هر خانواده ایرانی خلاف آمار و ارقام دولتی، این روزها سخت نگران تامین معاش روزمره خود است. اگر چه دولت علاقهای به بیان واقعیتهای اقتصادی ندارد و تلاش میکند تا “همه چیز” را خوب نشان دهد، اما واقعیت حاکم بر زندگی شهروندان روزهای سخت و دشواری از زندگی ایرانی را نمایش میدهد.
دولت چندی است که معتقد است خط فقر در جامعه محرمانه است و کاربردی برای عموم ندارد. در همین شرایط رئیس دولت بر این باور است که هیچ ایرانی شبها گرسنه نمیخوابد.
اما کمی آنطرفتر از نهادهای دولتی، یک نماینده مجلس چندی قبل از وضعیت بحرانی تامین مواد غذایی ایرانیان سخن گفت.
شاهرخ رامین یک ماه قبل در همایش “اقتصاد سلامت، چشم انداز و چالشها” گفته است: ۵۰ درصد شهروندان ایرانی توان تامین کالری مورد نیازشان را ندارند. به گفته او تنها بیست درصد از مردم میتوانند کالری موردنیازشان را دریافت کنند و سی درصد هم بیش از نیازشان کالری دریافت میکنند.
حال یک ماه بعد از این سخنان مرکز آمار ایران سرانجام قفل اطلاعات و آمار را در باره درآمدها و هزینههای خانوارهای شهری و روستایی باز کرده است. اطلاعات و آماری که بیش از هر مسالهای نشان دهنده شکاف میان هزینهها و درآمدهای خانوارهای ایرانی است.
کسری بودجه خانوارها
بر اساس اعلام مرکز آمار ایران در سال ۸۹ به طور متوسط هر خانوار شهری ماهیانه ۱۱۴هزار و ۳۱۶ تومان و هر خانوار روستایی ۷۹ هزار تومان برای تامین هزینههایش کسری داشته است.
مرکز آمار ایران اعلام کرده است: متوسط درآمد سالانه یک خانوار شهری در سال گذشته ۱۰ میلیون ۶۰۰ هزار تومان و متوسط درآمد یک خانوار روستایی پنج میلیون و ۹۰۰ هزار تومان بوده است. این مرکز متوسط درآمد ماهیانه یک خانوار شهری را ۸۳۳ هزار تومان و متوسط درآمد یک خانوار روستایی را ۴۹۱ هزار و ۶۰۰ تومان اعلام کرده است.
بر اساس نمونه گیری مرکز آمار ایران، یک خانوار شهری سالانه یازده میلیون و ۳۶۷ هزار و ۸۰۰ تومان و ماهیانه ۹۴۷ هزار و ۳۱۶ تومان هزینه دارد. میزان هزینه یک خانوار روستایی در سال هم شش میلیون و ۸۴۷ هزار و هفتصد تومان و در ماه ۵۷۰ هزار و ۶۴۱ تومان برآورد شده است.
دولت معتقد است خط فقر در جامعه محرمانه است و کاربردی برای عموم ندارد. در همین شرایط رئیس دولت بر این باور است که هیچ ایرانی شبها گرسنه نمیخوابد. اما یک نماینده مجلس چندی قبل از وضعیت بحرانی تامین مواد غذایی ایرانیان سخن گفت
مرکز آمار ایران اعلام کرده است که هزینههای یک خانوار شهری در سال ۸۹ به نسبت سال ۸۸ افزایش ۱۴. ۶ درصدی داشته، در حالی که درآمد هر خانوار شهری ۱۳. ۴۱ درصد افزایش یافته است. همچنین هزینههای یک خانوار روستایی در این مدت ۱۵. ۵۵ درصد افزایش یافته در حالی که میزان افزایش درآمد یک خانوار روستایی ۱۳. ۱۶ درصد گزارش شده است.
بر اساس یافتههای این آمار گیری، اقلام خوراکی و دخانی ۲۳ درصد از سبد هزینه خانوارهای شهری و ۳۸ درصد هزینه خانوارهای شهری را به خود اختصاص داده است. خانوارهای شهری ۲۶ درصد و خانوارهای روستایی ۲۵ درصد از هزینههای اقلام خوراکی را صرف خرید گوشت میکنند.
سهم هزینه مسکن در سبد هزینه اقلام غیرخوراکی برای خانوارهای شهری ۴۲ درصد و برای خانوارهای روستایی ۲۶ درصد گزارش شده است.
همچنین مرکز آمار ایران اعلام کرده است؛ ۳۳ درصد خانوارهای شهری و روستایی هزینه زندگی اشان را از مشاغل مزدبگیری تامین میکنند در حالی که ۱۸ درصد خانوارهای شهری و ۳۴ درصد خانوارهای روستایی از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی تامین معاش میکنند.
۴۹ درصد خانوارهای شهری و ۳۳ درصد خانوارهای روستایی نیز محل تامین درآمدشان را منابع مالی متفرقه اعلام کردهاند.
سبد کوچک پروتئینها
دولت خط فقر را پنهان میکند، اما صورت سرخ مردم از سیلی خوب نشان میدهد که خط فقر هر روز پر رنگتر میشود و بخشهای بیشتری از جامعه را به دایره فقرا اضافه میکند.
همین یک ماه قبل که سمینارهای مختلفی در باره پیامدهای هدفمندی یارانهها برگزار شد و مدیران دولتی از موفقیتهایشان گفتند، مدیر کل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت و درمان در یک برنامه رادیویی اعلام کرد: ۲۳ درصد شهروندان ایرانی زیر خط بقاء قرار دارند.
ربابه شیخ الاسلام در این برنامه بر خلاف گفتههای وزیر کشاورزی که مدعی بود که امنیت غذایی ایرانیان به ۹۲ درصد رسیده است، گفت: سیری شکمی در میان بسیاری از خانوارهای ایرانی جایگزین سیری سلولی شده است.
حالا سهم هزینههای خوراکی و غیرخوراکی خانوارهای ایرانی، همین گفتهها را تائید میکند و نشان میدهد که سهم اقلام خوراکی از هزینه خانوارها به شدت کاهش یافته است. بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، در یک خانوار شهری به طور متوسط ۲۳ درصد از هزینههای ماهیانه صرف اقلام خوراکی و دخانی میشود.
به بیان دیگر هر خانوار شهری ماهیانه ۲۱۷ هزار و ۸۸۲ تومان برای مواد خوراکی و دخانی هزینه میکند. به استناد یافتههای مرکز آمار ایران، گوشت به تنهایی بیش از یک چهارم سبد هزینههای خوراکی خانوارها را تشکیل میدهد و هر خانوار شهری ایرانی ماهیانه ۵۶ هزار و ۶۴۹ تومان برای خرید گوشت پرداخت میکند.
در خانوادههای روستایی اگر چه درآمدها و هزینهها پائینتر است اما سهم اقلام خوراکی و دخانی بیشتر از خانوارهای شهری است. هر خانوار روستایی ماهیانه ۳۸ درصد از هزینههای ماهیانهاش را به اقلام خوراکی و دخانی اختصاص میدهد.
بر این اساس هر خانواده روستایی در ایران ماهیانه ۲۱۶ هزار و ۸۴۶ تومان بابت مواد خوراکی و دخانی هزینه میکند. در سبد هزینه خانوارهای روستایی هم همچون خانوارهای شهری، ۲۶ درصد معادل ۵۴هزار و ۲۱۶ تومان صرف گوشت میشود.
بر اساس اعلام ستاد هدفمندی یارانهها، دولت سه میلیون خانوار مرفه که نیازی به یارانهها ندارند را شناسایی کرده و با آنها برای انصراف از دریافت یارانه نقدی مکاتبه کرده است
همچنین مرکز آمار ایران اعلام کرده است؛ هزینه مسکن ۴۲ درصد از سبد هزینه اقلام غیرخوراکی خانوارهای شهری را تشکیل میدهد.
بر اساس این برآورد هر خانوار شهری ماهیانه ۷۲۹ هزار و ۴۳۳ تومان برای اقلام غیر خوراکی هزینه میکند که ۴۲ درصد این هزینهها معادل ۳۰۶ هزار و ۳۶۱ تومان بابت هزینه مسکن پرداخت میشود. در خانوارهای روستایی هم ماهیانه ۳۵۳ هزار و ۷۹۷ تومان برای اقلام غیر خوراکی هزینه میشود که از این مقدار ۹۱ هزار و ۹۸۷ تومان معادل ۲۶ درصد صرف هزینه مسکن میشود.
جمعیت پنجاه میلیونی فقرا
دولت هر چقدر هم که تلاش کند خط فقر را پنهان کند باز هم ناچار است که برای برنامه ریزیهایش از این راز پنهان پرده بردارد. در سالروز اجرای قانون هدفمندی یارانهها که دبیر ستاد هدفمندی یارانهها برای بیان دستاوردهای این قانون به برنامه خبری شبکه دو تلویزیون دولتی ایران رفته بود، از حذف یارانه اقشار مرفه جامعه خبر داد.
چند روز بعد مشخص شد منظور دولت از اقشار مرفه، افرادی هستند که درآمد ماهیانه آنها حداقل پنج تا ده برابر یارانه ۴۵۵۰۰ تومانی دولت باشد. بر اساس اعلام ستاد هدفمندی یارانهها، دولت سه میلیون خانوار مرفه که نیازی به یارانهها ندارند را شناسایی کرده و با آنها برای انصراف از دریافت یارانه نقدی مکاتبه کرده است.
اگر همین گفتههای مسوولان اجرایی قانون هدفمندی یارانهها را مبنا بگیریم تنها سه میلیون خانوار ایرانی که جمعیتشان ۱۰ میلیون نفر اعلام شده، درآمدی بیش از ۴۵۰ هزار تومان در ماه دارند و از سوی دولت “مرفه” قلمداد میشوند و ۶۵ میلیون نفر دیگر از شهروندان ایرانی در زیر خط فقر قرار دارند.
رئیس مرکز آمار ایران بهار امسال، جمعیت زیر خط فقر کشور را ۴۰ میلیون نفر اعلام کرد. بر اساس گفتههای عادل آذر سی میلیون نفر از جمعیت کشور زیر خط فقر نسبی و ده میلیون نفر هم زیر خط فقر مطلق قرار دارند.
پیش از این پایگاه خبری آینده در گزارشی اعلام کرده بود: دو سوم خانوادههای ایرانی زیر خط فقر قرار دارند. بر اساس یافتههای این گزارش ۴۸ میلیون نفر از جمعیت کشور در زیر خط فقر به سر میبرند.
با سلام.اقای رئس جمهور اخیرا فرموده اند که ما به ده ملیون از مردم ایران نامه خواهیم نوشت که(لطفا از دریافت یارانه انصراف دهید!تا این پول را صرف نیازمندان کنیم و ….) یعنی اینکه ماشصت پنج ملیون ادم نیازمند داریم که برای گذران زندگی محتاج صدقه دولت هستند !. ضمنا بعد از سرشماری اخیر مرکز امار ایران اعلام نمود: که پنج میلیون ایرانی مفقود هستند!!! یعنی وقتی سرشماری کردند متوجه شدند یارانه بگیران پنج میلیون نفر با حساب ایشان اضافه امده اند!!! ایا این همان پنج میلیون شناسنامه چاپ پاکستان نیست که در هر انتخابات توی صندوقهای رای پیدایشان میشود؟؟؟؟؟!!!….!!. 50000000ضربدر 40000تومان ماهانه میشود 200000000000تومان ضربدر 12 ماه میشود 24000000000000 تومان !!به اضافه 100000000 نفر مرفه های اخیر ضربدر 40000 تومان ماهیانه ضربدر 12 ماه میشود 000000000000000000 منکه هنگ کردم !!! لطفا یک نفر اقائی کند و این کیبورد لعنتی را از دستم بگیرد !! دارم گازش میگیرم !!.
کاربر نادر / 08 January 2012
دولت و حکومت اختلاس گر و راهزن هم بهتر از این نمیشن.خون ملت بدبخت رو کردن تو شیشه و چمبره زدن روی بیت المال و به هیچکس هم جواب پس نمیدن!بنده نمیخوام از دولت خاتمی دفاع کنم، اما سگ اون دولت شرف داره به این غارتگرها و پست فطرتها!ناگفته نمونه که خاتمی هم از قماش همینهاست.اگه ذره ای دلش برای میلیونها هوادارش میسوخت باید عبا و عمامه از سر برمیداشت و رهبری اپوزیسیون رو برعهده میگرفت و به مانند الان در این شرایط حساس ایران دست روی دست نمیگذاشت.
بردیا / 08 January 2012
اگر صحبت از فقر مالی است مسلمأ هر کسی این آمار را ببیند متوجه میشود که صحت
ندارند و صد در صد مغرضانه میباشد
ولیکن اگر از فقر فرهنگی صحیت کنیم آمار بدون شک خیلی بیش از این حد میباشد.
چرا که اگر از نظر فرهنگی غنی بودیم خود فروشی و وطن فروشی نمی کردیم و سعی
میکردیم با صبر و مقاومت و بدون دخالت اجنبی به حل مشکلات کشورمان بپردازیم.
جالب اینست که اکثر منتقدین در کشورمان وقتی سر سفره ملت لقمه میزدنند به حال
ملت توجهی نداشتند و همه چیز برایشان گلستان بود بقیه هم سر گرفتن قدرت برای چپاول
ملت تلاش می کنند و عده محدودی که با صداقت و سختی زندگی میکنند و همیشه در
لحظات سخت کشور جان و مال خود را فدای مردم و کشور کرده و میکنند و گمنام هستند.
فراموش نکنیم که صدها هزار جوان کشورمان در جنگ ۸ ساله با حمایت و دخالت آمریکا و
انگلیس و فرانسه جان خودشان را برای کشورشان از دست دادنند و تمامأ کمنام میباشند.
.
yanin / 08 January 2012
با سلام اینکه در امارهای مربوط به دخل و خرج خانوار توازن دیده نمیشود مسیله تازه ای نیست. من حداقل در بیست سال گذشته شاهد این بوده ام که هزینه خانوار تقریبا معادل سیزده ماه درامد بوده. دلیلش معمولا این است که خانواده ها ارقام واقعی را اعلام نمی کنند. در ضمن نگاهی به امارهای مصرف و بخصوص مواد خوراکی خودرو و کالاهای لوکس نشان میدهد که مصرف در سطح کشور افزایش پیدا کرده. به هر حال من فکر نمی کنم که امار پنجاه میلیون فقیر در ایران واقعی باشد
کاربر مهمان / 06 January 2012
امارهای اعلام شده توسط مرکز امار ایران ضد ونقیض است زیرا
یکم معلوم نیست نمونه امار گیری در کدام ماه سال 89 انجام شده است اگر در 8 ماه اول سال بوده مسلما شامل دریافت یارانه ها ی بقیه سال را شامل نمیشود بنابرین صحت وسقم ان مورد شک است
دوم تعداد اعضای یک خانواده سه نفر اعلام گریده که با واقعیات تطبیق نمینماید نه با نتیجه سر شماری و افزایش 1و 8 دهم جمعیت سالیانه ایران و نه به سنت ایرانی زیرا اگر خانواده سه نفر باشد شامل پدر ومادر و یک فرزند است وحتی با افزایش طول عمر هم نشانه منفی بودن رشد جمعیت است وحال انکه جمعیت افزایش یافته و به نزدیک 75 ملیون نفر رسیده است
سوم اگر خط فقر را معادل 1000 دلار تعیین کنیم که قبلا ادعاهای بیشتری هم بود همه مردمان ایران زیر فقر قرار میگیرند
امار منتشر شده توسط مسئولان حتی بالا ترین انها با واقعیت تطبیق نمیکند لطفا به امار صادرات در 9 ماها اول سال جاری توجه کنید
مدیر مرکز توسعه تجارت در اول هفته اعلام کرد که کشور در 9 ماهه اول سال 32 ملیارد صادرات غیر نفتی داشته که روند ان نشان دهنده 45 ملیارد دلار صادرات تا اخر سال خواهد بود
روز پنج شنبه معاون پارلمانی رئیس جمهور در یادداشت گلایه امیزی که برای اخمد توکلی و الیاس نادران ارسال داشت متذکر شد در کشوری که در 9 ماهه اول سال 30 ملیارد دلار صادرات غیر نفتی داشته است چرا شما تقاضای جلسه رسمی غیر علنی برای رسیدگی به وضع وخیم ارزی و مالی را داشته اید مطلب دوم در سایت الف منتشر شد
ملاحظه میفرمائید 32 ملیارد در طول هفته 30 ملیارد میشود
در همین رایطه اعلام
حجم نقدینگی توسط بانک مرکزی و دبیر شورایعالی هدفمندی یارانه ها اختلاف دارد
ومصداق بارزتر اعلام حجم تورم توسط بانک مرکزی و مرکز امار ایران است که گاهی تا 4 درصد میرسد وحجم گرانی را از عرش تا فرش فاصله میاندازد
اگر پرداخت یارانه ها صحیح صورت گرفته باشد سخن احمدی نژاد صحیح است که کسی با شکم گرسنه سر زمین نگذاشته است چون دریافت ماهانه45500 تومان کافی برای خرید نان است چه در کارتن بخوابد و یا زیر سقف
اما اگر استاندارد تغذیه را بخواهیم ملاک قرار دهیم ومقدار کالری مورد نیاز وشرائط دیگر زیست واقعا مردم انگشت شماری میتوانند از حد اقل زندگی بهره مند شوند
قبلا خط فقر درایران درامد ماهیانه 1000 دلار را مد نظر قرار داده بو دکه بسیاری معتقد به بیش از ان بودند واگر این میزان را مورد توجه قرار دهیم با گزارش حجم درامد سالیانه خانوارهای شهر نشین وساکنان روستائی مرکز امار همه مردم ایران در زیر خط فقر قرار میگیرند
مسلما زندگی در شهرهای بزرگ مخصوصا تهران برای حقوق بگیران متضمن چند شغلی یعنی کار بیش از 12 ساعت در روز است که در هیچ کنوانسیونی پذیرفته نشده است
شاید لازم باشد یکدفعه دیگر شرائط گرسنگی و فقر ورفاه وبقیه التر ناتیو ها ی زندگی که تامین بیمه های اجتماعی و دسترسی به طبیب و دارو وهوای سالم تعریف شود تا با امارهای واقعی مورد سنجش قرار گیرد
کاربر مهمان / 06 January 2012
آقا چرا سياه نمايي مي كنيد؟ ايران كنوني بهشت روي زمين است. بهترين جاي دنيا براي لذت بردن از زندگي است. مگر ترانه معروف آن خواننده را نشنيده ايد: همه چي آرومه، من چقدر خوشحالم… پس نتيجه مي گيريم كه همه اين آمار ها دروغي و غير واقعي است و همه چي آروم است و ما حتي يك فقير هم نداريم! من چقدر خوشبختم كه در ايران به دنيا آمده ام و در ايران زندگي مي كنم!
کاربر مهمان / 06 January 2012