بیژن روحانی – آیا در میان مردمان دوران باستان نیز مطالعه تاریخ و توجه به آثار گذشتگان وجود داشته است؟ آيا جمعآوری اسناد و مدارک و اشیاء تاریخی در آن زمان نیز معمول بوده است و آیا میتوان وجود مکانهایی شبیه به گنجینه موزههای امروزی را برای نگهداری “اشیاء تاریخی” در تمدنهای دور و از میان رفته سراغ گرفت؟ آیا چنین مکانهایی دارای شرح و توصیف اشیاء داخل خود بودند؟
گرچه شاید تفاوتهای بنیادینی میان درک ما و گذشتگان ما از روند تاریخ و مفهوم آن وجود داشته باشد، و دلیل علاقهمندی انسانهای امروزی به جستوجو در تاریخ با دلایل انسانهایی از سه هزار سال پیش متفاوت باشد، اما نشانههای فراوانی در دست است که چنین علاقهمندیها و کنجکاویهایی به صورت جدی وجود داشته است.
در سال ۱۹۲۵، لئونارد وولی، باستانشناس بریتانیایی، به هنگام کاوشهایش در شهر اور، در عراق امروزی، مجموعه کمنظیری از اشیاء باستانی را در یک کاخ پیدا کرد. اما نکته جالب توجه آن بود که این اشیاء به یک دوره زمانی خاص تعلق نداشتند، بلکه هر کدام از آنها مربوط به یک دوره تاریخی متفاوت بودند، و با نظم خاصی در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند. چنین کشفی از سوی برخی باستانشناسان به کشف نخستین موزه جهان تعبیر شده است. گرچه اطلاق نام موزه به چنین مجموعهای مطابق درک ما از مفهوم امروزی موزه شاید نادرست باشد، اما توجه به چنین حقایقی برای اینکه بدانیم مطالعه آثار گذشتگان و نگهداری آنها حتی در میان مردمان دوران باستان نیز وجود داشته، ضروری است.
این اشیاء در کاخ ۲۵۰۰ ساله شاهزاده انیگالدی، دختر نابونئید، آخرین پادشاه نوبابلی در شهر اور پیدا شد. برخی اشیايی که در مجموعه این شاهزاده پیدا شدند قدمتی بیش از سه هزار سال داشتند.
ویرانههای ساختمان موسوم به موزه انی گالدی در شهر اور
لئونارد وولی در کتابی که در خصوص کاووشهایش در شهر اور نوشته در مورد این کاخ نیز صحبت میکند. این کاخ در حقیقت مربوط به آخرین دوران سلطنت بابل، پیش از فتح و ضمیمه شدن آن به پادشاهی هخامنشی توسط کوروش است. در زمانی که بابل همچنان پایتخت پادشاهی بود، شهر اور نیز به واسطه مکانهای مذهبی، رونق تجارت و بازرگانی و همچنین موقعیتش در نزدیکی خلیج فارس، اهمیت فوقالعادهای داشت. اور یکی از مهمترین دولتـ شهرهای میانرودان بود که در نزدیکی دهانه رود فرات و در جوار خلیج فارس قرار داشت. شواهد سکونت دوران پیش از تاریخ نیز در اور به دست آمده است. ویرانههای شهر اور امروز در نزدیکی شهر ناصریه قرار دارد.
وولی در کتاب خود نوشته است هنگام حفاری در این مکان و زمانی که به طور قطع یقین داشتند که مشغول یافتن مکانهایی از آخرین دوره شکوفایی شهر هستند، ناگهان در یکی از اتاقهای کاخ قطعه سنگ استوانهشکلی را یافتند که روی آن به خط میخی توضیحاتی نوشته شده بود و به دوران کاسیها یعنی ۱۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح تعلق داشت. به نوشته وولی آن قطعه سنگ به نظر متعلق به یک مجسمه باستانیتر میآمد. همچنین در ادامه کاوشها در همان اتاق یک قطعه گلنوشته مخروطیشکل به دست آمد که متعلق به پادشاه لارسا در سومر و مربوط به ۱۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح است. سپس گلنوشتهها و اشیاء بیشتری از همان دوره زمانی به دست آمد.
نبونئید آخرین پادشاه نو بابلی و پدر شاهزاده خانم انی گالدی
در اتاق کاخی که قدمتش به ۲۵۰۰ سال میرسید، اشیایی به طور منظم روی کف آجری زمین کنار هم چیده شده بودند که بعضی از آنها ۱۵۰۰ سال از خود کاخ قدیمی تر بودند. تنوع آثار و تنوع دوره زمانی آنها این نکته را کاملاً مشخص میکرد که شخص یا اشخاصی با هدفی مشخص آنها را از مکانهای مختلف گردآورده و در آنجا قرار داده بودند.
بنابراین آنچه به ذهن باستانشناس بریتانیایی رسید آن بود که او با مکانی شبیه به موزههای امروزی رو به روست. نحوه قرار دادن و طرز نگهداری از این اشیاء نیز برای گروه باستانشناسی قابل توجه بود. در کنار بسیاری از این اشیاء توضحیات مختصری قرار داده بودند. وولی در کتاب خود از یافتن گلنوشتههای استوانهای شکلی سخن میگوید که روی خود به سه زبان دوران باستان در خصوص این اشیاء توضیح داده بودند. به عنوان مثال روی یکی از این استوانهها چنین نوشته بود: “این اشیاء نسخهها و رونوشتهایی از روی آجرهای نوشتهداری هستند که در ویرانههای شهر اور مربوط به زمان پادشاهی «بور سین» پیدا شدند. این آجرها زمانی پیدا شدند که حاکم اور به دنبال یافتن زمینی برای ساختن معبد بود. من آنها را دیدم و شرحشان را برای حیرت بینندگان نوشتم.”
لئونارد وولی این استوانه و استوانههای مشابه را نخستین توضحیات یا به قول معروف شرح آثار موزهای توصیف میکند که در کنار نسخههای رونوشت و اصل آجرهای کتیبهدار نگهداری میشدند. مطابق نوشتههای لئونارد وولی به نظر میرسد باستانشناسی و توجه به تاریخ گذشتگان در شهر اور حدود ۲۵۰۰ سال پیش از آنکه پای گروه بریتانیایی به این شهر برسد آغاز شده بود.
اما پرسش اساسی این بود که چه کسی و با چه هدفی این اشیاء را در این مکان قرار داده بود؟
باستانشناسان توانستند نام شاهزاده انیگالدی را بیابند. کسی که مطابق سنتهای کهن میانرودان به عنوان دختر پادشاه وظایف مذهبی و آیینی مشخصی داشت. اما آیا گردآوری این اشیاء کهن نیز بخشی از وظایف مذهبی و سلطنتی او بود؟
ادامه دارد
عکس نخست:یک تصویر فرضی از دوران آبادانی شهر اور
در همین زمینه:
::برنامه های رادیویی بیژن روحانی پیرامون میراث فرهنگی در رادیو زمانه::
با سپاس از شما جناب روحانی.
ن. ایران دوست / 07 November 2011
بسیار زیبا بود …..
امیدوارم در باره کاوش مکان های باستانی و گنجینه های کشف شده مطالب بیشتری بگذارید .
ممنون
رونین / 04 December 2011