شهزاده سمرقندی – در جشنواره فیلمهای مستند “ایدفا” در سال ۲۰۱۱ دو فیلم ساخته مستندسازان روسیه و دانمارکی توجهام را جلب کرد. این دو فیلم از دو جنبه متفاوت به جامعه روسیه پرداخته بودند: یکی “طعم تلخ آزادی” ساخته مارینا گولداوسکایا از معروفترین مستندسازان روسیه و دیگری “بوسه پوتین” ساخته لیزا بیرک پیترسن، فیلمساز دانمارکی. این دو فیلم با نشان دادن دودستگی در جامعه روسیه کنونی بیننده را به سالهای فروپاشی اتحاد شوروی میبرد و ریشههای دگراندیشی را در مقایسه با دوران قبل از فروپاشی بررسی میکند.
در مستند “طعم تلخ آزادی” زندگی آنا پالیتکاوسکایا، روزنامهنگار و نویسنده روس را میبینیم که در ۴۸ سالگی در راهروی منزلش به قتل رسید. نکته جالب در اینجاست که “طعم تلخ آزادی” بر اساس فیلمهایی ساخته شده که از شروع اعتراضهای خیابانی تا فروپاشی شوروی و شروع جنگ چچن، فعالیتهای مخالفان دولت روسیه را به نوار گرفتهاند. شخصیت اصلی فیلم، یعنی آنا پالیتکاوسکایا، که با گروه گسترده مبارزان آزادی روس فعالیتهای سیاسیاش را شروع میکند، تا پایان فیلم تنها میماند و تا زمانی که به قتل میرسد، همچنان به اصول روزنامهنگاری پایبند است.
آنا پالیتکاوسکایا در تاریخ روزنامهنگاری روسیه به عنوان افشاگرترین روزنامهنگار و پایبندترین فرد بر اصول و قوانین حقوق بشر شناخته میشود و به نماد ناترسی و شجاعت تبدل شده است. وی از معدود روزنامهنگاران روس بود که در اوج جنگ روسیه با چچن به چچن سفر کرد و اولین گزارشها را از حقایق حملههای روسیه به چچن و نتایج ویرانگر آن نوشت. آنا پالیتکاوسکایا که بارها به چچن و میدان جنگ بین سربازان روس و مبارزان چچن رفته، به عنوان مدافع حقوق بیگناهان چچن در روسیه و پشتیبان شهروندان غیرنظامی چچن شناخته میشود.
در “طعم تلخ آزادی” میبینیم که این روزنامهنگار در خیابانهای تنگ و تار هممرز با چچن راه میرود و مردم او را در همه حالت نیز میشناسند. پالیتکاوسکایا میگوید بارها تلاش کرده که ناشناخته از محلی به محل دیگر برود و از دشمنان خود پنهان شود و گاهی روسری به سر و گاهی با لباس محلی، خواسته تغییر هویت دهد اما مردم عادی چچن او را شناختهاند. وی حتی خود تعجب میکند که بین مردم چچن تا این حد چهره او آشنا و شناخته شده است.
[لینک: مستند “طعم تلخ آزادی” ساخته مارینا گولداوسکایا]
دختری که پوتین را بوسید
اما در فیلم “بوسه پوتین” داستان کاملا متفاوت است. فیلم فعالیتها و افت و خیز زندگی دختر جوان روسی را دنبال میکند که بعد از بوسیدن پوتین در روسیه معروف شد. این فیلم محصول کار فیلمسازان دانمارکی است و اختصاص دارد به ماشا دروکاوا، سخنگوی جنبش تازه جوانان روسیه با عنوان: “خودیها” (Nashi).
ماشا شانزده ساله است و از سالهای اول نوجوانی به جریان “خودیها” پیوسته است. جریان «خودیها» گروهی از جوانان روس را دور خود جمع میکند که اعتقاد دارند خون و فرهنگ اصیل روسیه باید بدون آمیزش با دیگر فرهنگها باقی بماند. عقیده و دید سیاسی و اجتماعی این جریان بر پایه افکار نازیهای آلمان طراحی شده و طرفداران این جریان معتقدند که خون روسی برتر از خون اقوام و ملیتهای دیگر است. همچنین آنها مخالف حضور خارجیان، سیاهپوستان و نیز همجنسگرایان در خاک روسیهاند.
در “بوسه پوتین” میبینیم که چطور ماشا گاهگداری به باورهای سیاسیاش شک میکند، اما همچنان به فعالیتهای خود در راستای سیاستهای پوتین، و به برنامههای تلویزیونیاش ادامه میهد. ماشا بعد از آن بوسه به عنوان یک روزنامهنگار جوان و موفق در سراسر روسیه شناخته میشود.
مستند “بوسه پوتین” در سبک تراژیک- کمیک ساخته شده و وقتی از دید آلیگ کاشین، وبلاگنویس چپگرای روس به این رویداد میپردازد، میبینیم که این بوسه با آن حال و هوایی که تلویزیونهای روسیه آن را پوشش دادند، فرق میکند.
آلیگ کاشین وبلاگنویس جوان روس معتقد است که عقاید پوتین سمیست که در رگهای مردم روس جاریست و این بوسه سمبل زهرآلود شدن نسل جوان جامعه روس است.
اما ماشا با اینکه برنامه هفتگی خود را در راستای سیاستهای پوتین دارد، خود را روزنامهنگار بیطرف میداند و در سخنرانیهایش در تجمعهای جریان “خودیها” از مخالفان دولت و فعالان حقوق بشری، که در راستای باورهای معیار از آزادی بیان در روسیه و در خارج از آن فعالیت میکنند، به عنوان “وطنفروش” یاد میکند.
اعضای جریان سیاسی “خودیها” بارها هنگام جنایت و لت و کوب مهاجران خارجی در شهرهای بزرگ روسیه بازداشت شدهاند، ولی بدون آنکه آنها را مجازات کنند، بهزودی آزاد شدهاند. وبلاگنویسان جوان که در این فیلم نیز از آنها یاد میشود، مینویسند ریشه خشونتهایی که حزب جوان روسیه مرتکب میشود، در سیاستهای پوتین نهفته است.
[لینک: تارنمای مستند “بوسه پوتین”]
ایمیل تهیهکننده:
shahzoda@radiozamaneh.com
در همین زمینه:
::پوشش رسانهای “ایدفا” در رادیو زمانه::
::گزارشهای شهزاده سمرقندی در رادیو زمانه::