مازیار مهدویفر – اهدای خون زمانی صورت میگیرد که فردی سالم، داوطلبانه درخواست کند که مقداری از خونش را برای مصارف درمانی و نجات جان انسانهای دیگر اهدا کند.
پیشینه عمل انتقال خون در ایران به دهه بیست شمسی برمیگردد، اما با تاسیس سازمان انتقال خون در سال ۱۳۵۳ این موضوع جنبه رسمی و قانونمند به خود گرفت. اگرچه از آن تاریخ نزدیک به چهار دهه میگذرد، اما به نظر میرسد هنوز هم با مشکلات زیادی در زمینه اهدا و انتقال خون روبهرو هستیم؛ مشکلاتی که از مسایل فرهنگی جامعه تا تکنولوژی و مدیریت منابع را دربرمیگیرد.
برای روشن شدن زوایای موضوع پرسشهایی را با دکتر رویا افخمی یکی از پزشکان شاغل در پایگاههای انتقال خون کشور درمیان گذاشتهام. او در پاسخ به این که فواید اهدای خون برای شخص اهداکننده چیست،میگوید: “از آنجا که در بدن آقایان راهی طبیعی برای دفع و از دست دادن خون وجود ندارد، اهدای خون اثر بسیار زیادی بر سلامت قلبی، عروقی این افراد میگذارد. خصوصاً در پیشگیری از سکته قلبی و متعادل نگاه داشتن آهن در بدن فرد موثر است. عین این حالت در مورد زنان یائسه هم هست.”
با این اوصاف اگر بخواهیم انگیزههای افراد را از اهدای خون بررسی کنیم به دلایل مختلفی میرسیم. جدا از فوایدی که ذکر شد، یکی از انگیزههای اصلی داوطلبان اهدای خون، در سطوح فرهنگی متوسط به پایین جامعه، انگیزههای مذهبی است. این موضوع سبب شده به خصوص در روزهایی مثل تاسوعا و عاشورا با انبوه مراجعهکنندگان داوطلب روبهرو باشیم.
اهدای خون به قصد تشخیص بیماری
جدا از آن گروهی از افراد با انگیزه کمک به همنوع به پایگاههای انتقال خون مراجعه میکنند و بعضیها هم، به خاطر اینکه قبلاً خود یا یکی از نزدیکانشان با خون دریافتی از شخص دیگر درمان شدهاند تصمیم به اهدای خون گرفتهاند. بسیاری از افراد هم تصور میکنند آزمایشهایی روی خون اهدایی آنها صورت میگیرد که سبب میشود در جریان ابتلای خود به بیماریهای مختلفی مانند قند، چربی یا کلسترول قرار گیرند.
دکتر افخمی در این زمینه میگوید: “باید بگوییم که فعالیت آزمایشگاههای سازمان انتقال خون در زمینه تشخیص این بیماریها نیست. در واقع طبق برنامه تعریف شده برای این سازمان، برای اطمینان از سلامتی خونهای اهدا شده، هر واحد خون اهدایی علاوه بر تعیین گروه خونی و RH، از نظر عفونتهای مهم قابل انتقال از طریق خون، شامل هپاتیت B، هپاتیت C، ویروس HIV، یا همان عامل بیماری نقص سیستم ایمنی (AIDS)، سیفلیس و بسته به پایگاه منطقهای مورد نظر، ویروس HLV از نوع تیپ یک، غربالگری میشوند.”
اهدای خون به دلیل توصیه پزشک
دکتر افخمی: با کمبود خون مواجه هستیم. از یک سمت آمارها نشان میدهد که فقط پنج درصد از افراد واجد شرایط هر کشور، داوطلبانه اقدام به اهدای خون میکنند و بقیه به دلایل مختلف، مثلاً ترس از اهدا، اقدام به این عمل نمیکنند.
در سالهای اخیر، انگیزههای دیگری هم برای مراجعه افراد به پایگاههای انتقال خون اضافه شده و آن توصیه پزشکان است. دکتر افخمی توضیح میدهد: “با توجه به افزایش روزبهروز آلودگی هوا خصوصاً در شهرهای بزرگ و صنعتی و همینطور افزایش تعداد مصرفکنندگان سیگار و قلیان، کمبود اکسیژن یا هایپوکسی در خون این افراد سبب فعال شدن روند ساخت هموگلوبین، یعنی پروتئین حملکننده اکسیژن که روی گلبولهای قرمز خون مستقر هست میشود و در نتیجه اصطلاحاً غلظت خون افراد زیاد میشود. بهترین راه درمان و پیشگیری از اثرات و مضرات این افزایش غلظت، دفع خون از بدن از طریق اهدای خون است.”
حال با توجه به همه این انگیزهها شاید به نظر برسد ما در کشورمان با کمبود خون مواجه نیستیم، اما دکتر افخمی نظر دیگری دارد: “با کمبود خون مواجه هستیم. از یک سمت آمارها نشان میدهد که فقط پنج درصد از افراد واجد شرایط هر کشور، داوطلبانه اقدام به اهدای خون میکنند و بقیه به دلایل مختلف، مثلاً ترس از اهدا، اقدام به این عمل نمیکنند. از طرف دیگر از آنجا که خون گرفته شده تا مدت محدودی قابل ذخیره کردن است، متاسفانه همیشه با کمبود خون، نه فقط در کشور ما بلکه در کشورهای دیگر هم مواجه هستیم. با وجود اینها به نظر میآید ما در ایران با کمبود اهداکننده مواجه نیستیم. عمده مشکل ما نحوه برنامهریزی و پخش فراوردههای خونی بیمارستانهاست.”
خونهای هدر رفته
گاه دیده میشود که یخچالهای بیمارستانها، خود در نقش یک بانک خون جدید عمل میکنند و محصولات خونی موجود در آنها بدون آنکه مورد استفاده قرار گیرند منقضی شده و بیمصرف، بهدور ریخته میشوند. مشکل دیگری که سبب میشود در بسیاری مواقع با کمبودهای خون مقطعی مواجه شویم عدم سازماندهی مناسب برای فراخوان اهدای خون است. در مدیریت فراخوانهایی که معمولا از طریق پیامک از طرف سازمان انتقال خون برای افراد ارسال میشود، هیچ نظم، قانون و تفکر مشخصی وجود ندارد.
در این زمینه دکتر افخمی میگوید: “مثلاً در ایام تابستان با توجه به گرمی هوا و فصل کشاورزی و بهخصوص همزمان شدن تابستان و ماه رمضان طی سالهای اخیر، سبب شده که به جز چند شب خاص مربوط به ایام سوگواری که اهداکنندگان به علت انگیزههای مذهبی برای اهدای خون مراجعه میکنند، در روزهای دیگر ماه رمضان، اهداکنندگان کمتر به پایگاهها مراجعه کنند. در نظر بگیرید فراخوان اهداکنندگان مستمر (یعنی افرادی که به صورت مداوم اهدای خون دارند) درست چند روز قبل از رسیدن روزهای تابستان میتواند سبب شود همان تعداد از اهداکنندگان ثابت را هم در روزهای سخت نیاز به خون از دست بدهیم.”
کمبود پزشک و تکنیسین خونگیری
یکی از شعارهای صلیب سرخ برای تشویق مردم به اهدای خون این است: “نجات یک زندگی با یک فنجان چای و یک تکه بیسکویت”، اما به نظر میرسد برای نجات جان بیمارها در ایران آنچه بیش از هر چیز ضروری است، توجه به “برنامهریزی” باشد.
مشکل بعدی که میتواند بسیار تعیینکننده و تاثیرگذار باشد، کمبود نیروهاست؛ از پزشک گرفته تا تکنیسینهای خونگیری. فراخوانهای مداوم و بدون برنامهریزی منجر به سیل اهداکنندگان در مواقعی خاص میشود و این میتواند تاثیر بدی در سلامت خونهای اهدایی بگذارد. در حالت استاندارد پزشک موظف است یک مشاوره کامل حدوداً پانزده دقیقهای با فرد داوطلب اهدا انجام دهد تا از سلامت خون او اطمینان حاصل کند، اما در شرایط موجود، اغلب مواقع، پزشکان به یک مشاوره یک تا دو دقیقهای اکتفا میکنند و این، خطر مبتلا بودن خونهای اهدایی به ویروسهایی همچونHIV و هپاتیت را افزایش میدهد. شاید به نظر برسد با توجه به تستهای غربالگری که اساساً برای تشخیص بیماریهای ویروسی انجام میشود چه نیازی به مشاوره پزشک وجود دارد و چرا باید از آلودهبودن خونها هراس داشت؟
پاسخ دکتر افخمی به این سئوال جالب است: “تستها، سرجای خودشان، اما آنچه باید در مورد آلودگی به HIV و خصوصا هپاتیت B دانست این است که علیرغم آلودگی فرد به این عوامل و وجود ویروس در خون شخص، ممکن است هنوز پاسخ ایمنی مناسب در بدن فرد علیه ویروس ایجاد نشده باشد و خون اگر چه ناسالم است اما در آزمایشها بدون مشکل گزارش و به این ترتیب خون ناسالم به بیمار تزریق شود.”
ضرورت فراخوانهای مناسب
از مشکلات دیگری که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، عدم استفاده از سیستم خودحذفی است. این سیستم به افرادی که نسبت به سلامت خون خود مشکوک هستند، این اجازه را میدهد که پس از اهدای خون، بدون آنکه پزشک پایگاه یا تکنسین مربوطه متوجه شوند فقط با فشاردادن یک دکمه، خون خود را از چرخه مصرف خارج کنند. طبعاً وقتی پزشک و تیمش با کمبود وقت روبهرو باشند مشاورهای در زمینه استفاده از این سیستم به داوطلب نمیدهند و در چنین شرایطی ریسک ورود خونهای آلوده به سیستم انتقال خون، افزایش مییابد.
دکتر افخمی راجع بدرباره راهحلهای برونرفت از مشکلات عنوانشده میگوید: “فراخوانها در زمان مناسب و با برنامهریزی دقیق انجام شود. شرایط مناسب برای اهدا چه از نظر امکانات محیطی و چه از نظر زمانی که فرد برای اهدای خون میگذارد ایجاد شود. چون کمبود نیرو سبب تجمع اهداکنندگان میشود. به این ترتیب مدت زیادی از وقت آنان صرف انتظار و باعث دلسرد شدن اهداکننده میشود. شاید وجود تبلیغات جالبتر و تاثیرگذارتر، فیلمها و تیزرهای تبلیغاتی که باعث ترغیب افراد برای اهدای خون شود، بتواند تاثیرگذار باشد. مهمتر از همه نظارت صحیح بر توزیع و مصرف خون و فراوردههای خونی در بیمارستانها و افزایش فعالیتهای پایگاههای اقماری انتقال خون میتواند اثرات بهسزایی در روند کار اهدا و انتقال خون داشته باشد.”
یکی از شعارهای صلیب سرخ برای تشویق مردم به اهدای خون این است: “نجات یک زندگی با یک فنجان چای و یک تکه بیسکویت”، اما به نظر میرسد برای نجات جان بیمارها در ایران آنچه بیش از هر چیز ضروری است، توجه به “برنامهریزی” باشد.
هرچند موضوع اهدا خون در ایران مساله مهمی هست، مسالهء مصرف و تزریق خون هم باید مورد توجه قرار بگیره. به عنوان یه پزشک در ایران بارها شاهد بودم که به بیماران بدون دلایل درست پزشکی خون داده می شد (مثلا بیمار ضعف و خستگی داشت یا کم خونی خفیف یا متوسطی داشت و قرار بود عمل بشه و همین باعث می شد بیمار چند واحد خون بگیره.) این در حالیه که در پزشکی امروز عوارض جانبی انتقال خون بسیار مورد توجه قرار گرفته و مطالعات زیادی نشون دادند که بیمارانی که خون می گیرند، با خطر بیشتر عفونت، نارسایی تنفسی، آریتمی قلبی، نارسایی سیستم ایمنی و حتی افزایش خطر مرگ روبرو می شند و بر این اساس، تاکید پزشکی امروز بر انجام حداقل انتقال خون لازم برای کنترل وضعیت بیماره. در بیمارستان ما در آمریکا بیماران با هموگلوبین 7 یا 8 زیر عمل قلب باز می رند و حتی یه قطره خون هم نمی گیرند برای اینکه ما از داروهایی استفاده می کنیم که به بند اومدن خون کمک می کنند و بیشتر خون ریختهء بیمار رو دوباره ساکشن می کنیم و بعد از ششتشو به بیمار بر می گردونیم و تا وقتی هم که هموگلوبین به زیر 7 نیفتاده و بیمار علایم ایسکمی نشون نداده خون تزریق نمی کنیم. امیدوارم همکاران ما در ایران هم بتونند در این مسیر حرکت کنند و از تزریق خون به جز در مواردی که نیاز حاد بالینی وجود داره استفاده نکنند.
کاربر مهمان / 05 November 2011
توجه: کامنتهای توهینآمیز منتشر نمیشوند. کامنتهای حاوی لینک به عنوان "اسپم" شناخته میشوند.
هرچند موضوع اهدا خون در ایران مساله مهمی هست، مسالهء مصرف و تزریق خون هم باید مورد توجه قرار بگیره. به عنوان یه پزشک در ایران بارها شاهد بودم که به بیماران بدون دلایل درست پزشکی خون داده می شد (مثلا بیمار ضعف و خستگی داشت یا کم خونی خفیف یا متوسطی داشت و قرار بود عمل بشه و همین باعث می شد بیمار چند واحد خون بگیره.) این در حالیه که در پزشکی امروز عوارض جانبی انتقال خون بسیار مورد توجه قرار گرفته و مطالعات زیادی نشون دادند که بیمارانی که خون می گیرند، با خطر بیشتر عفونت، نارسایی تنفسی، آریتمی قلبی، نارسایی سیستم ایمنی و حتی افزایش خطر مرگ روبرو می شند و بر این اساس، تاکید پزشکی امروز بر انجام حداقل انتقال خون لازم برای کنترل وضعیت بیماره. در بیمارستان ما در آمریکا بیماران با هموگلوبین 7 یا 8 زیر عمل قلب باز می رند و حتی یه قطره خون هم نمی گیرند برای اینکه ما از داروهایی استفاده می کنیم که به بند اومدن خون کمک می کنند و بیشتر خون ریختهء بیمار رو دوباره ساکشن می کنیم و بعد از ششتشو به بیمار بر می گردونیم و تا وقتی هم که هموگلوبین به زیر 7 نیفتاده و بیمار علایم ایسکمی نشون نداده خون تزریق نمی کنیم. امیدوارم همکاران ما در ایران هم بتونند در این مسیر حرکت کنند و از تزریق خون به جز در مواردی که نیاز حاد بالینی وجود داره استفاده نکنند.
کاربر مهمان / 05 November 2011