) به کارگردانی امیلی عاطف، کارگردان زن فرانسوی-ایرانی، تلنگری به ذهنیت مردانهی دستاندرکاران این هنر باشد. “سه روز در کیبرون” در روزهای برگزاری جشنواره، ۹ جایزهی اسکار آلمان را به خود اختصاص داد. رقیب امیلی عاطف در این “مسابقه”، کریستیان پتسولد، کارگردان سرشناس آلمانی و فیلم او با عنوان “ترانزیت” بود.